eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
25هزار ویدیو
124 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🔸چند راز روحیه ی قوی 🔻موهبتهای خود را شمارش کنید نه مشکلاتتان را 🔸در لحظه زندگی کنید 🔻به عزیزانتان بگویید دوستت دارم 🔸بخشنده باشید نه گیرنده 🔻در هر چیزی و هر کسی خوبی‌ها را جست‌و‌جو کنید. 🔸هر روز دعا کنید. 🔻هر روز حداقل یک کار خوب انجام دهید. 🔸در زندگی اولویت داشته باشید 🔻اجازه ندهید مسائل کوچک و خیالی شما را آزار دهد 🔸عادت همین الآن انجامش بده را تمرین کن. 🔻زندگی‌تان را با افرادی که انرژی مثبت دارند پر کنید 🔸خندیدن و گریه کردن را بیاموزید. 🔻لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند. 🔸از هیچ چیز یا هیچ کس غیراز خدا حساب نبرید 🔻در سختی‌ها به خدا توکل کنید خدایا شکرت🙏 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
※ مجموعه داستان ۱ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز اول | عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی ※ عبیدالله ابتدا در کوفه ساکن بود؛ اما پس از قتل عثمان به شام نزد معاویه رفت و پس از چندی دوباره به کوفه بازگشت. او پس از شهادت امام حسین(ع)، از عدم پذیرش دعوت امام پشیمان شد. در قیام مختار ابتدا به قیام‌کنندگان پیوست؛ اما پس از مدتی از صف یاران مختار جدا شد و جزء سپاهیان مصعب بن زبیر در مقابل مختار قرار گرفت. ✘ پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری و تصمیم امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه، عبیدالله از کوفه بیرون آمد تا با امام مواجه نشود. اما در نزدیکی کربلا با وی مواجه شد. نقل است که امام حسین(ع) وقتی به منزلگاهی به نام قصر بنی مقاتل یا به روایتی «قطقطانیه» در چند فرسخی کربلا رسید، خیمه‌ای دید و پرسید که آن از کیست؟ گفتند از آن عبیدالله بن حر جعفی. امام(ع) کسی را نزد او فرستاد، تا او را به یاری اردوی امام(ع) دعوت کند، ولی او بهانه آورد و گفت: «من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه حسین(ع) به آنجا آید و من نتوانم یاریش کنم.» فرستاده امام بازگشت و پاسخ عبیدالله را به امام(ع) رساند. پس از آن امام حسین(ع) خود نیز به خیمه عبیدالله رفت و نشست و خدا را سپاس گفت، و گفت: «ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه می‌کند، آیا نمی‌خواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت، نزد خدا شفیع تو باشد؟» گفت: «یابن رسول الله، اگر به یاری تو آیم، همان اول کار، پیش روی تو کشته می‌شوم، و نفس من به مرگ راضی نیست، ولی این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافته‌ام.» حسین(ع) از او روی برگرداند و فرمود: «نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو.» و سپس این آیه از سوره کهف را خواند: «و ما کنت متخذ المضلین عضدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمی‌طلبیم.» «اما از اینجا بگریز و برو! نه با ما باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، خداوند او را به رو در آتش جهنم می‌اندازد و هلاک می‌شود.» ــــــــــــــــــ  پ. ن  : داشتم به خودم فکر می‌کردم: از روزی که فهمیدم باری بر زمین هست، که باید بروم و بلندش کنم که یقیناً جمعیتی را به امامشان می‌رساند، تا روزی که این تصمیم عملی شود، یکسال طول کشید و من مصمم بودم که عملی نشود ! یکسال من " عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی " بودم، و این بار بزرگ، کم و بیش بر زمین ماند، تا ... امروز می‌فهمم رحم خدا را و منّت امام را، که نگفت برو، احتیاجی به تو و خودکارت ندارم! ※ چشمانش را بست و ۳۶۵ روز بعد راهم داد! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
