💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#داستان_آوای_بیصدا 🌾 #قسمت_سی و ششم- بخش پنجم گفت: ببین دکتر چی میگه، وضعیت مهی خوب نیست غده ی توی
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و ششم- بخش نهم
و فرصت خوبی بود که بعد از مدت ها یکم به خودم برسم،
بعد صداش کردم تا آماده بشه، و خودم رفتم تا جلوی ویلا رو یکم آب بگیرم تا گرد و خاکش بره، که صدای چند تا بوق از جلوی ویلا شنیدم شیر آب رو بستم و گوش دادم ببینم اشتباه نکردم چون خیلی زودتر از اونی بود که بابا باشه، رفتم توی ویلا، مهی داشت چای می خورد گفت: فکر کنم اومدن،
گفتم: پس چرا بوق می زنه در که بازه و بابا خودش میاد، شاید غریبه باشه، و از پنجره نگاه کردم یک ماشین سیاه رنگ و خیلی مدل بالا وارد ویلا شد،
گفتم: مهی پاشو ببین کیه بابا نیست،
مهی لیوانشو گذاشت زمین و اومد جلوی پنجره و نگاهی کرد و گفت: ما همچین کسی رو نداریم ، غلط می کنن بدون اجازه وارد ویلا میشن، و همون طور با بلوز و شلواری که تنش بود یک شال انداخت روی سرشو و رفت بیرون من از همون جا نگاه می کردم، ماشین یکم اومد جلو و ایستاد و من جهان رو دیدم که پیاده شد و بعد دوتا خانم و از یک در و مادرش از در دیگه پیاده شدن ولی جلو نیومدن، و بعد هم آقای خادم.
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و ششم- بخش دهم
دوتا سبد گل بزرگ از عقب ماشین برداشتن و چند تا کارتون بزرگ گذاشتن روی هم کنار باغچه وبا دوتا جعبه شیرینی راه افتادن طرف ویلا، مهی رسید بهشون، من از اونجا صداشون رو نمی شنیدم ترجیح دادم خودم جلو نرم چون میدونستم مهی برعکس بابا از کسی رو دروایسی نداره و جوابشون رو میده،
دست و پام می لرزید، با سرعت رفتم توی آشپزخونه و پنجره رو باز کردم از اونجا دیده نمی شدم، مهی، رفت جلو و گفت: سلام آقای خادم شما بازم که بی خبر اومدین با خودتون فکر نمی کنین که ممکنه ما آمادگی نداشته باشیم؟
ببخشید امروز مهمون داریم نمی تونم شما رو بپذیرم،
خادم با صدای بلند گفت: خانم ببخشید ولی خب فکر کردیم ایام عیده و دید و بازدید آزاد، شما هم فکر کنین اومدیم عید دیدنی زیاد مزاحم نمیشیم،
مهی گفت: ولی من مریضم و ایرجم خونه نیست ، باشه انشاالله یک وقت دیگه اما اگر برای گفتن همون مطالب قبل اومدین ما معذرت می خوایم بهتون گفتم آوا قصد نداره به این زودی ازدواج کنه ،پس لزومی هم به عید دیدنی نیست
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و ششم- بخش یازدهم
خادم که حسابی حالش گرفته بود در حالیکه میرفت سوار ماشین بشه گفت: ممنون از مهمون نوازی شما، واقعاً که خیلی بی تریبت هستین، بر پدرت لعنت جهان منو بگو که خودمو دادم دست تو سوار شو بی پدر، ببین منو به چه کارایی وادار کردی ؟
و صداشو بلندتر کرد و فریاد زد بیا جهان فایده نداره اینا به درد ما نمی خورن ، از لباس پوشیدن مادرش معلومه که چرا شوهره طلاقش داده، تربیت ندارن مهمون رو از در خونه رد می کنن، اونوقت تو می خوای دختر بیوه ی اونا با این همه ناز و ادا بگیری؟
بیا بهت نگفتم تف کسی رو جمع نکن، دیگه مگر از روی جنازه ی من رد بشی اینو بگیری.
