eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
25.6هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴🪴 ختم مجرب جهت (خواستگار میاد ولی دیگه پیگیر نمیشن و میرن )✅ نماز اول وقت ۲۱روز نیت روز سوره طه روی مقداری آب بخوانید عذر نباشید نیک تر است  و هر روز آن مقدار آب روی سر و صورت بریزین مهم پوست سر هست   یک سوره زخرف به نیابت شهید علی حاتمی هدیه امام هادی توسل به امام رضا نافع است چهل تا شب حدیث کساء هدیه بی بی زهرا بعد از تمام نمازهایی که میخوانید 14 مرتبه صلوات و 129 یا الله به حق یا لطیف و دوباره 14 مرتبه صلوات بفرستید https://eitaa.com/matalbamozande1399 𒊹︎︎︎〰〰〰🟣🟣〰〰〰𒊹︎︎︎
4_5800964893641282985.mp3
2.01M
از فرکانس منفی «ای کاش‌ها» بیرون بیا! یک قدم مثبت در مسیر رسیدن به خواسته‌هات بردار تا ببینی که جهان هستی از اقدام تو به شکل ویژه استقبال می‌کنه💫 https://eitaa.com/matalbamozande1399 𒊹︎︎︎〰〰〰🟣🟣〰〰〰𒊹︎︎︎
🔰 امروز درمورد علم اعدادمیخوایم بدونیم ببینیم تاریخچه و قدمت و منبع این علم از کجاست ؟ . https://eitaa.com/matalbamozande1399
🔢 نومرولوژی یا علم اعداد یک حوزهٔ علمی است که اعتقاد دارد اعداد دارای معانی نمادین و ارتعاشات خاصی هستند که می‌توانند بر زندگی، شخصیت و مسیر انسان تأثیر بگذارند. ◀️ این علم باستانی در فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف مانند هند، چین، مصر باستان و یونان وجود داشته است و بیشتر به سمت معنویت و تحلیل‌های شخصیتی تمایل دارد. . https://eitaa.com/matalbamozande1399
. ✴️ ریشه‌های تاریخی و معنوی نومرولوژی نومرولوژی به عنوان یک سیستم معنوی از زمان‌های دور مورد استفاده قرار گرفته است: ☸ فیثاغورث (500سال قبل ): فیلسوف و ریاضی‌دان یونانی، اولین کسی بود که باور داشت اعداد دارای ارتعاشات خاصی هستند. او اعداد را پایه و اساس جهان می‌دانست. . https://eitaa.com/matalbamozande1399
. ☯چین باستان: اعداد در فرهنگ چینی نقش مهمی دارند و با مفاهیمی مانند، سلامتی و تعادل در ارتباط هستند. ◀️ اصول پایه‌ای نومرولوژی نومرولوژی بر این اصل استوار است که هر عدد، فرکانس خاصی دارد که بر زندگی انسان تأثیر می‌گذارد. سیستم‌های مختلفی در این زمینه وجود دارند. .
. 🔢 اعداد پایه (1 تا 9): اعداد تک‌رقمی به عنوان پایه‌های نومرولوژی شناخته می‌شوند. 1: استقلال، رهبری، آغازهای جدید. 2: همکاری، تعادل، حساسیت. 3: خلاقیت، ابراز وجود، خوش‌بینی. 4: ثبات، نظم، سخت‌کوشی. 5: آزادی، تغییر، ماجراجویی. 6: مسئولیت‌پذیری، عشق، خانواده. 7: تأمل، معنویت، خرد. 8: قدرت، جاه‌طلبی، موفقیت مالی. 9: انسان‌دوستی، پایان چرخه‌ها، رشد معنوی. . https://eitaa.com/matalbamozande1399
. 🤏یکم بیشترتوضیح میدم‌درمورد ریشه ها ریشه تاریخی و معنوی علم اعداد مصر و بابل باستان: نقطه آغاز اعداد معنوی مصر باستان: مصریها از اعداد برای توضیح ساختار جهان و هماهنگی جهان استفاده می‌کردند. هرم بزرگ جیزه نیز نشان‌دهنده باور آن‌ها به اعداد مقدس مانند 3 (نشان‌دهنده تثلیث) و 7 (نشان‌دهنده کمال) است. 🌀بابل باستان: بابلی‌ها از اعداد برای پیش‌بینی آینده و تفسیر پیام‌های الهی در ستاره‌شناسی استفاده می‌کردند. برای مثال، عدد 12 که در تقسیم‌بندی سال به 12 ماه استفاده شده، برای آن‌ها نماد چرخه‌های طبیعی بود. . https://eitaa.com/matalbamozande1399
