eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
25.2هزار ویدیو
125 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
بازی زندگی، بازی بومرنگها است. وپندار و کردار و گفتار انسان ، دیر یا زود ، با دقتی حیرت انگیز به خود او باز میگردد. کارما ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖🦋 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
از یه جایی به بعد... بی تفاوتیها بهت یاد میدن که دلتنگی هاتو به زبون نیاری.. ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎ ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖🦋 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
کسی که بهشت را بر زمین نیافته است آن را در آسمان نیز نخواهد یافت خانۀ خدا نزدیک ماست و تنها اثاث آن، عشق است. * امیلی دیکنسون ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎ ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖🦋 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌
♥️✨الهی در این🙏 🌷⭐️شب زیبای پاییزی ♥️✨زندگی دوستانم را سبز 🌷⭐️تنور دلشان را گرم ♥️✨فانوس دلشان را روشن 🌷⭐️لحظه هایشان را بدون غم ♥️✨و چرخ روزگار را 🌷⭐️به کامشان بچرخان ♥️✨ شبتون خوش در پناه خدا🙏 ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖🦋 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌱 جذب ✨ -شما اگر بگویی هواچقدر عالیه آسمان با هوشمندی بینظیرش شما رو در عالیترین موقعیتهای خودش قرار میدهد. -شما اگر بگویی مردم چه مردم پدرسوخته ای شدند کائنات دائما افراد پدرسوخته رو به صورت حیرت آوری در مسیرراه شما قرار میدهد. -شما اگر بگویی پول نیست! فقط در موقعیتهایی قرار میگیری که در اونجا از همه چیز خبر هست به غیر از پول -شما اگر بگی همه من رو دوست دارند میبینی که حتی دشمنهات هم مشغول تعریف و تمجید توهستند. -شما اگر بگی این کشور درست نمیشه دیگه روی درست شدن اوضاع رو نمیبینی. در صورتی که شخص دیگری در همین زمان بهترین فرصتها و موفقیتها رو داره دریافت میکنه چون اون شخص باور داره که همه چیز عالیه. جهان کاری به جز اینکار برای تو نداره که: هرچیزی که تو در درونت بهش باور داری رو در بیرون بهت نشون بده ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖 👌 ما کِی رشد نمیکنیم؟🌱 1.وقتی به خاطر اشتباهاتمون تقصیر رو به گردن دیگران بندازیم* 2.برای راحتی و موندن در حوزه امنمون، به عادات و یا روابط سمی برمیگردیم* 3.ارزش خودمون رو با نظر سایرین میسنجیم* 4.اجازه بدیم ترس از شکست بهمون غلبه کنه و منفعل بمونیم* 5.همه اش به «کاش» ها فکرکنیم* 6.دائم روی چیزهایی که ازکنترلمون خارج هستند تمرکز کنیم* 7.خودمون و خواسته هامون رو دائم انکار کنیم* ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖🦋 ❤️ خُدایا شُکرت .. برای همه اون وقتایی که گمون نمی کردیم و شد. ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖🦋 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا... خدای من!💙 ما رو از رحمتِ خودت، بهره‌مند کن و برامون راهِ نجاتی، قرار بده! شبت بخیر عزیزم...🌟🌠))) ‎‌‌‌‎  ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ کانال  ما را به دوستان خود معرفی کنید:🦋💖🦋 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
داستان #اغشام_گلین💕💕 #قسمت_دوازدهم- بخش پنجم خلاصه قلیچ خان که تا اون موقع کسی رو حرفش حرف نزده بود
داستان 💕💕 - بخش اول نمیدونم چقدر طول کشید ولی برای من زمان طولانی بود درد شدیدی داشتم و آفتاب می خورد تو صورتم و نمی تونستم سرمو تکون بدم ... اصلا نمی فهمیدم کجام درد می کنه ..فقط مامانم رو صدا می کردم اونو می خواستم و دیگه به هیچی فکر نمی کردم ....... که صدای شیهه ی اسب رو از دور شنیدم که نزدیک می شد فکر کردم یودوش دوباره برگشته .. و بعد صدای ماشین رو شنیدم .... کمی بعد یودوش رسید کنارم پوزش رو مالید به پهلوم ..و بالافاصله قلیچ خان صدام کرد .. گلین ...گلین ..ای خدا ...به من رحم کن ..و خودشو رسوند به ... دوباره صدام کرد .. گفتم : درد دارم تکونم نده ...همه جام درد می کنه ..سرم شکسته داره خون میاد .. کمرم ..مامان ..مامانم رو می خوام ..... قلیچ خان داد زد آلپ ارسلان برو زود زنگ بزن آمبولانس بیاد ... چیزی نیست عزیزم نترس من اینجام ؛ نمی زارم چیزت بشه ..خوب میشی .. با ناله گفتم : به خدا تقصیر من نبود زین باز شد چرخید ... نتونستم خودمو کنترل کنم ... گفت: باشه می دونم ..می دونم دیدم ..تو به این چیزا فکر نکن ..حرف نزن ... گفتم : مامانم رو می خوام ... گفت : باشه چشم هر چی تو بخوای فقط خودتو اذیت نکن ...و شال کمرشو باز کرد و سر منو باهاش بست ... گاهی از لای چشمم بهش نگاه می کردم ... گفتم : خیلی درد دارم کاش بیهوش می شدم ... دستم خیلی درد می کنه ....تکونم نده ... گفت : می دونم عزیز دلم؛؛ صدمه دیدی ولی زود خوب میشی صبر داشته باش آمبولانس زود میاد ... داستان 💕💕 - بخش دوم وقتی آمبولانس رسید دو نفر منو در حالیکه فریادهام به آسمون رفته بود بلند کردن و گذاشتن روی برانکارد .. بردن توی آمبولانس و قلیچ خان در حالیکه از شدت اضطراب همش داد می زد گفت : تو با ماشین بیا بیمارستان ..من با گلین میرم ... و نشست کنارم .... و در حالیکه دست راستم تو دست قلیچ خان بود و مدام باهام حرف می زد , تا خود بیمارستان از درد فریاد زدم و گریه کردم .... اونجا فورا منو بردن اتاق عمل ...و یک آمیول بهم زدن و چند دقیقه بعد دیگه چیزی نفهمیدم .... وقتی به هوش اومدم رو تخت بیمارستان بودم و دست راستم تو دست قلیچ خان بود و دست چپم تا کتف توی گچ .. دور تا دور کمرم باند گچی بسته بودن و سرم پانسمان داشت ... قلیچ خان فورا صدام کرد اغشام گلین ؟ ..خوبی ؟ صدامو میشنوی ؟ گفتم : چه بلایی سرم اومده ؟ بگو کجام صدمه دیده ؟ گفت : چیزی نیست خوب میشی ..... بزار دوتا خبر خوب و خوش بهت بدم ..اول اینکه ما داریم بچه دار میشیم ..و تو این حادثه براش اتفاقی نیفتاده خدا رو صد هزار مرتبه شکر .. دکتر می گفت همینطور که استراحت کنی مشکلی پیش نمیاد ... گفتم : آخ ...