eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
25.1هزار ویدیو
125 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
تفریح جالب رزمنده ها در جبهه بچه های امروز شاید مزه مسابقه سیب‌خوری بدون دست و یا ماست‌خوری و… رو نچشیده باشند و‌لی این بازی‌ها قسمتی از شادی‌های دهه شصت بود😊 یادشون بخیر ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
‍ 📖طریقه خواندن نماز عید فطر نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌷🌙لحظه ،آخرین افطار 🌙🌷لحظه ديدارخالق یکتاست 🌷🌙لحظه لبخندخداست 🌙🌷لحظه دست خدا 🌷🌙برسرمان است ✅ توصیه می شود این دعای بسیار شریف را در آخرین ساعات ماه رمضان بخوانیم و خود را مشمول عفو و بخشش خداوند متعال قرار دهیم:👇👇 🏵 «يَا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ! 💞يَا مَنْ يَجْزِی عَلَى الْعَفْوِ! 🏵يَا مَنْ دَلَّ عَلَى الْعَفْوِ! 💞 يَا مَنْ زَيَّنَ الْعَفْوَ! 🏵يَا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ! 💞يَا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ! 🏵يَا مَنْ يُعْطِی عَلَى الْعَفْوِ! 💞يَا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ! 🏵يَا رَبَّ الْعَفْوِ! الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ.» من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص536 🌙❣خدایا 🙏 💠دراین لحظه نورانی 💠دل بندگانت راشاد 💠وبرکتے عظیم نصیب همه بگردان التماس دعا 🙏 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
✨ #وقتی_دری_به_تخته‌ای_بخورد #نفیسه_محمدی #طنز 2️⃣ قسمت دوم ... من هم که خیلی با ادب و با نزاکت ب
3️⃣ قسمت سوم ... مادر بزرگم داشت مثل همه‌ی مادر بزرگ‌های خوب راه و رسم شوهرداری و از همه مهم‌تر مادرشوهرداری را یادم می‌داد و پدر و مادرم هم بر سر مهریه و شیربها و جهیزیه بحث می‌کردند که ناگهان اقدس خانم که رابط بین خانواده‌ی داماد و ما بود در خانه را به صدا درآورد و ضمن ایراد نکاتی در مورد لزوم انجام امر خیر، مادر داماد را که پشت سرش بود نشان داده و گفت: «مثل اینکه صفدر اوضاش برا زن گرفتن خوب نیس. انگشترشونو بدین برن. ایشالا یکی دیگه برا بمانی پیدا می‌کنم.» مادرم هر چه با مادر داماد حرف زد فایده‌ای نداشت. در نهایت با اکراه و ناراحتی انگشتر را پس داد و خداحافظی کرد. چند دقیقه‌ای از رفتن اقدس خانم و همراهش نگذشته بود که دوباره در به صدا درآمد. مادرم به امید این­که مادر داماد برگشته باشد تمام حیاط سه متری‌مان را دوید اما پشت در کسی نبود جز دلال مهر و محبت، اقدس خانم! که با صدای لرزانی گفت: «تقصیر این زیبای ذلیل شدس نمی‌دونم موهاشو آتیش زده بودن که فهمید امشب عقد کنون دارید! رفته در خونه‌ی صفدر، هر چی تونسته پشت سر بمانی صفحه گذاشته. بهت بگم آرام جان، تا این زنیکه با تو و دخترت لجه، دخترت رو دستت باد می‌کنه و می‌ترشه، یه جور از سرت بازش کن! حالا خود دانی!» موقع رفتن دوباره برگشت و رو به مادرم گفت: «راستی جریان انشای بمانی چی بوده که زیبا اینقد گُر گرفته؟» که داغ مادرم تازه شد و پس از نثار بد و بیراه‌هایی به «زیبا خاتون » سراغ من آمد و هر چه توانست محبت کرد و گفت که بدبخت شدم و دیگر کسی