✳️ #پاسخ به نامه ی #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها
﷽
🚨جناب خوئینیها! هاشم صباغیان میگوید اڪبر گودرزی و رفقای رادیڪالش ڪه ماشه به پیڪر شهید مطهری چڪلاندند شاگردان شما در مسجد جوستان بودند
📝متن نامه دفتر تحڪیم خطاب به موسوی خوئینی ها
♨️جناب آقای محمد موسویخوئینیها
با سلام
🔺اخیرا نامهای خطاب به رهبر انقلاب نوشتهاید و از شرایط ڪشور گله ڪردهاید، اولا خوشحالیم ڪه از پس پرده سیاست به وسط میدان آمدهاید؛ این اتفاق خوبی است؛ چون مستوری بیش از حد فرد را در سیاست غیرواقعی میڪند و اجازه نمیدهد در فضای عمومی آثار ڪنشهای سیاسیاش را ببیند و خروجیاش میشود چنین نامههایی.
❌جناب خوئینیها! اگر در خصوص شرایط ڪشور واقعا نیت خیرخواهانهای داشتید باید قبل از این نامه، دو نامه دیگر مینوشتید اول خطاب به خود و هم قطارانتان در مجمع روحانیون و حزب اتحاد ملت و ڪارگزاران سازندگی و ... و میگفتید حالا وقت آن است ڪه به خاطر فریب مردم در این سالها خاضعانه عذرخواهی ڪنیم و دوم خطاب به جناب روحانی و از ایشان میخواستید هر چه سریع تر استعفا دهند ڪه هر روز ماندنش در دستگاه اجرایی مضر به حال ڪشور است.
❌جناب خوئینیها در این نامه رندانه تلاش ڪردهاید اولا چشم حقیقت را بر نڪات مثبت ببندید و ثانیا در توصیف و تفسیر صحنه ناڪارآمدی نقش دستگاههای گوناگون را نادیده بگیرید و آدرس نادقیق بدهید، خطای محاسباتی شما این است ڪه زیادی روی ضعف حافظه تاریخی ملت حساب بازڪردهاید؛ جناب خوئینیها مردم یادشان نمیرود ڪه شما و رفقایتان در هر دوره قبل از انتخاباتهای ریاست جمهوری در بوق و ڪرنا میڪردید ڪه اگر به ما رای ندهید مملڪت به چه تونل وحشتی میرود ڪه بیا و ببین و بعد ڪه رای میآوردید و ناڪارآمدیتان جلوهگر میشد؛ فریاد ڪی بود ڪی بود ما نبودیم سر میدادید.
❌جناب خوئینیها مردم یادشان نرفته در سالهای پس از جنگ سه دولت از چهار دولت به طور ڪامل در اختیار شما و هم حزبیهایتان قرار داشته است. چرا عذر خواهی نمیڪنید؟
❌آقای خوئینیها بیایید در مورد شاهڪار آخرتان یعنی دولت روحانی چند عدد را با هم مرور ڪنیم، میدانستید در این دولت قیمت ارز 7 برابر شده است؟ میدانستید قیمت سڪه و طلا 6 برابر شده است؟ از برج و بارویتان در جماران خارج شدهاید ڪه بدانید مردم در بازار مسڪن چه میڪشند؛ میدانستید دولت تحت حمایتتان قیمت مسڪن را به متری بیست میلیون رسانده است؟ میدانستید جناب روحانی و شرڪا ڪه با تڪرار شما و رفقایتان در گعدههای مجمع روحانیون ڪلیددار پاستور شدند ڪاری ڪردهاند ڪه سن انتظار برای خانهدار شدن مردم به هشتاد سال رسیده است.
❌جناب خوئینیها میدانید حقوق یڪ ڪارگر در دولت مطبوعتان دو میلیون تومان است و خط فقر در تهران 9 میلیون و قیمت پراید نود میلیون، دولت مورد حمایتتان شاخص رفع تبعیض را به بدترین وضع رسانده است. چون گفتید گزارش دارید خواستیم از دولتتان ڪمی گزارش بدهیم. نمیخواهید به آن دو پیشنهاد فڪر ڪنید!؟ عذرخواهی و در خواست استعفا دولت را میگوییم.
❌آقای خوئینیها، از پس پرده در آمدهاید تا خود را اپوزوسیون جمهوری اسلامی جا بیندازید؛ گویا به تابستان داغ امید دارید؟ خیالتان راحت باشد، این تابستانها آمدهاند و رفتهاند اما چیزی عاید بزرگتر از شما هم نشده است.
