eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
26هزار ویدیو
128 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ سلام خسته نباشید ممنونم از کانال خوبتون برای ما یه مشکلی پیش اومده که نمیدونیم چیکار باید بکنیم لطفا هرچه زود تر مشکل ما رو داخل کانالتون بزارید و از آقایون کانال میخام راهنمایی کنند که اگه خودشون یا بین اقوام و دوستانشون همچنین چیزی براشون پیش اومده چیکار کردن ما رو راهنمایی کنن راستش شوهر خواهرم و خواهرم چند ساله که ازدواج کردن و دوتا بچه دارن خواهرم خیلی شوهرشو دوست داره بخاطر رابطه خوبی که باهم داریم شوهر خواهرم این مشکل رو به شوهرم گفته اول بگم جایی که زندگی می‌کنیم همه همدیگه رو میشناسن 4سال هست که بایه دختر در ارتباط بوده تا پارسال که اقوام دختره می‌فهمن و میخواستن برن در خونه خواهرم به خواهرم بگن ولی شوهرم و دامادمون با تهدید و هر چیزی ک بلد بودن جلو قضیه رو گرفتن و قرار شد دیگه رابطشون رو قطع کنن ولی دختره ول کن نبوده و دوباره رابطه میندازن تا چند روز قبل که دیدیم شوهر خواهرم کلافه هست و اعصابش خورده هر جوری بوده شوهرم میپرسه که چی شده چه مشکلی داره اونم میگه دختره با تهدید گفته باید عقدم کنی حالا نمیدونیم باید چیکار کنیم چون خواهرم خیلی به شوهرش اعتماد داره و دوسش داره اگه بفهمه یا خودشو میکشه یا نابود میشه هم خودش هم بچه هاش حتی فکر کردنش داره آزارمون میده خواهشا لطفا اگه کسی تجربه ای داره بگه منتظر پیشنهاد و تجربه هاتون هستم لطفا پاسخ ها کوتاه باشد🙏🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ناصر: ❤️ ارسالی ✅💚 حمید لبخندی زد از شدت لذت و عشق بینمون تو فضا بودم و ناب ترین لحظه هارو کنارش تجربه میکردم یهو حس کردم صدایی میاد اروم گفتم حمید صدای چیه میاد؟ حمید بلند گفت صدای عشق منه میاد صدای عشقههههه که میاد خنده ای کردم و گفتم دیوونه حس کردم از بیرون.... با کوبیده شدن در اتاق به دیوار با وحشت حرفم نصفه موند یهو تمام بدنم سر شد و کمی بعد حس کردم رو سرم آب جوش ریختن.. چند بار پلک زدم ببینم درست میبینم یا نه با داد نریمان داداشم فهمیدم همه چی واقعیته... با ترس و وحشت از جام بلند شدم و جلو چشم بابام و داداشم و چند نفر دیگه روسریمو انداختم‌رو سرم میمردم بهتر نبود...؟ اصلا چرا من نمردم اون لحظه؟؟ بابام هنوز با شوک نگاهم میکرد شاید اونم مثل من دلش میخواست این دیدار یه توهم یا خواب بود با حمله نریمان به سمت حمید جیغی از سر ترس کشیدم و خواستم برم سمتشون داغی پشت کمرم حس کردم و بعد سوزش شدید.... گوش هام وز وز میکردن نریمان یقه مو گرفت و با تمام قدرت کوبوندم توی دیوار، حمید تند تند خودشو مرتب میکرد به چشمای توفیق پسر همسایمون چشم دوختم، کار خودش بود.... خودش پلیس و همه رو خبر کرده بود... اون لحظه زندگیمو پایان یافته میدیدم و خودمو مرده تصور میکردم وگرنه یه بلایی سر توفیق میاوردم... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ناصر: #داستان_زندگی ❤️ #قسمت_اول ارسالی ✅💚 حمید لبخندی زد از شدت لذت و عشق بینمون تو فضا بودم
زیر مشت و لگدای نریمان حتی خجالت میکشیدم اخ هم بگم خدا خدا میکردم بزنه یه جاییم و کارمو خلاص کنه، از اون طرف حمید رو میدیدم که پای اقاجونم رو سرشه و محکم فشار میده... پلیس نزاشت نربمان و بابا بیشتر از این کبودمون کنن و به زور جدامون کرد، هر کس رفت خونشون و مارو هم بردن سمت آگاهی. توی خودم جمع شده بودم و به سرنوشتی که نمیدونستم چی برام رقم زده فکر میکردم... چند باری نریمان توی اگاهی بهمون حمله کرد ولی من هیچ کاری نکردم... حتی دستمو نیاوردم جلوی صورتم و از خودم دفاع هم نکردم... کارمون به دادگاه کشیده شد و صورت جلسه کردن. قبلا این اتفاق توی شهرستانمون افتاده بود و بعد از اینکه پسر و دخترو شلاق زده بودن مجبورشون کردن عقد کنن و خودم میدونستم چه سرنوشتی پیش رومه... برگشتیم سمت خونه، الان کل شهرستان میدونستن که من باعث ننگ و ابروریزی شدم.. توفیق با لذت این صحنه رسوایی رو برای همه شرح داده بود.. توی اتاق به زخم عمیق روی پام که بخاطر کمربند اقاجونم بود نگاه میکردم، خیلی میسوخت.. انگار که بخوام خود زنی یا تلافی کنم، قوطی الکل رو از تاقچه برداشتمو ریختم روی زخمم، اشکم دراومد و چشمام کاسه خون شد، گریه کردم و تنها راه خلاصی از این رسوایی رو مرگ میدونستم... به تنها چیزی که فکر نمیکردم حمید بود، حمیدی که عاشقانه میپرستیدمش الان اصلا برام مهم نبود که کجاست و چیکار میکنه.. مقصر صد درصدی رو حمید میدونستم، اگه اون اصرار نکرده بود الان وضعیت من این نبود... ولی اون پسر بود و نهایتش یه چک میخورد، من دختر بودم و باید زجر میکشیدم... توی این فکرا بودم که... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