. 💠استفاده از اعداد در تجسم و تأییدات مثبت در قانون جذب، از تأییدات مثبت برای همسو شدن با انرژی خواسته‌ها استفاده می‌شود. اگر فردی با اعداد خاص خود کار کند، این همسویی قوی‌تر می‌شود. ساعت‌های آینه‌ای و پیام‌های کائنات بسیاری از افراد از طریق اعداد تکرارشونده مانند 11:11، 22:22 و غیره پیام‌هایی از جهان دریافت می‌کنند. عدد 11:11 به عنوان دروازه‌ای به انرژی‌های بالاتر و یادآوری برای تمرکز بر خواسته‌ها در نظر گرفته می‌شود. این پدیده دقیقاً با قانون جذب همسو است: زمانی که ذهن شما در وضعیت دریافت باشد، اعداد شما را به یاد تحقق اهدافتان می‌اندازند. . https://eitaa.com/matalbamozande1399
. ✴️ تطابق با مسیر زندگی و جذب هدف‌ها هر عدد در نومرولوژی می‌تواند به ما نشان دهد که چگونه انرژی‌های درونی‌مان را همسو کنیم: 🔸 علم اعداد و قانون جذب هر دو ابزارهای معنوی قوی‌ای هستند که شما را به سمت هماهنگی با انرژی جهان هدایت می‌کنند. 🔸 اعداد به شما کمک می‌کنند تا بهتر خودتان را بشناسید، با انرژی‌های طبیعی همسو شوید، و مسیر زندگی خود را با ارتعاشات مثبت تنظیم کنید. به یاد داشته باشید که این ابزارها تنها در صورتی کار می‌کنند که با نیت خالص و ایمان به تأثیر آن‌ها استفاده شوند. ༄✿ᬼ꙰҈꙰҈‌🍃🌸 https://eitaa.com/matalbamozande1399
. ⁉️چرا برای جذب خواسته هامون از کد استفاده میکنیم . چون در حالت عادی که خواسته هامون رو میگیم 🧠 ذهنمون مقاومت میکنه . و کلی دلیل میاره واست که نه نمیشه ،تو نمیتونی❌ چون باور نداره ما به خواستمون برسیم چون ذهن ذاتش منفیه ➖ و باعث میشه انرژی درستی به جهان هستی ارسال نشه و ما به هدفمون نرسیم🤦‍♀ اما وقتی با کدها خواستمون و بگیم چون ذهن معنیش ونمیدونه گول میخوره 😁 سریع میپذیره کد رو و ارتعاش درست به جهان میفرسته و خواسته ی مارو جذب میکنه برای همین نتیجه گرفتن از کدها خیلی زیاده✨ . https://eitaa.com/matalbamozande1399
این تصویر رو ببین که صحبتها مو بهتر درک کنی این بچه دارو نمیخوره چون ذهنش مقاومت میکنه و میل بچه رو میبنده 👌دارو رو داخل شکل دیگه ای قرار میدن و ذهن فریب میخوره فکرمیکنه پاستیله و سریع میل به خوردن میده 😅😍 دقیقا ما وقتی خواسته هامونو با زبان اعداد به ذهن میگیم دقیقا همینطوری ذهن فریب میخوره و سریع مشکل مارو حل میکنه وخواسته مارو بهمون میده👌😃 ೃ⁀➷@𝓜𝓼_𝓖𝓪𝓷𝓰𝓳𝓸𝓸✍️ https://eitaa.com/matalbamozande1399
. دوستان گلم 🦋 اگه میخای کدهاسریع به خواسته هاتون جواب بده،مطالب بالارابادقت مطالعه کنید. 🍃👌🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* خدایا خودت برامون جفت وجورش کن ....😍🙏 عرشیانفر 🦋💙 ‌    ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌╭━━━⊰•🍃🌹‌⃟🕊🍃•⊱━━━╮         https://eitaa.com/matalbamozande1399 👆👆:🦋💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام روز ☀️ عرشیانفر• 🦋💙 ‌    ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌╭━━━⊰•🍃🌹‌⃟🕊🍃•⊱━━━╮                 https://eitaa.com/matalbamozande1399 👆👆:🦋💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ 🏴🏴🏴🏴🏴 یا علی رفتم بقیع اما چه سود هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود یا علی قبر پرستویت کجاست؟