eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
25.4هزار ویدیو
126 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
خوراک مرغ رب اناری 😉 مواد لازم: رب گوجه ‌فرنگی 3 قاشق غذا خوری زعفران (آبکرده و غلیظ) 2_1 قاشق چای خوری سیر 1 حبه پیاز 1 عدد مرغ 1 کیلوگرم (ترجیحا فقط ساق مرغ) کره 3 قاشق غذا خوری ادویه ی مرغ(پودر تخم گشنیز، زیره ی سبز، فلفل پاپریکا، دارچین، هل و زنجبیل) 1 قاشق غذا خوری نمک و فلفل و زردچوبه به مقدار لازم کره 30 گرم آب جوش حدودا 3_2 پیمانه رب انار (ترش) 2 قاشق غذا خوری روغن زیتون 2 قاشق غذا خوری روغن مایع به مقدار لازم طرز تهیه: 1. نمك،‌ فلفل، زردچوبه، ادویه ی مرغ، محلول زعفران، كره‌ی آب شده، رب گوجه فرنگی، رب انار، روغن زیتون و سیر له شده را باهم مخلوط نمایید تا سس مناسبی به دست آید. 2. پیاز را نگینی خرد كرده به همراه كمی کره و روغن تفت دهید تا نرم و سبک شود و مرغ ها را روی آنها قرار دهید و مقدار کمی نمک هم رویشان بریزید. 3. قطعات مرغ را مدام جا به جا کنید و از پیاز ها رویشان بریزید تا یکنواخت سرخ شوند و بعد از سسی که آماده کرده بودیم رویشان بریزید، کمی که تفت خورد آب جوش اضافه کنید و در ظرف را گذاشته و روی حرارت متوسط قرار دهید، اجازه دهید حدودا 45 دقیقه بپزد و سس غلیظی داشته باشد. 4. سپس قطعات مرغ را در ظرف سرو قرار داده و سس غلیظ خوشرنگ باقیمانده را هم روی مرغ‌ها بریزید و با لیمو ترش و چيپس خونگی تزیین کنید. نکته: 1. همیشه چربی‌های مازاد مرغ را جدا كنید و قطعات مرغ را از مفاصل برش داده و تقسیم نمایید زیرا برش‌های نامناسب باعث خارج شدن مغز استخوان و بد رنگ شدن سس باقیمانده خوراك فوق می‌گردد. 2. یادآوری می‌کنم که نمك گوشت‌های سفید ابتدای طبخ اضافه ميشوند. 3. این خوراک را به همراه پلویی که با زرشك و خلال پسته ی سرخ كرده و برنج زعفرانی تزیین کرده اید، نوش جان کنید. 4. غلظت سس در همه ی سس ها و خورش ها سلیقه ای میباشد اما این خوراک باید سس غلیظی داشته باشد. 5. استفاده از یک حبه سیر صرفا جهت خوش طعم کردن سس هست و بعد از پخت اصلا در بو و طعم تاثیر زیادی نخواهد گذاشت. 6. مدت پخت ساق مرغ 45 دقیقه است. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ماکارانی تو فر مواد لازم 👇 250 گرم ماکارونی جوشانده شده 🔻برای مخلوط گوشت چرخ کرده👇 300 گرم گوشت چرخ کرده 3 عدد فلفل سبز ریز شده 2 عدد پیاز کوچک خرد شده 2 قاشق غذاخوری رب گوجه فرنگی فلفل سیاه، فلفل قرمز 5-6 قاشق غذاخوری روغن نمک 🔻برای سس بشامل( سس سفید)👇 2 قاشق غذاخوری آرد 500 میلی لیتر شیر 1 قاشق غذاخوری کره 2 قاشق غذاخوری روغن نمک 200-300 گرم پنیر چدار رنده شده 🔴 طرز پخت: اول از همه تو ماهیتابه روغن ریخته و گوشت چرخ کرده و پیاز و فلفل رو حدود 10 دقیقه خیلی خوب تفت بدین . رب گوجه فرنگی و ادویه جات و نمک را اضافه کنید و به تفت دادن ادامه دهید و سپس اجاق گاز را خاموش کنید. ماکارونی را در آب نمک بجوشانید و آبکش کنید و در سینی فر بریزید. کره و روغن و آرد را برای سس بشامل تفت دهید و شیر را اضافه کنید و تفت دهید تا غلیظ شود. می توانید نمک بسیار کمی اضافه کنید. سس سفید را روی ماکارونی بریزید و گوشت چرخ کرده را روی آن ریخته، مقداری پنیر چدار اضافه کرده و خوب مخلوط کنید و باقی مانده پنیر را روی ماکارونی بپاشید. در فر از قبل گرم شده با دمای 200 درجه با حرارت از پایین و بالا بپزید تا قهوه ای طلایی شود. نوش جان....