❤️ سلام لطفا مشکل منم تو گروه قراربدین تا ازتجربیات عزیزان استفاده کنم شوهرمن چندبار وقتی گوشیش زنگ زد پیش من قطع کرد و به طرف پیام داد منم یکی دوبار بهش گفتم که چرا اینطوری میکنی گفتش شاید نمیخوام پیش تو حرف بزنم منظورش این بود که کاریه بعد من شماره اون طرف رو برداشتم دیدم یه خانمه ویه پیام هم ازاونطرف اومده بود که زنگ نزن نمیتونم صحبت کنم تااینجارو که شککم خیلی زیاد شد😔ولی چندتا مورد هم بود که منو دودل کرده یکی اینکه اونطرف تو عید بهش پیام داده بود وشوهرم رو داداش خطاب کرده بود و دوم اینکه وقتی عکس اون خانم رو به شوهرم نشون دادم اصلا واکنشی نشون نداد خیلی عادی گفت این کیه؟ فکرنکنم انقد زرنگ باشه که خودشو اینطوری حفظ کنه درضمن شوهرم اونطور که نشون میده و ابراز میکنه خیلی دوستم داره وهمیشه اینو میگه منم دوست داشتنشو باور دارم ولی میترسم دروغ باشه یا زندگیمون رو کسی خراب کنه دوستان لطفا راهنمایی کنید که چکارکنم؟ چطوری برخورد کنم؟ خیلی هم رو گوشیش حساسه وقتی زنگ میخوره میپره برمیداره که من نبینم کیه نمیدونم چطور رفتارکنم؟😢 خیلی ممنونم از کانال بسیار عالی تون 🌹🌹🌹🌹 👇🌹 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d لطفا پاسخ ها کوتاه باشد🙏🌹
ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر * مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر از من تمام عمر گنه دیدی و گنه * شرمنده ام از همین تکرار یا مجیر از بس که تو ندیده گرفتی گناه من * بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیر دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن * ای بهترین پناه منِ زار یا مجیر بالاترین عذاب برایم جدایی است * کی میرسد زمان دیدار یا مجیر قربان دستهای تو یا ایها الطبیب * دستی بکش بر این دل بیمار یا مجیر گر دیر حاجتم بدهی قهر می کنم * ناز مرا کشیده ای هر بار یا مجیر می ترسم از قیامت و از دوری حسین * برگ امان به من بده از آن یا مجیر دستِ خودم که نیست، لبم تشنه می شود باشم به یاد تشنگی یار یا مجیر تا کربلای دل حضرت ارباب پر کشد با یک سلام لحظه افطار یا مجیر می خواهم بی حجاب تماشا کنم تو را * در تحت قبه یار با مجیر آیا شود فدای علی اکبرم کنی * پایین پای حضرت دلدار یا مجیر امشب جواب سوز و نوای مرا بده * دیگر برات کرب و بلای مرا بده . https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
افطار ، روزه،روضه --------------------------- افطار خود با اشک روضه باز کردم در روضه با خالق سخن آغاز کردم تشنه لب و یادی ز روز محشر خلق گفتم علی و از سخن سر باز کردم با چای روضه با لب خشکیده ی خود گفتم حسین و تا حرم پرواز کردم افطار ی هر روز ه در ماه خدا را با یک سلام از راه دور ممتاز کردم با دیدن طفل یتیم و زار و محزون آ ن طفل را با یا علی من ناز کردم در ربَّنای هرشب و شب زنده داری العفو گویان توبه را اعجاز کردم در سجده و حال دعا و ذکر یارب از بهر حاجت دو رکعت نماز کردم چشمان من بارانی و در حال توبه سجده به درگاه تو سر افراز کردم من روزه ی هر روز با عجل فرج بر صاحب زمان افطار یم را باز کردم ----------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💐✨💐✨💐✨💐✨💐✨ امشب و فردا شب زمین و آسمان نورباران است میلاد مسعود و نورانی دومین خورشید آسمان امامت و ولایت، سبط اکبر رسول، کریم اهلبیت 💫💫💫💫💫 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام 💫💫💫💫💫 💫 را به پیشگاه مقدس مولای مظلوممان حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما اعضای بزرگوار تبریک و تهنیت عرض مینماییم.... 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🙏بیاییم عیدی همه مردم جهان را از خداوند ظهور امام زمان مظلوممان طلب کنیم. ان شاء الله 🌹💢🌹💢🌹💢🌹💢 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🕊🎊🕊🎊🕊 🎊🧚‍♂❤️🧚‍♂✨ 🕊❤️✨✨ 🎊🧚‍♂✨ 🕊✨ ‍ ‍ ‍ ‍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ جنت و عرش و سما امشب چراغان مي شود💚 خانه ي زهرا و مولا چون گلستان مي شود💚 او حسن باشد امام دومين شيعيان 💚 جمله عالم از قدومش شاد و خندان ميشود💚 🌸🍃🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌸🍃 باعرض سلام به پیشگاه قطب عالم امکان، ولی عصر آقا امام زمان ((عج)) فرارسیدن میلاد با سعادت کریم اهلبیت، آقا مولا امام حسن مجتبی علیه السلام ، را محضر شریف حضرتش و همه ی شیعیان جهان به ویژه ،شما اعضای محترم گروه تبریک و تهنیت،و شاد باش عرض مینماییم..