😭 آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟ هرچه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است فاطمه (س) حلال صدها مشکل است😭 ایام سوگواری بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد 🏴🖤🖐😔 ‌https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زهرا(س) زیاد گوش کردم ولی هیچ کدوم مثل همین دو دقیقه حاج آقای قرائتی نمیشه ، التماس دعا دارم از شما عزیزان دلم 🌸💦🌸💦🌸💦 https://eitaa.com/matalbamozande1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با پلاستیک ظرفها بیرون رفتم و کنار سطل زباله بزرگ کنار خیابون ایستادم هر چهار ظرف رو به چهار تا از بچه های زباله گردی که رد میشدن دادم.... بعضیاشون یکم عجیب نگاه کردن و نگرفتن ولی بالاخره چهار نفر پیدا شدن که این غذاهای نذری روزی شون بشه... خیلی زود برگشتم خونه که دیر نشه... فکر نمیکردم قسمتم بشه یه روز توی نیویورک نذری بدم... اونم قرمه سبزی! * بعد از طلوع آفتاب کمی چشمهام گرم شده بود و در صدد بودم بلند شم ولی نمیتونستم و هی خواب رو تمدید میکردم... و این کشمکش ادامه داشت تا اینکه صدای زنگ در بلند شد و متعاقبا صدای مکالمه ژانت و کتایون خیلی محو به گوشم رسید و مجبورم کرد دل از خواب بکنم... اول یک چشمم رو باز کردم و دادمش به ساعت نشسته روی پاتختی کوچیک زیر پنجره و عددی که عقربه های ساعت نشونم میداد باعث شد اونیکی چشمم هم به سرعت باز بشه... باورم نمیشد این خواب کوتاهی که همش هم به عذاب وجدان بیداری گذشت انقدر طول کشیده باشه... اخه کی ساعت 11 شد؟!... خیلی سریع بلند شدم و بیرون رفتم که چشمم به جمال کتایون خانوم و البته ژانت روشن شد... گرم گفتم: سلام... بعد از چند ثانیه فقط کتایون جواب داد: سلام... وارد آشپزخونه شدم:صبحونه خوردی؟ بشین یکم ارده شیره بیارم برات... خوردی تاحالا؟ جواب نداد... همونطور که مشغول کار بودم نگاهمو دوختم بهش... مجبور شد جواب بده... بی حوصله: نه چی هست حالا؟ _شیره ی انگور و ارده ی سرخ... یه مخلوط مقوی و انرژی زا خیلی خوبه خوشمزه هم هست به شدت هم گرمه مناسب صبح زمستون... الان براتون میارم بیاید بشینید دیگه... چون دیر بیدار شده بودم و فرصت چای دم کردن نبود چای ساز رو روشن کردم و نپتون ها رو آماده تا سر سه دقیقه چند فنجان چای بی کیفیت تحویل هم بحث های عزیزم بدم... هر چی گشتم قرابت بیشتری برای ذکر عنوان مشترک پیدا نکردم!... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓ https://eitaa.com/matalbamozande1399
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان ضحی💗 قسمت4 کاسه ی ارده و شیره رو گذاشتم روی میز و دو تا کاسه ی کوچیکتر هم گذاشتم جلوی اونها که حالا پشت میز نشسته بودن... چای ها رو هم ریختم و گذاشتم روی میز و نشستم:بسم الله... یعنی... منظورم اینه که شروع کنید... هر دو در سکوت و متعجب بهم خیره شده بودن...لبخندی زدم:چیه آدم ندیدید؟ کتایون به حرف اومد:تو چرا از رو نمیری؟ چرا بهت برنمی خوره؟ صبحونه آماده میکنی؟ _آره مگه چیه؟ بخورید بابا خیلی سخت میگیرید مباحثه با شکم خالی که نمیشه به قول خانوم جونم بالاخره که میباد یه چی تو خندق بلات بریزی... جمله آخر رو فارسی گفتم ولی از ترس ژانت فوری ترجمه ش کردم! بعد شروع کردم آروم ارده و شیره رو به نسبت مخلوط کردن که اونها هم ببینن و اندازه دستشون بیاد...