راست میگی ؟ من حامله بودم ؟ واقعا چیزیش نشده ؟ گفت : آره عزیزم ..این معجزه ی خدا بود با این شدت جراحاتی که تو بر داشتی میشه گفت معجزه شده ... فقط خدا به ما رحم کرده داستان 💕💕 - بخش سوم بی رمق بودم و دلم نمی خواست چشمم رو باز کنم ... خوابم می برد و دوباره بیدار میشدم و مثل اینکه هر بار به هوش میومدم از قلیچ خان می پرسیدم من چی شدم ؟مامانم ؛؛ .... چرا نمی تونم حرکت کنم ؟...ولی دیگه صدای اونو نمی شنیدم و دوباره از هوش میرفتم ... نمی دونم چه مدت به این حال بودم ولی وقتی یکم اثر بیهوشی رفت احساس کردم یکی داره منو نوازش می کنه و دستم رو گرفته ... بدون اینکه چشمم رو باز کنم ..گفتم : مامان ..مامان جون ... گفت : جونم ؛عزیز دلم ؛مادر بمیرم برات ..من اینجام .. من هستم اومدم ؛ قربونت برم ..نیلوفرم چشمت رو باز کن مادر ..بزار اون چشم قشنگت رو ببینم ... با شوق دیدن اون حالم بهتر شد و تونستم چشمم رو باز کنم ... مامان و ندا اومده بود ..دو طرفم داشتن گریه می کردن ... نگاه کردم آلماز خانم و آنه و قلیچ خان هم بودن .... حالا تازه یادم اومده بود که قلیچ خان می خواست دوتا خبر خوب بهم بده ...و یادم اومد که باردارم ...با ناله گفتم ..مامان جون بچه دار شدم ..من حامله ام ... گفت : می دونم عزیزم ..خبر دارم مبارکت باشه اشاالله ... ندا همینطور که چشمش پر از اشک بود گفت : خبر داریم خانم خوشگله قلیچ خانت برای تو و بچه ات گوسفند کشت .... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
داستان #اغشام_گلین💕💕 #قسمت_سیزدهم- بخش اول نمیدونم چقدر طول کشید ولی برای من زمان طولانی بود درد شدی
داستان 💕💕 - بخش چهارم هم اومدن مادر و خواهرم و هم خبر بچه دار شدنم باعث شد جون تازه ای بگیرم و سعی کنم زود تر خوب بشم .. و چند روز بعد در حالیکه هنوز دستم تو گچ بود و نمی تونستم درست حرکت کنم منو با آمبولانس بردن خونه .. مامان اصرار می کرد منو ببرن تهران و اونجا مراقبم باشن .... ولی قلیچ خان به هیچ وجه زیر بار نمی رفت ... که در این طور مواقع حرف نمی زد و از معرکه در میرفت .... مامان و ندا پنج روزی هم تو خونه پیش من موندن و اصرارشون برای بردن من سودی نداشت ... و همین قدر که تونستم یکم راه برم خیالشون راحت شد و با بغض برگشتن تهران .... و از اون روز به بعد آنه اومد خونه ی ما و پیش من موند .. اون زیاد کار نمی کرد ولی می تونست خوب دستور بده و من می دیدم که چقدر قدرت رهبری داره در عین حال خیلی مهربون بود ... سفره های ما رنگ و بوی تازه ای گرفته بود اغلب آلماز خانم و دخترا و عروس هاش میومدن پیش ما و دور هم جمع می شدیم ... ولی من درد داشتم و نمی تونستم راه برم و این معذبم کرده بود و خیلی هم از آنه رو درواسی داشتم ..... خوب اوایل این درد ها عادی به نظر می رسید و فکر می کردم به زودی خوب میشم .... داستان 💕💕 - بخش پنجم حالا من بستری و یک عده خونه ی ما و همه به ترکی با هم حرف می زدن و من کلافه میشدم ... انگار یکی گلومو فشار می داد ... اما از حرفا یی که به ترکی بهم می زدن مخصوصا با قلیچ خان فهمیدم که : وقتی قلیچ خان مشغول کار بوده ؛؛ یودوش با هوش یکراست با زین کج شده میره پیش اون.. قلیچ خان از دور اونو می ببینه می فهمه که اتفاقی برای من افتاده ... با عجله میره سوار ماشین بشه ...و در یک لحظه به آلابای میگه بیا با من بریم ..ولی به محض اینکه آلابای بهش نزدیک میشه ... دوتا محکم می کوبه تو صورتش و با یک مشت محکمتر اونو نقش زمین می کنه و داد می زدنه برو وسایلت رو جمع کن از اینجا گمشو برو .. دیگه نمی خوام ببینمت ... و بعد از اینکه خاطرش از من جمع میشه میره خونه ی آتا و یک لگد می زنه به درو و جلوی چشم آتا هر چی دلش می خواد به آی جیک میگه ... و شنیدم که اونشب آی جیک کتک مفصلی از آتا می خوره ...طوری که آنه اونو از زیر دست آتا بیرون می کشه .. چون آلماز خانم می گفت : بد کاری کردی باید می ذاشتی همون جا اونو بکشه .... داستان 💕💕 - بخش ششم من تازه متوجه شده بودم که این آلا بای بوده که عمدا زین رو شل بسته..و احتمال می داده که باز بشه .. پس حدس من در مورد اون بی جا نبود .....ولی اینو نمی فهمیدم که اون چرا حرف های مادرشو چشم بسته قبول می کنه ... ولی خوشحال بودم که تونسته بودم این جرات رو به قلیچ خان بدم ..و اینکه اون ماری که تو زندگی اونا هر روز یک فتنه به پا می کرد رو داشتم ضعیف می کردم ... و این یک حقیقت تو زندگی ماست که سکوت همیشه علاج درد نیست ....و من قصد داشتم تا آخر این ماجرا برم و دستشو برای همه رو کنم مخصوصا آتا ... اما مدتی گذشت و من هنوز درست نمی تونستم راه برم .. حتما باید یکی کمکم می کرد ..کمرم درد می گرفت و نمی تونستم جلوی خودمو بگیرم که ناله نکنم ... حتی از عهده ی کارای روز مره خودمم بر نمی اومدم .. هنوز دستم تو گچ بود ودستشویی رو با فرخنده و حمام رو با قلیچ خان میرفتم .....و بیشتر استرسم این بود که به عروسی حامد نزدیک میشدیم و من با این حالم محال بود بتونم برم .... و حالا حالت تهوع هم به دردام اضافه شده بود ... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
داستان #اغشام_گلین💕💕 #قسمت_سیزدهم- بخش چهارم هم اومدن مادر و خواهرم و هم خبر بچه دار شدنم باعث شد ج