❌جناب خوئینیها سعید حجاریان چند روز قبل در فاز اول رادیڪالیسمی ڪه شما فاز دومش را ڪلید زدید؛ گفته بود شاخص اصلاحطلبی اڪبر گنجی است، همان گنجی ڪه میگفت حضرت روح الله و عقایدش باید به موزه برود. فاز بعدی چیست عالیجناب؟
❌جناب خوئینیها! هاشم صباغیان میگوید اڪبر گودرزی و رفقای رادیڪالش ڪه ماشه به پیڪر شهید مطهری چڪاندند شاگردان شما در مسجد جوستان بودند، البته ما به پیروی از حضرت امام حرف نهضت آزادی چیها را باور نمیڪنیم حتی اگر رفقای شما با آنها رفیق شده باشند اما حالا خطر جمع شدن رادیڪالهای جدید را زیر عبای شما میبینیم، تڪلیف چیست؟
❌آقای خوئینی ها هیچڪس به اندازه دفتر تحڪیم وحدت از ڪرده های شما در چهل سال گذشته باخبر نیست، حال ڪه بر روی سن رفته اید خود نیز باید پاسخگوی وضعیتی ڪه شما و دولتتان مردم را به آن دچار ڪرده اید باشید.
❌حتما فراموش نڪرده اید ڪه چهل روز پیش با رهبر انقلاب در مورد واقعیت ها صحبت ڪردیم ولی چهل سال است ڪه شما را پاسخگوی اعمالتان نبوده اید.
💠والعاقبه للمتقین
♻️شورای مرڪزی دفتر تحڪیم وحدت
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ نامه ی ۱۳۸۱/۰۴/۲۰ #امام_خامنه ای در پاسخ به نامه ی آیت الله طاهری که می تواند در پاسخ به نامه ی #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها باشد .
*پاسخ رهبر انقلاب اسلامی به نامهی آیتالله طاهری امام جمعه مستعفی اصفهان در سال ۸۱*
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آیتالله آقای حاج سید جلال الدین طاهری دامت توفیقاته
با سلام و تحیت
دیروز نامهای منسوب به جنابعالی ملاحظه کردم که در آن از برخی اوضاع کشور از جمله رواج فسادهای اخلاقی و مالی و وجود تبعیض میان طبقات مردم و استفادههای نامشروع برخی از اصحاب مناصب حکومتی یا روحانی شکوه کردهاید.
اینها مطالب حقّی است که اینجانب در چند سال اخیر بارها در اجتماعات عمومی و نیز در دیدار مسئولان ذیربط دربارهی آن هشدار داده و بسیج همهی امکانات را برای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض از همه خواستهام. اکنون هم معتقدم جز با جهادی مخلصانه و برخاسته از احساس درد و احساس خطر، این شجرههای ملعونه قلع نمی شود و این محتاج همکاری و همصدایی همه بخصوص صاحبان موقعیتهای حکومتی و اجتماعی است. یقیناً از جنابعالی که سوابق ممتدی در انقلاب دارید بیشتر از خیلی ها انتظار و توقع داشته و دارم و اکنون که طبق این اعلامیه به این فکر افتادهاید آن را به فال نیک میگیرم. امروزه برای رفع مشکلات مردم سه امر محوری وجود دارد:
#یکی تولید کار و اشتغال برای نسل جوان پراستعداد و پرشمار این کشور است که مشکلات زندگی را از دوش بخش مهمی از مردم ما بر می دارد.
#دوم مبارزه با فساد اقتصادی در دستگاهها است که اگر عزم همگانی بر آن قرار نگیرد همهی تلاشهای دولت کنونی و دولتهای قبلی را خنثی و دستاوردهای نظام مقدس ما را ضایع میسازد و فاصله طبقاتی را عمیق و منابع محدود ملّی را به خورد متجاوزان به حقوق ملت میدهد.