بعد هم فوری یک لقمه گرفتم و گذاشتم دهنم.. چاره ای نبود باید ثابت میکردم که نمیخوام مسمومشون کنم! هیچ وقت فکر نمیکردم لازم باشه روزی چنین چیزی رو در مورد خودم برای کسی اثبات کنم... نمیدونستم خنده داره یا... چندین لقمه رو به تنهایی خوردم و دیگه از همراهیشون ناامید شده بودم که کتایون دست برد و یکم ارده توی کاسه ش ریخت.. ژانت انگار کتایون مرتکب گناه بزرگی شده باشه تیز نگاهش کرد... کتایون هم فوری گفت: _هول هولکی اومدم صبحونه نخوردم باید جون داشته باشیم جواب اینو بدیم یا نه... لبخندمو با لقمه ای که تو دستم بود خوردم و چای هم روش سر کشیدم... فقط این نشده بودیم که شدیم... جای رضوان خالی که بگه این به درخت میگن! از گوشه چشم حواسم به کتایون بود... اول ارده رو تست کرد و متوجه شد تلخه و بعد کمی شیره اضافه کرد و مشغول شد...در سکوت کامل! ژانت اما در قدم اول فقط چند تیکه نون خالی خورد... که البته برای قدم اول اصلا بد نبود!... بعد از جمع کردن میز و شستن ظرفها وارد پزیرایی شدم و روبروشون روی مبل تک نفره ی زیر کانتر نشستم... اینبار کتایون خودش شروع کرد: دیروز قبل از اینکه برم یه سوال پرسیدم که جواب ندادی.. پرسیدم کتاب طرح بزرگ داوکینز رو خوندی؟ لحنش مطمئن و مغرور بود.... راحت گفتم: وقت نشد کار برات پیش اومد دیگه... خوندم...گذرا ولی کامل... فقط قبل هر چیز یه چیزی بگم اونم اینه که تو الان تک افتادی و باید خیلی مواظب باشی... وقتی دیدم مثل هـ دو چشم تماشام میکنن مجبور شدم توضیح بدم: مگه تو نگفتی ژانت یه مسیحی معتقده؟ پس قاعدتا الان طرف منه دیگه حداقل تا پایان این بخش از بحث... رو کردم بهش:درست میگم ژانت؟ اخم غلیظی روی صورتش بود و سرش رو هم پایین انداخته بود... با همون حالت خیلی خفیف به نشانه تایید سرتکون داد.. گویا هم گروه شدن با من براش خیلی دردناک بود! نفس عمیقی کشیدم:خوبه حالا ادامه بده _جهان از عدمش رو چطور؟ _اونم همینطوری... _و با این وجود باز در این باره میخوای بحث کنی؟ من فکر میکنم اونجا به اندازه کافی و خیلی کامل به همه این دلایل پرداخته شده _ولی من اینطور حس نمیکنم اولا بررسی نباید یک جانبه باشه و ثانیا توی طرح بزرگ داوکینز و همین طور جهان از عدمش و اصولا در همه مبانی نظری ماتریالیسم و تئوریسین هاش اعم از برنارد راسل و هاوکینک و...، جهان از هیچ یا خلا به وجود اومده بدون طراحی و صرفا اتفاقی! خب اینجا این سوال پیش میاد که هیچ دقیقا چیه؟ ظاهرا شما هیچ رو هم چیزی در نظر میگیرید وگرنه هیچ یعنی مطلقا هیچ و هیچ هم نمی تواند پدید آورنده و مبدا هیچ چیز باشد چون هیچ است و چیزی برای ارائه ندارد.* _تو داری خیلی ساده به ماجرا نگاه میکنی جهان از جمع متناقضین به وجود اومده و تفاوت های ذاتی منشا حیاته _ولی اینکه خیلی ساده تر و غیرقابل باور تره... وقتی از هیچ صحبت میکنیم تضاد بین چی؟ ضمنا تضاد ها چطور میتونن ذی شعور باشن و طراحی کنن؟ این نظم و این پیچیدگی و شاکله مندی کیهانی خودش گویای همه چیزه... _ولی جهان به هیچ وجه شاکله مند و منظم نیست برعکس پر از بی نظمیه آنتروپی که میدونی چیه؟ _آنتروپی میگه جهان به سمت بی نظمی به معنای حالت کم انرژی و ثبات و پراکندگی و فراخی پیش میره ولی قطعا روی اصول و نظم. اگر نظمی درکار نبود قانونی نبود که کسی بتونه کشفش کنه و روابط ریاضی و ثابت ها بر مبنای اون شکل بگیره. نه شکر تا ابد شیرین میموند و نه آب تا ابد حلال. اینهمه معادله فیزیکی که از ازل تا ابد ثابت هستن و قابل استفاده گویای قانونمندی عجیب و غریب این کیهان هستن حتی اگر تغییر و استثنائی هم صورت بگیره باز هم روی الگو و قابل پیش بینی تغییر میکنه اصلا همین که شما میتونی چیزی رومحاسبه و پیش بینی و یا دست کم تحلیل کنی یعنی جهان قانونمند! مثلا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ تا حدی درسته و از یه جایی به بعد نه... https://eitaa.com/matalbamozande1399