داستان 💕💕 - بخش هفتم دیگه شور حال سابقم رو نداشتم .. می ترسیدم از اینکه دیگه نتونم درست راه برم ...اونقدر حالم بد بود که حتی قلیچ خان هم نمی تونست دلداریم بده ..بی حوصله و عصبی شده بودم ..... ولی نمی خواستم آنه رو ناراحت کنم ..همش جلوی خودمو می گرفتم تا اون تو خونه ی ما خوشحال باشه ... ولی یک روز که مامان زنگ زده بود این درد دل رو باهاش کردم و از دلتنگی هام و از اینکه نتونم تو عروسی شرکت کنم گفتم ... و فردا ی شب که با قلیچ خان و آنه داشتیم شام می خوردیم زنگ در خونه ی ما رو زدن ... قلیچ خان خودش در باز کرد و من حیرت زده بابا و حامد رو دیدم که اومدن تو ... از خوشحالی نمی دونستم چیکار کنم .. باز جون تازه ای گرفتم ...اما بابا خیلی قاطع اومده بود که منو ببره و اینطوری که معلوم میشد به هیچ وجه منصرف نمی شد ...و قلیچ خان بالاخره انداخت گردن منو و گفت : من حرفی ندارم اگر خودش می خواد اشکالی نداره ...و قتی نظر منو پرسیدن دیدم دلم می خواد برم می خواستم پیش مادرم باشم دلم می خواست خیلی راحت ناله کنم ..بدون اینکه فکر کنم کسی الان منو قضاوت می کنه ... پس گفتم : تو رو خدا قلیچ خان ناراحت نشو ولی با حالی که من دارم پیش مادرم راحت ترم اجازه بده برم واقعا حالم خوب نیست ..توام که به زودی برای عروسی میای ..... و اینجا اون مجبور شد موافقت کنه در حالیکه از صو رتش پیدا بود که نه تنها ناراحته عصبانی هم هست . داستان 💕💕 - بخش هشتم اونشب وقتی کنار هم خوابیده بودیم و باز قلیچ خان سکوت کرده بود گفتم : به خدا منم دلم نمی خواد برم ولی حالم خوب نیست اینو بفهم اخم نکن بزار با دل درست برم و برای تو ناراحت نباشم ... در حالیکه بغض کرده بود گفت : آخه قرار نبود از هم جدا بشیم ... بهم قول دادیم تا نفس آخر با هم باشیم ...قول میدم کارامو که کردم خودم می برمت تو الان نرو .... گفتم : عزیزم چند روز که بیشتر نیست من واقعا دیگه نمی تونم اینجا بمونم .. برم تهران پیش یک دکتر خوب کمرم رو معالجه کنم اینطوری که نمی تونم بمونم ؟ فردا بچه مون به دنیا میاد من چطوری ازش مراقبت کنم؟ ... گفت : می کشمش ....من اون زن رو آخر می کشم ..بهت گفتم سر بسرش نزار گوش نکردی ... گفتم : ببین دوباره هم برگردیم به عقب من این کارو می کنم ..اگرم خوب بشم بازم زیر بار نمیرم که کسی بهم ظلم کنه ... فردا بعد ظهر یک ویلچر گرفتن و منو تا فرودگاه بردن .. قلیچ خان دوباره به صورتم نگاه نمی کرد و غم از سر و کله اش می بارید ... ادامه داستان 💕💕 - بخش اول اینو می فهمیدم ولی ..نشستن روی ویلچر باعث شد بود که درد کمرم بیشتر بشه و نتونم به ناراحتی قلیچ خان زیاد فکر کنم ... اما اون با همه ی حرکاتش نشون می داد که داره رنج می کشه و دلش نمی خواد من برم ... بالاخره حامد ویلچر رو ازش گرفت و گفت : خوب داداش ما دیگه باید بریم سوار بشیم ..دستم رو به طرفش دراز کردم ... در حالیکه لبها شو بهم فشار می داد ..با هر دو دست گرفت و سرشو تکون داد و گفت : مراقب خودت باش من زود میام ولی اول باید به حساب اون دونفر برسم ... گفتم : نه خواهش می کنم بزار من خوب بشم خودم این کارو می کنم صبر داشته باش فکر منو نگران خودت نکن ... تو فقط زود بیا .... وقتی چرخ های ویلچر ی که تازه قلیچ خان برای من خریده بود می چرخید ؛ صدای جیر جیرش به من می گفت داری ازش دور میشی ... و هر چی بیشتر جلو می رفتم می فهمیدم عاشق بودن اصلا کار آسونی نیست .. دوست داشتن یک بار سنگین رو شونه های آدم می زاره که دیگه نمی تونه مال خودش باشه ... این عشق با من کاری کرده بود که پا رو همه ی گذشته و علایق خودم گذاشته بودم ..تسلیم محض این عشق بودم ... می رفتم به جایی که قلیچ خان می خواست ...بهش وابسته بودم و انگار قبل اون هیچ هدفی تو زندگی نداشتم .... حالا فکر می کردم کاش اینقدر دوستش نداشتم ...کاش هرگز به گنبد نمی اومدم ...کاش اینقدر عاشق نبودم .. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
داستان #اغشام_گلین💕💕 #قسمت_سیزدهم- بخش هفتم دیگه شور حال سابقم رو نداشتم .. می ترسیدم از اینکه دیگه
داستان 💕💕 - بخش دوم چرا ما آدم ها اینطوری هستیم برای من معمایی شده بود ..یک عمر به دنبال کسی می گردیم که از دل و جون دوستمون داشته باشه وبعد این احساس وابستگی اذیتمون می کنه .... توی مراقب های ویژه ی هواپیما دراز کشیده بودم و صورت قلیچ خان جلوی نظرم بود .. بی اختیار چند قطره اشک از گوشه ی چشمم اومد پایین ... وقتی که هواپیما از زمین بلند شد دیگه امیدی به دیدنش نداشتم .... چون می دونستم قلیچ خان اهل تلفن کردن نیست و ندیده بودم زیاد با کسی تماس بگیره مگر یک کار ضروری براش پیش میومد برای همین نگران شده بودم که بین مون فاصله بیفته .. می خواستم ازش خبر داشته باشم یک وقت کاری نکنه که باعث پشیمونی بشه ... می دونستم که هزار برابر کینه ای که من از آی جیک به دل گرفته بودم اون به دلش داشت و جدایی ما حتما دیوونه اش خواهد کرد .. من اونو خوب میشناختم .... آرتا و ندا اومده بودن ما رو ببرن خونه ... با همون ویلچر منو تا کنار ماشین بردن و در حالیکه هنوز درد داشتم سوار شدیم و راه افتادیم بطرف خونه ... پیش مادرم جایی که دلم بشدت براش تنگ شده بود ... جلوی خونه که ایستادیم بغض کردم و همینطور مات و دلتنگ به همه چیز نگاه می کردم ..چیزایی که روزی برام اصلا اهمیتی نداشت و عادی بود حالا برای من نعمتی دیدنی شده بود .. داستان 💕💕 - بخش سوم .مامان اومد به استقبالم ..اونو که بغل کردم بغضم ترکید .. تو این مدت که آنه ازم مراقبت می کرد صدامو تو گلوم خفه کرده بودم ..و حالا پیش خانواده ام می تونستم هر چی دلم می خوام ناله کنم ... اون درد داشت منو می کشت و فکر اینکه ممکنه همیشه اینطور بمونم روح و روانم رو بهم ریخته بود ... اتاق من حالاشده بود برای ندا و آرتا و چون زیر زمین رو برای حامد و سوگل درست کرده بودن.... اتاق اونو برای من گذاشتن ... خانم جان هم اومده بود خونه ی ما دلم برای اون و دستوراش و محبت هاش تنگ بود ... همینطور که حیرون به در و دیوار خونه نگاه می کردم ... بر خلاف تصور من مامان می گفت قلیچ خان هر دو دقیقه یکبار زنگ می زنه ببینه تو رسیدی یا نه .. به محض اینکه اینو گفت تلفن زنگ خورد و ندا گوشی رو برداشت و گفت : سلام قلیچ خان نگران نباشین رسیدن همین الان اومدن تو خونه ... گوشی رو گرفتم .. در حالیکه ذوق زده شده بودم گفتم: سلام .... جوابی نداد ..دوباره گفتم سلام ..خوبی صدات نمیاد ... گفت : خوبم تو چطوری راحت رسیدی ؟ درد نداشتی عزیز من ؟ گفتم : یکم داشتم ولی راحت بود نگران نباش ..لطفا دست به کاری نزن تا من بیام خواهش می کنم ..وگرنه از دستت ناراحت میشم ... گفت: گلینم تو به هیچی فکر نکن فقط زود خوب شو مراقب بچه مون باش ..تازه از راه رسیدی استراحت کن دوباره زنگ می زنم ... داستان 💕💕 - بخش چهارم ندا طبق عادتی که داشت با شوخی گفت : وای خدا حالا باید شاهد تلفن های عاشقانه ی این دونفرباشیم .. تو رو خدا یک قیف برای من بیارین که اگر حالم بهم خورد دم دست باشه ... گفتم : نه بابا قلیچ خان اهل تلفن کردن نیست ببین حالا چقدر نگران بوده که زنگ زده ... ندا خندید و گفت : تو رو خدا نیلو پشت سرش اقلا بگو قلیچ ...