#سوم و از همه مهمتر وحدت ملّی و یکصدایی مسئولان و خواص است که اگر مخدوش شود هیچ حرکت سازنده به سامان نمیرسد. مردم فداکار و مؤمن ما بحمدالله در زیر پرچم اسلام و انقلاب متحدند. نمونهای از حضور پُرحماسه و پُرانگیزهی مردم در دفاع از نظام اسلامی و اعلام حمایت از مبانی انقلاب را خود جنابعالی در سفر چند ماه قبل اینجانب به اصفهان شاهد و ناظر بودید و پس از آنکه عظمت و هیبت اجتماع مردم مؤمن و غیور و جوانان پرشور و مصمم را در میدان امام و خیابانهای اطراف آن به چشم خود دیدید، به اینجانب گفتید که من از اوایل انقلاب چنین جمعیت متراکم و پرشوری در این میدان عظیم ندیدهام. مردم بر خلاف تحلیل تعداد انگشت شمارِ اشخاص مغرض یا فریب خورده، پشتیبان نیرومند انقلاب و اسلام و اماماند. کسانی که بر اثر تلقین اطرافیان ناباب و نامطمئن پنداشتهاند که نظام جمهوری اسلامی دوران ضعف وانحلال را میگذراند، خودشان در دوران ضعف و انحلالند. دشمنان سوگند خوردهی انقلاب که یکروز هم با امام و امت دلِ صاف و مهربان نداشتهاند با این تلقینها میخواهند مردم را مأیوس، جوانان را گمراه، و بعضی پیران موجّه ولی بیخبر را مدّعی امام و انقلاب کنند. در چنین شرایطی حرف زدن و اقدام کردن هوشیاری بیشتری میطلبد و اندک غفلتی دشمنان داخلی و خارجی را در سوءاستفاده و سوء نیت خود گستاخ میسازد و جفای بزرگی به این ملت مظلوم است. از همین رو، روزی که اطلاعیهی منسوب به جنابعالی صادر شده ضدانقلاب که در زیر سایهی آمریکا و اسرائیل با پول آنها زندگی و تغذیه میکند بیشترین سوءاستفاده را از آن کردند و آن را مقابله با سیاستهای امام راحل و نفی و رفض نظام اسلامی و شعارهای آن وانمود کردند. البته بنده با سابقهی رفاقت و آشنایی با جنابعالی و اطلاع از سوابق ممتدتان در انقلاب و نیز اطلاع از محبّتی که همواره نسبت به اینجانب ابراز کردهاید چنین برداشتی نمیکنم ولی کسانی که سخن شیطان را باور کنند و فریب آن رابخورند نیز وجود دارند. این باید موجب شود که همهی ما در گفتار و اظهار خود هوشیاری و دقت و اخلاص بیشتری به کار گیریم و نگذاریم وحدت و انگیزه این ملت بزرگ و قهرمان خدای نخواسته با غفلت ما مخدوش شود. آمریکا برای عملی کردن تهدید خود در ایران تنها کمبودی که دارد وجود یک پایگاه مستحکم مردمی است که بتواند با استفاده از آن انتقام خود را از انقلاب و اسلام و امام بگیرد و برای سرکوب این ملت آزاد و شجاع، یک دیکتاتوری سیاه شبیه دیکتاتوری پهلوی در این کشور مستقر کند. البته این خواب بی تعبیر و خیال احمقانهی آنان مانند تحلیلهای غلط همیشگیشان نسبت به مسائل کشور، برای آنان جز خسران و یأس چیزی به بار نخواهد آورد. مهم آن است که خواص ملت نگذارند هیچ حرکت و اقدام آنان در خدمت آن هدف شوم قرار گیرد. در باب فساد اقتصادی خوب است همه از اطرافیان و منسوبان خویشاوندی و شخصیتی خود شروع کنند. فساد را فقط در اشخاص دور دست نبینند، بلکه در نزدیکان خود و اشخاص ظاهراً مورد اعتماد خود هم آن را حس و با آن مبارزه کنند.
👇👇👇👇👇
✳️ پاسخ به نامه ی #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها
آقای #موسوی_خوئینیها
بادستمال کثیف نمیشودشیشه راپاک کرد
قسمت اول.
آقای #موسوی_خوئینی ها
در نامهای به رهبر انقلاب با برشمردن برخی مشکلات از ایشان خواسته است که برای رفع این امور چارهای اندیشیده شود.
آقای خوئینیها «اخیراً»! از استماعات و مشاهدات و مطالعهی گزارشها و تحلیلها دریافت کرده است که آنچه در ذهن و زبان بسیاری از مردم و در زندگی آنان میگذرد زیبنده نظامی نیست که با پرچم اسلام به دنیا معرفی میشود؛ بر همین اساس ایشان نسبت به عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور که بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس میرود احساس نگرانی کرده و نهایتاً از رهبر انقلاب خواسته است که این آشفتگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و ... را حل کند.
