🌼🍃🌼🍃🌼
مادری_میشناسم 💔
مادری میشناسم؛
که شجاعت شیر داشت و محبت باران.
استواری کوه داشت و لطافت نسیم.
مادری میشناسم؛
هنرمند؛
هنرش نقاشی بود.
نقش کردن وفا،
نقش کردن شجاعت و عشق.
نه بر روی بوم، بر قلب فرزندانش.
مادری میشناسم؛
که خطاط بود!
مشق عشق میکرد ...
هر شب ۱۳۳ بار
بر لوح دل مینوشت؛
یاعلی🌴
مادری میشناسم؛
که شاعر بود،
و لالاییاش بنام زهرا،
برای زهرا ،
به عشق زهرا
در گوش فرزندش جاودانه شد.
مادری میشناسم؛
که احترامش در آسمان
بیشتر از زمین است.
اگر نمیشناسید!
از امام زمانمان سراغش را بگیرید.
بگیرید سراغ مادری را که
برای حسین زهرا سلام الله علیها
مادری کرد.
مگر نه آقاجان،
بد که توصیف نکردیم بانو ام البنین را؟
پس از جانب شما هم بر ایشان سلام ...
سلام_مادر_شیرمردان_روزگار 💔
حضرت_#ام_البنین_سلام_الله_علیها
السلام_عليك_یا_ابالفضل
یا اباالفضل تو را به حق مادرت نظری به این محفل معنوی ما کن
دخیلک یا اباالفضل
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🔴 حاجت روایی با حضرت ام البنین
🔵 آیت الله سید محمود شاهرودی:
🌕 من در مشکلات و حوائج برای حضرت ام البنین سلام الله علیها صد مرتبه صلوات می فرستم و حاجت میگیرم.🤲
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌼🍃🌼🍃🌼👆
🥀شنبه های ام البنینی🥀
شنبه های ام البنینی از چه قرار است...؟
👌دیدن کلیپ رو از دست ندید....
لاگر حاجتمندی دست به دامان مادر باب الحوائج ابوالفضل عباس ع خانم ام البنین س شو ....🙏
💚✨💚✨
ام البنین دخــــــــیلم🤲
درمانده و ذلیـــــــلم🤲
تا ندهی مُـــــــرادم🤲
دست از تو بـــرندارم🤲
تورا به جان عـــــــباس😭
مکن تو ناامــــــــیدم😭
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🥀شنبه های ام البنینی🥀
❓شنبه های ام البنینی یعنی چی❓
°•مادر تو گفته ای الماس من
°•جان تو جان حسین عباس من
این که به نیت اهل بیت سفره میندازیم و نذر میکنیم و به واسطه این بزرگواران حاجت میگیریم میدونید دلیلش چیه؟🤔
دلیلش این که اهل بیت پیش خدا ابرو دارن🥲
وقتی مردم عراق برای خانم ام البنین نذر میکنن و حاجت هاشون رو میگیرن🙏🏻 باعث گسترش این سفره های ام البنینی در روز شنبه میشه
حالا چرا مردم عراق شنبه رو انتخاب کردن؟🤔
چون شنبه روز شروع هفته هست برکت یک هفته خودشون رو با واسطه قرار دادن مادر علمدار از خدا میگیرن🖤
این سفره ها الان نه تنها دیگه در کشور عراق🇮🇶یا ایران🇮🇷بلکه در کشور های افریقایی هم برپا شده👏🏻
حالا ریشه این شنبه ها از کجاست؟🧐
ازکربلا و درب ورودی باب العباس کربلا😓
خوبیه این سفره ها میدونید چیه؟
این که اصلا کار بزرگ و سختی نیست و حتی شما هم میتونید تنهایی برپاش کنید💪🏻با یه استکان چای☕یا یک جعبه خرما
یا حتی غذایی🥣که قرار برا جمع خانوادگی خودتون پخته بشه با نام مبارک خانم ام البنین بپزید.