جهان که یکی از سبد گل ها دستشو بودو هاج و واج مونده بود گفت : خواهش می کنم اجازه بدین ما نیم ساعت باهاتون حرف بزنیم پدرم در اومده تا اینا رو راهی کردم خواهش می کنم قول میدم مثل اون بار نباشه ،
اما اون خانم ها هم به دستور خادم سوار شدن و در حالیکه جهان هنوز داشت با مهی حرف می زد دنده عقب گرفت و رفت ،
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و ششم- بخش دوازدهم
و دم در پیاده شد و در رو باز کرد و با حرص و غیظی که از گاز دادنش معلوم بود از در رفت بیرون و دستشو گذاشت روی بوق که جهان بره ، ولی اون هنوز داشت با مهی حرف می زد خادم یکم رفت جلوتر و با یک ترمز شدید دوباره ایستاد و بوق زد که ماشین بابا رو دیدم که از پشت ماشین خادم از راه رسید و یک راست وارد ویلا شد، و حیرت زده نزدیک مهی و جهان نگه داشت، جهان سبد گل رو گذاشت روی زمین و رفت جلو
بابا متوجه ی ماشین خادم نشده بود و فکر می کرد جهان تنها اومده پیاده شد و با حالتی عصبانی گفت: آقا جهان من از شما خواهش کردم دیگه مزاحم آوا نشین باز بدون اجازه ی پدرتون اومدین اینجا؟
زن من مریضه نباید عصبی بشه خواهش می کنم بدون درد سر از اینجا برین،
جهان که حالت عصبی به خودش گرفته بود گفت: من با پدر و مادرم و خواهرام اومدم ولی خانم شما اونا رو راه ندادن؛ شما بگو من باید چیکار کنم که شما راضی بشین بابا چرا متوجه نیستین من بیچاره شدم تا نظر همه رو مثبت کردم وآوردمشون.
بابا گفت: مثل همه ی ادم های متمدن زنگ می زنین و وقت می گرفتین،
#ناهید_گلکار
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#داستان_آوای_بیصدا 🌾 #قسمت_سی و ششم- بخش نهم و فرصت خوبی بود که بعد از مدت ها یکم به خودم برسم، بع
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و ششم- بخش سیزدهم
اینطوری که رسمش نیست سرتون رو میندازین پایین و میاین بدون خبر، تازه توقع دارین ازتون پذیرایی کنیم؟
جهان با بی تابی گفت: شما که خبر ندارین من چطوری اینا رو آوردم، چاره نبود بگین من چیکار کنم آوا رو بدین به من؟ شما بفرمایید من همون کارو می کنم،
احسان و هلاری که حالا پیاده شده بودن رفتن جلو و احسان گفت: ایرج خان این آقا در مورد کی می زنه؟
جهان نگاهی به احسان کرد و گفت: به شما ربطی نداره دخالت نکنین،
صدای چند بوق گوش خراش دیگه بلند شد که جهان رو صدا می کرد،
احسان گفت: چرا به من ربط داره، جهان داد زد ببین آقا من الان اعصاب ندارم برو کنار به تو مربوط نیست من اصلاً نمی دونم تو کی هستی، احسان با اینکه خیلی در مقابل جهان کوتاه به نظر می رسید سینه جلو داد و گفت: به من ربط داره چون اسم نامزدم رو از دهن تو شنیدم.
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و هفتم- بخش اول
این حرف احسان اونقدر برام دلنشین بود که نفرتم رو از دیدن اون منظره فراموش کردم و در یک لحظه علاقه ای که بهش پیدا کرده بودم هزار برابر شد،
باور کردم و راستش خیلی هم راضی بودم، به نظرم یک قهرمان اومد که می تونست منو از همه ی گذشته ی سیاهم نجات بده. جهان داد زد گمشو مرتیکه من همین چند روز پیش با آوا حرف زدم،
این چی میگه ایرج خان؟ آوا یک مرتبه نامزد از کجا پیدا کرد؟ فکر می کنین من احمقم؟
بابا گفت: جهان پسرم آروم باش، هوار نکش، بزارمنطقی باهات حرف بزنم،
دکتر از بیمارستان آوا رو دیده بود شب عید اومدن خواستگاری آوا هم قبول کرد، تموم شد و رفت. اینه اصل ماجرا می خوای قبول کن می خوای نکن، ولی بی خودی جنجال راه ننداز،
جهان بلند تر داد زد که اون که می گفت نمی خواد ازدواج کنه پس چی شد؟ دروغه همش دروغه،
جهان در حالیکه انگشتش گرفته بود بالا و میومد به طرف ویلا فریاد زد بهش بگو بیاد بیرون،
بهش بگو بیاد بیرون می خوام با خودش حرف بزنم، آوا؟ آوا خودت باید بهم بگی،
احسان جلوشو گرفت و گفت کجا؟ کجا آقا؟ من اجازه نمیدم.