❤😍 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🍞🥯آموزش پیتزا قالبی 👌 ✦••┈❁🍟🍔❁┈••✦ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
یه املت لقمه ای خوشمزه😋 ✦••┈❁🍟🍔❁┈••✦ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
سیب زمینی رستورانی با سس قارچ پنیری ( پارت اول ) 🧆🥙 . ✦••┈❁🍟🍔❁┈••✦ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
👩‍🍳👩‍🍳 شیر ۲ پیمانه + ۱/۲ پیمانه بیسکویت پتی بور ۱ بسته پودر ژلاتین ۲۰ گرم (تقریبا ۲ ق غ) خامه صبحانه ۳ قاشق غ شکر ۳تا ✦••┈❁🍟🍔❁┈••✦ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌸🍃🍃🌸 ♥️پاکترین هوای دنیـا ♥️همان لحظه ای ست ♥️کـه دلهـایمـان هوای ♥️ هـمـدیگـر را میکنـد ♥️شب زیبـاتون دلپذیر ♥️لحـظاتتـون سـرشـار از ♥️آرامش و حال دلتـون خـوب •|♥️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌸🍃🌸 •|♥️ حتی‌، با داشتن‌اکثریت امکانات وقتی‌که، هیچ‌گونه هدفی‌درونِت آشوب به پا نکنه و تورو به جهتِ اهدافِت سوق‌ نده، هیچ‌گونه نتیجه نیز برات به وجود نمیاد. "بدون‌ انگیزه و هدف هیچ‌وقت به" تلاش‌دست نزن‌"چون‌که وقت تلف کردنه" 🌿 به این فکر نکـنید.. که چه روزهایی را از دست دادید به این فکرکـنید که چه روزهایی را نبـاید از دست داد... امـــروز را، با افکار گذشته خراب نکنیـــم... •|♥️ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🦊🧡•••• یه روز اونجایی قرار می‌گیری که همیشه آرزو داشتی باشی؛ هيچ‌وقت دست از باور داشتن برندار. یادت باشه رويا هاى بزرگ، شروع هاى كوچكى دارن، بيخيال روياهات نشو! قدم به قدم بهشون ميرسی! نگران پازل بهم ریخته‌ی زندگیت نباش، چینش نهایی خدا حرف نداره! آخرش قشنگ میشه، بهش اعتماد کن.!♥️✨^^ ⍣╭────➺🦋   ╰────────────────     •|♥️ میگفت: آدم واسه چیزی که یه سال دیگه یادش میره اصلا چرا باید غصه بخوره؟!☁️💙✨ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌸🍃🌺 گاهی ‌همه چیز را به ‌حال ‌خود رها کن و راه خودت رو برو و در گوش ‌روزگار بگو "حال ‌من‌ خوب ‌است ‌ و تو هیچ ‌وقت حریفِ حال ‌خوبِ من نخواهی ‌شد". •|♥️ 🌿 بعضی از آدما فکر می‌کنن قوی بودن یعنی اینکه هرگز درد رو احساس نکنی. ولی در حقیقت قوی‌ترین آدم‌ها اونایی هستن که درد رو احساس می‌کنن، درکش می‌کنن و اونو می‌پذیرن. •|♥️ 🔻تجربه شکست یعنی خط خوردن یکی از راه های غلطی که ما را به موفقیت و پیروزی نمی رساند. 🔻خود را از تجربه شیرین شکست محروم نکنید. شکست پل رسیدن به موفقیت است https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d •|♥️
