#داستانک_پندآموز 📚
🔸شخصی نزد سقراط آمد و گفت:
میدانی راجع به شاگردت چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد: لحظه ای صبر کن.
آیا کاملا مطمئنی که آنچه که
می خواهی بگویی حقیقت دارد؟
مرد: نه، فقط در موردش شنیده ام.
سقراط: آیا خبرخوبی است؟
مرد پاسخ داد: نه، برعکس.
سقراط: آیا آنچه که می خواهی بگویی،
برایم سودمند است؟
مرد: نه واقعا.
سقراط: اگر می خواهی به من چیزی را
بگویی که نه حقیقت دارد،
نه خبر خوبی است و نه حتی
سودمند است، پس چرا اصلا آن را به
من می گویی؟
مراقب نقل قولهایمان باشیم .
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#داستانک_پندآموز 📚
🔸شخصی نزد سقراط آمد و گفت:
میدانی راجع به شاگردت چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد: لحظه ای صبر کن.
آیا کاملا مطمئنی که آنچه که
می خواهی بگویی حقیقت دارد؟
مرد: نه، فقط در موردش شنیده ام.
سقراط: آیا خبرخوبی است؟
مرد پاسخ داد: نه، برعکس.
سقراط: آیا آنچه که می خواهی بگویی،
برایم سودمند است؟
مرد: نه واقعا.
سقراط: اگر می خواهی به من چیزی را
بگویی که نه حقیقت دارد،
نه خبر خوبی است و نه حتی
سودمند است، پس چرا اصلا آن را به
من می گویی؟
مراقب نقل قولهایمان باشیم .
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔸این مبلغ را نذر شما کردم🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ...
به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم به توصیه اطبای اسلامی گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو .
خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ...
🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟
این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم..بماند
🔹یک روز صبح گفتند: فردا کمیسیون خبرگان دارم و می خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ...
بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم.
بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم.
پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد.
🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید!
نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!!
نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم»
🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد.
پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!»
گفت: «وجوهات نیست، نذر است».
گفتند: «نذر؟»
گفت: «دیروز برای باری که داشتم در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!»
پدر متبسم شد. رو به من کرد پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم.
🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! »
من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود.
بعد بدون آنکه چیزی بگویم، در گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا»...
نگاهی به بالا کردند گفتند: «خدا بی حساب می دهد. به هرکه اهل حساب کتاب باشد با نشانه می دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم»
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌹تقدیم به همه شهدا و مدافعان راه سلامت🌹
✅ بارعایت پروتکل های بهداشتی باری را از دوش مدافعان سلامت برداریم..🙏🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
═══✼🍃🌹🍃✼═══
عصرها باید با یک فنجان چای دارچینی
گوشه ای یا کنار پنجره ای لم داد و
با لبخند گفت :
بی خیال ِ همه ی آنها
که کامم را در زندگی تلخ می کنند
عصرتون بخير
انرژیتون مثبت 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
❗️ بدترین اثرگناه
※ شاید بدترین اثر گناه، کمشدن امید انسان به رحمت خدا باشه. یادمون نره ناامیدی از رحمت خدا گناه کبیره است
✿ چون وقتی انسان نا امید بشه دیگه زمینه برای انجام گناهای بیشتر و بزرگ تر براش فراهم میشه و به این ترتیب شیطان به هدف خود میرسه و انسان دیگه خودش رو غرق شده میدونه. در این حالت فقط باید به این فکر کرد که خدا مثل ما نیست که بخشش و رحمت محدود باشه صد بار اگر توبه شکستی باز آی!
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅پرسش:
خمس به چه چيزايي تعلق ميگيره؟
چه جوري بايد خمس حساب کرد؟
آیت الله خامنه ای
🌸☘️☘️☘️☘️☘️🌸
🌺پاسخ:
سلام
خمس در لغت به معنای یک پنجم است و در اصطلاح فقه عبارت است از: پرداخت یک پنجم در آمدی که از راه زراعت، صنعت، تجارت، پژوهش و .....به دست می آید.