سراغم نخواهد آمد و الهی که زبانم را مار بزند. آری! چه بگویم که آن شب به جای رفتن به خانه‌ی بخت، کتک مفصلی خوردم، از آن طرف هم با ریختن همسایه‌ها به کوچه، دعوای مادرم و زیبا خاموش شد هر چند مادرم بارها گفت که نقشه‌های قشنگی برای زیبا دارد چرا که دخترش را بدبخت کرده است. فصل پاییز هم گذشت و گویا تک دختر خانواده‌ی «اربابی» واقعاً پشت بخت مانده بود چرا که هیچ خواستگاری درِ خانه‌مان را نزد. چه دردسرتان بدهم که مادرم با گفتن جملات محبت آمیز در شروع هر صبح که می‌خواستم به مدرسه بروم حسابی کوله‌بارم را از امید پر می‌کرد. _ برو ننه جون برو! برو مدرسه بلکم زبونت درازتر شه. خونه نشین که شدی کم‌کم بوی ترشی هم می‌دی. ها، تقصیر تو نیستا، تقصیر این دادا عروجه که تو رو گذاش مدرسه تا بدبخت بشی. زبونت دراز بشه و این بلا سرت بیاد. از بخت بد من هم کسی نبود که به مادرم بگوید دختر سیزده ساله کلی وقت برای زندگی کردن دارد. چند روزی که حسابی از این طرز برخورد ناآگاهانه گذشت بالاخره تصمیم گرفتم خودم این مطلب را به عرض مادر برسانم که چنان جوابی گرفتم که نگو و نپرس! _ خجالت بکش دختره‌ی بی چشم و رو! کاشکی تو هم مثل اون شیش تا مرده بودی. من هم سن تو که بودم دو تا بچه بارم رفته بود، یکی هم تو راه داشتم. تو از کجا عقلت می‌رسه که کی موقعه شوهر رفتنته! بله این اوضاع ما بود. از آن پس دست به دعا برداشتم تا کوری، کچلی ... بیاید و مرا با خود سوار گاری سفید خوشبختی کند و ببرد اما مگر کسی پیدا می‌شد؟ خیر! همه‌ی پسرها در یک آن واحد مرده بودند و هیچ خبری نبود. دیگر کم مانده بود دور بیفتم و بروم در خانه‌ها و بپرسم: «شما یه عروس خوب نمی‌خواید؟» شاید هم زیبا نمی‌گذاشت کسی به خانه‌ی ما پا بگذارد. یک روز در همین فکرها بودم که باید نقشه‌ای برای زیبا جور کنم تا دمش را بیندازد روی کولش و برود که در خانه را زدند. مادرم در حیاط مشغول درست کردن سرکه بود. چادر به سر انداخت و در را گشود. باورتان نمی­شود چه کسی پشت در بود: زیبا خاتون! ادامه دارد..... 🌸🍃🌼🌸🍃🌼┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
✨ #داستان #وقتی_دری_به_تخته‌ای_بخورد #نفیسه_محمدی #طنز 3️⃣ قسمت سوم ... مادر بزرگم داشت مثل همه‌ی
4️⃣ قسمت چهارم ... همین که در باز شد زیبا خودش را در آغوش مادر انداخت و با کلی معذرت‌خواهی، در مذمت دعوای دو همسایه سخنرانی کرد و وقت گرفت تا شب به اتفاق خواهرزاده‌اش آقای «درست‌کار» که در خانه‌ی بزرگان خدمت می‌کرد برای امر خیر به خانه‌مان بیایند. مادر و بی‌بی در یک آن، همه‌ی دعواها و گیس‌کشیدن‌ها را فراموش کردند و به‌به و چه‌چه کنان مقدمات برنامه‌ی شب را چیدند. من هم کتاب و دفترم را جمع کردم و آماده‌ی رفتن به خانه‌ی بخت شدم آن هم چه خانه‌ای؟ طبق گفته‌ی زیبا، قصر! البته قضیه کمی عجیب به نظر می‌رسید ولی جرات ابراز احساسات نداشتم. شب که شد داماد با یک بسته گز اعلاء و یک گل‌دان شمعدانی وارد خانه شد. همان جا از تعجب شاخ‌هایم زد بیرون چرا که هیچ طوری قضیه برایم هضم نمی‌شد. مخصوصاً وقتی زیبا می‌گفت که قرار بوده ارباب آقای «درست‌کار» دختر خودش را به او بدهد و آقای «درست‌کار» قبول نکرده و فرموده من باید از قماش خودم زن بگیرم. آخر جوانی به رعنایی و زیبایی «بیژن درست‌کار» چرا به خواستگاری من آمده بود آن هم با سابقه‌ی دعوای من و خاله‌اش! تصوراتم را برای مادرم گفتم و او فقط به چند کلمه جواب طبق معمول، دندان شکن اکتفا کرد: «قربون خدا برم! حالا که می‌بینی شده. بالاخره ما هم سری تو سرا در آوردیم.» پدرم بدو بدو دنبال عاقد رفت اما از شانس بد یا خوب‌مان عاقد نبود به همین دلیل پدرم طبق توافق، انگشتر را قبول کرد و قرار شد فردا شب برای مراسم اجرای عقد همه دور هم جمع شویم. از همه دیدنی‌تر رفتار مادرم و زیبا بود که انگار دو یار جدا نشدنی بودند. شبِ بعد مهمانها در میان بوی سرکه و خورش قیمه بادمجان از راه رسیدند. این بار آقا داماد با چند دست لباس و یک گردن‌بند قیمتی به عنوان پیش‌کش، چشم همه به خصوص اقدس خانم را که در محفل حضور داشت کور کرد. من که دیگر خودم را تا یک قدمی قصر می‌دیدم چادر سفیدی بر سر انداختم تا در حضور همگان بله‌ی کش‌داری گفته و همه را خوشحال کنم اما همین که عاقد خواست شروع کند دسته‌ای از برادران وظیفه شناس کمیته، بدون دعوت، به خانه‌ی ما ریختند و آقای داماد را به همراه پدر و «زیبا خاتون» بردند... آدامه دارد.. 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
# ادمین این داستان طنزفقط به جهت خنده برروی لب مبارکتان برای شب عیدفطر انتخاب شده امیدوارم خوشتون بیاد عیدهمگی مبارک والتماس دعای خیر🤲🏻🤲🏻🙏🏻🙏🏻 فردا هیچ برنامه ای نداریم خوش باشید🤪
امام على عليه السلام ـ در خطبه عيد فطر ـ : آگاه باشيد! امروز، روزى است كه خداوند آن را براى شما عيد قرار داده و شما را شايسته آن ساخته است. پس خدا را ياد كنيد تا شما را ياد كند و او را بخوانيد تا مستجاب كند و فطره خود را بپردازيد كه سنّت پيامبر شما و تكليفى واجب از سوى پروردگارتان است من لا يحضره الفقيه جلد1 صفحه 522 🌺 فرارسیدن عید سعید فطر را محضر حضرت صاحب الزّمان ارواحنا‌ له‌ الفداء و شما عزیزان تبریک عرض می‌ نماییم 🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
کاش می شد فطر را کنار شما عید بگیریم با آب فرات و خرماهای کوفه افطار کنیم بعد هم به احترام شما دو زانو بنشینیم بگوئیم: السلام علی الحسین... کاش می‌شد... من که قوت غالبم حسرت دیدار تو بود فطریه چند سبد اشک نثارت کردم...😭❤️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ 💙رسول اکرم (ص) : 💙مَنْ صَلَّی عَلَیَّ فِی کِتَاب لَمْ تَزَلِ الْمَلاَئِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَادَامَ اسْمِی فِی ذلِکَ الْکِتَابِ💙 💙 کسی که در نوشته ای صلوات بر من بنویسد، فرشتگان تا وقتی که اسم من در آن نوشته است برای او استغفار می‌کنند💙 💙✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 💙✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ 💙✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ از تو هوس نگاه دارد دل من چشمی به در و به راه دارد دل من تا کی به فراق_تو صبوری؟ برگرد آقا... به خدا گناه دارد دلـ💓 من الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج ✋سلام برقطب عالم امکان☀️❣❣ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✍سؤال: آيا کسى که فقط شب عيد فطر ميهمان بوده، نان‌خور ميزبان محسوب مى‌شود و فطره‌اش بر ميزبان واجب است؟ آیت‌الله بهجت(ره): اگر پيش از برآمدن هلال ماه شوال ميهمان شده است، فطره‌اش بر ميزبان واجب است، به شرط آن که براى خوردن غذا به منزل او آمده باشد، هر چند بعدا مانعى پيش آيد که نتواند غذا صرف کند. سؤال: اگر کسى شب عيد فطر ميهمان باشد و فطره‌ى خود را با اجازه و صلاحديد صاحب خانه بدهد؛ آيا از گردن ميزبان ساقط مى‌شود؟ آیت‌الله بهجت(ره) : اگر به نيابت از طرف ميزبان دهد، از گردن او ساقط مى‌شود، 📚مسأله‌ى 1575 رساله توضیح ‌المسائل 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💠 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله 🔸من قامَ لَيلَتَيِ العيدَينِ مُحتَسِبا للّه ِِ ، لَم يَمُت قَلبُهُ يَومَ تَموتُ القُلوبُ . 🔹 هر كس دو شب عيد [ فطر و قربان] را به خاطر پاداش خدا به عبادت بپردازد در آن روز كه دل ها مى ميرند ، دل او نمى ميرد. 📗 كنز العمّال ج 8 ص 548 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
خداحافظ ... ماه پروردگار الرحمن الراحمین خداحافظ ... ماه لحظه های افطار و سحر خداحافظ ... ماه نعمت و رحمت و برکت خداحافظ ماه شب های نورانی قدر عید اولیاءالله مبارک😊 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
بخوان دعای فرج را که یار برگردد 💚بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی 💚حدیث غیبت یار تو مختصر گردد بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب 🌸اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🌸 ‍ 🌸‍ ‍ همه با هم دعای فرج را زمزمه می کنیم: إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🍃❤️🍃 🌸 اَمّن یجیبُ المُضطّر 🌸 اِذا دعاهُ و یَکشِفُ السوء در لحظات نورانی صبحگاهی برای تمام گرفتاران و مریض داران و حاجت داران که محتاج دعای من و شما هستند دعا کنیم با امید برآورده شدن. یکباردیگه 👇 🌸 طاعات و عبادات قبول.عیدتون مبارک 🌸 التماس دعا 🍃❤️🍃 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃❤🍃 🌼‏.. ‌هر روز صبح به یادت هستم روزم را با شما آغاز می کنم سلام بر پدر همه عالم صبح بخیر امام مهربانم دستی به روی سینه ودستی به سوی تو روی لبم گــل می کند  آقا سـلام از دور 🌼السلام علیک یا بقیه الله 🌼الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَجْ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🍃❤️🍃
🍃❤🍃 🌹 سلام 🌹 صبح زیباتون بخیر بیست و نه روز طاعت و بندگیتون قبول درگاه احدیت آرزومی کنم درهای خوشبختی... عـشق و مهربانی موفقیت و سربلندی.. همیشه به روی شما باز باشه و خداوند از شما راضی باشه 🌹 عمر و عاقبت تون بخیر 🌹 آدینه تون پر خیر و برکت 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌺 رزق دست خداست . 🌷️مرحوم دولابی (ره) : 🔸 به اندازه کفایت از خدا چیز بخواهید. دست خداست ، کم و زیادش می کند. 🔸 گاهی با یک ساعت کار، رزق یک سال را می دهد. اینجور نیست که هرکس کم برود کم به او بدهد. 🔸 عمده ، روحیه شماست که به قدر احتیاج بروید ، نه برای جمع کردن مال که عبد دنیا شوید. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 🍃🌸 🌸🍃🌸