چون اگر بطور صددرصد بپذیریش خود نظریه هم میره زیر سوال... اگر نظمی نباشه اگر یقینی نباشه چطور میشه نظریه داد اصلا؟ بدون یقین همین نظریه رو چطور میشه ارائه داد؟ اما تا یه حدی صحیحه از این جهت که اصولا علم با فرضیه ها سر و کار داره نه با قطعیت یعنی درباره هیچ چیز نمیتونه نظر قطعی بده و با قطعیت حرف بزنه. اینه که فقط میشه ازش در مسیر مطالعه کمک گرفت و نمیشه باهاش تصمیم قطعی گرفت اینهمه نظریه در طول تاریخ سالهای سال بعضا هزار سال دوهزار سال مثل نظریه بطلمیوس رایج بوده همه هم با قطعیت فکر میکردن درسته اما بعد از دوهزار سال یه نفر میاد ردش میکنه به همین راحتی... از علم بشر بیشتر از اینم نمیشه انتظار داشت طبیعتا تضمینی نمیتونه برای صحت 100 درصد بهت بده. هیچ وقت نباید مطالعه رو تک بعدی و از یک دریچه پیش ببریم... وقتی پروژه ای به این بزرگی و عظمت رو بررسی میکنی یقینا باید مطالعاتت میان رشته ای باشه و از همه ی علوم کمک بگیری، فیزیک، زیست، شیمی ، تاریخ، فلسفه، منطق و استدلال و... الانم توی این حوزه شاید مطالعه زیستی بتونه بیشتر کمک کنه چون عمدتا توی لوله آزمایش و زیر میکروسکوپ همه چیز رو بهت نشون میده... صفحه ی گوشیم روی میز روشن شد و اذان پخش شد... همونطور که چشمم به گوشی بود بلند شدم وبه عنوان آخرین جمله گفتم: اصلا همین نگاه های تک بعدی بشر رو انقدر گیج کرده در این زمینه... کتایون سر بلند کرد و پرسید:کجا؟ _یه چند دقیقه استراحت کنید من میرم نماز بخونم و بیام... بی حوصله گفت:واقعا زشت نیست دو تا آدم رو علاف خودت کنی که به یه کار شخصی برسی؟ با چشمهای گرد شده نگاهش کردم: تو دیشب یه تلفن بهت شد کلا ول کردی رفتی ما هیچی بهت نگفتیم بعد الان سر یه ربع چونه میزنی؟ _اونکار خیلی مهم بود _اینم خیلی مهمه. فقط اهم و مهم هامون با هم فرق داره... بیکار نشینید یخچال و کابینتا پر خوراکیه یه چیزی بخورید ته دلتونو بگیره الان برمیگردم... ... وقتی از نماز برگشتم کتایون یک جعبه فلزی شکلات دستش بود و با ژانت مشغول خوردن شکلاتهاش بودن... قبل از نشستن رفتم آشپزخونه و یک پیش دستی خرما و گردو پر کردم و با سه لیوان شیر گذاشتم توی سینی و برگشتم پذیرایی... سینی رو روی میز گذاشتم و گفتم: _بفرمایید ناقابله مجدد نمک نداره! دوباره اول خودم پیش قدم شدم و شروع به خوردن کردم... اینبار کتایون خیلی راحت لیوان شیر رو برداشت و خیلی عادی گفت: ممنون ژانت هم بعد از چند ثانیه لیوان شیرش رو برداشت اما چیزی نگفت.. لیوان شیر رو که سر کشیدم خواستم شروع کنم و ادامه بدم که کتایون قوطی شکلات رو گرفت سمتم: اگه حرام نیست بفرما... خندیدم: نه اگر الکل نداشته باشه میخورم... لبخند کجی به نشانه تمسخر زد: بدون الکله! _ممنون (ادامه این پارت و نیمی از پارت بعدی حاوی استدلالهای زیستی در اثبات طراحی هوشمند کیهان و خالقیت خداست، در صورت عدم تمایل میتونید ازش عبور کنید و به ادامه داستان بپردازید اگر چه توصیه من این هست که با حوصله مطالعه بفرمایید) شکلاتی برداشتم و خوردم و بعد شروع کردم: https://eitaa.com/matalbamozande1399
