#با_حسین_علیه_السلام
#پی_دی_اف
#کتب_شیعه
#کتب_مقتل
#ویژه_محرم
#ماه_محرم
◾️ کتابی، سهجلدی عربی، ویژهی محققین وطلاب واهلمنبر، باعنوان:
#موسوعة_المقاتل_الحسينية
👈🏼 استفاده از ۲۳۴ مقتل، در تهیهی اینکتاب
👈🏼 حاصل دهسال، کار تحقیقی در شهرهای: #نجف_اشرف، #کربلای_معلی، و #قم_المقدسة
➖ در تهیه این کتاب از کتابخانههای:
ایران، عراق، لبنان، سوریه، ترکیه، عربستان، افغانستان، پاکستان، یمن، اسپانیا، آلمان، ژاپن، ایرلند،
استفاده شده است
➖ کاری از عتبة الحسينية المقدسة در کربلا (مؤسسهی وارث الانبیاء علیهمالسلام)
👈🏼 بهضمیمیهی سهجلد، معرفی کتاب بهزبان فارسی هم تقدیم میشود
👈🏼 کاریاختصاصی از کانالمطالبنابدرمنبر
➖ پیشنهاد دانلود به #پژوهشگران و #طلبه_ها و #اهل_منبر
➖ دانلود با ذکر #صلواتی_بر_محمد_وآل_محمد_علیهم_السلام
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar
#با_حسین_علیه_السلام
#قصص_حسینی
#قصه_عبرت
#ویژه_محرم
#ماه_محرم
◾️ #نجات_پیدا_کردن_از_مرگ_با_توسل_به_سیدالشهداء_علیه_السلام
👈🏼👈🏼 مرحوم آیةالله العظمی #حاج_شیخ_عبدالکریم_حائری (رضواناللهتعالیعلیه) نقل میکنند:
➖ هنگامی که من در کربلا بودم شبی که شب سه شنبه بود در خواب دیدم شخصی به من گفت:
شیخ عبدالکریم کارهایت را انجام بده سه روز دیگر خواهی مرد.
من از خواب بیدار شدم و متحیر بودم گفتم: البته خواب است و ممکن است تعبیر نداشته باشد.
➖ روز سهشنبه و چهارشنبه مشغول درس و بحث بودم تا خواب از خاطرم رفت روز پنجشنبه که تعطیل بود با بعضی از رفقاء به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد ناهار را همانجا صرف کردیم پس از ناهار ساعتی خوابیدیم.
➖ در همین موقع لرزه شدیدی مرا گرفت رفقاء آنچه عبا و روانداز داشتم روی من انداختند ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار وخیم است به رفقا گفتم مرا به منزلم برسانید، آنها وسیلهای فراهم کرده و زود مرا به شهر کربلا آوردند و به منزلم رساندند.
➖ در منزل بیحال و بیحس افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد، در این میان به یاد خواب سه شب پیش افتادم علائم مرگ را مشاهده کردم با در نظر گرفتن خواب احساس آخر عمر کردم.
ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در طرف راست و جپ من نشستند و به همدیگر نگاه می کردند و گفتند: اجل این مرد رسیده مشغول قبض روحش شویم.
➖ در همین حال با توجه عمیق قلبی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله (سلام الله علیه) #متوسل شدم و عرض کردم:
ای حسین عزیز دستم خالی است! کاری نکردم و زادی تهیه ننمودهام؛ شمارا به حق مادرتان زهرا (علیهاالسلام) از من شفاعت کنید که خدا مرگ مرا تاءخیر اندازد تا فکری به حال خود نمایم.
➖ بلافاصه پس از توسل دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند مرا قبض روح کنند آمد و گفت: حضرت سیدالشهداء (سلام الله علیه) فرمودند:
شیخ عبدالکریم به ما توسل کرده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم که عمرش را تأخیر اندازد.
خداوند اجابت فرموده بنابراین شما روح او را قبض نکنید.
در این موقع آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند: سَمْعا وَ طاعَهً، سپس دیدم آن دو نفر و فرستاده امام حسین (سلام الله علیه)، صعود کردند و رفتند.
➖ در این موقع احساس سلامتی کردم صدای گریه و زاری شنیدم که بستگانم به سر و صورت می زدند آهسته دستم را حرکت دادم و چشمم را گشودم، دیدم چشمم را بسته اند و به رویم چیزی کشیده اند خواستم پایم راجمع کنم ملتفت شدم که شستم (انگشت بزرگ پایم) را بسته اند.
➖ دستم را برای برداشتن چیزی بلند کردم شنیدم میگویند:
ساکت شوید گریه نکنید که بدن حرکت دارد آرام شدند رواندازی که برروی من انداخته بودند برداشتند و چشمم را گشودند و پایم را فوری باز کردند، با دست اشاره به دهانم کردم که به من آب بدهند آب به دهانم ریختند کم کم از جا برخاستم و نشستم.
➖ تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمدلله از آن حالت به کلی خوب شدم.
این موهبت به برکت مولایم آقا سیدالشهداء (سلام الله علیه) بود،
آری به خدا.
📚 منابع:
۱. گنجينه دانشمندان، ج۱، ص۳۰۴
۲. کرامات الحسینیه، ص۱۵۹
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_زین_العابدین_علیه_السلام
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#جمعه_های_دلتنگی
#اشعار_سجادی
#اشعار_مهدوی
#منتظر_ظهور
#25محرم
این نسخه را عمل کن و آویزه کن به گوش
جز در رضای حضرت صاحب زمان نکوش
چشمی به هم زدی و جوانی تمام شد
ای دل بگیر عبرت از آن مرد یخ فروش
لوح سیاه قلب مرا دید و دم نزد
شرمندهام من از رُخ مولای پردهپوش
گویید با امام زمان از غم فراق
دیگر برای گریهکنانش نمانده هوش
گریه نکرد آنکه به جَدِ مطهرش
والله هست معرفتش کمتر از وحوش
بار گناه و معصیتش ریخت بر زمین
هر کس کشید بار غمش را به روی دوش
**
جانم فدای داغ امامی که بین تب
میسوخت بین خیمه و داغش نشد خموش
مقتل نوشته است که زین العباد را
بستند بین سلسله بر مرکبی چموش
لعنت به شمر، حضرت سجاد هرچه گفت:
از خیمه دور باش، حرامی نکرد گوش
تبدار بود و روضه ی ناموس را چشید
آمد میان سلسله خون در رگش به جوش
#محمدجواد_شیرازی
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🆔 @Fishe_menbar