#حکومت
#حکومت_علوی
✳️ تشکیل حکومت از سوی ائمه؛
تقدیری که بارها به تاخیر افتاد
💢 رهبر انقلاب:
سیاست ائمّه چه بود؟ اینکه امام باهمهی آن مقامات ومرتبتِ الهی وامانت الهی که دستش هست،اکتفاکند به اینکه مثلاً یک مقدار احکام و یک مقدار اخلاق بگوید و مانند اینها، این به نظر اصلاً برای انسان وقتی که درست توجّه کند قابل فهم نیست؛ آنها هدفهای بزرگی داشتند. هدف عمدهی آنها هم ایجاد جامعهی اسلامی [بوده]؛ که ایجاد جامعهی اسلامی بدون ایجاد حاکمیّت اسلامی امکانپذیر نیست.
درزمان امام صادق (ع)؛ به حضرت مراجعه میشده که چرا قیام نمیکنید؛ مکرّردرروایت داریم ودیدهاید دیگرکه چراقیام نمیکنید. حضرت هم به هرکسی یک استدلال یایک جور جوابی میدهند.خب، چرا ازحضرت اینقدر سؤال میکنند که چراقیام نمیکنید؟علّتش این است که بنابوده حضرت قیام کند؛ این راشیعه میدانسته،این بین شیعه مسلّم بوده.
وقتی که به امام حسن (سلام الله علیه) اعتراض کردندکه چراشماصلح کردید، از جملهی حرفهایی که مکرّراًاز حضرت نقل شده این است که:«ما تَدری لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ اِلیٰ حین»؛ این [کار] یک زمان دارد، یک اَمَد دارد، یک سرآمددارد.شما چه میدانید؟ یعنی این وعده است. آن وقت درروایت امام این وعده مشخّص شده؛ درروایت است: اِنَّ اللهَ جَعَلَ هذَا الاَمر فی سَنَةِ سَبعین. امام مجتبیٰ سال ۴۰، ۴۱ این حرف رازدند، بنا بوده سال ۷۰ قیام انجام بگیردوحکومت اسلامی تشکیل بشود؛ در تقدیر الهی این بوده.
بعد میفرماید: «فَلَمّا قُتِلَ الحُسَینُ عَلَیهِ السَّلَامُ اِشتَدَّ غَضَبُ اللَهِ عَلَی اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَه»؛ وقتی درسال ۶۱ ــ محرّم ۶۱ ــ حضرت به شهادت رسیدند، این کار عقب افتاد؛ این بنابود سال ۷۰ انجام بگیرد، به خاطرشهادت سیّدالشّهداوعوامل بیرونیای که طبعاً مترتّب بر این معنا میشد، این کار عقب افتاد. حالا در تعبیر روایت، «اِشتَدَّ غَضَبُ اللهِ عَلَی اَهلِ الاَرض» است،امّامیدانیم که این «اشتداد غضب» وآنچه برآن مترتّب میشودباهمین عوامل ظاهری وعلل و عوامل معمولی تطبیق میکند؛
عوامل معمولیاش این است، که بازدر یک روایت دیگر هست که: اِرتَدَّ النّاسُ بَعدَ الحُسَینِ اِلّا ثَلاثَة؛ «اِرتَدَّ» نه به معنایی که از دین برگشتند، یعنی بعد از امام حسین، شیعه ازاین راهی که داشت میرفت مردّد شد؛ یعنی بااین وضع چه جوری میشودرفت؛ مگر سه نفر: یحییبنامّطویل [و دو نفر دیگر]؛ سه نفر بیشترنماندند.حضرت صادق میفرماید:«ثُمَّ اِنَّ النّاسَ لَحِقوا وَ کَثُروا»، سی سال زحمت امام سجّاد وبعدحضرت باقر، نتیجهاش این شده که این [تعداد بیشتر شد].
در [همان روایت، خدای متعال آن امر حکومت را که سال ۷۰ قرار بود اتّفاق بیفتد،به تأخیر انداخت به سال ۱۴۰؛ «فَاَخَّرَهُ اِلی اَربَعینَ وَ مِائَة».(۸) سال ۱۴۰، سال زندگی امام صادق است دیگر؛ حضرت [سال] ۱۴۸ از دنیارفتند. این بینِ شیعه، بین خواصّ شیعه گفته میشده، تکرار میشده. بعد البتّه حضرت علّت اینکه تأخیر افتاد را بعداً در همین روایت ذکرمیکنند که اینجوری شد که تأخیر افتاد.
لذاشمامیبینید ــ در روایت هست ــ که زُراره که خب دیگر جزونزدیکترینها است؛ زراره در کوفه است؛ میدانید اهل کوفه است؛ ساکن کوفه بود، یپیغام میدهد به حضرت، نامهای مینویسدبه حضرت ومیگوید که یک نفراز دوستان ما،یعنی ازشیعه،اینجادچارگرفتاریِ قرض شده وحکومت میخواهداین رادستگیر کندبه خاطرقرض سنگینی که دارد.الان مدّتی است اززن وبچّهاش دورشده وفرارکرده و آواره است. اگر«هذا الأمر» ـ یعنی همین مسئله حکومت ــ اگردرهمین یکی دوسال بناست اتّفاق بیفتد،بگوییم این [فرد] باشد تا وقتی که این اتّفاق بیفتد و شماها بیایید سر کار و قضیّه خلاص بشود؛ امّا اگر قرار نیست، بنا نیست این [امر] یکی دو ساله انجام بگیرد، رفقا جمع شوند، پول جمع کنیم و قرض این بیچاره را بدهیم که بیاید سر خانه و زندگی. این را زراره سؤال میکند؛ این شوخی نیست. زراره چرا احتمال میدهد که ظرف یکی دو سال بشود این کار اتّفاق بیفتد؟
باز یک روایت دیگر از زراره دارد، میگوید: «و الله لا اری علی هذه الاعواد الّا جعفراً»؛ «اعواد» یعنی منبر، یعنی ستونهای منبر؛ میگوید روی این ستونهای منبر، من غیر از جعفر را نمیبینم. یعنی یقین داشته که حضرت میآیند روی منبر خلافت مینشینند؛ یعنی این [انتظار] وجود داشته. بعد خب «یَمحُوا اللَهُ ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الکِتاب»؛ قدر الهی این است، قضای الهی این نیست. قضای الهی، آن که قَدَرِ تثبیتشده است، آن بهاصطلاح قرار قطعیشده، آن [امر] نبوده؛ به خاطر عوامل خاص و علل و عوامل اینجوری. پس ائمّه دنبال این قضیّه بودند؛ این خیلی قضیّهی مهمی است.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️