※ مجموعه داستان #همه_نمی‌رسند ۱ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز اول | ع
※ مجموعه داستان ۲ |ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | روز دوم | عبدالله بن مطیع پرده اول : ※ وقتی امام(علیه‌السّلام) به عبدالله رسید، او از امام خواست از آب چاهش نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد. آن گاه عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ امام فرمود: در حال حاضر به مکه می‌روم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد. اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: نظر تو چیست؟ عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به کوفه نزدیک نشو، زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستید و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک می‌شوند. پرده دوم: امام از جاده اصلی به سوی مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد. عبدالله به امام حسین علیه‌السّلام گفت: ‌ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشانَد؛ به کجا میروی؟ امام (علیه‌السّلام) گفت: به سوی عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است. عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان حرمت پدرت را حفظ نکردند؛ در حالی که بهتر از تو بود؛ پس چگونه حرمت تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند. هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل«و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند». ـــــــــــــــــــــــ پ. ن : ※ عبدالله بن مطیع دوبار امام را در مسیر دید ! و دوبار فقط او بود که امام را نصیحت می‌کرد! گویی او امام بود و حسین علیه‌السلام مأموم. ازسویی عبدالله انگار، بالاتر از چاهِ آبش همّی نداشت! و دغدغه‌ای بالاتر از پر آب شدنش! داشتم با خودم فکر می‌کردم، آدم امام را هم که به چشم ببیند، باز از پنجره‌ی فهم خودش می‌بیند، از پنجره‌ی آرزوها و دغدغه‌هایش. دارم یکی یکی ورق می‌زنم روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیز خواستم جز همراهیِ امام را ! همان " فمعکم معکم، لا مع غیرکم " را ! همان " فقط تو و دیگر هیچ " را! ✘ من قطعاً اگر به چشم سر هم امام را می‌دیدم، همان را می‌خواستم که پادشاهِ قلب و ذهنم بود. چقدر "عبدالله بن مطیع"هایی در درون من جریان دارد و نمی‌شناختمش! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸 سـ🥰✋ــلام صبح جمعه تون بخیر🌸🍃 صبح رابا نام زیـبای 🌸🍃 خـــــدا شـروﻉ کــن 🌸🍃 تا روزت پُـر از بـرکـت🌸🍃 پراز نور الهی پراز سلامتی🌸🍃 و پر از آرزوهـای دست یافتنی بشه🌸🍃 صبح بوی زندگی🍎🍃 بوی راستگـویـی  🍎🍃 بوی دوست داشتن🍎🍃 وبوی عـشـق ومـهربـانی می دهـد  🍎🍃 الهی زندگیتون مثل صبح🍎🍃 پراز عطر خوش مهربانی باشد🍎🍃 ســلام صبـح زیبـاتـون بـخیر و نیکی 🍎🍃 ســـلام صبـح تابستونیتون بـخیر🌸🍃 الـهـی امـروز مــوجی از خبرهای خوب بیاد تو زندگیتون🌸🍃 الهـی لحظه لحظه ی زندگیتون🌸🍃 قرین این پنج کلمه ساده باشد🌸🍃 شادی ،زیبـایی ،مهر ،محبت ،آرامـش🌸🍃 آخـریـن جـمعـه 🍃🌸 تیرماهتون عالی🍃🌸 روزتـون گـلباران 🍃🌸 وجودتون سـلامت🍃🌸 دلتون گرم از محبت🍃🌸 و زندگیتون ممـلـو از خـوشبـخـتی🍃🌸 امروزتـون پر از بـهترین ها🍃🌸 روز آدینه تون پر از خاطرات ماندگار🍃🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