یکم دلم خنک بشه ... وقتی اون خان رو می زاری پشت اسمش انگار یک سوزن به من فرو می کنن ... گفتم : دیوونه ..ولم کن بزار از راه برسم ...بعد شروع کن .. گفت : به خاطر من چند بار بگو قلیچ ...به خدا عادت می کنی ... گفتم : نمی خوام عادت کنم ... اون قلیچ خانِ اصلا طور دیگه ای نمیشه صداش کرد ... آرتا گفت : راست میگه عمو رو حتی آنه و آتا همینطور صدا می کنن ..از بس ابهت داره ... البته پدر بزرگ هم همینطوره اونم یک روز یکه تاز سوار کاری گنبد بود ..... حالا من میون خانواده ام بودم و مامان تند و تند ازم پذیرایی می کرد و خانم جان هزاران سئوال در مورد قلیچ خان داشت .. اذیتت نمی کنه ؟ اصلا باهات حرف می زنه مادر ؟ نکنه کار خودش باشه تو رو زده زمین که بفرسته تهران و از سرش باز کنه؟ ... کاش طلاهات رو با خودت میاوردی ..به مردا نمیشه اعتماد کرد مخصوصا که دستشون به دهنشون برسه ... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
داستان #اغشام_گلین💕💕 #قسمت_چهاردهم - بخش دوم چرا ما آدم ها اینطوری هستیم برای من معمایی شده بود ..ی
داستان 💕💕 - بخش پنجم خانم جان همینطور می گفت و مامان با چشم و ابرو منو به آرامش دعوت می کرد و خودش جواب خانم جان رو می داد .... و من درد می بردم ...حتی نتونستم برم پایین و جهاز سوگل که هنوز ندیده بودمش رو ببینم .. و این درد تا صبح شدید تر شد و فکر می کنم به خاطر سفری بود که انجام دادم .. مامان بالای سرم نشسته بود اشک می ریخت و می گفت : الهی مادرت بمیره تو اینطوری بودی به من نگفتی ؟ جواب دادم نه به خدا قسم وقتی دراز می کشیدم آروم می شدم نمی دونم امشب چرا اینطوری شدم ... دمدمه های صبح خوابم برد .. نمی تونستم به خاطر بارداریم مسکن بخورم و همین باعث می شد دردم آروم نگیره ...هر چقدر دردم بیشتر میشد کینه ای که از آی جیک داشتم زیاد تر ؛؛؛و مدام تو ذهنم باهاش در گیر می شدم و براش نقشه می کشیدم ... وقتی بیدار شدم مامان پیشم بود . دستی به سرم کشید و گفت : پاشو قربونت برم بهتری ؟ قلیچ خان پاشنه ی تلفن رو بر داشته ... گفتم : واقعا ؟ فکر نمی کردم زنگ بزنه ...حالا شما بهش چی گفتین ؟ گفت : راستشو گفتم تا صبح نخوابیده گفتم : وای اون حالا غصه می خوره .. مامان گفت : ولش کن به تو چه اون غصه می خوره می خواست جلوی زن باباش رو بگیره این بلا رو سر تو نیاره ...... حالا پاشو قربونت برم ببرمت دست و صورتت رو بشور صبحانه بخور ..تا جون بگیری اون بچه ی تو شکمت هم اینقدر غصه نده امروز برات وقت گرفتم بعد از ظهر میریم پیش متخصص ... داستان 💕💕 - بخش ششم خودم زنگ زدم و با قلیچ خان حرف زدم از صداش معلوم بود که زیاد روبراه نیست ... ولی چیزی نگفت و فقط سفارش کردمراقب خودم باشم ..و گفت : این اسب هایی که برای سواری شدن قبول کردم راه بیفتن فورا میام ..ولی الان نمی تونم چون بهشون قول دادم ... دکتر رفتن ما هم فایده ای زیادی نداشت نه می تونستن از من عکس بگیرن که وضعیتم معلوم بشه و نه می تونستم با مسکن آروم بشم .. همون حرفی که دکتر گنبد زده بود باید تا بعد از زایمان صبر کنم ... ولی برای من که مدام در حال حرکت و جنب و جوش بودم خیلی سخت بود که نمی تونستم تا دستشویی برم .... وقتی برگشتیم خونه سوگل نامزد حامد اومده بود به دیدن من ... تعریف هایی که ازش می کردن درست بود و خیلی به دلم چسبید .. ظاهرا مهربون و مادب بود ....بعدم پدر و مادر آرتا اومدن و خواهرش ..و از اون روز به بعد یک دست مامان به کارای عروسی بود و یک دستش به مهمون داری و مریض داری ..و می دیدم که از خستگی نای راه رفتن نداره ..... یک هفته گذشت و عروسی نزدیک شد .. قلیچ خان روزی چند بار از اصطبل به من زنگ می زد و شب ها موقع خواب ..از بس درد می کشیدم نمی تونستم باهاش حرف بزنم و جواب دلتنگی اونو بدم .... اینو می فهمید و گاهی گوشی رو نگه می داشتم برام ساز می زد و می خوند تا آروم بشم و بخوابم .. صدای سوز ناک آواز اون واقعا آرومم می کرد ... گاهی خوابم می برد و مامان گوشی رو از دستم می گرفت و باهاش خدا حافظی می کرد .امیدم این بود که تو عروسی می ببینمش ... داستان 💕💕 - بخش هفتم تا روز عروسی ..از روز قبل قلیچ خان اصلا بهم زنگ نزده بود ...منم که زنگ می زدم فرخنده می گفت خبر ندارم کجاست ..... نمی دونستم چمدون به ترکی چی میشه تا بپرسم چمدونش رو بر داشته و رفته یا نه ..... کلافه بودم و خوب دردم هم بیشتر شده بود ...همه آماده می شدن برن عروسی و کار زیاد بود .. و عمه اومده بود و از من مراقبت می کرد ...با دستی که توی گچ بود لباس پوشیدم و سر و صورتم رو ندا درست کرد و با ویلچر منو که چشمم به در و تلفن بود بردن باشگاه نمی خواستم برم دلم می خواست منتظر قلیچ خان می موندم ... ولی دیگه چاره ای نبود و عقد ساعت چهار بر گزار میشد ..... به محض اینکه خطبه خونده شد بغضم گرفت یاد عروسی خودم افتادم که مثل هیچ کس نبود .. دلم برای قلیچ خان تنگ شده بودو از اینکه پیشم نبود ناراحت بودم ...و احساس عجز و نا توانی می کردم .... همه یکی یکی می رفتن و کادو هاشون رو می دادن .. تا نوبت من شد ؛ ندا ویلچر منو برد جلو تا منم هدیه خودمو بدم ....وقتی پیش عروس و داماد رسیدم ... حامد به جای من به پشت سرم نگاه می کنه ...و دستی روی شونه هام احساس کردم .... برگشتم دیدم قلیچ خان اومده ... چنان فریادی زدم وگفتم : عزیزم اومدی ؟ و مثل یک بچه لب ورچیدم و گریه کردم طوری که همه متوجه ی ما شدن و با من چشمشون نمناک شد.... حتی خود قلیچ خان .. ادامه دارد https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🌼🍃 🍃 🎇 بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌🎇 🌟دعاے عهـــــد🌟🤝 🤲اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْڪُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،🌟 💚وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیم🌟 💚 وَ رَبَّ الْمَلائِڪَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُڪَ بوَجْهِڪَ الْڪَریمِ، 💚 وَ بِنُورِ وَجْهِڪَ الْمُنیرِ، وَ مُلْڪِڪَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُڪَ بِاسْمِڪَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 🌟 💚وَ بِاسْمِڪَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ ڪُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ ڪُلِّ حَىٍّ، 🌟 💚وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.