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🌸🍃🍃🌸 💖ولادت فخر عالمیان سرور 🎈کائنات حضرت ختمی مرتبت 💖محمد مصطفی آقا رسول الله 🎈رحمت العالمین 💖پیامبر رحمت و مهربانی 🎈و آقا امام جعفر صادق (ع) 💖بـر هـمه مسلمین جـهان 🎈و شما دوستان گرامی مبارک باد https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d •|♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر خطاب به کودک خردسالش : هیچ می‌دونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی برمیداشتی در تمام مدت خدا داشت تو رو نگاه می‌کرد ؟ کودک : آره مامان جونم ! مادر : و فکر می‌کنی به تو چی می‌گفت ؟ کودک : می‌گفت غیر از ما دو نفر کسی نیست، پس می‌تونی دو تا برداری ! خداوند امید شجاعان است ، نه بهانه ترسوها ! 🍁🍂🍁🍂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
〽️ حکایت فرشته جوان و فرشته پیر ...❗️ ✿ دو فرشته مسافر، براي گذراندن شب، در خانه يک خانواده ثروتمند فرود آمدند.  اين خانواده رفتار نا مناسبي داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند. بلکه زير زمين سرد خانه را در اختيار آنها گذاشتند.فرشته پير در ديوار زير زمين شکافي ديد و آن را تعمير کرد. وقتي فرشته جوان از او پرسيدچرا چنين کار را کرده، پاسخ داد(( همه امور بدان گونه که مي نمايند، نيستند!)) ◇ شب بعد اين دو فرشته به منزل يک خانواده فقير ولي بسيار مهماننوازرفتند. بعد از خوردن غذايي مختصر زن و مرد فقير، رختخواب خود را در اختيار دو فرشته گذاشتند.صبح روز بعد فرشتگان، زن و مرد فقير را گريان ديدند، گاو آنها که تنها وسيله گذران زندگيشان بود، در مزرعه مرده بود. ◇ فرشته جوان عصباني شد و از فرشته پير پرسيد: چرا گذاشتي چنين اتفاقي بيفتد؟ خانواده قبلي همه چيز داشتند و با اين حال تو کمکشان کردي، اما اين خانواده دارايي اندکي دارند و تو گذاشتي که گاوشان هم بميرد! ❗️ فرشته پير پاسخ داد: وقتي در زير زمين آن خانواده ثروتمند بوديم، ديدم که در شکاف ديوار کيسه اي طلا وجود دارد. از آنجا که آنان بسيار حريص و بد دل بودند، شکاف را بستم و طلا ها را از ديدشان مخفي کردم. ديشب وقتي در رختخواب زن و مرد فقير خوابيده بودم، فرشته مرگ براي گرفتن جان زن فقير آمد و من به جايش آن گاو را به او دادم! همه امور به دان گونه که نشان مي دهند، نيستند و ما گاهي اوقات خيلي دير به اين نکته پي مي بريم. 🍃پس به گوش باشيد شايد کسي که زنگ در خانه شما را مي زند فرشته اي باشد و يا نگاه و لبخندي که شما بي تفاوت از کنارش مي گذريد، آنها باشند که به ديدار اعمال شما آمده اند! https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_بیست_و_پنجم #بخش_چهارم ❀✿ پوزخند میزند: اینو میخواستم دوهفتھ پیش