اصل موضوع معترض بودن مردم نسبت به اوضاع، بخصوص در حوزه اقتصاد، مطلب پنهان و محرمانهای نیست؛ تقریباً همه میدانند که تورم جانکاه است، اوضاع اقتصادی خراب است، قدرت خرید مردم پایین آمده و ... و در عین حال مسئولان اجرایی خود را دولت گشایش میخوانند و معتقدند که اگر نبودند کار از این هم بدتر میشد!
اینکه آیا آقای موسوی خوئینیها یکباره و ناگهانی مسموع و مشهود و گزارش و تحلیل به دستشان رسیده و دست به قلم شدهاند یا از قبل هم گوشههایی از این مشکلات را مطلع بودند یا خیر چندان مشخص نیست، امّا یک چیز واضح است: ظاهراً سیاست بسیار بیشتر از اقتصاد دچار ابتذال و رکود تورمی شده است، والّا بعید است در شرایط عادی سیاست شاهد چنین نامههایی، آنهم از منظر مدعی بودن و مطالبه گر بودن از ناحیه فردی چون جناب آقای خویینیها باشیم. نقد به یک وضعیت از دو حال خارج نیست؛ یا شما رویکردی که منتهی به آن اوضاع شده را مناسب نمیدانید و یا مجریان و عاملان را دچار قصور و تقصیر در پیگیری آن رویکردها میدانید. با این مبنا، نامهی خویینیها چنان عجیب است که بعید است هیچکدام از اصطلاحات مرسوم در سیاست توان توصیف آن راداشته باشد.
خوئینیها مسئول اصلی تسخیر لانه جاسوسی آمریکاست، به نوعی که بیاطلاع و بدون خبر دادن به امام(ره) دانشجویان را تشویق به تسخیر و به آنها هم توصیه میکند که هیچ اطلاعی به امام ندهند و کار خود را بکنند: "چه این کار{تسخیر لانه جاسوسی آمریکا} بد باشد و چه خوب؛ شما این سؤال را نکنید و من هم از امام نمیپرسم. مگر شما میخواهید چه بکنید که نمیشود جبرانش کرد؟ شما که نمیخواهید کسی را بکشید یا جایی را خراب کنید، میخواهید وارد سفارت آمریکا شوید!"(آذر ٨٩، نشست به جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران). او همچنین عضو شورای بازنگری قانون اساسی در سال ۶٨ بوده و سمتهای متنوع و مختلف دیگری مانند مسئولیت احراز صلاحیت ریاستجمهوری اول، عضویت در مجلس خبرگان اول، دادستانی کل کشور، نایب رئیس دور اول مجلس شورای اسلامی، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام مرکزمطالعات استراتژیک و ... را هم در کارنامه دارد.
به عبارت روشنتر، خوئینیها هم در اصلاح قانون اساسی نقش داشته، هم نظارت بر انتخابات را تجربه و اعمال کرده، هم در کار تقنین بوده، هم مصلحت نظام را برای مدتی تشخیص میداده و بالاخره در همه حوزهها بوده و مهمتر اینکه اکثریت این سمتها را در دورهای به عهده داشته که امر ریلگذاری سازوکار حکمرانی در جمهوری اسلامی انجام میشده است، پس از آن نیز در دوره پس از امام(ره) در دورهها و سالیان متعددی دوستان و همکیشان او یا در قوه مقننه بودند و یا امور اجرایی را در دولت آقایان خاتمی و روحانی برعهده داشتند.
ادامه دارد......
👇👇👇👇👇
✳️ پاسخ #دکترجلیلی به نامه ی #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها
❌ *طوفان جلیلی در پاسخ نامه نویسی خوئینی ها*
.....درد سرتان ندهم حاج آقا!
از جمهوریت کینه دارید چرا به ولایت سنگ می زنید؟ جمهوری ؛ اوضاعتان را غیر قابل دوام می کند دیگر. نمی شود یک بار سوار شد و برای همیشه از گرده ملت سواری گرفت. و از ولایت به همین خاطر مکدرید که پشتیبان جمهوریت است.بین خودمان باشد بعضی از رفقای اصولگرایتان هم همین گلایه را از ولایت دارند. تقاضایی که شما سال 88 از رهبری داشتید بعضی رفقای راستی تان خرداد 76 داشتند و هردوتان تو دهنی خوردید، هم از مردم هم از رهبری.
از مردم ترسیده اید اقای خوئینی ها.نه به خاطر تورم و گرانی.نگرانیتان از گرانی نیست از آگاهی است.
یادتان هست برای بزک برجام ؛ از صدر تا ذیلتان چه تدلیس ها کردید؟عبای پیامبر به دوش گرفتید و به مشاطگی شیطان مشغول شدید.