_خب الان میخوایم چگونگی شکل گیری جهان و خلقت موجودات رو از منظر زیست شناسی بررسی کنیم اون چیزی که به عنوان نقطه ی آغاز جهان مطرح میشه بیگ بنگ یا همون انفجار عظیمه که این کیهان در اثر وقوعش به وجود اومده...علم هیچ توجیه منطقی برای چگونگی پدید آمدن جهان از این توده گازی و مبدا و منشا ماده ش و کم و کیف این رویداد نداره این رو همه دانشمندها هم اذعان دارن اما چیزی که الان میخوایم دربارش صحبت کنیم چگونگی شکل گیری حیات روی زمین بعد انفجاره زمینی که یک گوی آتشینه با بارش باران پر از آب و به مرور سرد میشه توی اون شرایط جوی اقیانوسی که غنی از آمونیاک هستن با یک سری فعل و انفعالات شیمیایی مفصل ذرات منشا حیات مثل پروتئین ها و لیپید ها شکل میگیرن و بعد به مرور و از طریق حرکت جوی به خشکی ها منتقل میشن و با گذشت چندین هزار سال و در طی یک پروسه تکاملی اولین سلول زنده در شرایط محیطی خاص(خاک مرطوب و لجن بسته) شکل میگیره که یک پروکاریوت بوده و بعد کم کم انواع باکتری ها و خیلی بعد تر سلول های یوکاریوت به وجود میان که از اونها به مرور کلنی ها و پرسلولی های گیاهی و جانوری و به همین ترتیب موجودات کاملتر صاحب اندام و مکانیسم درونی به وجود میان... در ابتدا ماهی ها و بعد دوزیستان و بعد خزندگان و پرندگان و نهایتا پستانداران...و هر کدوم از این گروه ها کلی تیره و اشتقاق متفاوت دارن حالا علم به دنبال یک نظریه جامع برای توجیه چگونگی این تغییر و تبدیل هاست... پرآوازه ترین نظریه ای که در این حوزه مطرح شد و به سرعت هم فراگیر شد ، نظریه تکامل داروینه که حتما باهاش آشنایی دارید... خب این تکامل چی میگه؟ میگه در اثر انتخاب طبیعی (یعنی شرایطی که طبیعت و محیط برای گونه ها فراهم میکنه) گونه های سازگار با شرایط و محیط انتخاب و حفظ میشن و گونه های ناسازگار که شانس کمتری برای حیات دارن به مرور حذف میشن... و به مرور نقشه ی ژنتیکی منطقه به نقشه ژنتیکی گونه غالب تغییر پیدا میکنه. خب این حرف تا حدودی درسته با توضیحات تکمیلی که بعدا میدم اما نکته اینجاست که بعدها یه تئوری از دل این نظریه بیرون میکشن و اون پیدایش خود به خودیه... اینکه وجود جهان بدون نیاز به هیچ خالقی با تمام کم و کیفش توجیه پذیره اما حقیقت اینه که نظریه تکامل سالها قبل از ساخت اولین میکروسکوپ الکترونی و مشاهده ی درون سلول مطرح شده!  وامروز به هیچ وجه کارآمدی لازم برای توجیه خیلی از مهمترین پدیده های زیستی رو نداره... متعجب گفت: چرا این حرف رو میزنی تکامل در بین دانشمندا کاملا پذیرفته شده است جزء بدیهیاته... _چون از بیرون نگاه میکنی اینطور میبینی عزیزم چون تلاش میشه که این دید رو بدن به همه درحالی که این طرح حداقل امروز به تعداد بسیار بالا مخالف داره و اگر طرفدارانش متخصصن و دلیل دارن مخالفانش هم متخصص هستن و دلیل دارن برای مخالفتشون اما سیاست گذاری جهانی اینه که دهن منتقدان این طرح و هر طرحی که مطرح بودنش به صلاحه بسته بشه... خاصه توی این حوزه پیشنهاد میکنم مستند *اخراج شده* رو ببینید تا متوجه بشید چقدر استاد دانشگاه و پژوهشگر بخاطر سوال یا تشکیک حول این نظریه و مطرح کردن نظریه طراحی هوشمند از کار بیکار شدن و برای همیشه از چرخه علم و محتوا بیرون گذاشته شدن اتفاقا در همین آمریکا هم ساخته شده... مهد آزادی بیان.... اصلا با آزادی بیان کار ندارم مملکت دیکتاتوری هم باشه... با علم که دیگه کسی شوخی نداره علم یک فضای پویاست و با همین رقابت ها حیاتش ادامه داره اگر هم نظرات تفاوت داره مگه چه اشکالی داره کنار هم مطرح بشن و حولشون بحث صورت بگیره اگر از صحت نظریه مد نظر اطمینان وجود داره... اصلا حفظ این نظریه در جایگاه خودش مگه چه امتیازی داره و چه کمکی میکنه که انقدر مهمه که نباید کسی توش تشکیک کنه! این جز ترس و جز نفی آزادی عمل علمی متخصصین و تغییر مسیر رشد علمی به توقف و درجا زدن چه معنی داره؟ به هرحال توصیه میکنم این مستند رو حتما ببینید... https://eitaa.com/matalbamozande1399
