🌸🍃
🍃
🔖خواص گیلاس برای افراد با مزاج های مختلف
گرم و خشک
مصرف گیلاس برای افرادی که مزاج گرم و خشک دارند، گزینه ی بسیار خوبی محسوب می شود. این دسته از افراد اگر به مقدار زیاد هم از گیلاس استفاده کنند، باز هم دچار مشکل نخواهند شد. افرادی که مزاج گرم و خشک دارند معمولاً به مشکل یبوست مبتلا هستند و از آنجایی که احتمال ابتلا به یبوست در تابستان زیاد است، به این دسته از افراد توصیه می شود که از گیلاس استفاده کنند
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
#ضربالمثل
(سرش را مثل کبک زیر برف میکند.) :
غریزه جانوران پدیده ای منطقی و جالب است نه غیر منطقی . اینکه می گویند کبک هنگام خطر سرش را زیر برف می کند و با خود می اندیشد چون من دیگران را نمی بینم پس دیگران هم مرا نمی بینند منطقی نیست .پس داستان چیست ؟زیرا هیچ جانوری غریزه ی نادرست ندارد و یکی از معجزات دنیای جانوران همین غریزه ی آنهاست .
در گذشته وقتی که برف تازه می باریده شکارچیان جرگه می کردند یعنی در منطقه ای که کبک داشت از چهار سو آرام و بی صدا پیش می رفتند و منطقۀ شکار را از هر طرف محاصره می کردند و کبکها را می پراندند و در هوا می زدند.
کبک هنگام احساس خطر یک پرش برمی دارد و از ترس چند متر دورتر به سرعت پایین می آید.
پیداست چون زمین پوشیده از برف است این پرنده به دلیل سرعت فرود آمدن گاهی سر و گردن و گاهی تمام بدنش در زیر برف فرو می رود و گاهی تنها دم و دو پایش بیرون از برف می ماند و تا می خواسته خود را از این حالت رهایی دهد در همان چند ثانیه شکارچی چابک خود را به سرعت به آن می رسانده و پرنده را زنده شکار می کرده است 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
#ضربالمثل
(وقتی همه كدخدا باشند ده ویران میشود):
مورد استفاده: در مورد افرادی است كه با دخالت بیجا در كارها باعث خراب شدن آن كار میشوند.
روزی از روزها، پادشاهی با وزیر كاردانش به شكار رفته بود. شاه قصد داشت همراه وزیرش به دل كوه و دشت بزند تا آهو شكار كند. وزیرش با اینكه می دانست پادشاه تنبل آنقدر تند و زبل نیست كه بتواند آهو كه خیلی حیوان زرنگی است را شكار كند ولی پادشاه را همراهی كرد. پادشاه هرچه تیر میانداخت، به گرد پای آهو هم نمیرسید.
پادشاه و وزیرش آنقدر آهو را دنبال كردند كه حسابی خسته و گرسنه شدند ولی نتوانستند حتی تیری به آهو بزنند تا اینكه كم كم توانستند از دور آبادی ببینند. وزیر گفت: جناب پادشاه ما چندین ساعت است كه به دنبال آهو هستیم و خیلی از شكارگاه دور شدهایم. بهتر است به این آبادی برویم هم سركشی كردهایم هم اینكه كمی استراحت میكنیم و غذای تازه میخوریم بعداً میتوانیم برگردیم. آنها جلوتر كه آمدند با روستایی آباد با درختان سرسبز و پر از میوه روبهرو شدند. مردم آبادی خیلی زود از حضور پادشاه و وزیرش در آبادیشان مطلع شدند. و این خبر را به كدخدای ده رساندند.
كدخدا به سرعت بازرگان ده را جمع كرد و به هركدام از آنها دستوری داد تا بتوانند به بهترین نحو از پادشاه پذیرایی كنند. مردم ده همین كار را كردند یكی رفت و میوههای تازه برای آنها آورد. گروهی برای تدارك غذا آماده شدند. عدهای مكانی را برای استراحت چند ساعتهی آنها در نظر گرفتند و عدهای مشغول پذیرایی شدند.
پذیرایی آنها آنقدر منظم و مرتب بود كه پادشاه حتی تصورش را هم نمیكرد. این همه كار به این سرعت و در كمترین زمان ممكن اتفاق افتاده باشد و آن همه سختی كه برای شكار آهو كشیده بود و ناكام مانده بود را فراموش كرد.
