🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
ظهر دوشنبه تون بخیر و نیکی پر از #استجابت دعا
خدا قوت به تک تک مؤمنان خدا
#شیعیان مخلص خدا
دو تا داستان ان شاء الله بگم خدمت تون به امید خدا بتونم حق مطلب ادا کنم
یه بنده خدایی قبل #انقلاب تو
اداره کار میکرد تو بایگانی بوده
پروندهها زیر دستش بوده
یه مرتبه #ریس اداره بهش زنگ میزنه
فلان #پرونده بیار کار دارم این بنده خدا هر چی گشت پیداش نکرد
این پرونده نیست زنگ زد به ریس اقا ریس پرونده نیست پیدا نمیشه
تو تا فحاشی بهش کرد فلان فلان شده پرونده زیر نظر خودته
چشمت باز کن #پرونده باید پیدا کنی
👈این بنده خدا میگه هر چی گشتم پرونده پیدا نکردم
امدم اتاق ريس گفتم نیست آب شده رفته تو زمین
👈ریس گفت تا فراد صبح شنبه وقت اداری بهت #مهلت میدم پیداش کنی
فرداش #پنجشنبه بوده
👈تا آخر وقت اداری پیدا کردی کردی نکردی کمترین تنبیه اینکه اخراج بشی
👈گزارش رد میکنم سنگین میشه برات این بنده خدا دید داره نابود میشه👇👇👇👇
دوباره صبح میاد هر جای که ممکن بوده میگرده پیدا نمیکنه
👈ساعت کاری تمام شد فهمید شنبه روز سختی پیش رو داره
همین جوری که داشت میرفت
👈رفت یه مسجد نمازی خوند اشکی ریخت
میگفت #خدایا این چوب کجاست من همیشه دقیق بودم تو کارم شلخته نبوم
👈از کجا دارم چوب میخورم از درب #مسجد امدم بیرون
یه بنده خدایی بهم گفت فلانی دعوای دردت پیش شیخ #رجبعلی_خیاطه
من اصلا شیخ #رجبعلی نمیشناختم
اصلا این کیه میگه برو پیش شیخ #رجبعلی خیاط
👈این از کجا دعوای درد منو میدونه
خوش به حال اینها که اینجوری براشون حواله میشه😔
میگه با این که نمیدوستم شیخ #رجبعلی خیاط کیه
چون #درمانده بودم پرس جو کردم تا رسیدم در خونش
👈وقتی در زدم دیدم یه پیرمرد #نورانی بود آمد
سلامش کردم بغلش کردم
گفتم اقا منو به شما حواله کردن
👈گفت میدونم خیره خیره بهم نگاه کرد
گفت با #دامادت و #خواهرت چهار ساله قهری کینه باهم
دارید
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d