حالا مردم دارند می بینند فرجام پیشگویی هایتان را که : " باغ برجام چه سیب ها و گلابی هایی خواهد داد!"
تاوانِ برجام عزیزتر از جانتان را رهبری باید بدهد؟!
اگر کدخدا ، خَدویی هم کف دست رفقای ذوقزدهتان نیانداخت ؛ تلافیاش را سر نظام میخواهید در بیاورید؟
جناب مفسر قرآن! بیشتر تلاش میکردید شاید میتوانستید کذب بودن قرآن (این منبع دانسته های نامتعارف!) را ثابت کنید و دروغ بودن «انهم لا اَیمان لهم» را به مردم نشان بدهید. نشد؟ چرا فحشش را به خامنهای میدهید؟
خامنهای چه کند که آیه قرآن(این منبع دانسته های نامتعارف) غلط در نیامده؟
که اقیانوسی که به ملت نشانش دادید سراب بوده و کابوستان شده؟
"امضای کری تضمین بود " و قسم موکد پروردگار که " ان تنصروا الله ینصرکم" تضمین نبود!
با عمامههای سیاه و سفیدتان به منبر رفتید که مردم! وعدههای خدا پوچ است به وعده شیطان دل ببندید!
کلید مشکلات شما در دست کدخدای مودب و باهوش - همانکه آن پیرمرد شیطان بزرگش مینامید - است.
حالا که « یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ ۖ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا » آشکار شده چنگ به چهره آقا میاندازید؟
خامنهای گفت بروید در خانههای ۵۰ میلیاردی بنشینید و دم در کاخ سفید ختم امن یجیب بگیرید و دنبال کلید بگردید تا مشکلات حل بشود ؟
ختم امن یجیب جواب نداد؟ کنسرت بگذارید، ؛ شاید جواب داد.بلدید که.
از این شعبدهها که زیاد در آستین دارید، چند تایش را رو کنید. سلبریتی هم که علیبرکتالله تا دلتان بخواهد دارید. بگویید کمکتان کنند.در ایران هم که لازم نیست باشند حتماً.
از همان کانادا یا لسآنجلس یا پاتایا یا آنتالیا هم میتوانند توییت کنند دلسوزی تان را. «النصیحت لائمه المسلمین»تان را و از تیرانا البته.
حساب کرده اید احتمالاً رویشان: «نعم العون علی طاعه الله»!
خدا برکت بدهد به بن سلمان. تا دلتان بخواهد رسانه درست کرده برایتان و سلبریتی خریده برای دلسوزی هایتان.
بن سلمان را که یادتان هست؟ برادرزاده ملک خالد و ملک فهد. به دنیا نیامده بود هنوز آن روز که راهپیمایی وحدت و تظاهرات برائت از مشرکین راه افتاد در مکه و مدینه. امیرالحاج بودید حاج آقا یک زمانهایی. چه راه درازی را آمده اید حاج اقا تا تیتر یکِ بی بی سی و عیران عنترنشنال.!!!! خسته نباشی دلاور.خداقوت پهلوان!
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ چرا #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها به رهبری نامه نوشت ؟
محمّد موسوی خوئینیها، فرد پرکنشی نیست. برخلاف بسیاری از سیاسیون، کم مینویسد و میگوید. شاید همین هم باعث شده تا لقب مرد خاکستری و مرد پشت پرده اصلاحات را بهخود بگیرد. با این حال، چرا او رویه خود را کنار گذاشت و به رهبر انقلاب نامه نوشت؟
سؤال دیگر این است که آیا نامه دبیرکل مجمع روحانیون مبارز به رهبر انقلاب، نامه مهمی است یا نباید آن را جدّی گرفت؟
نامه، محتوای جدیدی ندارد. مثل بسیاری از نامههایی که از جایگاه اپوزیسیون به رهبر انقلاب نوشته میشوند عاری از جامعنگری و ارائه راهکار سازنده است. اگرچه با نامههای امثال عبدالکریم سروش، تفاوتهایی نیز دارد. نامه موسوی خویینیها تلاش دارد بدون پرخاشگری و با ادبیات رسمی، جای خود را در فضای رسمی کشور باز کند و این پیام را به جامعه القا کند که آنچه مرقوم شده، از سر خیرخواهی و دلسوزی برای مردم و انقلاب است.