وقتی پادشاه از غذا سیر شد و حسابی استراحت كرد. به وزیرش گفت: این آبادی چطور وسط این دشت اینقدر آباد و مردمش شاد و راضی هستند؟
وزیر گفت: دلیل این همه نظم و انضباط یك كدخدای مدیر و مدبر میتواند باشد كه توانسته از تمام توانایی مردم ده خود استفاده كند. شاه گفت: نه، فكر نمیكنم. مردم این روستا خودشان انسانهای منظم و كار بلدی هستند. وزیر گفت: حرف شما درست، ولی شما قدرت مدیریت را دست كم نگیرید. اگر بخواهید نشانتان میدهم كه اگر این كدخدا را از سر مردم برداریم اینگونه دیگر نخواهند بود و این كار را هم كرد. موقعی كه شاه و وزیرش خواستند از آن آبادی خارج شوند، وزیرش گفت: مردم پذیرایی شما عالی بود. از این به بعد شما كدخدا لازم ندارید، هركدام از شما كدخدا هستید.
مردم همه خوشحال شدند و آن شب تا صبح در ده به جشن و شادی گذراندند. فردا صبح كدخدا اول به سراغ میراب رفت و از او پرسید: امروز نوبت آب كیست؟ میراب جواب داد، من نمیدانم. من از امروز میراب نیستم. مگر فراموش كردید وزیر پادشاه دیروز گفت: شما هر كدام كدخدایید.
كدخدای ده با ناامیدی آمد تا از نانوایی نانی بخرد تا با خانوادهاش صبحانه بخورد. ولی وقتی وارد مغازهی نانوایی شد دید نانوا خمیر درست نكرده. پرسید: چرا نان نپختی؟ نانوا گفت: اولاً كه من از امروز كدخدا هستم و از تو دستور نمیگیرم و اگر دلم خواست نان میپزم. دوماً صبح رفتم آسیاب تا آرد بیاورم حداقل برای خودم و خانوادهام نان بپزم كه دیدم آسیابان كار نمیكند. دلیلش را پرسیدم. گفت: من از امروز كدخدا هستم و دیگر گندم آرد نمیكنم.
از آن روز به بعد هیچ باغی به درستی آبیاری نشد، یك باغ آنقدر آبیاری شد تا میوههایش گندید و دور ریخته شد و به باغ دیگری اصلاً آب نرسید تا باغ خشك شد و میوه نداد. بسیاری از مردم از آن آبادی رفتند چون هیچ كس كار خودش را انجام نمیداد و كم كم غذایی برای خوردن پیدا نمیشد. هیچ كس حرف دیگری را گوش نمیداد. مردم سر هر چیزی با هم دعوا میكردند و حتی خون یكدیگر را هم میریختند.
سال بعد همان فصل بود كه شاه و وزیرش دوباره برای شكار آهو به شكارگاه نزدیك آن آبادی آمدند. یك روز وزیر به پادشاه پیشنهاد داد تا دوباره به سركشی آن آبادی سرسبز و آباد سال گذشته بروند. آن دو سوار بر اسب به آن ده برگشتند ولی چیزی كه میدیدند را باور نمیكردند.
آنها روستایی را میدیدند كه هیچ شباهتی به روستایی كه سال قبل دیده بودند نداشت. باغها خشكیده، دكّانها بسته. كسی در بازار ده نبود مردم در كوچه و گذر به چشم نمیخوردند. شاه گفت: چه بر سر این مردم آمده مریضی واگیرداری اینجا شایع شده؟
وزیرش گفت: نه قربان! جایی كه مدیریت نداشته باشد و هركس فكر كند كدخداست و سر خود عمل كند، اوضاع بهتر از این نخواهد شد. آن روز را شاه و وزیرش در آن شهر ماندند. مردمی كه در شهر بودند را در میدان اصلی شهر جمع كردند و ماجرا را برای مردم تعریف كردند و از آنها خواستند مثل قبل به كدخدای خود احترام بگذارند و به دستوراتش عمل كنند🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
به گفته خود مادر شهید
قبل از اینکه احمد را پس از ۱۵ سال بیاورند
یک شب خواب دیدم در یک بیابانی بودم و گریه میکردم
و خدا را صدا میزدم که بچه ام را بمن نشان بده !
همون موقع در خواب دیدم که یک سیّد نورانی جلو امد و گفت : اینقدر گریه نکن.میخواهی بدانی پسرت کجاست ؟
گفتم بله
با دست به یک جای دوری اشاره کرد و من دیدم سه تابوت اون دور هست
سیّد گفت :
تابوت وسطی فرزند توست و این دو تابوتِ اطرافش ، دو سیّد هستند که از پسر تو محافظت میکنند !
