eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
25هزار ویدیو
124 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
ما تربیت نشدیم ! تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پای خود را جلو پدر و مادر دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام كنيم و دست و روی خود را بشوییم، لباس تمییز بپوشیم، صدای خود را در جمع بلند نکنیم و... اما ساده‌ترین و ضروری‌ ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند , و یا خود نمیدانستند و چیزی برای یاد دادن به ما نداشتند. کجا به ما آموختند که چگونه نفس بكشیم ؟ چگونه اضطراب را از خود دور کنیم ؟ موفقیت چیست؟ ازدواج برای حل چه مشکلی است؟ از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» نیاز به آموزش دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو تنفس صحیح است. آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس، انواعی دارد و شكل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است !؟ به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند ! هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند . دنیایی که بویی ازآن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است. هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است, مانند نسیمی كه بر آهن وزيده است! باید بپذیریم كه آدمیت ما به اندازۀ مهارت ما در «نگاه» است. جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم می‌گفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از اینکه به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن را به اشیا بیاموزند. کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر ودقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند.» اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم. انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است! اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد. آنان با «نگاه» چندان بیگانه نبودند. در جامعه‌ای که از در و دیوار آن، سخن از حق و باطل می‌بارد، کسی به ما یاد نداد که چگونه از حق خود دفاع کنیم یا چگونه حق دیگران را مراعات کنیم. عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشدیم. نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهروزی، عاشقی، زناشویی و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند ... ! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔰منیت و رسالت انسان ها به ميزان "حقارتشان" "توهين" ميكنند. به ميزان "فرهنگشان" "عشق ميورزند". و به ميزان "كمبودهايشان" "آزارت ميدهند". هرچه "حقيرتر" باشند، بيشتر "توهين ميكنند" تا حقارتشان را جبران كنند. هر چه "فرهنگشان غني تر باشد"، بيشتر به ديگران "عشق ميدهند". وهرچه "هويّتشان عميق تر باشد"، "محترمانه تر رفتار ميكنند". وبه اندازه "دركشان" "ميفهمند" و به اندازه "شعورشان" به "باورها و حرف هايشان عمل ميكن در مقابل این افراد چگونه عمل میکنید ؟ وقتی کسی به شما توهین میکند منیت به شما میگوید تو هم تحقیرش کن ولی رسالت شما میگوید اورا تکریم کن وقتی کسی آزارتان میدهد منیتتان به شما میگوید آزارش بده و رسالتتان می گوید کمبودش را با عشق جبران کنی و ..... منیت ما هر لحظه اماده است تا حواس مارا از رسالتمان پرت کند در مقابل فردی که به شما توهین میکنید منیت شما خواهد گفت 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔰منیت و رسالت انسان ها به ميزان "حقارتشان" "توهين" ميكنند. به ميزان "فرهنگشان" "عشق ميورزند". و به ميزان "كمبودهايشان" "آزارت ميدهند". هرچه "حقيرتر" باشند، بيشتر "توهين ميكنند" تا حقارتشان را جبران كنند. هر چه "فرهنگشان غني تر باشد"، بيشتر به ديگران "عشق ميدهند". وهرچه "هويّتشان عميق تر باشد"، "محترمانه تر رفتار ميكنند". وبه اندازه "دركشان" "ميفهمند" و به اندازه "شعورشان" به "باورها و حرف هايشان عمل ميكن در مقابل این افراد چگونه عمل میکنید ؟ وقتی کسی به شما توهین میکند منیت به شما میگوید تو هم تحقیرش کن ولی رسالت شما میگوید اورا تکریم کن وقتی کسی آزارتان میدهد منیتتان به شما میگوید آزارش بده و رسالتتان می گوید کمبودش را با عشق جبران کنی و ..... منیت ما هر لحظه اماده است تا حواس مارا از رسالتمان پرت کند در مقابل فردی که به شما توهین میکنید منیت شما خواهد گفت 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ما تربیت نشدیم ! تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پای خود را جلو پدر و مادر دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام كنيم و دست و روی خود را بشوییم، لباس تمییز بپوشیم، صدای خود را در جمع بلند نکنیم و... اما ساده‌ترین و ضروری‌ ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند , و یا خود نمیدانستند و چیزی برای یاد دادن به ما نداشتند. کجا به ما آموختند که چگونه نفس بكشیم ؟ چگونه اضطراب را از خود دور کنیم ؟ موفقیت چیست؟ ازدواج برای حل چه مشکلی است؟ از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» نیاز به آموزش دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو تنفس صحیح است. آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس، انواعی دارد و شكل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است !؟ به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند ! هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند . دنیایی که بویی ازآن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است. هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است, مانند نسیمی كه بر آهن وزيده است! باید بپذیریم كه آدمیت ما به اندازۀ مهارت ما در «نگاه» است. جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم می‌گفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از اینکه به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن را به اشیا بیاموزند. کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر ودقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند.» اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم. انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است! اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد. آنان با «نگاه» چندان بیگانه نبودند. در جامعه‌ای که از در و دیوار آن، سخن از حق و باطل می‌بارد، کسی به ما یاد نداد که چگونه از حق خود دفاع کنیم یا چگونه حق دیگران را مراعات کنیم. عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشدیم. نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهروزی، عاشقی، زناشویی و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند ... ! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
مردم موهاي صاف شان را فر ميزنند و آنها كه موي فرفري دارند موي شان را صاف ميكنن عده اي جلاي وطن كرده به خارج ميروند وآنها كه خارج هستند و نميتوانند باز گردنند براي وطن دلشان لك زده و ترانه ها مي سُرايند مجردها میخواهند ازدواج کنند متاهل ها میخواهند طلاق بگیرند عده اي با قرص و دارو از بارداري جلوگيري ميكنن و عده اي ديگربا دارو ودرمان بدنبال فرزند دار شــــدن هستند لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ كمي چاق بشوند وچاقها با مصرف قرص و دارو هر روز سعي در لاغر نموند خود دارند و همواره حسرت لاغري را با خود يدك ميكشند شاغلان از شغلشان مینالند بیکارها دنبال شغلند فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند ثروتمندان از دغدغه ي نداشتن صفا و خون گرميِ فقرا مینالند افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند مردم عادی میخواهند مشهور شوند سیاه پوستان دوست دارند سفید پوست شوند سفید پوستان خود را برنزه میکنند هیچ کس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است : "قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببرتا به لذت برسی" قانون های ذهنی میگن خوشبختی یعنی"رضایت" مهم نیست چی داشته باشی یا چقدر، مهم اینه که از همونی که داری راضی باشى انوقت خوشبختى... شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نمعت از کفت بیرون کند 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🚫لطفا به زندگی دوقلو ادامه نده! قطعا تباه خواهی شد!!!!! . . آدمهای فراوانی را دیده ام که مدام با حسرت تمام می گویند: اگه اون موقعیت را آن سال از دست نداده بودم، میدونی الان چی میشد؟ اگه با اون آدمه ازدواج کرده بودم، میدونی الان چی میشد؟ اگه اون سال ورشکست نشده بودم، میدونی الان چی میشد؟ اگه بابا یا مامانم اون سال نمرده بود، میدونی الان چی میشد؟ اگه درسم را بهتر میخوندم، میدونی الان چی میشد؟ آگه سر کار قبلیم مونده بودم، میدونی الان چی میشد؟ اگه اون روزها اون خرید را انجام داده بودم، میدونی الان چی میشد؟ اگه یکی بود روزهای جوونی من را راهنمایی بهتری میکرد، میدونی الان چی میشد؟ همه این جملات نشان میدهد شما در یک زندگی دوقلو و موازی گیر افتاده اید، که رابطه شما را با زندگی واقعی قطع کرده وباعث تباه شدن شخصیت وموقعیت زندگی اصلی شما میشود. از طرف دیگه زندگی دوقلو اثر تخریبی مهیبی روی زندگی زناشویی و تربیت فرزند شما می گذاره. زودتر باتقدیرت رابطه بگیر و تدبیرت را برای حرکت های تازه امروزی به کار بگیر. یادت باشه موندن در یک "زندگی دوقلو" همیشه تو را درحال عدم رضایت قرار می دهد. تمامی به اصطلاح مشکلات شما و تمامی مواردی که در خودتان دوست نمیدارید در حقیقت جزو امتیازات برجسته و ویژگیهای مثبتتان هستند. خیلی ساده میتوانم بگویم این موارد در شما غلو شده هستند و اندازه شان بیش از اندازه است. کافی است کمی مقدار آنها را کم کنید و به زودی متوجه خواهید شد که شما و تمامی اطرافیانتان این به اصطلاح نقاط ضعف را جزو تواناییتان به حساب خواهید آورد. به این شکل نقاط ضعفتان به ابزارهایی شگفت انگیز تبدیل خواهند شد که به سودتان عمل میکنند. تمام کاری که لازم است انجام بدهید این است که اندازهء این به اصطلاح مشکلات را بر اساس موقعیتی که در لحظه در آن قرار دارید، تنظیم کنید. 📚کتاب جوجه اردک زشت درون 👤نوشته دبی فورد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
هفته ی پیش نشستم به دیدن فیلم "پیانیست" و حالا دقیقا یک هفته است که این فیلم از توی مغزم جُم نمیخورد. فیلم مربوط میشود به جنگ جهانی دوم و اشغال لهستان توسط نازی ها. از اول تا آخر فیلم، سربازهای نازی مثل آبِ خوردن این لهستانی ها را میکشتند. هرکسی هرسوالی که میپرسید، به جای آری یا خیر یک گلوله توی مغزش خالی میشد و بنده خدا هم مثل برگ درخت می افتاد روی زمین. توی این گیر و دار، قهرمان قصه که یک پیانیست لهستانی ست از معرکه جان سالم به در می برد و به مدت دو سال در نقاط مختلف شهر خودش را قایم میکند. آخرهای داستان، وقتی که دیگر برای پیانیستِ آواره رمقی هم باقی نمانده بود، یک فرمانده ی نازی محل پنهان شدنش را کشف میکند. فرمانده اما به جای اینکه مثل رفقایش ماشه را توی شقیقه ی پیانیست بچکاند، از او میخواهد برایش پیانو بزند و البته بعد هم جانش را نجات میدهد و باقی ماجراها. ▫️فیلم که تمام شد، پریدم روی اینترنت تا ببینم این داستان چه قدرش واقعی بود و چه قدرش تخیل. همه اش واقعیت محض بود. پیانیست لهستانی، فرمانده ی نازی، و حتی خانه ی خرابه ای که صدای پیانویش دل فرمانده را به رحم آورده بود، همه شان صفحه ی ویکیپدیا داشتند. خیلی جدی و واقعی یک روزی وجود داشته که میان هیاهو و