eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
26.4هزار ویدیو
128 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 !! 🌷پهلوان شهید سعید طوقانی يك پسر بچه ای که در شش سالگی بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود کرد، بازوبندی که خیلی ها آرزو داشتند با آن فقط یکبار هم که شده عکس یادگاری بگیرند، رکورد دار چرخ ورزش باستانی بود، ۳۰۰ دور را در سه دقیقه چرخیده بود. 🌷در زمستان ۱۳۶۳ با اینکه مریضی سخت کلیه داشت، از بیمارستان فرار کرد و خود را به عملیات بدر رساند، وقتی در شرق دجله پیک گردان میثم بود، گلوله دوشکای دشمن شکمش را پاره کرد و او مظلومانه خود را از دسته نیروها جدا کرد و به گوشه ای رفت تا کسی نفهمد سعید طوقانیِ معروف به شهادت رسیده است، او مراد و محبوب گردان میثم بود. 🌷متأسفانه سعید طوقانی در قبل از انقلاب مشهورتر بود تا بعد از انقلاب، هر روز عکس و خبرش در روی جلد روزنامه ها و مجلات چاپ می شد، خیلی ها آرزو داشتند او را از نزدیک ببینند ولی او پشت پا به تمام اینها زد و گمنامی را انتخاب کرد، وقتی چند روز بعد از شهادتش تلویزیون خبر شهادت او را اعلام کرد، دیگر برای همیشه فراموش شد.... 🌹خاطره ای به یاد پهلوان شهید سعید طوقانی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌹 . از پیرمرد گل فروشی پرسیدند کار و بار چطور است؟ گفت: خوب نیست، آدم ها دیگر مانند گذشته همدیگر را دوست ندارند ... 🍃🍁 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌺🔆🌺🔆🌻🔆🌺🔆🌺 🔆ازدواج پیرمرد با دختر جوان 🦋سعدی می‌گوید: پیرمردی برایم تعریف کرد که با دختر جوانی ازدواج کردم و اتاق آراسته و تمیزی برایش فراهم نمودم. در خلوت با او نشستم و دل و دیده به او بستم. شب‌های دراز نخفتم، شوخی‌ها با او نمودم و لطیفه‌ها برایش گفتم به این امید که با من مأنوس گردد و دل‌تنگ نشود. ازجمله به او گفتم: 🦋بخت بلندت یار بود که هم‌نشین پیری شده‌ای که پخته و تربیت‌یافته و جهان‌دیده و نیک و بد را آزموده است و شرط دوستی به‌جا می‌آورد. دلسوز و شیرین‌زبان است. خوشبخت شده‌ای که همسر من شده‌ای، نه همسر جوانی خودخواه و تندخو و گریزپای که هرلحظه به دنبال هوسی است و هر شب درجایی بخوابد و هرروز سراغ یاری تازه رود. 🦋همسر جوانم در جوابم گفت: آن‌همه سخنان تو در ترازوی عقل من، هم‌وزن یک ‌سخنی نیست که از قابله (مامای) خود شنیدم که می‌گفت: «زن جوانی را اگر تیری در پهلو نشیند، بِه که کنار پیری نشیند.» 🦋سرانجام بین من و او جدایی رخ داد. پس از مدت عده‌ی طلاق، با جوانی تهیدست و بداخلاق ازدواج کرد و از او ستم می‌کشید. درعین‌حال شکر نعمت می‌کرد و می‌گفت: «حمد خدا را از آن عذاب الیم (پیرمرد) برهیدم و به این نعیم مقیم (جوان) برسیدم.» 📚حکایت‌های گلستان، ص 231 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱 🔆بر بالای کعبه 🌺بلال در سفر و حَضَر همراه پیامبر اذان می‌گفت. اولین اذان برای همگان تازگی داشت؛ مخصوصاً با دیدن مرد حبشی سیاه‌پوست و کلمات تازه‌ای که می‌شنیدند. 🌺پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم ظهر وارد مکه شد، بلال به امر پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم روی بام کعبه رفت و اذان عمومی اعلام کرد. 