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ قدمهایم راتندمیڪنم ڪہ یڪ دفعہ بہ ڪسے میخورم و نفسم را درسینة حبس میڪنم!... بطرے آب را دردستم فشار میدهم. یحیے برمیگردد و بادیدنم مات میماند. چهره اش در تاریڪ روشن راهرو دیدنے است! چشمهای گرد و دهان نیمہ بازش... لبم را مے گزم و داخل اتاقم مے دوم.. ❀✿ دستہ ے ڪولہ پشتے ام را روے شانہ محڪم میگیرم و میگویم: پس ڪے میرسیم!؟... یحیے زیرلب الله اڪبرے میگوید و بہ راهش ادامه میدهد.مسیر سختے را انتخاب ڪرده.ازبس ڪودن است! قراراست یلدا را پاگشا ڪنند، آن هم در کوه!...غر میزنم: خستہ شدما!..مے ایستد و دودستش رابالا مے آورد: اے واے ! میشه دودقیقہ ساڪت شید؟! احتمالا همہ درحال نوشیدن یڪ لیوان لیموناد خنڪ هستند ولے ما... گرچہ مقصر ڪلاس من بود ڪہ یحیے بہ پیروے از حرف عمو بہ دنبالم آمد. آهستہ قدمے دیگربرمیدارم، سنگ زیر پایم سرمیخورد و نفسم بند مے آید.سرجایم خشڪ میشوم و بلند میگویم: روانے! میفتم میمیرم! سرش را تڪان میدهد: مگہ دنیا ازین شانسا داره؟! جامیخورم!...بچہ پررو!.. دندان قروچہ اے میڪنم و باحرص میگویم: خیلے رودارے! بہ فاصلہ ے یڪ قدم ازمن بااحتیاط جلو میرود.دوست دارم از دره پرتش ڪنم تا اثرے از روے مبارڪش باقے نماند. ڪلاه آفتابے اش را برمیدارد و درمشت مچالہ اش میڪند. افتاب چشم راڪور میڪند! رفتارش واقعا عجیب است...چطور میتواند دربرابر من اینقدر مقاوم باشد؟! چہ چیزے بة او قدرت میدهد تا نگاهم نڪند... نسبت بہ من بے تفاوت باشد! گیج بہ پس گردنش خیره میشوم. افتاب سوختہ شده.همان لحظہ زیر پایم خالی میشود و سرمیخورم. باترس دست میندازم و مچ دستش را محڪم میگیرم...صداے جیغم در فضا پخش میشود...شوڪہ برمیگردد و بہ چشمانم خیره میشود.آب دهانم را قورت میدهم و لبخند دندان نمایے میزنم. گره ابروهایش باز مے شود و میگوید: الحمداللہ...نیفتادین!...و بعد چشمانش را میبندد: میشہ حالا دستمو ول ڪنید!.. دستش را رها میڪنم و دوباره لبخند میزنم... ڪلاهش را به طرفم میگیرد و میگوید: لبہ ے اینو محڪم بگیرید...منم یطرف دیگشو میگیرم... باتعجب نگاهش میڪنم. این بشر دیوانہ است! ❀✿ بہ نرمے و بایڪ خیز روے زمین میشینم و بہ مقابل خیره میشوم. دره اے وسیع و رنگارنگ...عجیب است پاییز!...زانوهایم رادرشڪم جمع میڪنم و دستانم را دورش حلقہ میڪنم. تاڪجا باید پیش بروم... خودم را ڪوچڪ ڪنم!... مقابلش ظاهرشوم...و طورے رفتار ڪنم ڪہ گویے فقیر نگاهش هستم! درڪے ندارم...مگر او مرد نیست!...نیازنمیفهمد؟! بہ جنس مخالفش گرایش ندارد؟! نڪند دختراست!...میخندم..ڪوتاه و تلخ!... چرا عمق نگاهش با محمدمهدے فرق دارد....چہ چیزے پایبند نگهش میدارد...پایبند بہ عقاید احمقانہ اش!....احمقانہ!... واقعا احمق است یا... هوفی میڪنم و چشمانم را میبندم... یعنے ڪارهایش تظاهر نیست؟!..تابہ حال دل بہ ڪسے نباختة....مگر میشود بااین ظاهر و موقعیت باڪسے نپریده باشد! تلفن همراهم زنگ میخورد.بابےحوصلگے بہ صفحہ اش خیره میشوم..." Arad"...بی اختیار ایشے میگویم و تماس را رد میڪنم. نمیتوانم تعریفے از جایگاهش داشتہ باشم...برادر..دوست پسر....دوست..نمیدانم!. ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈🏻 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉🏻 ❀✿ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d