حتی با یک دور تسبیح صلوات📿 میتونید رزق یک هفته خودتون رو از خانم ام البنین بگیرید و هر حاجتی که دارید به درب خانه مادر باب الحوائج برید😞و مبلغ شنبه های ام البنینی باشید🌷
شنبه_های_ام_البنینی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌼🍃🌼🍃🌼
🕯 قَالَ الِامَامُ الحُسَین سَیِد الشُهَداء اَفضَلُ صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیهِ وَ عَلَی مُحَمَّدِِ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم :
🗞 إِنّ قَوْماً عَبَدُوا اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التّجّارِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الاَحْرَارِ وَ هِىَ اَفْضَلُ الْعِبَادَةِ
✍گروهى خدا را از روى رغبت به آنچه در نزد اوست (یعنی بهشت و نعمتهای آن) عبادت می کنند که این عبادت تجار است
و گروهی هم خداوند را بخاطر اینکه از عذاب او رها شوند عبادت می کنند که این عبادت بردگان است
و گروهی هم خداوند را بخاطر شکرگذاری عبادت میکنند که این عبادت احرار و آزادشدگان (از نفس و شیطان) است و آن بهترین عبادت است
📚تحف العقول، ص 279 ح4
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌼🍃🌼🍃🌼
امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاست تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازد.
#اولین خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغتر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند:
💠 ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفتهء رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو آقای اهل بهشتاند؟....اگر سخنم را نمیپذیرید ، در میان شما افرادی هستند که میتوانید از آنها بپرسید. از جابربن عبداللهانصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبنارقم و انسبنمالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیدهاند. آیا این گفتهها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشتهام یا مالی را گرفتهام و یا زخمی بر شما وارد ساختهام که خون مرا میخواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوهها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟
....مردم! اگر از من روی گرداندهاید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم......
(مقتل الحسین/مقرم۲۷۹)
👈👈 هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبهء امام را اجابت نکردند ،در حالیکه سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه میخواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از #یزید و عبیدالله هشدار داد...
(تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳)
اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ میدهد:
❌ ما نمیرویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم.
زهیر جواب داد:
بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زادهء سمیه؛ اگر او را یاری نمیکنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را میپذیرد.
(تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابناثیر ۲۸۸/۳)
شمر لعین به سوی زهیر تیر میاندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبکسران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و....
امام به زهیر میفرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند:
💠 به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد.
(همان)
👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود::
.....ای قوم! نوادهء پیامبر در میان شماست و اینها ذریهء او، عترت و دختران و خانوادهاش هستند؛...بگویید با آنها چه میخواهید بکنید؟
پاسخ دادند:
❌ میخواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم.
بریر گفت:
آیا قبول نمیکنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامهها ..را به فراموشی سپردهاید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید!.....
در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۶)
امام علیهالسلام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبهای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند.
و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و
فرمودند:
💠 ....خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( حجاج بن یوسف ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست...
(اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹)
در پی این خطابه، نور هدایت بر دل جناب حر تابید و به اسبش نهیبی زد و به سپاه امام پیوست.....
جناب حر ، پس از پیوستن به سپاه امام، خطاب به سپاه اموی فریاد برآورد:
.....ای اهل کوفه، مادرانتان به عزایتان بنشینند! او را خواندید و چون آمد تسلیماش کردید....و او را از توجه به سرزمینهای امن و ایمنی اهل بیتاش مانع شدید....چه بد با بازماندگان حضرت محمد عمل کردید!.....
(تاریخ طبری ۳۳۴/۴)
《1》
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌼🍃🌼🍃🌼 امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاست تا این جمعیت سرگرد
در این هنگام تیری به سوی او انداختند؛ حر بازگشت و در برابر امام ایستاد.
👈👈 امام علیهالسلام تصمیم گرفتند که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده، حجت نهایی را بر او تمام کنند تا برای او عذری نماند.
لذا او را فرا میخوانند و پس از نومیدی چنین فرمودند::
💠 ای عمر، تو چنین میاندیشی که مرا میکشی و این ناپاک زاده، حکومت ری و گرگان را به تو میدهد! به خدا سوگند که لذت آن را نخواهی یافت؛ این مطلبی است حتمی؛
هر چه میخواهی انجام بده که نه در دنیا و نه در آخرت به شادی نخواهی رسید. گویی سر تو را بر سر چوبدستی میبینم که کودکان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۹- مقتل خوارزمی ج۲ص۸)
پ.ن :
#پیشگویی و خبر سیدالشهداء علیهالسلام از آمدن #حجاج_بن_یوسف ثقفی و
خبر از عاقبت شوم عمر سعد را خواندید؟؟؟
❗️❕العجب ثم العجب، از تفکری که ادعا میکند امام حسین علیه السلام ، از آنجایی که علم به شهادت خود نداشتهاند،
به انگیزه تشکیل_حکومت ، قیام فرمودند و به سمت کوفیان رفتند ولی امور آن گونه که آن حضرت میخواست پیش نرفت!