🌺تمام بت‌ها بر اثر صدای اذان درافتادند. بعضی گفتند: «رفتن در شکم خاک، از شنیدن این صدا گواراتر است.» دیگری گفت: «شکر می‌کنم که پدرم تا امروز زنده نماند تا پسر رباح را ببیند که در بالای بام کعبه، بانگ الاغ می‌دهد.» حارث بن هشام گفت: «مگر محمد غیر از این کلاغ سیاه، کسی را نداشت تا به موذّنی برگزیند.» 🌺ابوسفیان گفت: «من چیزی نمی‌گویم؛ زیرا می‌ترسم این دیوارها به محمد خبر دهد.» پیامبر از گفته‌ی آنان باخبر شد و کسی را نزد آنان فرستاد. 🌺یک نفر از آن‌ها اقرار کرد و استغفار نمود و مسلمان واقعی شد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️ 🔆بخشیدن قاتل ❄️در جنگ خیبر به تحریک یهودیان، زینب، دختر حارث، دست گوسفندی را پخته و زهرآلود نمود و به‌عنوان هدیه نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آورد. پیامبر صلی‌الله علیه و آله ردّ احسان نکردند و لقمه اول را که به دهان گذاشتند، احساس مسمومیت کردند و دستور دادند آن زن را احضار کنند. پس از گفتگو، پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم این گناه بزرگ او را بخشیدند. پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در روزهای آخر عمر در بستر بیماری فرمودند: «این بیماری، اثر آن غذای مسموم است.» 🌴امام صادق علیه‌السلام فرمود: «اِنّا أَهْلُ بَیتٍ مَرُوّتُنا الَّعفُو عَمَّنْ ظَلَمَنا: ما خاندانی هستیم که جوانمردی ما این است که هر کس به ما ظلم کند، از او درمی‌گذریم.» 📚تفسیر معین، ص 110 -بحار، ج 71، ص 401 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸🍃 🍃 🔖 ( بخش هفدهم) ✅توصیه‌های سبک زندگی مزاج سرد و تر (1) ⚠️مصرف خوردنی های سرد و رطوبتی جات (مرطبات) برای این گروه مناسب نیست خصوصاً در فصول و اقلیم های سرد و مرطوب. ⚠️به ‌طور کلی از آب، غذاهای آبکی مانند آش و سوپ و قسمت‌های آبکی خورشت کمتر استفاده کنند. ⚠️در مصرف برنج، ماکارونی و سیب‌زمینی که باعث چاقی می‌شوند،زیاده روی نکنند. ⚠️از مصرف افراطی لبنیات (ماست، دوغ، پنیر)،سس‌ها(مخصوصا سفید)، رب‌های ترش و ترشی‌ها پرهیز کنند. ⚠️از میوه ها یا سبزی های سرد (هندوانه، خیار، هلو، آلو، کاهو، اسفناج) پرهیز شده، میوه‌های شیرین(موز،به، سیب) بيشتر مصرف شوند. 🔵از خوردنی های کم حجم پرانرژی بسیار بهره ببرند مانند بادام (شور یا بوداده)، پسته، مویز، انجیر 🔵خوردنی هایی که مُسهل یا مُدِرّ (ادرارآور) هستند (انجیر، تخم خربزه، ترب، آویشن) برای این گروه مفيدند، چون باعث کاهش رطوبت زیادی بدن و لذا سبکی و شادابی می شوند. ⚠️از غذاهای لعاب‌دار مثل کله‌پاچه، سیرابی،شیردان و سوپ جو بپرهیزند. برای این افراد، غذاهایی نسبتا پرانرژی و کم حجم چون کباب برگ یا چنجه، تخم مرغ (زرده)، بلدرچین و توصیه می‌شود. 🌿حتما سعی کنند همراه غذا از سبزی خوردن (نعنا، طرخون،تره) یا سبزی های کوهی (آویشن و سبزی های محلی) و گاهی سیر و پیاز استفاده کنند. اینها گرم هستند و به هضم و معده کمک می کنند. 🔵بهتر است قدری نمک و ادویه جات (فلفل، دارچین، زعفران، زنجبیل)به غذاهای خود اضافه کنند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