آرزو میکنم بهترین معمار زندگیتان باشید ستون خانه تان همه ازعشق و برکت سقف خانه تان بلوری و شفاف فضای خانه تان همیشه پر ازمهر باشه 🌸آدینه تون پر از مهر و محبت 🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸عطرهای خوب به قدری خوبند که حتی شیشه های خالی شان هم بوی خوب می دهد 🌸آدمهای خوب مثل عطرهای خوبند به قدری خوب که همیشه یادشان به آدم حس خوبی میدهد 🌸حتی اگر از این آدمها دور باشی باز هم خوبی شان نصیبت میشود 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زندگی هرگز کهنه نمی شود... این ذهن است که قدیمی میشود وچون از دریچه ذهن نگاه میکنی تازگی زندگی را حس نميکنی باید در لحظه زندگی کنی بدون قضاوت دیگران... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
6 چیز که پول نمیتواند آنرا بخرد 1 خانواده ی شـاد 2 عـشق واقعی 3 زمـان 4 اشتیاق 5 احترام 6 آرامش درون 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸دوست عـرف نیست 🌷دوست عـادت نیست 🌸معذوریت نیست 🌷دوست از هر نسبتی مبراست 🌸دوست سایبان دلچسبی است 🌷تـا خستگی ات را بـا او به 🌸بـه دسـت فـرامـوشی بسپاری 🌷خـوبیهای دنیـا 🌸تقدیم به دوستان مهربانم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✍🏻 شيخ طايفه (طوسى) از معاوية بن عمار نقل نموده كه: 📿 عليه‏‌السلام كيسه‌‏اى داشت كه در آن پارچه‌‏اى از ديباج زرد بود و ميان آن (خاک قبر) عليه‏‌السلام را نگهدارى مى‌‏نمود و هميشه هنگام نماز آن را بر سجاده‌‏اش مى‏‌ريخت و بر آن سجده مى‏‌نمود. ✨ سپس مى‌‏فرمود: سجده بر تربت امام حسين عليه‌‏السلام را مى‌‏درد. ❇️ بزرگ‏ترين عبادتى است كه خداوند پيامبرش را به آن امر نموده براى نزديک شدن به او؛ و امام معصوم در سجده‌‏اش ــ كه نهايت اوست ــ به تربت (خاک قبر) امام حسين عليه‌‏السلام متوسل مى‏‌شود كه پرده‌‏هاى هفتگانه را براى او برطرف كند. 🔴 پس چه مى‌‏توان گفت در مورد خونى كه آن خاک با اضافه شدن به آن، برطرف كننده‌ی پرده‏‌ها بين و مى‌‏شود و رساننده‌ی بندگان خدا به منتهاى است؟ 📌 ۱. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص۷۳۳. 📚 برگرفته از کتاب چراغ هدایت، آیت الله وحید خراسانی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔆نان گندم آن را هم نخورى ✨محدّثين و مورّخين در كتاب هاى مختلف آورده اند: ⚡️آن هنگامى كه حضرت ابا عبداللّه الحسين صلوات اللّه و سلامه عليه به سرزمين كربلا وارد شد، چند روزى پس از آن ، يكى از ياران خود را با پيامى به سوى عمر بن سعد فرستاد كه : با تو صحبتى دارم ، امشب در ميان دو لشكر همديگر را ملاقات كنيم . ⚡️به همين منظور عمر بن سعد به همراه بيست اسب سوار و همچنين امام حسين عليه السّلام نيز به همان ترتيب از لشكرگاه خود خارج شدند و چون به محلّ ملاقات يكديگر رسيدند. ⚡️پس امام حسين عليه السّلام همراهان خود را قدرى عقب نگه داشت ، مگر برادرش حضرت ابوالفضل و پسرش علىّاكبر را؛ و همچنين عمر بن سعد همراهان خود را به جز پسرش و يكى از غلامانش را عقب راند. ⚡️و چون كنار يكديگر آمدند، امام عليه السّلام بعد از صحبت ها و مذاكراتى به عمر بن سعد خطاب كرد و ضمن نصيحت هائى فرمود: واى بر تو! آيا از عذاب خداوند در روز قيامت نمى هراسى ؟ آيا با من كه از هر جهت مرا مى شناسى ، جنگ مى كنى ؟! ⚡️اين چه كارى است كه انجام مى دهى ؟ اگر همراه من باشى و آن ها را كه دشمنان من و خدا و رسولش هستند رها كنى ، همانا در پيشگاه خداوند متعال مقرّب خواهى شد. عمر بن سعد در پاسخ ، به آن حضرت چنين گفت : مى ترسم خانه ام را خراب كنند؛ و زندگى و اموالم را به غارت ببرند. امام عليه السّلام فرمود: من بهتر از آن را برايت تضمين مى كنم . ⚡️عمر گفت : بر خانواده و بچّه هايم مى ترسم كه به آن ها آسيبى برسد. حضرت فرمود: من سلامتى آن ها را نيز تضمين مى نمايم . ⚡️در اين لحظه عمر بن سعد ساكت ماند و ديگر جوابى نداد. امام حسين عليه السّلام روى مبارك خود را از او برگرداند و فرمود:اى عمر! تو را چه شده است ؟! ⚡️خدا تو را بكشد؛ و مورد مغفرت و رحمت خويش قرارت ندهد. سوگند به خداوند، اميدوارم كه از گندم عراق نخورى . ⚡️عمر در كمال بى حرمتى اظهار داشت : جو، عوض گندم خواهد بود؛ و سپس برخاستند و از يكديگر جدا گشتند و هر كدام با همراهان خود به محلّ خود بازگشتند. تلخيص از : مقتل خوارزمى : ج 2، ص 33، تاريخ طبرى : ج 4، ص 344،مشيرالاحزان : ص 72، بحارالانوار : ج 45، ص 47 - 57. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔆بچه کور روایت شده است که روزی یکی از پیامبران از کنار رودخانه ای عبور می فرمود، عده ای بچه را مشاهده کرد که با هم بازی می کردند. در بین آنها بچه کوری بود که دیگران او را اذیت می نمودند . گاهی سر او را زیر آب می کردند و گاهی او را کتک می زدند. پیامبر متأثر شد و دعا کرد: «خداوندا، او را بینا بفرما، تا این قدر زجر نکشد.» خداوند دعای او را مستجاب کرد و بچه بینایی اش را بدست آورد. حالا او بچه ها را می گرفت و زیر آب می کرد و نمی گذاشت بیرون بیایند و آن قدر نگه می داشت تا خفه شوند. چند بچه را بدین ترتیب هلاک نمود. وقتی پیامبر این وضع رامشاهده کرد، دو باره رو به درگاه الهی آورد و عرض کرد: «خداوندا، خودت بهتر می دانی چگونه با بندگانت رفتار کنی. تو دانای مطلق هستی و هر چیز را از روی حکمت و دلیل آفریده ای. به درگاه تو، توبه می کنم و تقاضا دارم که بچه را به وضع سابقش برگردانی .» خداوند دعای پیامبرش را مستجاب کرد و بچه دو باره به حالت اول برگشت. هشتاد و دو پرسش - صفحه 49 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔹 آیت‌الله العظمی بهجت رحمه الله علیه 🔹 وقتی مجلس برگزار می‌کنید، برتری‌ها و امتیازهای اهل‌بیت علیهم‌السلام و فضایل و مناقب این حضرات را بگویید و در برابر این قضیه ابراز احساسات کنید. حتی اگر اشک شما جاری نمی‌شود، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید و تباکی کنید(حالت گریه بگیرید). 📚 رحمت واسعه، ص٢۴ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖💖ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﺸﻮ... ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺲ هم ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ. ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ! ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ، ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ! ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ. ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
تبر و همسايه در فرهنگ مردم آلمان، قصه‌اي هست که اين‌چنين بيان مي‌شود: مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديدشده است. شک کرد که همسايه‌اش آن را دزديده باشد، براي همين تمام‌روز او را زير نظر گرفت. متوجه شد که همسايه‌اش در دزدي مهارت دارد، مثل يک دزد راه مي‌رود و مثل دزدي که مي‌خواهد چيزي را پنهان کند، پچ‌پچ مي‌کند. آن‌قدر از شکش مطمئن شد که تصميم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض کند، نزد قاضي برود و شکايت کند؛ اما همين‌که وارد خانه شد، تبرش را پيدا کرد؛ زنش آن را جابجا کرده بود. مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه‌اش را زير نظر گرفت و دريافت که او مثل يک آدم شريف راه مي‌رود، حرف مي‌زند و رفتار مي‌کند. پائولو کوئيلو مي‌گويد: هميشه اين نکته را به ياد داشته باشيد که ما انسان‌ها در هر موقعيتي، معمولاً آن چيزي را مي‌بينيم که دوست داريم ببينيم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ديوانه يا احمق اتومبيل مردي در هنگام رانندگي، درست جلوي حياط يک تيمارستان پنچر شد و مجبور شد همان‌جا به تعويض لاستيک