اما نکته ی مهمی که درباره اشکال نظریه تکامل وجود داره اینه که در اون زمان که این نظریه مطرح شد دو عنصر پایه برای حیات شناخته شده بود: ماده و انرژی... اما وقتی انسان موفق شد درون سلول رو ببینه، انگار با یک دنیای جدید مواجه شده باشه فهمید یک عنصر پایه ی دیگه هم در هستی وجود داره و اون اطلاعاته! خیلی دوست دارم یک روز بیاید آزمایشگاه و یه سلول رو زیر میکروسکوپ صببینید... چیزی شبیه کیهان. یه دنیای جدید. ولی در ابعاد میکرو. تا این حد ریز ولی منظم بدون فناوری نانو. اصلا محشره من نمیدونم چطور میشه پذیرفت این سیستم خارق العاده صرفا یک تصادفه همین یک دلیل برای ایمان به وجود خدا کاملا کافیه! کشف DNA  درون سلول نشون میده چیزی تحت عنوان نقشه یا الگو مثل یک هارد ذخیره گر اطلاعات با توانایی بسیار بسیار بالا وجود داره که بدون شک محصول هوشه _چرا؟ _چون سلول هایی وجود دارن که سیستم پیچیده با مکانیسم کاهش ناپذیر دارن! حتما میدونی این یعنی چی! یعنی یک ماشین شبیه ساعت که فقط در حضور همه قطعاتش به طور همزمان کار میکنه و برای به کار افتادنش باید همه اجزا و قطعاتش از اول کنار هم قرار بگیرن مثل ساعت که اگر یک چرخ دنده ش نباشه کار متوقف میشه... خب این اصلا کجاش با منطق تکامل سازگاری داره؟! چیزی که برای اولین بار به طور جدی نظریه تکامل رو با چالش مواجه کرد مشاهده ی باکتری ای به نام "فلوجلوم" بود! این باکتری با وجودی که خیلی ابتدائیه ولی چیزی درون خودش داره که هیچ یوکاریوتی نداره نه در بعد سلولی و نه حتی در اندام های تخصصی! فلوجلوم یک دم چرخنده داره که با سرعت یک سانترفیوژ میچرخه! چندین میلیون سال بعدش انسان تازه موفق شده سانترفیوژ بسازه اونم قد یه ستون! این اونقدر ریزه که دیده هم نمیشه کاملا نانو!این چطور با پدیده ی تکامل قابل توجیهه؟ شواهد عینی اعتبار بیشتری دارن یا نظریات؟ ◾️پ.ن: دوستان این چند قسمت رمان فضای علمی داره ولی بزودی وارد فضای داستانی و روان خواهد شد ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓ https://eitaa.com/matalbamozande1399
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان ضحی💗 قسمت5 _آخه اگر انقدر که تو میگی بدیهیه چطور انکارش میکنن؟ _به راحتی...چون قدرت پشتشه! همه ی شواهد و قرائن و حتی دانشمندان رو فدای حفظ و بقای یک نظریه میکنن چون این نظریه رکن اصلی کفره! میلیون ها آدم با امثال این نظریه کافر شدن و هنوز هم داره کار میکنه همه ی این گارد ها بخاطر ترس از بازگشت تصور بشر به سمت درک وجود خداست وگرنه استخوان های پوسیده ی تکامل زیر بار اینهمه تناقض شکسته فقط نمیذارن صداش بلند بشه تا کم کم با یه نظریه جدید ترمیمش کنن که باز بحث خدا پیش نیاد. حالا میگم چطوری! ژانت برای اولین بار من رو مخاطب قرار داد: متوجه نمیشم اینا کی هستن مگه چه سودی از کفر مردم میبرن؟ _یکم صبر کنی توضیح میدم الان بزار این بحث رو کامل کنیم.. این جمله متعلق به خود چارلز داروینه از روی کتابش براتون میخونم گوشی رو از روی میز برداشتم و فایل رو باز کردم: اگر بتوان نشان داد که اندام پیچیده ای وجود دارد که ممکن نبود بتواند با بهسازی های کوچک، بیشمار و متداوم شکل بگیرد، آنگاه نظریه ی من کاملا از کار می افتد! دقیقا چیزی که در فلوجلوم دیده میشه! واقعا چطور ممکنه عقلی بپذیره ذراتی در حجم میکرو به این زیبایی ماشین بسازن با کارکرد بسیار بالا اونم زنده! بدون طراحی؟ بدون طراح؟ _خب DNA طراح و برنامه ریز اونهاست دیگه... _خب خود DNA چطور به وجود اومده به عنوان یک الگو سوال اصلی دقیقا همینجاست... اول یه چیزی بهتون بگم... یه کتاب 20 سال مبنای همین نظریه تکامل بوده در توجیه مکانیسم DNA و تدریس میشده که نویسنده ی این کتاب کنیون الان دیگه این نظریه رو قبول نداره! و خودش کاملا مستدل نقدش میکنه... و وقتی علت تغییر عقیده ش رو میپرسن میگه شروع شک من درباره صحت این نظریه، سوال یکی از دانشجوهام بود که نتونستم با جواب ردش کنم و درگیرم کرد... دانشجوش ازش پرسیده بود چطور اولین پروتئین تونسته بدون کمک دستورات ژنتیکی نظم پیدا کنه و شکل بگیره؟ برای درک بهترش لازمه درباره DNA و پروتئین یه توضیحی بدم... DNA نقشه ایه که میگه پروتئین ها باید به چه شکلی ساخته بشن! یعنی توالی آمینو اسیدها رو که ذرات بیو شیمیایی سازنده پروتئین ها هستن تعیین میکنه! و این توالی بسیار مهمه چون اگر درست نباشه یک توالی بی معنی شکل میگیره که دیگه کارایی نخواهد داشت یا حتی در مواردی خطرناک و صدمه زننده به سیستم خواهد بود... چون کار پروتئین و نحوه ی عملکردش به همین توالی وابسته است... مثل حروف الفبا که اگر چینش حتی یک حرف در کلمه جا به جا بشه نظم کلمه به هم میخوره و بی معنی میشه یا حتی گاهی معنی دیگه ای پیدا میکنه... پروتئین ها هم بسیار اختصاصی هستن مثل کد های کامپیوتری! و یک اثر جزء به کل در کل ساختار سلولی وجود داره که اگر همه این ساختار های کوچیک درست کار کنن و در نهایت همه پروتئین ها درست عمل کنن سیستم درست پیش میره میخوام بگم فقط یک اشتباه خیلی کوچیک و بیجا میتونست تمام این سیستم رو زمین بزنه چطور درصد خطا در سلول انقدر پایینه؟ باورت نمیشه ولی سلول ها کلی ناظر کیفی و کنترل کننده دارن! که توی مراحل آخر تیک تایید رو بزنن و یا پروتئین معیوب رو از چرخه خارج کنن... واقعا بی نظیره... حالا کنیون  این هوش رو توی اون کتابی که گفتم بیست سال تدریس میشد و امروز خودش منتقدشه، اینطور توجیه میکنه که: مثل قطب های N و S که از ازل هم رو جذب میکردن آمینواسیدها هم از اول نسبت به هم خاصیت جذب کنندگی داشتن و کنار هم قرار گرفتن خب این خاصیت از کجا اومد که عدلی این جهان پیچیده رو شکل داد میتونستن خواصی حاکم باشن که هیچ چیزی نسازن احتمال شکل گیری همون خواصی که دقیقا این پیچیدگی زیبا رو بسازه چقدره؟ اینکه بپذیری این بیست نوع آمینو اسید از بین هزاران نوع الگوی چینش ممکن، بطور کاملا اتفاقی نسبت به همدیگه دقیقا همون خاصیت جذبی رو دارن که این جهان رو با همه درونیات شگفت انگیزش بسازه، مثل این می مونه که 32 تا حرف الفبای فارسی رو کاملا دیمی بریزی توی یه ظرف مقطع با 32 تا جایگاه و یه بیت شعر حافظ تحویل بگیری! همین قدر بعید! یه سوال مهمتر اینکه پس اون خاصیت جذب کنندگی خاص الان کجاست؟ _مگه الان  آمینواسید ها هم رو جذب نمیکنن؟ _چرا ولی خیلی کلی نه با نظم توالی پروتئینی... اصلا اگر این خاصیت در آمینو اسید ها وجود داشت چه نیازی به وجود DNA و مکانیسم های پیچیده ی ترجمه و رونویسی برای ساخت پروتئین وجود داشت؟ اگر سلول کارش اینطوری راه میفتاد دیوونه نبود مکانیسم به این پیچیدگی رو طی کنه لقمه رو دور سر بچرخونه... https://eitaa.com/matalbamozande1399