روزی یک سیب🍎 بخورید 🍏سیب یک میوه‌ی چهار فصل است که با خوردن یک سیب در روز، جسم افراد از بیماری ها دور نگه داشته می‌شود. 🍏ویتامین های گروه B ، منیزیم، فسفر و برخی عناصر دیگر موجود در سیب اثر آرام بخشی بر دارد.  🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🧄سیر سرخ شده نخورید 🚫این روزها برخی خانم‌ها حجم زیادی از سیر را خرد و در مجاورت هوا خشک می‌کنند و سپس آن را سرخ و به مدت طولانی فریز می‌کنند. 🚫باید بدانید سیر در مجاورت هوا تا حدود زیادی ویتامین C خود را از دست می‌دهد و از سوی دیگر به واسطه داشتن ترکیبات گوگردی ضدعفونی‌کننده و میکروب‌‌کش قوی است و بسرعت می‌تواند میکروب‌های محیطی را گرفته، با این عمل موجب ضدعفونی شدن محیط شود، اما درمقابل خود منبع‌آلودگی می‌شود. ✅بهتر است سیری را که پوست کنده یا خرد کرده‌اید بسرعت در غذا بریزید تا در معرض هوای اتاق عفونی نشود. گذشته از این موضوع نوع روغن، روش سرخ کردن و همچنین فریز به مدت طولانی از خواص تغذیه‌ای سیر می‌کاهد.  🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
عسل؛ چه زمانی و به چه میزان بخوریم؟ 🔺دانشمندان روسی معتقد هستند که برای اینکه به خود آسیب نرسانید، نباید بیش از دو قاشق غذاخوری عسل در روز بخورید. دوز بیشتر از این مقدار می‌تواند به بدن شما آسیب برساند. 🔺پروفسور گروه درمان دانشگاه سچنف، الکسی بووروف در این خصوص گفت: "بهتر است عسل در هنگاه صبح مصرف شود تا سبک زندگی فعالی داشته باشید". 🔺وی خاطرنشان کرد: عسل حاوی آنتی اکسیدان‌هایی است که از اکسیداسیون سلول‌ها، ویتامین‌ها و فروکتوز جلوگیری می‌کند که به عنوان منبع انرژی عمل می‌کنند. 🔺آنتی اکسیدان‌های موجود در عسل به بهبود حافظه ما نیز کمک می‌کنند. 🔺آن‌ها این کار را با خنثی کردن اثرات استرس اکسیداتیو انجام می‌دهند. استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکال‌های آزاد استرس سلول‌های بدن است. 🔺کاهش استرس اکسیداتیو به بهبود ضعیف کمک می‌کند. اما مصرف بیشتر از دو قاشق عسل به احتمال زیاد موجب بیماری قند میشود./ اسپوتنیک  🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🤧😷علت از نظر طب سنتی ➕در طب سنتی ایران یا همان طب مکمل امکان بروز آلرژی در افرادی که مزاج گرم دارند یا مزاج آنها در اثر بیماری و یا تغذیه نادرست مزاج کل بدن و یا به طور اختصاصی مزاج مغز آنها به سمت گرمی رفته باشد. ➕ برخی مواد غذایی موجب گرمی مزاج می‌شوند که مهم‌ترین آنها ادویه‌های تند 🌶که بوی شدید و مزه‌ی تندی دارند و برخی موادغذایی مثل گوجه فرنگی🍎، بادمجان🍆 که هم در طب مکمل و هم در طب مدرن آلرژی زا بودن آن‌ها ذکر شده است .   🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅ فواید درمانی انجیر ⚜پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم : انجیر ، تازه و خشک ، بخورید ؛ چرا که بر قدرت همبستری می‌افزاید ، را ریشه کن می‌کند و برای درمان و سردیِ مزاج ، سودمند است . مکارم الأخلاق ، جلد 1 ، صفحه 377 ، حدیث 1254  🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
(حرف حق را باید زیر لحاف گفت) : در ایام قدیم پادشاه مزدور و مستبدی در یک اقلیمی زندگی می‌کرد. این پادشاه با آن که خیلی جدی بود اما علاقه خیلی زیادی به بازی شطرنج داشت. به همین خاطر در همه مهمانی‌ها به خاطر او اغلب بساط شطرنج بر پا بود. شاه با همه شطرنج بازهای حرفه‌ای بازی می‌کرد و آن‌ها را شکست می‌داد و به همین خاطر همیشه در این بازی احساس غرور می‌کرد و به خودش افتخار می‌کرد. البته اصل قضیه چیز دیگری بود؛ شاه گرچه شطرنج را خیلی دوست داشت اما  شطرنج باز مبتدی‌ای بود. به همین خاطر دیگران برای این که او ناراحت نشود، طوری بازی شطرنج را پیش می‌بردند که خودشان کیش و مات بشوند و شاه مستبد خوشحال شود.  