کشت و کشتار، فرمانده ای از پیانو نواختن دشمنِ اسیر و درمانده اش لذت برده! ▫️زندگی نامه ی فرمانده را میخوانم و به این فکر میکنم که "دل رحم" بودن نعمتی ست که خیلی ها از آن محروم هستند. هشتاد سال از آن جنگ گذشته و از بین آنهمه فرمانده که مثل نقل و نبات آدم میکشتند، مردمِ دنیا قصه ی این یکی را برای هم تعریف میکنند. کسی از فردایش خبر ندارد، ولی همین امروز عهد کنیم که اگر یک روزی آنقدر در زندگی بالا رفتیم که کار بنده ای از بنده های خدا به تصمیم ما بند بود، با "دل رحمی" برایش تصمیم بگیریم. از بین فرمانده ها، فرمانده ای باشیم که دل داد به آوازِ "پیانو"❤️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زندگی دایره‌ای است که باید در آن چرخید و رقصید و کامی از لذت‌هایش گرفت هرگز نجنگید و کسی را از خود نرنجانید... به هر اتفاق خوب، با تردید نگاه نکنید... شعور را مثل نان، جزء جدانشدنیِ رفتارتان بدانید و کمی به خود و آدم‌های زندگیتان فضا بدهید تا آزادانه دقیقه‌های بودنشان را آنطور که دلشان می‌خواهد زندگی کنند، نه آنطور که خود می‌خواهید. و بطور قطع به آنهایی که درگیر حسد و بخل و کینه‌ هستند، اجازه‌ حضور در زندگیتان را ندهید... زندگی آفرینشِ فضایی سرخوشانه از بودن است به تمام بایدها پشت کنید و رها شوید. رهای رهای رها... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
دیروز پس از یک هفته که مگسی در خانه ام میگشت، جنازه اش را روی میز کارم پیدا کردم. یک هفته بود که با هم زندگی میکردیم. شبها که دیر میخوابیدم، تا آخرین دقیقه ها دور سرم میچرخید. صبح ها اگر دیر از خواب بیدار می شدم، خبری از او هم نبود. شاید او هم مانند من، سر بر کتابی گذاشته و خوابیده بود. در گشت و گذار اینترنتی، متوجه شدم که عمر بسیاری از مگس های خانگی در دمای معمولی حدود ۷ تا ۲۱ روز است. با خودم شمردم. حدود ۷ روز بود که این مگس را میدیدم. این مگس قسمت اصلی یا شاید تمام عمرش را در خانه ی من زندگی کرده بود. احساسم نسبت به او تغییر کرد. به جسدش که بیجان روی میز افتاده بود، خیره شده بودم. غصه خوردم. این مگس چه دنیای بزرگی را از دست داده است. لابد فکر میکرده «دنیا» یک خانه ی ۵۰ متری است که روزها نور از «ماوراء» به درون آن می تابد و شبها، تاریکی تمام آن را فرا میگیرد. شاید هم مرا بلایی آسمانی میدیده که به مکافات خطاهایش، بر او نازل گشته ام! شاید نسبت آن مگس به خانه ی من، چندان با نسبت من به عالم، متفاوت نباشد. من مگس های دیگر خانه ام را با این دقت نگاه نکرده ام. شاید در میان آنها هم رقابت برای اینکه بر کدام طبقه کتابخانه بنشینند وجود داشته. شاید در میان آنها هم مگس دانشمندی بوده است که به دیگران «تکامل» می آموخته و میگفته که ما قبل از اینکه «بال» در بیاوریم، شبیه این انسانهای بدبخت بوده ایم. شاید به تناسخ هم اعتقاد داشته باشند و فکر کنند در زندگی قبلی انسانهایی بوده اند که در اثر کار نیک، به مقام «مگسی» نائل آمده اند. شاید برخی از آنها فیلسوف بوده باشند. شاید در باره فلسفه ی زندگی مگسی، حرف ها گفته و شنیده باشند. شاید برخی از آنها تمام عمر را با حسرت مهاجرت به خانه ی همسایه سر کرده باشند. مگسی را یادم میآید که تمام یک هفته ی عمرش را پشت شیشه نشسته بود به امید اینکه روزی درها باز شود و به خانه ی همسایه مهاجرت کند… مگس دیگری را یادم آمد که تمام هفت روز عمرش را بی حرکت بر سقف دستشویی نشسته بود. تو گویی که فکر میکرد با برخاستن از سقف، سقوط خواهد کرد. یا شاید از ترس اینکه بیرون این اتاق بسته ی محبوس، جهنمی برپاست… بالای سر مگس مرده نشستم و با او حرف زدم: کاش میدانستی که دنیا بسیار بزرگ تر از این خانه ی کوچک است. کاش جرأت امتحان کردن دنیاهای جدید را داشتی. کاش تمام عمر هفت روزه ی خود را بر نخستین دانه ی شیرینی که روی میز من دیدی، صرف نمیکردی. کاش لحظه ای از بال زدن خسته