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و هفتم- بخش دوم
جهان زد تخت سینه ی احسان و اونو نقش زمین کرد و با سرعت خودشو رسوند به ویلا و احسان هم معطل نکرد و بلند شد و دنبالش کرد
بابا هم خودشو رسوند و بلافاصله که اونا گلاویز شدن رفت وسطشون و تا از هم جداشون کنه که صدای آقای خادم بلند شد که ایرج دستت درد نکنه ما فکر کردیم که شماها آدمین انسانیت دارین،
خودمونی حسابت کردم که بی خبر اومدم تا دختر بیوه ات برای پسرم خواستگاری کنم، خدا رو شکر می کنم که اینطوری شد و جهان هم شما ها رو شناخت.
جهان زود باش بی خودی خودتو و ما رو از این کوچک تر نکن بیا بریم ولشون کن اینا آدم نیستن،
اما جهان نمی خواست بره ولی با وارد شدن خادم به اون معرکه ی مسخره هر سه آروم شدن و خادم داد زد مگه با تو نیستم؟ بیا بریم حالا فهمیدی بهت چی گفتم؟
تا تو باشی که بی خودی برای آدم های بی ارزش تلاش نکنی اینم درس خوبی برای تو باشه.
و با حرص مچ دستشو گرفت که با خودش ببره،
صدای هوار های مهی بلند شد اون طرف رو نگاه کردم روی زمین نشسته بود و دو دستی سرشو گرفته بود و از درد فریاد می زد.
#داستان_آوای_بیصدا 🌾
#قسمت_سی و هفتم- بخش سوم
دیگه بابا عصبانی شد و با صدای بلند گفت: ما آدم های بی ارزش، در خونه ی یکی رو بدون وقت قبلی نمی زنیم.
بابا شاید ما آمادگی نداشته باشیم برای چی هر روز سرتون رو میندازین پایین و میاین خونه ی من؟ آقا جهان مگه چند روز پیش من جواب شما رو ندادم؟
خادم ازش بپرس بهش گفته بودم که دیگه مزاحم ما نشه. اصلاً از جون ما چی می خواین من دختر به پسر تو نمیدم چون بدبختش می کنین از اول مثل آدم میومدین جلو. خودت دیدی که موافق بودم حتی به آوا هم گفتم ولی تو خادم، خودت خرابش کردی وگرنه این دوتا جوون الان این همه زجر نمی کشیدن و پسر خودت از همه بیشتر،
حالا از خونه ی منه آدم بی ارزش برو بیرون.
خادم همینطور که جهان رو با خودش می برد گفت: نمی گیرم دخترت رو، اگر لازم باشه جهان رو سر می برم ولی دیگه نمی زارم اسم دختر تو رو بیاره،
و از کنار مهی رد شد و ادامه داد دلقک ها هم هر بار یک کدومشون غش می کنن.
در حالیکه بشدت نگران مهی بودم، منتظر شدم اونا از ویلا برن بیرون.
#ناهید_گلکار
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
■ ای بانی اشک و روضه های سقا
■ ای فاطمه ی دوّم بیت مولا
■ از دامن تو روح ادب را آموخت
■ آن تشنه ی بی دست کنار دریا
🏴 سالروز وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) مادر گرامی حضرت عباس (علیه السلام) تسلیت باد
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
من گریه مۍریزم به پاۍ جادهات تا
آئینه ڪارۍ ڪرده باشم مقدمت را
اوّل ضمیر غائب مفرد ڪجائۍ؟
اۍ پاسـخ آدیـنـه هاۍ پـُر معمّـا
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#یاصاحب_الزمان_عج💚
محراب لحظہهاے دعايت چہ ديدنيست
قرآن بخوان چقدر صدايت شنيدنيست
آقا بگو قرار شما با خدا ڪے است؟
آيا حيات ما بہ زمانت رسيدنیست؟
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#سلام_صبحت_بخیر_اے💚
#همہ_ے_زندگانیم❤️
✨❣🌅❣✨
ای بهاری ترین آینه هستی
یوسف کنعانی من سلام
آقاجانم بیا و اذان عشــق بخوان
تا جهان سراسر مسلمان شود
بیا و «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ....»را فریاد کن...
چشم انتظار ماندهام
من سر خوشم از لذت این چشم به راهی
و چشم انتظار میمانم ...