در میان اطرافیان شاه، فقط یک نفر بود که ملاحظه‌ی شاه را نمی‌کرد؛ او، دلقک دربار بود. کار دلقک در دربار این بود که با انجام کارهای خنده‌دار شاه را بخنداند؛ به همین دلیل دلقک همیشه دور و بر شاه بود و کارهایی می‌کرد که باعث شادمانی و تفریح شاه شود یک روز که حوصله‌ی شاه سر رفته بود، به دلقکش گفت: «بیا یک دست شطرنج بازی کنیم» دلقک گفت: «به یک شرط» شاه گفت: «چه شرطی؟» دلقک گفت: «به این شرط که وقتی باختی، جر نزنی.» شاه گفت: «من بیازم؟! آن هم به تو، دلقک بی خاصیت خودم؟ تمام شطرنج بازان حرفه‌ای و بزرگ در برابر من لنگ می‌اندازند؛ آن وقت تو فکر می‌کنی که از من می‌بری؟»  دلقک گفت: «این گوی و این میدان، ببینیم و تعریف کنیم.» شاه و دلقک مشغول بازی شدند. چیزی نگذشت که شاه متوجه شد هیچ راهی برای حرکت دادن مهره‌هایش ندارد. دلقک با صدای بلند و بی شرمانه شروع به خندیدن کرد و گفت: «کیش!» شاه که باور نمی‌کرد بازی را به دلقکش ببازد، عصبانی شد و تمام مهره‌های شطرنج را به سمت دلقک پرتاب کرد. صدای آخ و اوخ دلقک بلند شد و گفت: « دیدی گفتم تو اهل جر زدن هستی؟». شاه وقتی متوجه شد که کم آورده است سعی کرد به خودش مسلط شود و هیجانش را کنترل کند سپس رو به دلقک کرد و گفت: «اصلا" این دست قبول نبود؛ چون من فکر نمی‌کردم تو شطرنج بلد باشی و من هم بد بازی کردم یک دست دیگر بازی کنیم تا بفهمی من چه کسی هستم.» دلقک گفت: «به دو شرط» شاه گفت: «خب؛ شرط‌ها را بگو» دلقک گفت: «شرط اول این که جر نزنی و شرط دوم این که اگر من بردم، در یک مهمانی بزرگ به همه بگویی دوبار از من باخته‌ای.» شاه قبول کرد و این بار با حواس جمع مشغول بازی شد. او تمام سعی خودش را کرد که بازی را ببرد. برای حرکت دادن هر مهره‌ای کلی فکر می‌کرد. با این که چند بار دست به مهره شد، حرکتش را عوض کرد. با تمام این کارها و دقت‌ها نتوانست کاری از پیش ببرد. اواخر بازی دلقک مهره‌ای را جا به جا کرد و با عجله رفت گوشه‌ای خوابید و لحافی را روی خودش کشید. شاه که از این رفتار دلقک چیزی سر در نمی‌آورد، پیش دلقک رفت و گفت: «این دیگر چه بازی‌ای است که از خودت در می‌آوری؛ حالا وقت دلقک بازی و شوخی نیست. بلند شو بیا بازی را ادامه بدهیم» دلقک گفت: «از این‌جا تکان نمی‌خورم.» شاه گفت: «آخر چرا، مگر چه شده است؟» دلقک گفت: «قربانت گردم. خواستم حرفی را به عرض‌تان برسانم، این بود که چپیدم زیر لحاف» شاه گفت: «هر چه می‌خواهی بگو لحاف را کنار بینداز و حرفت را بزن. زیر لحاف که جای حرف زدن نیست.» دلقک گفت: «نه قربان؛ حرف حق را باید زیر لحاف گفت تا آدم از ضربه‌ی مهره‌های شطرنج در امان باشد.» شاه گفت: «باشد، همان جا که هستی حرفت را بگو» دلقک گفت: «باید به عرض‌تان برسانم که شما بازی را باخته‌اید. کیش و مات!» شاه با عجله به طرف صفحه‌ی شطرنج رفت. دلقکش راست می‌گفت. او بازی را باخته بود. پرتاب کردن مهره‌ها هم به طرف کسی که زیر لحاف بود، فایده‌ای نداشت. کاربرد ضرب المثل  از آن روزگاران به بعد هر وقت شرایط برای گفتن حرف حق و راست مناسب نباشد، مردم به شوخی می‌گویند: «حرف حق را باید زیر لحاف گفت.» 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d