🌟 🤲💚اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِڪَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،🌟 💚عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 🌟 💚وَ مِدادَ ڪَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ ڪِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،🌟 💚وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.🌟 🤲💚 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،🌟 💚 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.🌟 🤲💚اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِڪَ حَتْماً مَقْضِیّاً،🌟 💚فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً ڪَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.🌟 🤲💚اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاڪْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،🌟 💚وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُڪْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَڪَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَڪَ، فَإِنَّڪَ قُلْتَ وَ قَوْلُڪَ الْحَقُّ:🌟 💚ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما ڪَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّڪَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّڪَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِڪَ حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ🌟 💚وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِڪَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَڪَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْڪامِ ڪِتابِڪَ،🌟 💚وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِڪَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّڪَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،🌟 🤲💚اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّڪَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِڪانَتَنا بَعْدَهُ ،🌟 🤲💚اللّهُمَّ اڪْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِڪَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.🌟 🌅اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولاے یا صاحِبَ الزَّمانِ🌅 🌅اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولاے یا صاحِبَ الزَّمانِ🌅 🌅اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولاے یا صاحِبَ الزَّمان🌅 ِ 💚اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّڪَ الْفَرج💚 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🌼🍃 🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃
🌹🍃‍ صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم.. ✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 🌹ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 🌹ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 🌹🍃ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ 🌹🍃السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ 🌺اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨🌺 ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 💛🍃💛🍃💛🍃💛🍃💛 💚دعای ایمان💚 💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞 🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ🌹 🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ🌹 🌹 لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ🌹 🌹 لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ 🌹 🌹 لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ🌹 🌹 و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ 🌹 🌹یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹 💚دعای چهارحمد💚 💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب🌷 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه🌷 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس🌷 🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.🌷 💛اللهم عجل لولیک الفرج💛 💙خواص دعای چهارحمد💙 🌻از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مرویست🌻 🌼 که هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را سه چیز کرامت فرماید: 🌼 🍀اول عمر طبیعی 🍀 🍀دوم مال و جمعیت بسیار 🍀 🍀سوم باایمان ازدنیارفتن وبی حساب داخل بهشت شدن🍀 🌈🔆🌈🔆🌈🔆🌈🔆🌈🔆🌈🔆 ️ 🌈اذکار و ادعیه دعای عصر غیبت 🌈 ♻️دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏 ⚜اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، ⚜فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، ⚜ اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، ⚜ فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، ⚜ اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم ⚜تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . ⚜دعای غریق ⚜ 💠دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان💠 🌷🍂💐 یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک 💐🍂🌷 🍀 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراه قریباُ 🍀 🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷 ‍ 💖❤🌼💖❤🌼💖❤🌼💖❤ 🌺 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🌷🌹🌻🌼🌸🌺💐🌷🌹🌻🌼🌷 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج اَلــــــسٰاعة🌤 ♥️ مولا جانم تاظهوردولت عشق و تاابد عاشقت میمانم ♥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅🌺✅🌺✅🌺✅🌺✅ 🌺اعمال مستحب روز جمعه🌺 ۱. در نماز صبح این روز، در رکعت اول قرائت سوره «جمعه» و در رکعت دوم قرائت سوره «توحید». ۲. صلوات فرستادن بعداز نماز صبح و نماز ظهر. روایت است که: هرکه بعد از نماز صبح و نماز ظهر در روز جمعه و غیر جمعه بگوید، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ نمیرد تا حضرت قائم(عج) را دریابد. ۳. قرائت سوره «الرحمن» بعداز نماز صبح ۴. بعد از نماز صبح روز جمعه ۱۰۰مرتبه قرائت سوره «توحید» و ۱۰۰مرتبه صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد و ۱۰۰مرتبه استغفار و قرائت سوره های «نساء»، «هود»، «کهف»، «صافات» و «الرحمن». ۵. قرائت سوره «احقاف» و «مؤمنون». ۶. غسل جمعه ۷. گرفتن ناخن ها. در حین آن بخواند: «بَسْمِ اللهِ وَ بِالله، وَ علی سُنَّهِ مُحَمَّدٍ و آل محمد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» و در گرفتن ناخن، ابتدا کند به انگشت کوچک دست چپ، و ختم کند به انگشت کوچک دست راست، و همچنین کند در گرفتن ناخن های پای خود. ۸. خوش بو و معطر بودن ۹. صدقه دادن که هزار برابر اوقات دیگر است. ۱۰. تهیه کردن چیزهای تازه و نیکو برای خانواده و بیرون بردن آنها؛ تا شاد شوند به آمدن جمعه. ۱۱. خوردن انار هنگام ناشتا. ۱۲. دوری از کارهای دنیایی و اشتغال به آموختن مسائل دینی. ۱۳. زیارت اموات و زیارت قبر پدر و مادر. ۱۴. دعای «ندبه» ۱۵. نماز جمعه. ۱۶. بعد از نماز عصر، هفتاد مرتبه گفتن: «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ». ۱۷. بعد از نماز عصر 10مرتبه قرائت سوره «قدر» و بهتر 100مرتبه است. ۱۸. قرائت دعای «سمات» در ساعت آخر روز جمعه https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌲امروز جمعه توسّل میشویم به صاحب این روز عزیز، آقامون امام زمان(ع)🌲 🌹يا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَيُّهَا الْقاَّئِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ مَوْلينا اى وصى امام حسن عسكرى و يادگار شايسته و حجت اى امام قائم منتظر مهدى اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقا و سرور ما اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا ما رو آورديم و شفيع گرفتيم و توسل جستيم به وسيله تو به درگاه خدا و خواسته‌ی خود را بين دستانمان تقديم شما نموديم يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ ای آبرومند در نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت ما رو بكن🙏🌹 بعد حاجاتتون رو بگويد و بخوانید: يا سادَتى وَ مَوالِىَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ بِكُمْ اَئِمَّتى وَ عُدَّتى لِيَوْمِ فَقْرى وَ حاجَتى اِلَى اللّهِ اى آقايان من و سرورانم من رو آوردم بوسيله شما پيشوايان و ذخيرگانم در روز ندارى و نيازمندى به درگاه خدا وَ تَوَسَّلْتُ بِكُمْ اِلَى اللّهِ وَ اسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ اِلَى اللّهِ فَاشْفَعُوا لى عِنْدَ اللّهِ و توسل جستم بوسيله شما به درگاه خدا و شفاعت جويى آوردم بوسيله شما به درگاه خدا پس شفاعت كنيد براى من در پيشگاه خدا وَ اسْتَنْقِذُونى مِنْ ذُنُوبى عِنْدَاللّهِ فَاِنَّكُمْ وَسيلَتى اِلَى اللّهِ و از او بخواهيد مرا از گناهانم نجات دهد زيرا شماييد وسيله من به درگاه خدا وَ بِحُبِّكُمْ وَ بِقُرْبِكُمْ اَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ فَكُونُوا عِنْدَاللّهِ رَجاَّئى يا سادَتى يا اَوْلِياَّءَ اللّهِ صَلَّى‌اللّهُ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ و بوسيله دوستى و قرب به شما اميد نجات از خدا دارم پس شما هم مايه اميد من به درگاه خدا باشيد اى آقايان من اى اولياء خدا درود خدا بر همگى ايشان وَ لَعَنَ اللّهُ اَعْداَّءَاللّهِ ظالِميهِمْ مِنَ الاْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ امينَ رَبَّ الْعالَمينَ و خدا ستم كنندگان به ايشان را كه از دشمنان خدا هستند از رحمت خويش دور كند چه آنها كه گذشته اند و چه آنها كه پس از اين می‌آيند. آمين ای پروردگار جهانيان......🙏 ان شاءالله همگی حاجت روا باشیم....🙏 التماس دعا ازتون دارم.....❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
(ص)فرمودن:هرکس سوره جمعه راقرائت نمایدخداوند ده برابرکسانی که درنمازجمعه شرکت میکنندونیزکسانی که درشهرهای مسلمان نشین به نمازجمعه نمیروند،حسنه عطا میکند. 🌹قرائت سوره مبارکه جمعه فراموشتون نشه که کفاره گناهان هست تا جمعه آینده🌹 🍃🌹🍃✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨🍃🌹🍃 یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ (۱)🌹 هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ (۲)🌹 وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (۳)🌹 ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ (۴)🌹 مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (۵)🌹 قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ (۶)🌹 وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (۷)🌹 قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ (۸)🌹 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاهِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ (۹)🌹 فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاهُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۱۰)🌹 وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَهِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ (۱۱)🌹 به امید آمرزش همه گناهان کوچک و بزرگمون https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✨💫 تسبیح روز جمعه 💫✨ ❣️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ❣️ سُبْحَانَ‏ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ فَازَ بِهِ سُبْحَانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ وَ تَكَرَّمَ بِهِ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَنْبَغِي التَّسْبِيحُ إِلَّا لَهُ سُبْحَانَ مَنْ أَحْصَى كُلَّ شَيْ‏ءٍ بِعِلْمِهِ سُبْحَانَ ذِي الطَّوْلِ وَ الْفَضْلِ سُبْحَانَ ذِي الْمَنِّ وَ النِّعَمِ سُبْحَانَ ذِي الْقُدْرَةِ وَ الْكَرَمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ وَ مُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتَابِكَ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ وَ ذِكْرِكَ الْأَعْلَى وَ بِكَلِمَاتِكَ التَّامَّةِ وَ تَمَّتْ كَلِمَاتُكَ‏ (صِدْقاً وَ عَدْلًا) لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِكَ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ أَسْأَلُكَ بِمَا لَا يَعْدِلُهُ شَيْ‏ءٌ مِنْ مَسَائِلِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ أَنْ تُوَسِّعَ عَلَيَّ رِزْقِي فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ سُبْحَانَ الْحَيِّ الْحَلِيمِ سُبْحَانَ الْحَلِيمِ‏ الْكَرِيمِ سُبْحَانَ الْبَاعِثِ الْوَارِثِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ سُبْحَانَهُ وَ بِحَمْدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ وَ بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷صلوات خاصه صاحب الزمان (عج)🌷 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 🌿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُم🌿 و أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْس🌿 و طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيرا اللَّهُمَّ انْصُرْهُ 🌿و انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِك🌿 و انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُم🌿 اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِك🌿 و احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ🌿 و عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِك🌿 و أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ🌿 و اخْذُلْ خَاذِلِيهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ جَمِيعَ الْمُلْحِدِين🌿 حيْثُ كَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بِحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلا وَأَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ🌿 و اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ🌿 و أَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ مَا يَأْمُلُونَ وَ فِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ.🌿 🌹اللهم صل علی محمد وال محمد🌹 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌼🍃🌼🍃 دعای روز جمعه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم ِبه نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانیاش هميشگى است الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَ الْإِحْيَاءِ وَ الْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْيَاءِ الْعَلِيمِ الَّذِي لا يَنْسَىٰ مَنْ ذَكَرَهُ وَ لا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَ لا يَخِيبُ مَنْ دَعَاهُ وَ لا يَقْطَعُ رَجَاءَ مَنْ رَجَاهُ اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ وَ كَفَىٰ بِكَ شَهِيداً وَ أُشْهِدُ جَمِيعَ مَلائِكَتِكَ وَ سُكَّانَ سَمَاوَاتِكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، ستايش خداى را كه آغاز هستى است پيش از آفرينش و حيات بخشى، و پايان هستى است پس از نابودى هرچيز، دانايى كه از ياد مبرد آن را كه يادش كند و كم نگذارد از آنكه شكرش را به جاى آورد و نااميد نسازد آن را كه خواندش و قطع كند اميد آن كه به او اميد بست. بار خدايا! تو را گواه میگيرم و تو براى گواهى كافى هستى و گواه میگيرم همه فرشتگانت و ساكنان آسمان هايت و نگهبانان عرشت و رسولان و پيامبرانى كه برانگيختى، و انواع مخلوقات كه آفريدی (همه و همه را گواه میگيرم) بر اينكه باور دارم كه همانا تويى خدا، شايسته پرستشى جز تو نيست. وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ وَ لا عَدِيلَ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِكَ وَ لا تَبْدِيلَ وَ أَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ أَدَّىٰ مَا حَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ وَ أَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِي عَلَىٰ دِينِكَ مَا أَحْيَيْتَنِي ،يگان ه اى؛شريكى نداری و بی همتايى و تخلف و تبديلى در گفتارت نيست و اينكه محمّد - كه خدا بر او و خاندان او درود فرستد بنده و فرستاده توست. رسالتى را كه بر عهده اش نهاده بودى به بندگانت ادا كرد و در راه خدا به حق كوشيد و به پاداشى كه حق است مژده داد و از عذابى كه راست است بيم داد، خدايا! تا زنده ام مرا بر دين خود ثابت بدار وَ لا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَىٰ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ احْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنِي لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ فِيهَا مِنَ الطَّاعَاتِ وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِي يَوْمِ الْجَزَاءِ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم ُو دلم را پس از آنكه به نور هدايت روشن نمودى گمراه مكن و از نزد خود رحمتى بر من ببخش چرا كه، تنها تو بخشاينده اى، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و مرا از پيروان و شيعيان او قرار ده و در گروه او محشورم گردان، و بر انجام واجبات جمعه ها و طاعاتى كه در ان بر من لازم نمودى توفيقم ده، و عطايى كه در رستاخيز براى اهل جمعه قرار داده اى نصيبم گردان، چه همانا تويى قدرتمند حكيم. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌼🍃🌼🍃 جمعه روز حضرت صاحب الزّمان (عج) و بنام آن حضرت است و همان روزى است كه ايشان در آن روز ظهور خواهد فرمود. بگو:السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ، سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش، سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش، سلام بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره میيابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده میشود، سلام بر تو اى پاك نهاد و اى هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو اى همراه خيرخواه، سلام بر تو اى كشتى نجات، سلام بر تو اى چشمه حيات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعده اى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد، سلام بر تو اى مولاى من، من دل بسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام، و به دوستى تو و خاندانت به سوى خدا تقرّب میجويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار میكشم، وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ وَ أَنَا يَا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ. و از خدا درخواست مى كنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد و مرا از منتظران و پيروان و ياوران تو در برابر دشمنانت و از شهداى در آستانت در شمار شيفتگانت قرار دهد، اى سرور من، اى صاحب زمان، درودهاى خدا بر تو و بر خاندانت، امروز روز جمعه و روز توست روزى كه ظهورت و گشايش كار اهل ايمان به دستت در آن روز و كشتن كافران به سلاحت اميد می رود و من اى آقاى من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام و تو اى مولاى من بزرگوارى از فرزندان بزرگواران و از سوى خدا به پذيرايى و پناه دهى مأمورى، پس مرا پذيرا باش و پناه ده، درودهاى خدا بر تو و خاندان پاكيزه ات. سيّد بن طاووس فرموده: من پس از اين زيارت به اين شعر تمثل می جويم و به آن حضرت اشاره نموده، می گويم:نَزِيلُكَ حَيْثُ مَا اتَّجَهَتْ رِكَابِي وَ ضَيْفُكَ حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْبِلاد ِدر هر كجا و بر سر هر خوان، من ميهمان توام اى صاحب الزّمان https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d.
🌼🍃🌼🍃 سلام و با آرزوی قبولی طاعات🌹 در ختم زیارت آل یاسین به نیت تعجیل در فرج حضرت حجت(عج) شرکت نمایید، ان شاء الله سرباز آقا باشید. 🌹 زیارت آل یاسین بسم الله الرحمن الرحیم سَلامٌ عَلی آلِ یاسین اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ ربّانیَّ آیاتِه اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ اللهِ وَ دیّانَ دینِه اَلسَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللهِ وَ ناصِرَ حَقِّه اَلسَّلامُ عَلیکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَ دلیلَ إرادَتِه اًلسَّلامُ عَلیکَ یا تالیَ کِتابِ اللهِ وَ تَرجُمانَه اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ لَیلِکَ وَ أطرافِ نَهارِک ُاَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی أرضِه اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی أخَذَهُ وَ وکَّدَه اَلسَّلامُ عَلیکَ یا وَعدَ الله الَّذی ضَمِنَه اَلسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنصوبُ وَ الْعِلمُ الْمَصبوب وَ الْغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَة وَعداً غَیرَ مَکذوب اَلسَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقوم السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقعُد السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقرءُ وَ تُبیِّن اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلّی وَ تَقنُت اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدَ اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّر اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصبِحُ وَ تُمسی اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی الَّلیلِ إذا یَغشی وَ النَّهارِ إذا تَجَلّی اَلسَّلامُ عَلیکَ أیُّهَا الإمامُ المَأمون اَلسَّلامُ عَلَیکَ إیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأمول اَلسَّلامُ عَلَیکَ بِجَوامِعِ السَّلام اُشهِدُکَ یا مَولای أنّی اَشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله وَحدَهُ لا شَریکَ لَهَ وَ ُأنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه لا حَبیبَ إلاّ هُوَ وَ أهلُه وَ اُشهِدُکَ یا مَولای اَنَّ علیّاً أمیرَ‌المُؤمِنینَ حُجَّتُه وَ الْحَسَن حُجَّتُه وَ الْحُسینَ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ الْحُسینِ حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ علی حُجَّتُه وَ جَعفَر بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَ موسَی بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ موسی حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلی حجتهٍّ و علی بن محمد حُجَّتُه و الحسن ابن علی حجته وَ اَشهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله أنتُم الاوَّلُ وَ الاخِِر وَ أنَّ رَجعَتَکُم حَقٌّ لا رَیبَ فیها یَومَ لایَنفَعُ نَفساً ایمانُها لَم‌تَکُن آمَنَت مِن قَبل اَو کَسَبَت فی ایمانِها خَیراً وَ أنَّ الْمَوتَ حَقّ وَ أنَّ ناکِراً وَ نکیراَ حَقّ وَ اَشْهَدُ اَنَّ النَّشرَ حَقّ وَ البَعثَ حَقِّ وَ اَن الصِّراطَ حَقّ وَ المِرصادَ حَقّ وَ المیزانَ حَقّ وَ الْحََشرَ حَقّ وَ الحِسابَ حَقّ وَ الْجَنَّةَ وَ النّارَ حَقّ وَ الوَعدَ وَ الوَعیدَ بِهِما حَقّ یا مَولایَ شَقِیَ مَن خالَفَکُم وَ سَعِدَ مَن أطاعَکُم فَاشْهَدْ عَلی ما أشهَدتُکَ عَلَیه وَ أنَا وَلیٌّ لَکٍَ بَریءٌ مِن عَدُوِّک فَالحَقُّ ما رَضیتُموه وَ الباطِلُ ما أسخَطتُموهً وَ الْمَعروفُ ما أمَرتُم بِه وَ الْمُنکَرُ ما نَهَیتُم عَنه فَنَفسی مُؤمِنَةٌ بِالله وَحدَهُ لا شَریکَ لَه وَ بِرَسولِه وَ بِأمیرِالمُؤمِنینَ وَ بِکُم یا مَولای أوَّلِکُم وَ آخِرِکُم وَ نُصرَتی مَعَدَّةٌ لَکُم وَ مَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُم آمینَ آمین. جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج صلوات https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d