بپردازد. هنگامي‌که سرگرم اين کار بود، ماشين ديگري به‌سرعت از روي پيچ‌هاي چرخ که در کنار ماشين بودند گذشت و آن‌ها را به درون جوي آب انداخت و آب پيچ‌ها را برد. مرد حيران مانده بود که چه‌کار کند. تصميم گرفت که ماشينش را همان‌جا رها کند و براي خريد پيچ چرخ برود. در اين حين، يکي از ديوانه‌ها که از پشت نرده‌هاي حياط تيمارستان نظاره‌گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت: از 3 چرخ ديگر ماشين، از هرکدام يک پيچ بازکن و اين لاستيک را با 3 پيچ ببند و برو تا به تعميرگاه برسي. آن مرد اول توجهي به اين حرف نکرد ولي بعد که با خودش فکر کرد ديد راست مي‌گويد و بهتر است همين کار را بکند. پس به راهنمايي او عمل کرد و لاستيک زاپاس را بست. هنگامي‌که خواست حرکت کند، رو به آن ديوانه کرد و گفت: خيلي فکر جالب و هوشمندانه‌اي داشتي، پس چرا تو را توي تيمارستان انداخته‌اند؟ ديوانه لبخندي زد و گفت: من اينجام چون ديوانه‌ام، ولي احمق که نيستم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅ بهبود ♦️یک لیوان چای غلیظ بابونه، حاوی چهار قاشق چایخوری بابونه در یک لیوان آب جوش، را صبح ناشتا بنوشید و سپس در رختخواب به پشت دراز بکشید و بعد از چهار دقیقه بخوابید و بعد از ۱۵ دقیقه می‌توانید صبحانه خود را میل کنید ♦️ این عمل را به مدت دو هفته ادامه دهید تا زخم و ورم معده به کلی شفا یابد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
⚠️خستگی و ضعف عضلانی دارید ❌یکی از علائم آشکار درست کار نکردن ، احساس خستگی و فرسودگی به میزان غیرطبیعی است. تولیدات هورمونی غیرمتعادل ممکن است منجر به 🔺درد یا ضعف عضلانی 🔺 حواس پرتی و گیجی 🔺 و همچنین خواب رفتن سریع و ناگهانی شود. 🔺علائمی، چون بیخوابی یا اختلال خواب هم در این حالت وجود دارد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💦آب، عامل شکم تخت ⚡️درحالی که بسیاری از نوشیدنی‌ها دور کمر را افزایش می‌دهند،آب می‌تواند شکم شما را صاف کند، وقتی بدن‌تان کاملاً هیدراته است، آب اضافی ذخیره شده را آزاد و نفخ شکم کم می‌شود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
☕️به زندگی‌تان طعم بدهید 💢مطالعات نشان داده‌اند که ، فلفلی و برای هضم غذا مفید هستند. 💢علاوه بر این، نعناع باعث رفع گرفتگی و می‌شود، زنجبیل به رفع التهاب کمک می‌کند و رازیانه ادرارآور است و از بروز احتباس آب جلوگیری می‌کند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🤸اصلاح حالت بدن 💥در عرض دو ثانیه شکم صاف‌تر می‌خواهید؟ صاف بایستید! صاف نگه داشتن ستون فقرات کل بدن شما را کشیده و بلندتر نشان می‌دهد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🤸اصلاح حالت بدن 💥در عرض دو ثانیه شکم صاف‌تر می‌خواهید؟ صاف بایستید! صاف نگه داشتن ستون فقرات کل بدن شما را کشیده و بلندتر نشان می‌دهد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
❤️ تاثیر غذاهای ناسالم بر ⚠️به نقل از اسپوتنیک، مطالعه جدید دانشمندان در مرکز کنترل بیماری نشان می دهد که غذاهای ناسالم به قلب آسیب می رساند. از جمله این موارد ✖️غذاهای کنسرو شده با مواد غلیظ کننده و تثبیت کننده ها ✖️و نوشابه های شیرین با شربت ذرت با فروکتوز بالاست که به قلب ضرر می رساند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
😴کمک به 🔺روغن‌های اساسی موجود در شوید دارای خواص دارویی باستانی، آرام بخش و خواب آور هستند. 🔺فلاوونوئید‌ها و ویتامین B کمپلکس موجود در روغن‌ها، ترشح آنزیم‌ها، هورمون‌های خاصی را که اثرات آرامبخش و خواب آور دارند، فعال می‌کند و در نتیجه به افراد کمک می‌کند تا خواب خوبی داشته باشند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d