و برنامه امام برای تشکیل حکومت عملی نشد!
بسیاری از آثار روایات حدیثی و تاریخی دلالت واضح و روشن دارد که سیدالشهداء علیهالسلام قبل از حرکت، در طول مسیر، قبل از خروج از مکه و پس از آن و در طف - یعنی کربلا - بارها و بارها از شهادت خود خبر دادهاند،
در ادامه به برخی از این منابع اشاره خواهیم داشت....
✔️ادامه دارد....
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
در این هنگام تیری به سوی او انداختند؛ حر بازگشت و در برابر امام ایستاد. 👈👈 امام علیهالسلام تصمیم گ
🌼🍃🌼🍃🌼
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
پ.ن:
به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن #تشکیل_حکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
#تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌼🍃🌼🍃🌼
أڱر مےخوٰاهیدْبِدٰانیدیِڪ اِنسانـْــ ؛
چِقَدࢪ أࢪزشْ دٰاࢪدْ!
بِبینیدْ بِہ چِھ چیز؎ ؏ِشق مےوَࢪزدْ؟
ڪسے ڪِہ ؏شقَش مآشینَش أست ،
أࢪزشَشْ بہ هَمآن میزآنـــ أست....
[ أمآ ڪسے ڪِه ؏ـِشقشْ خُداستـــْ ،
أرزششْ أنداٰزھ خُدآستـــ... ]
#تلنگرانه
💐💐💐💐
#کلیپ
#محرم
سلام به شنبه ۳۱ تیرماه 1402خوش آمدید🖤
²مـحُــرم
نیایش امام حسین (ع) با حضـــــرت عشق🖤
ای معبود به حق من🙏
نعمتم بخشيدي و سپاسگزارم نَيآفتي😔
و مبتلايم نمودي و شکيبايم نديدي😔
ولي پس تو اي مهربان نه با ناسپاسي من😔
نعمت خود را گرفتي،و نه با ناشکيبايي من😔
سختي و بلاي خود را پيوسته داشتي؛آری اي محبوب دل من🖤
از کريم،جز بزرگواري و کَرَم سَر نزند🙏
✨امام حسین ﷺ💚
🥀🥀🥀🥀
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌼🍃🌼🍃🌼
مشکلون اولسا ایتیرمه ئوزوی
مرد و نامرده دمه دل سوزوی
کربلا سمتنه دوندر یوزوی
سوزوی محرم اسراره دینن
دردوی قولسوز علمداره دینن
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌼🍃🌼🍃🌼
خدا یا دردی دارم که نمیتوانم بکسی بگویم...
✍♡••♡••♡••♡••♡
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌼🍃🌼🍃🌼
✨﷽✨الهی به امیدتو
🌺✨پنجشنبه خودرا معطر کنید
🌺✨به عطر دل نشین صلوات
🌺✨اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلےٰ
🌺✨مُحَمَّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ
🌺✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
💐💐💐💐💐
﷽ #سلام_امام_زمانم ﷽
سلام اے معنی آیاٺ قرآن
سلام اے جسم عالم را همہ جان
سلام اے ناخداے، با خداے ڪشتی دین
ڪجایی ڪہ دل عالم زهجرانٺ بسوزد
#اللﮩـمعجـللولیـڪالفـرجـــ
#صبحتونمهدوے🌼🍃
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌼🍃🌼🍃🌼
دادند هر چه داشتند
در راه عزیز فاطمه (سلام الله علیهما)...
وَ چه بالاتر از سعادتی که
هیچ خودی نمانَد و تمامی
"او" باشد...
ناقابل است جان ، ولی ای حسین جان
از من مرا بگیر و خودت را ب من بده ...
الهی به یاران باوفای مولا اباعبدالله الحسین (سلام الله علیهم) ،
ما را وفادار به ولیت مهدی آل فاطمه (سلام الله علیهم) قرار بده...