امّا آیا جدید نبودن محتوای نامه، به معنای عدم اهمیت نامه است؟ برای یافتن پاسخ این سؤال و نیز این سؤال که چرا موسوی خویینیها دست به قلم شد، باید ابتدا جایگاه نگارنده نامه و سپس شرایط حاکم بر آن جایگاه را بررسی کرد.
نکته نخست درباره جایگاه موسوی خویینیها این است که نباید وی را از یک جریان و یک گفتمان، منفک کرد و نامهنگاری او را از جایگاه شخصیتی مستقل بررسی کرد. او را حتی نباید به عضو یک تشکل سیاسی بهنام مجمع روحانیون مبارز، تنزل داد. موسوی خویینیها نماینده یک جریان فکری و سیاسی و یک گفتمان در کشور است.
گفتمانی که سالهاست پیشرفت و سعادت ایران را از مسیر کنار آمدن با غرب و تبدیل شدن انقلاب اسلامی به یکی از واگنهای قطار تمدن غرب، جستجو میکند. گفتمانی که معتقد است انقلاب ۵۷ هرچه که بود و هرچه که میخواست، امروز باید مسیر دیگری را در پیش گیرد. مسیری که ریل آن را قدرتهای بزرگ دنیا تعیین کردهاند و انقلاب اسلامی بهجای تلاش برای تغییر این ریل، صرفاً تلاش کند که در مناسبات کنونی حاکم بر جهان، سهم خود را افزایش دهد. به تعبیری، اگرچه موسوی خوئینیها روزگاری به مارکسیسم گرایش داشت، امّا امروز او در جریانی قرار دارد که سودای لیبرالیسم در سر میپرورانند.
امّا توصیف شرایطی که موسوی خوئینیها در آن، نامهنگاری کرده است؛ جریان لیبرال کشور در چه شرایطی بهسر میبرد؟ توصیف شرایطی که بر جریان متبوع موسوی خوئینیها حاکم است، از دو بُعد داخلی و خارجی قابل ارزیابی است.
در بُعد داخلی، گفتمانی که موسوی خوئینیها آن را نمایندگی میکند، در سالهای اخیر دو دولت یازدهم و دوازدهم، مجلس دهم و شورای پنجم را در پایتخت در اختیار داشته است. حاصل حاکمیت این گفتمان در سالهای اخیر، همان مشکلاتی است که موسوی خوئینیها در نامه خود، آنها را ردیف کرده است.
امّا این همه ماجرا نیست. گفتمانی که موسوی خوئینیها به آن تعلق خاطر دارد، طی چند دهه اخیر، به مرور تمام بنیانهای نظری، خواستهها و آمال خود را به فعلیت رسانده و این فرآیند که از ابتدای روی کارآمدن دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی آغاز شده، در دولت حسن روحانی به اوج رسیده است. نقطه ثقل این ماجرا را باید آنجایی دانست که دولت مورد حمایت موسوی خوئینیها، محوریترین شعار و خواسته خود، یعنی مذاکره با آمریکا و تعامل با غرب را بدون هیچ مانعی، با تمام قوا پیش برد و منجر به خلق برجام شد.
برجامی که همقطاران موسوی خوئینیها آن را دستاورد تاریخی گفتمان اصلاحات ـ اعتدال میدانستند و سودای آن داشتند تا با فرمان لیبرالیسم، جادّه برجامهای موشکی و منطقهای را نیز بپیمایند، به وضعیتی دچار شد که امضاءکنندگان توافقنامه به آن پشت کردند و امروز به جنازهای بیجان و بلاتکلیف در یک تابوت شبیه است.
نامه موسوی خوئینیها در حالی منتشر میشود که گفتمان لیبرال، تمام شعارها و ایدههای خود را آزمایش کرده و فرصت کافی برای پیادهسازی آنها بهدست آورده است. خروجی آن نیز چیزی جز سکه ۸ میلیون تومانی و دلار ۲۰ هزار تومانی، نارضایتیهای عمومی و حضور مردم در کف خیابان، اوضاع بغرنج مسکن، افزایش روز به روز قیمتها، رکود، کاهش ارزش پول ملّی و ... نبوده است.
دامه مطلب 👇
✳️ #مرثیه_سعیدحجاریلن
مرثیه #سعیدحجاریان برای #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها
🔸سعید حجاریان در دفاع از موسوی خوئینی ها نوشت:
روشن نبود وضعیت آزادی بیان تا این حد بغرنج شده که متن او به رادیکالیسم و ساختارشکنی ترجمه میشود. گویی روحیه انتقادپذیری از میان رفته است؛ به متن و صاحب متن حمله میشود... هرچه خواستند، گفتند و عقدهگشایی کردند... آقای موسویخوئینی شبیه به جدش شده ؛ یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری. بهقول خود آقای خویینی، اف بر تو ای روزگار سفلهپرور"!