خمس یکی از فریضه های اسلامی است و قرآن کریم آن را در کنار جهاد (قرار داده) است.و در بیان اهمیت آن، ایمان را با آن پیوند زده و می فرماید: «بدانید آنچه را که سود می برید، یک پنجم آن ،برای خدا و رسول خدا(ص) و خویشاوندان او و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به خدا ایمان دارید و ..»
در هفت چیز خمس واجب مىشود: 1. منفعت و در آمد کسب و کار 2. معدن 3. گنج 4. مال حلال مخلوط به حرام 5. جواهرى که بواسطۀ غواصى یعنى فرو رفتن در دریا به دست مىآید 6. غنیمت جنگ 7. زمینى که کافر ذمّى از مسلمان بخرد.
اما آنچه معمولا مورد ابتلای اکثر افراد بوده و از کیفیت آن سؤال می کنند، قسمت اول یعنی «خمس درآمد» می باشد. که فقها در توضیح آن می فرمایند:
هرگاه انسان از تجارت یا صنعت، یا کسبهاى دیگر مالى به دست آورد، چنانچه از مخارج سال خود او و خانواده اش زیاد آید، باید خمس، یعنى یک پنجم آن را به مصارف خاص خود برساند
اگر انسان درآمد داشته باشد ودرآمدش یا وسایل خوراکی ومصرفی که از درآمد تهیه کرده است تاسال خمسی باقی بماند هنگام سال خمسی باید خمس آن را محاسبه نماید.
اولین درآمدی که انسان به دست می آورد به عنوان سال خمسی او مشخص می گردد هرسال آن روز باید خمس اموال خود را محاسبه کند.
به عنوان مثال: اگر کارمندی، در 31 فرودین ماه، اولین حقوق خود را دریافت کند و تمام درآمد سالیانه اش (تا 31 فرودین سال بعد) را به طور عادی خرج خود و خانواده اش کرد، خمسی به درآمد او تعلق نمی گیرد . اما اگر در پایان سال خمسی وی (31فروردین)، مقداری از درآمدش زیاد بیاید (مثلا آن را در بانک پس انداز کرده باشد)، یک پنجم آن خمس است به دفتر مرجع تقلید خود تحویل دهد تا ایشان آن را به مصارف مربوطه برسانند.
#سال #خمسی
🌺
☘️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
.
.
رنگ زرد میتواند باعث افزایش تمرکز و کاهش ترشح هورمون خواب در بدن انسان شود که آنرا تبدیل به رنگی مناسب برای ادارات میکند.
اما در عین حال باعث افزایش حس عصبانیت و ناراحتی نیز میشود!
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔰اگر بدن شما به کلسیم بیشتری احتیاج دارد این 10 ماده غذایی کلسیم بالایی دارند
✅برگ چغندر
برگ چغندر غنی از کلسیم، ویتامین C و آنتیاکسیدان است
✅بادام
این میان وعده مناسب در هر ۱ اونس، ۸۲ میلی گرم کلسیم دارد
✅لوبیا چیتی
در هر یک دوم فنجان، ۸۶ میلی گرم کلسیم دارد
✅کلم
در هر یک دوم فنجان ۹۰ میلی گرم کلسیم دارد
✅لوبیا سفید
سرشار از کلسیم، فیبر و پروتئین است و هر یک دوم فنجان از آن ۹۶ میلی گرم کلسیم دارد.
✅دانه کنجد
در هر ۱ اونس، حاوی ۲۷۳ میلی گرم کلسیم است و مواد دیگری مانند مس و منگنز نیز همراه آنند.
✅سویا
سویا سرشار از کلسیم است که می توان آن را با شیر گاو مقایسه کرد
✅نخود
نخود سرشار از کلسیم است به طوری که هر ۱۰۰ گرم حاوی ۱۳۴ میلی گرم از این ماده معدنی است.
✅ پیاز
یکی از منابع انواع مواد معدنی مانند کلسیم است. ۱۰۰ گرم پیاز ۲۰ میلی گرم کلسیم دارد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d