از خواب که بیدار شدم به کسی نگفتم .
تا وقتی که میخواستند او را تشیع کنند
بعد از به خاکسپاری
دیدم دو شهید دیگر هم همراه احمد بخاک سپردند
دقیق نگاه کردم و دیدم که یکی از شهیدان طرف راست احمد سیّد هست و طرف چپ احمد هم سیّد هست
بعد از تشیع جنازه احمد که بسیار باشکوه برگزار شد . دیدم احمد دقیقا میان قبر دو سیّد در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شده است.
🌹#شهید_احمد_نعمت_بخش🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
🌷⃟🍁🌷⃟🍁
شهیدی که به خاطر فاش نکردن رمز بیسیم بدنش قطعه قطعه شد
#شهیدبروجعلی_شکری بیسیم چی گروه ضربت جندالله…
یکی از نیروهای اطلاعات عملیات در جنگ با عراق بوده که بعد از اسارت به این وضع فجیع شکنجه شده و به شهادت رسیده … این عزیز بخاطر اینکه رمز بیسیم رو قورت میده و نخواسته کد و رمز بیسیم رو لو بده به این وضع شکنجه شده و اول گوش و بینی و بعد هم چشم های این عزیز رو درآوردن و در مراحل بعدی هم لبهای بالایی این شهید رو میبرند و در آخر هم بعثی های ملعون که نتونسته اند رمز و بدست میارن تصمیم میگیرن شکم این شهید رو بشکافند تا شاید رمزی که روی کاغذ نوشته شده بود و این عزیر قورت داده بودن رو از توی شکمش شاید پیدا کنند
امیدوارم خون شهدامون پایمال نشه… شهدایی که از جانشون گذشتن تا ما عزت و احتراممونو از دست ندیم…!شاید این حرف بیشتر به شعار شبیه باشه اما گاهی وقتا حقایق رنگ شعار میگیرن اما ماهیت اصلی خودشونو از دست نمیدن حقیقت همیشه باقی می مونه.
شهدا شرمنده ایم🌷
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
موقع مسمومیت، نان بخورید تا مواد سمی را از بدن بگیرد و از اسهال و تهوع جلوگیری کند.
نان در دستگاه گوارش مانند اسفنج عمل میکند و مواد سمی را جذب میکند..
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
این بنای تاریخی در کشور پرو قرار دارد اما این پله های بلند برای چه کسانی ساخته شده!؟ در افسانه ها از انسان های غول پیکری به نام نفیلیم یاد شده است!🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
🔴آیا عوامل عمده غلظت خون را میدانید🔴
‼️علت های غلظت خون بالا عبارتند از : گوشت گاو ، چیپس و پفک ، روغن مایع و جامد، دل قلوه و جگر سیاه ، سوسیس و کالباس ، نان بدون سبوس ، فست فود و سرخ کردنی ، مصرف بیش از حد برنج ، مصرف زیاد چای سیاه کم تحرکی و استرس
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
💠 آب مروارید یا "کاتاراکت" نوعی بیماری چشم با دلایل گوناگون است که با تار شدن عدسی چشم آغاز شده و با افزایش تیرگی و کدر شدن عدسی،بینایی چشم مختل میشود که درمان آن جراحی است.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
قدیمی ترین جوراب جهان كه از شهر Oxyrhynchus يكى از شهرهاي مصر باستان كشف شد.
و قدمت آنها 300 تا 500 سال قبل ازمیلاد تخمین زده شده.
اين جوراب ها بر روي صندل استفاده ميشده است
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
اسلام بزرگترین دین جهان در پایان قرن بیست و یکم!
🔸 اسلام دومین دین پرجمعیت جهان پس از مسیحیت است و پیروان آن بین ۱ تا ۱٫۸ میلیارد نفر در سراسر جهان یا حدود یک چهارم جمعیت جهان را شامل میشوند. با توجه به میانگین سن کمتر و نرخ باروری بالاتر، اسلام سریعترین دین بزرگ در حال رشد در جهان است و مرکز تحقیقاتی پیو پیشبینی میکند که تا پایان قرن بیست و یکم بزرگترین دین جهان باشد و از مسیحیت پیشی بگیرد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399
دود کردن پوست خشک شده انار یه آنتی بیوتیک خیلی قویه که به کاهش عوارض آلودگی هوا کمک میکنه و مغز و قلب و کبد را تقویت میکنه !
جوشانده پوست انار درمان کننده گلودرد است ! 👌
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/matalbamozande1399