❇️ نقدحال روضه خوان :
وقتی فتنه گران تحت مدیریت خاتمی و موسوی در حال هتاکی روز عاشورا بودند، خوئینی ها مرده بود که حجاریان از جد او (امام حسین علیه السلام) یاد می کند؟ سران فتنه در لشکر یزید بودند و همچنان هستند. موسوی همین هتاکان را مردمان خداجو خواند و آن روز، حجاریان هم مرده بود؟!
🔸طراحان نامه فکر نمی کردند این حجم از غیرت در میان نیروهای انقلابی بجوشد و نامه را مقدمه محاکمه جریان فاسدی کنند که چک های بی محل بسیاری در هفت سال اخیر کشیده . نامه باعث بازخوانی عملکرد نفاق جدید در کسوت مدیریت دولت و مجلس دهم شد و این برای طراحان نامه سنگین بود.
🔸امام خمینی فرمودند اظهار نظر آزاد است اما توطئه نه. تیرماه سالگرد فتنه گری موسوی خوئینی ها در سال 78 در پوشش روزنامه سلام است. او و چپ نما ها باید توضیح دهند چگونه دوشادوش کسانی ایستادند که پس از آشوبگری و فرار از ایران، با بوش و وزیر خارجه اسرائیل عکس یادگاری گرفتند.
🔸شرع و عقل، اجازه فساد و فتنه در پوشش عناوین مقدس (مثل آزادی) را نمی دهد. خداوند به پیامبر (ص) دستور داد مسجدی را که مرکز توطئه و تفرقه افکنی منافقین شده بود، ویران کند.
🔸"وَالَّذِینَ اتَّخَذُواْ مَسْجِداً ضِرَاراً وَکُفْراً وَتَفْرِیقَا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصَاداً لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَآ إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَذِبُونَ".
🔸امیر مومنان (ع) فرمود: "... مِنْهُمْ تَارِكٌ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ يَدِهِ فَذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ. از مردم كسى است كه انكار منکر را با زبان و قلب و دست ترك كرده، او مرده اى است ميان زندگان.
🔸سکوت خوئینی ها در برابر هتاکی عاشورای 88 گواهی مرگش بود. امثال او سالها قبل مُرده بودند؛ آنجا که در برابر هجوم مغول وار به ارزش ها سکوت اختیار کرده، یا خود زمینه ساز گستاخی مهاجمان شدند.
🔸ماموریت نفاق جدید همواره، مسئله سازی از طریق رفتار های رادیکال، برای غفلت مردم و مسئولان از تحرکات دشمن بیرونی بوده و اکنون هم از این قاعده مستثنا نیست. سازمان منافقین هم در سال 60، درست زمانی فتنه و ترور را پیشه کرد که دستش رو شده و دشمن اقدام نظامی را شدت بخشیده بود.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ پاسخ به نامه ی #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها
*🔴یک پژوهشگر تاریخ معاصر «موسوی خوئینیها» را به مناظره دعوت کرد!*
مسعود رضایی پژوهشگر تاریخ معاصر، در پی نامه سید محمد موسوی خوئینیها فعال اصلاحطلب به رهبر انقلاب، وی را به مناظره دعوت کرد.
*▪️متن نامه مسعود رضایی به این شرح است:*
جناب آقای سیدمحمد موسوی خوئینیها
با سلام و احترام؛
نامه مورخه هفتم تیر ۱۳۹۹ جنابعالی به «مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای» را مطالعه کردم. مایلم خوشحالی زایدالوصف خود را به عنوان یک عضو کوچک از یک ملت بزرگ از نگارش این نامه توسط جنابعالی ابراز دارم. واقعیت این است که وقتی شخصی چون شما اقدام به نگارش چنین نامهای و انتشار آن برای افکار عمومی مینماید، شخصی چون من که در پی درک و فهم حقایق تاریخی و بیان آن برای نسل حاضر و به یادگار گذاردن آن برای نسلهای بعدی است، زمینه و فرصتی ناب را پیش روی خود مییابد تا به کنکاش بیشتر در چند و چون مسائل بپردازد و لایههای حقیقت را از زیر رسوب زمان و آوار تحریف و جعل و وهم بیرون بکشد.