#روز_چهارم_محرم
#اصحاب_امام_حسین (سلام الله علیه)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
• به اشتراک بزارید...👇
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
هرچند که من گناهکارم یا رب
بر رحمت تو امیدوارم یا رب
بر وسعت عفوت چه نگاه اندازم
بر کرده خود نظر ندارم یا رب
التماس دعا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
از سه گروه از مردم بپرهیز :
خیانت کار ، ستمگر ، سخن چین
کسی که بخاطرتو خیانت کند،بر علیه تو نیز خیانت خواهد کرد
کسی که به نفع تو ظلم کند،بر علیه تو نیز ظلم خواهد کرد
و سخن چینی که سخن دیگران را نزد تو می آورد، سخن تو را هم جای دیگر خواهد برد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌺🔆🔆🌺🔆🔆🌺🔆🔆🌺
#داستان_آموزنده
🔆کتاب در هم زنی
🦋شاگردی برای طلب علم، نزد مولانا مجدالدین درس میخواند اما فهم مطالب نمیکرد. استاد را شرم میآمد که او را از درس خواندن منع کند. روزی استاد کتاب بگشود تا این دانشآموز بخواند. چنین نوشته بود: «گفت بهزین حکیم» او چنین خواند: «گفت به زین چکنم!» استاد مجد الدّین برنجید و گفت:
🦋«به زین، آن کنی که کتاب در هم زنی و بیهوده دردِ سرِ ما و خود ندهی.»
📚(نوادر راغب اصفهانی، ص 15 -رسالهی دلگشا، ص 77)
✨✨امام زینالعابدین علیهالسلام فرمود: «اگر مردم خاصیت فراگرفتن علم را بدانند، اگرچه به ریختن خون و فرورفتن در امواج دریا باشد، هرآینه فرامیگرفتند.»
📚(اصول کافی، ج 1، ص 27)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#داستان_آموزنده
🔆زيارت رسول خدا با امام علىّ عليهماالسّلام
🌾اصبغ بن نباته كه يكى از اصحاب و ياران امام علىّ عليه السّلام است ، حكايت كند:
مدّتى پس از آن كه مولاى متقيّان علىّ عليه السّلام به شهادت رسيد، محضر مبارك حضرت اءبا عبداللّه الحسين عليه السّلام شرفياب شدم و عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه ! درخواستى دارم ، اگر اجازه بفرمايى آن را مطرح كنم ؟
و امام حسين عليه السّلام پيش از آن كه من سخن را ادامه دهم ، فرمود: اى اصبغ ! آمده اى تا كارى كنم كه بتوانى برخورد جدّم رسول الّله صلّى اللّه عليه و آله را با ابوبكر، در مسجد قبا، بنگرى ؟
🌾عرض كردم : بلى ، اى پسر رسول خدا! خواسته من همين است .
🌾امام عليه السّلام در همان مجلسى كه در شهر كوفه بوديم ، فرمود: برخيز، و من جاى خود برخاستم و ايستادم ، ناگهان خود را در مسجد قُبا ديدم ؛ و چون بسيار تعجّب كرده و متحيّر شدم .
🌾حضرت ضمن تبسّمى ، اظهار داشت : اى اصبغ ! حضرت سليمان بن داود عليهماالسّلام نيروى باد در كنترل و اختيارش بود و در يك چشم بر هم زدن مسافتى را به سرعت مى پيمود.
و ما اهل بيت عصمت و طهارت ، بيش از حضرت سليمان و ديگر پيامبران عليهم السّلام به تمام علوم و فضائل آشنا و آگاه مى باشيم .
عرضه داشتم : با اين حركت طىّ الارض از كوفه به مكّه در كمتر از يك لحظه ، تصديق مى كنم ، كه شما از همه بالاتر مى باشيد.
🌾حضرت فرمود: آرى ، تمام علوم و معارف الهى نزد ما اهل بيت رسالت خواهد بود؛ و ما محرَم اسرار و علوم خداوند متعال هستيم .
🌾من با شنيدن چنين مطالبى ، اظهار داشتم : خدا را شكر مى كنم كه مرا از دوستان شما اهل بيت رسالت قرار داده است .
🌾آن گاه حضرت فرمود: اكنون وارد مسجد شو.
وقتى داخل مسجد رفتم ، ديدم كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله در محراب نشسته و عباى خود را بر دوش افكنده است .
🌾بعد از آن امام علىّ عليه السّلام را ديدم كه گريبان ابوبكر را گرفته است و هر دو در حضور رسول خدا ايستاده اند.