🌷 💫☄💫☄💫☄💫☄💫☄💫 🌹صلوات خاصه امام حسن مجتبی(ع) 🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله 🌷السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً، 💫☄💫☄💫☄💫☄💫☄💫☄ یاعلی مددنا،🙏 🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌟 🌺✨ زیارت ،امام حسین (علیه السلام درشب نیمه ماه رمضان المبارک✨🌺 السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ امیرالمؤمنین‏ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الصِّدِّیقَهِ الطَّاهِرَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مَوْلاَیَ یَا أَبَا عبدالله وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ‏ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَهَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاهَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ المنکر وَ تَلَوْتَ الْکِتَابَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى فِی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ‏ أَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ خَالَفُوکَ وَ حَارَبُوکَ وَ الَّذِینَ خَذَلُوکَ وَ الَّذِینَ قَتَلُوکَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الامی وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى لَعَنَ اللَّهُ الظَّالِمِینَ لَکُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ ضَاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ‏ أَتَیْتُکَ یَا مَوْلاَیَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ‏ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَى الَّذِی أَنْتَ عَلَیْهِ عَارِفاً بِضَلاَلَهِ مَنْ خَالَفَکَ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ‏ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِکَ الطَّیِّبِ وَ جَسَدِکَ الطَّاهِرِ وَ عَلَیْکَ السَّلاَمُ یَا مَوْلاَیَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مَوْلاَیَ وَ ابْنَ مَوْلاَیَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ‏ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ ضَاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الصِّدِّیقُونَ السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الشُّهَدَاءُ الصَّابِرُونَ‏ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ جَاهَدْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ صَبَرْتُمْ عَلَى الْأَذَى فِی جَنْبِ اللَّهِ‏ وَ نَصَحْتُمْ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ‏ فَجَزَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الْإِسْلاَمِ وَ أَهْلِهِ أَفْضَلَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِینَ وَ جَمَعَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ فِی مَحَلِّ النَّعِیمِ‏ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ⛳️💚 💚⛳️💚 ⛳️💚⛳️💚 💚⛳️💚⛳️💚 ⛳️💚⛳️💚⛳️💚⛳️💚⛳️
*♨️ سوال:* *❓ چرا به امام حسن مجتبی(علیه السلام)،کریم اهل بیت می گویند؟* ✍ امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(۱) *✅ ابن شهر آشوب می گوید: روزی امام حسن(ع) بر جمعی از گدایان گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک‌ها را بر روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، از امام دعوت کردند؛ حضرت فرمودند: «خدا متکبّران را دوست نمی‌دارد» و با آنها نشستند و طعام تناول کردند و سپس از همه گدایان خواستند که برای صرف غذا به خانه حضرت بروند. حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده و به همه آن‌ها لباس‌های مناسب هدیه دادند.(۲)* ✅ وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید بر نمی‌گردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم، خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم».(۳) به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند. ------------------------------ (۱). منتهی الآمال، ج۱، ص ۴۱۷ (۲). جلاء العیون، ص ۲۴۱. (۳). زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، ص۱۳۵. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d 📓✒ ﻣﻨﺘﻆﺮاﻥ ﻇﻬﻮﺭ 🔶🔸🍄🔸🔶❀┅┄••••*