🕊الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🕊
🥀یابنالحسن
دیر میشود آمدنتان
و نزدیک میشود رفتن ما
نگذار به گور ببریم آرزوی دیدنتان را ...
اللهم عجل لوليک الفرج
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
💠 کسانی که نگران بعد از مرگ هستند بخوانند
🔻امام صادق(ع) فرمود:
🔸پس از مرگ؛ هیچ عملى جز سه چیز انسان را همراهی نخواهد بود(یعنى: اجر و پاداش این سه عمل، پس از مرگ نیز به انسان میرسد):
◽️ صدقهاى که -به توفیق الهى- در حال حیات جارى ساخته، که پس از مرگ نیز [تا روز قیامت] برایش جریان خواهد داشت،
◽️ و شیوه و رفتار هدایت بخشى که [از خود به یادگار گذاشته و] دیگران بدان عمل کنند،
◽️ و فرزند شایستهاى که برایش دعا کند.
📚تحف العقول: 363
▪️به عباس گفت برو دیگه برنگرد
هروقت حسین برگشت توهم برگرد
ادب و شناختش نسبت به امام زمانش
اورا باب الحوائج کرد...
✔️الگویمان در ادب نسبت به اهل بیت علیهم السلام
و شناخت امام زمان حضرت ام البنین سلام الله علیها باشند...
🏴🏴🏴🏴🏴
🏴اگر عباس ماه هاشمین است
🏴هنرجوی امیر المومنین است
🏴اگر اسطوره ی فخر و ادب شد
🏴چو مامش حضرت ام البنین است.
وفات اسطوره ادب 🖤
مادر حضرت ابالفضل(ع) تسلیت باد🏴
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🎙...
••• مداحی سوزناک
حضرت #امالبنین •▪️
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ای مادرم کنیز و بابای من غلامت
ای مادر ابلفضل جان ها فدای نامت یا ام البنین ع
🥀🥀🥀🥀🥀
🌷 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
🌸 دنياي حرام چون مار سمي است ، پوست آن نرم ولي سم كشنده در درون دارد ، نادان فريب خورده به آن مي گرايد ، و هوشمند عاقل از آن دوري گزيند.
📚 حکمت 119
#ایاهلحرممیرعلمدارنیامد💔👁.....
♡︎
.........☾︎💔ʰᵒˢˢᵉⁱⁿ💔☽︎........
♡︎
#یوسف
✔︎یازده برادر داشت👀💔}
#حسین
✔︎تنها عباس (ع) را👀💔}
برادری به تعداد نیست،.....
به وفاداریہ......
بَِـَِہَِ یَِکَِتَِاَِیَِےَِ قَِسَِمَِ ،َِ یَِکَِتَِاَِ سَِتَِ عَِبَِاَِسَِ❥︎..
اَِمَِیَِرَِ کَِشَِوَِرَِ בَِلَِهَِاَِ سَِتَِ عَِبَِاَِسَِ❥︎..
اَِگَِرَِ چَِـَِہَِ زَِاَِـَِבَِـَِہَِ اَِمَِ اَِلَِبَِنَِیَِنَِ اَِسَِتَِ❥︎...
وَِ لَِیَِکَِنَِ مَِاَِـَِבَِرَِشَِ زَِهَِرَِاَِ اَِسَِتَِ عَِبَِاَِسَِ❥︎...
#پستــ_ویژه☽︎💔☾︎.....
#انتشار_کنید_بهنیتفرج(عج)
🥀🥀🥀🥀🥀
🌸🌸🌸 وعده هرroz ما
☘️دعای فرج
بسم الله الرحمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ؛
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ ؛
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ؛
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸
☘️برای سلامتی محبوب دلها
.
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِه ِالسَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
.*اللهم عجل لولیک الفرج*
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
☘️ السلام علیک یا علی ابن موسی
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🍀هر روز يك سلام
السَّلام عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وَعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي. سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،
السَّلام عَلَى الحُسَيْن
وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ
عَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ
عَلَى أصْحابِ الحُسَينِ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
☘️آیه الکرسی
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ [٢:٢٥٥] لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْبا لطاغوت وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [٢:٢٥٦] اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَ صْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [ ٢:٢٥٧]
🙏برای حفظ وسلامتی مدافعان
حرم ۱۴صلوات وایت الکرسی هدیه میکنم🙏
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d