🌾و حضرت رسول انگشت مبارك خود را به دندان گرفت ؛ و اظهار داشت : اى ابوبكر! تو و يارانت پس از رحلت من ، مرتكب حركت ناشايسته اى شده ايد.
📚مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 52 ، بحارالا نوار: ج 44، ص 184، ضمن حديث11.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#داستان_آموزنده
🔆بزرگوارى و اهميّت نعمت خداوند
🍂همچنين مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه عليه در كتاب عيون أ خبار الرّضا عليه السّلام داستانى را آورده است كه از جهاتى قابل اهميّت مى باشد:
🍂روزى از روزها امام حسين عليه السّلام در حال داخل شدن دست شويى - مستراح -، تكّه نانى را مشاهده نمود، آن را برداشت و تحويل غلام خود داد و فرمود: هنگامى كه خارج شدم آن را به من بازگردان .
🍂غلام لقمه نان را از حضرت گرفت ؛ و پس از آن كه آن را تميز و نظيف كرد، خورد.
وقتى كه حضرت از دست شوئى - مستراح - بيرون آمد، غلام را مخاطب قرار داد و فرمود: آن لقمه نان را چه كردى ؟
🍂غلام عرضه داشت : يا ابن رسول اللّه ! آن را تميز كردم و خوردم .
🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: همانا تو در راه خداوند متعال و به جهت خوشنودى و رضايت او آزاد كردم .
🍂در اين هنگام شخصى در آن حوالى حاضر بود و متوجّه اين جريان گرديد، به همين جهت جلو آمد و خطاب به حضرت كرد و عرضه داشت : اى سرورم ! - به همين سادگى - او را آزاد گرداندى ؟!
🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: بلى ، چون از جدّم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود:
🍂هركس لقمه نانى را كه بر روى زمين يا در جائى افتاده است ، ببيند و آن را بردارد و تميز كند؛ و تناول نمايد، در درونش استقرار نمى يابد مگر آن كه خداوند متعال او را از آتش دوزخ آزاد و رها گرداند.
🍂و سپس امام حسين عليه السّلام افزود: من نخواستم كسى را كه خداوند مهربان از آتش آزاد نموده ، عبد و غلام من باشد، به همين جهت او را آزاد كردم .
📚ـعيون الا خبار: ج 2، ص 43، ح 154، بحارالا نوار: ج 66 ص 433، و ج 80، ص186، وسائل الشيعه : ج 1، ص 254. ضمنا همين داستان را به بعضى ديگر از معصومينعليهم السّلام نسبت داده اند؛ و در كتابهاى مختلفى وارد شده است .
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
کمک به پدر
پيرمردي تنها در مينهسوتا زندگي ميکرد.
او ميخواست مزرعه سيبزمينياش را شخم بزند اما اين کار خيلي سختي بود.
تنها پسرش که ميتوانست به او کمک کند در زندان بود پيرمرد نامهاي براي پسرش نوشت و وضعيت را براي او توضيح داد: پسر عزيزم من حال خوشي ندارم چون امسال نخواهم توانست سيبزميني بکارم، من نميخواهم اين مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت هميشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من براي کار مزرعه خيلي پير شدهام. اگر تو اينجا بودي تمام مشکلات من حل ميشد من ميدانم که اگر تو اينجا بودي مزرعه را براي من شخم ميزدي.
دوستدار تو پدر.
و چند روز بعد پيرمرد اين تلگراف را دريافت کرد: پدر، به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن، من آنجا اسلحه پنهان کردهام.
ساعت 4 صبح فردا 12نفر از مأموران FBI و افسران پليس محلي ديده شدند و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اينکه اسلحهاي پيدا کنند.
پيرمرد بهتزده نامه ديگري به پسرش نوشت و به او گفت: که چه اتفاقي افتاده و ميخواهد چه کند؟
پسرش پاسخ داد: پدر برو و سيبزمينيهايت را بکار، اين بهترين کاري بود که ازاينجا ميتوانستم برايت انجام بدهم.
نتيجهي اخلاقي:
هيچ مانعي در دنيا وجود ندارد. اگر شما از اعماق قلبتان تصميم به انجام کاري بگيريد ميتوانيد آن را انجام بدهيد.
مانع ذهن است. نه اينکه شما کجا هستيد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d