اما آنچه موجب تأسف اینجانب گردید، اختصار کلام جنابعالی در این نامه بود. چرا «به اختصار»؟! میدانید تعجب من از چیست؟ اگر جنابعالی قصد داشتید حرفی و موضوعی را سربسته و دربسته و با تلویح و اشاره بیان کنید تا هیچکس جز مخاطب، از مغز و کنه آن مطلع نشود، اختصار گویی بیحکمت نبود. اما وقتی که شما چیزی باقی نگذاشتهاید و مسئولیت هر آنچه بوده و نبوده را برعهده رهبری گذاشتهاید، دیگر چه جایی برای اختصار گویی باقی میماند؟
شما خود زمانی دادستان کل کشور بودهاید و حتماً میدانید که انتسابِ صریحِ مختصر، همان «ادعا» است. مثلاً اگر کسی «به اختصار» به شما بگوید آقای خوئینیها مسئولیت کل فتنه ۸۸ برعهده شماست، این صرفاً ادعایی است که در مورد شما شده و طبعاً حق دارید بپرسید که آخر کی، کجا، چگونه، چرا، کدام سند، کدام مدرک، کدام شاهد و غیره.
بنابراین مکتوب جنابعالی نیز چیزی بیش از یک ادعانامه نیست. البته از زوایهای دیگر نیز میتوان آن را صرفاً یک بیانیه سیاسی خشک برای اعلام موضع به شمار آورد، مثل همان بیانیههایی که در گذشتههای دور و نزدیک به وفور از سوی افراد و گروههای مختلفی صادر شده و میشود. دوستانه خدمتتان عرض میکنم که به اعتقاد بنده از پیر پختهای چون جنابعالی انتظار بیش از این است، و شایسته نیست چون کم سن و سالی خام، به صدور این گونه بیانیههای شعاری و جنجالی مبادرت ورزید، مگر چنین در مورد جنابعالی گمان بریم که «پیرانه سر م عشق جوانی به سر افتاد»!
برای برونرفت از این وضعیت ناشایست، پیشنهاد میکنم که بیایید طی مناظرهای مکتوب، این بیانیه سیاسی کوتاه و خشک را به یک پرونده تاریخی مفصل و پرمحتوا تبدیل کنیم. مردم هم؛ یعنی همان مردمی که جنابعالی در این نامه، خود را سخنگوی تام و تمام و انحصاری آنها فرض گرفتهاید، این مطالب را میخوانند و دعایش را به جان ما میکنند، که انشاالله ذخیره آخرتمان باشد. چطور است؟ موافقید؟
تا جنابعالی برای پاسخ دادن فکر میکنید، بنده چند کلامی در حول و حوش نکات مندرج در این نامه عرض میکنم، شاید انگیزهای در شما به وجود آورد که به این درخواست پاسخ مثبت دهید.
شما مجموعهای از مسائل و مشکلات عمدتاً با رنگ و بوی اقتصادی و معیشتی را برشمردهاید و با توجه به تأثیرگذاری سو آنها بر افکار عمومی، از آسیب دیدن «باورهایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی» بوده است، اظهار نگرانی کردهاید. البته جنابعالی به سیاق بیانیههای تند و تیز سیاسی این موضوع را متوجه اکثریت و بلکه تمامی ملت ایران دانستهاید. بنده در اینجا بدون اینکه در مورد کم یا زیاد بودن وسعت این آسیب، وارد مناقشه با شما شوم، عرض میکنم که این نگرانی شما فینفسه کاملاً بجا و قابل تقدیر است و اساساً هر کس که دغدغه اسلام و ایران و انقلاب و نظام و مردم را دارد، باید نگران آسیبدیدن پشتوانههای اعتقادی و سیاسی نظام باشد. بنابراین هیچ دلسوز ایران و انقلابی حق ندارد در برابر واقعیات تلخ، اندک باشد یا فراوان، چشم بر هم نهد و درصدد چارهاندیشی برای رفع آسیبها بر نیاید.
محل مناقشه، بخش دیگری از نامه جنابعالی است که طی آن، اولاً اوضاع و احوال و شرایط کشور را یکسره سیاه و آشفته و خراب تصویر و ترسیم کردهاید، ثانیاً رهبری را مسئول اصلی این وضعیت متصور دانستهاید و ثالثاً تمامی مسئولیت اصلاح وضعیت متصور را متوجه رهبری کردهاید. مقدمه و متن و نتیجه، هر سه نادرست است.
ادامه مطلب 👇