نمیشدی، وقتی که قرار بود برای همیشه اینجا روی این میز، متوقف شوی. آن مگس را روی میزم نگاه خواهم داشت تا با هر بار دیدنش به خاطر بیاورم که: عمر من در مقایسه با عمر جهان از عمر این مگس نیز کوتاه تر است. شاید در خاطرم بماند که دنیا، بزرگتر و پیچیده تر از چیزی است که می بینم و می فهمم. شاید در خاطرم بماند که بر روی نخستین شیرینی زندگی، ماندگار نشوم. ✋نمیخواهم مگس گونه زندگی کنم. بر می خیزم. دنیا را میگردم و به خاطر خواهم سپرد که عمر کوتاه است و دنیا، بزرگ. بزرگتر و متنوع تر از چیزی که چشمانم، به من نشان میدهد… 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
سقراط بیشتر اوقات جلوی دروازه شهر آتن می‌نشست و به غریبه‌ها خوشامد می‌گفت.* *روزی غریبه‌ای از راه رسید و نزد او رفت و گفت:* “من می‌خوام در شهر شما ساکن شوم. اینجا چگونه مردمی دارد؟” سقراط پرسید: “در زادگاهت چه جور آدم‌هایی زندگی می‌کنند.” مرد گفت: “مردم چندان خوبی نیستند. دروغ می‌گویند، حقه می‌زنند و دزدی می‌کنند. به همین خاطر است که آنجا را ترک کرده‌ام.” خردمند در جوابش گفت: “مردم اینجا هم همانگونه‌اند. اگر جای تو بودم به جستجویم ادامه می‌دادم.” چندساعت بعد دیگری به سراغ سقراط  آمد و درباره مردم آن شهر سوال کرد . دوباره پرسید: “آدم‌های شهر خودت چه جور آدم‌هایی هستند؟” پاسخ داد: “فوق‌العاده‌اند، به هم کمک می‌کنند و راستگو و پرکارند. چون می‌خواستم بقیه دنیا را ببینم ترک وطن کردم.” اندیشمند پاسخ داد : “اینجا هم همینطور است. چرا وارد شهر نمی‌شوی؟ مطمئن باش این شهر همان جایی است که تصورش را می‌کنی؟!” شخصی که هر دو ملاقات را نظاره گر بود و راهنمایی و پیشنهاد های سقراط را شنیده بود با تعجب پرسید چرا به آن گفتی خوب نیست و برو بگرد و جستجوکن و به این گفتی خوب است و خوش آمد گفتی ؟  پاسخ داد : 👈 ما دنیا را آنگونه می بینیم که هستیم و در دیگران چیزهایی را می بینیم که در درون مان وجود دارد. *انسانی که مثبت و مهربان باشد، هر کجا برود در اطرافش و در آدم هایی که با آنها در ارتباط است جز نیکویی چیزی نخواهد دید و انسان کج اندیش و باف نیز به هر کجا برود جز زشتی و نقصان در محیط پیرامونش چیزی را تجربه نخواهد کرد.* 👈 *وقتی تغییر نکنیم هرکجا برویم آسمان همین رنگ است.* 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
هیچ مگسی در اندیشه فتح ابرها نیست و هیچ گرگی، گرگ دیگر را به خاطر اندیشه اش نمی کشد! هیچ کلاغی به طاووس، رشک نمیبرد، و قناری میداند قار قار هم شنیدن دارد. هیچ موشي ، به فیل بخاطر بزرگی اش حسادت نمیکند. و زنبور میداند که گل، مال پروانه هم هست... و رودخانه به قورباغه هم اجازه خواندن میدهد! کوه از مرگ نمیترسد و هیچ سنگی به سفر فکر نمیکند. زمین میچرخد تا آفتاب به سمت دیگری هم بتابد و خاک در رویاندن، زشت و زیبا نمیکند!! هیچ موجودی در زمین، بیشتر از انسان همنوعانش را قضاوت نمیکند و همنوعانش را به خاک و خون نمی کشد! ای انسان دنیا، فقط برای تو نیست..... آدم ها در هرحال شما را قضاوت خواهند کرد زندگیتان را صرف تحت تاثیر قراردادن دیگران نکنید برای خودتان زندگی کنید نه قضاوت دیگران ! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
‏فقط یک بار زندگی میکنی؟ غلطه، تو هر روز زندگی میکنی، اونی که فقط یکباره مردنه. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
انسان پلی است بین شناخته و ناشناخته. محدود ماندن در شناخته حماقت است. رفتن در جستجوی ناشناخته آغاز خردمندی و تبدیل شدن به انسان بیدار است 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
آینده تو از اعمال امروزت شکل میگیره نه کارهایی که فردا خواهی کرد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
پروانه را دنبال نكن باغچه ات را مرمت كن، پروانه خواهد آمد...! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d