eitaa logo
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی
531 دنبال‌کننده
291 عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 پیاده رویِ اربعین، چگونه ما را به قلّه ها نزدیک تر می کند؟ ✍ شبیر فیروزیان رهبرانقلاب اخیراً در جمع فرماندهان سپاه فرمودند: «ما به قله نزدیک شده ایم، نباید خسته و ناامید شویم.» پیرامون این جمله رهبرانقلاب، سخن بسیار باید گفت و نوشت. در این نوشته تلاش خواهیم کرد با استناد به آیات قرآن کریم، نقش پیاده روی اربعین در رشد و پیشرفت مادی و معنوی جامعه و نزدیک تر شدن به قلّه ها و عبور از گذرگاههای سخت را تبیین نمائیم. 1⃣ در منطق اسلام هیچ "رشد" و "پیشرفتِ" حقیقی و عمیق مادی و معنوی، بدون شکل گیری رابطه قلبی، عاطفی و معرفتی و عملیِ میان امام و امّت حاصل نمی شود؛ چه برای یک فرد و چه برای یک جامعه. در منطق اسلام پیشرفت و رشد مادی و معنوی یک جامعه تنها از مسیر پذیرشِ عملیِ ولایت امام و تبعیت از او، حاصل می گردد. حضرت موسی(ع)، از جناب خضر(ع) درخواست می کند تا با او همراهی کند تا در نتیجه این تبعیت، به "رشد" برسد می فرماید: 🔸 «قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً؛ موسى(ع) به او گفت آيا من از تو پيروى كنم تا از آنچه به تو تعليم داده شده است و مايه رشد است به من بياموزى؟!» (کهف: 66) و در آیه دیگری، در مقابلِ نسخه رشد دهنده موسی(ع)، نسخه فرعون و فرعونیان عالَم را مایه «رشد» و «پیشرفت» یک جامعه نمی داند: 🔸 «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ. إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ؛ ما موسى را با آيات خود و دليل آشكار فرستاديم. به سوى فرعون و اطرافيانش، اما آنها از فرمان فرعون پيروى كردند؛ در حالى كه فرمان فرعون مايه رشد نبود.» (هود: 97-96) 2⃣ خداوند متعال به ابراهیم(ع) درباره مناسک حج اینگونه فرمان می دهد: 🔸 «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ...؛ و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دور به سوى تو بيايند تا شاهد منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حياتبخش) باشند...» (حج: 28-27) تعبیر «یَأْتُوكَ» در این آیه شریفه، تعبیر مهمی است. آیه نمی فرماید: مردم را به حج دعوت کن تا به سوی "خانه خدا" بیایند! بلکه می فرماید: به سوی «تو» (که ولیّ خدا هستی) بیایند؛ زیارت کعبه، به تنهایی کافی نیست؛ زیارت کعبه به همراه زیارت ولیّ خداست که منافع مادی و معنوی به دنبال دارد و موجب رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی و تمدنی است: «لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ» 3⃣ «اربعین»، موعد بیعت با ولیّ خداست؛ مردم همچون دستور آیه پیشین، پیاده و سواره، از راههای دور و نزدیک به زیارت ولیّ خدا می آیند: «يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ». این «زیارت جمعیِ ولیّ خدا»، علاوه بر منافع کوتاه مدت فردی، بی تردید منافع بلندمدت اجتماعی، سیاسی و تمدنی نیز به همراه دارد. خداوند متعال در آیه دیگری به کسانی که با حرکت به سوی ولیّ خدا با او بیعت می نمایند، ۴ وعده قطعی داده است: 📌«رضایت الهی»(رَضِيَ اللَّهُ عَن المُؤْمِنين) 📌«آرامش روحی»(فَأَنزَلَ السَّكينَةَ عَلَيهِم) 📌«فتوحات سیاسی»(وَ أَثَابَهُم فَتحًا قَريبا) 📌و «گشایش های اقتصادی» (وَمَغانِمَ كَثيرَةً يَأخُذونَها): 🔸 «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا؛ بی تردید خداوند از مؤمناني كه در زير آن درخت با تو بيعت كردند راضي شد، پس آنچه را در درون قلب آنها (از صداقت و ايمان) نهفته بود مي دانست، لذا آرامش را بر دلهاي آنها نازل كرد، و فتح نزديكي، به عنوان پاداش، نصيب آنها فرمود و غنائم بسياري كه آن را به دست مي آورند، و خداوند عزيز و حكيم است.» (فتح: ۱۸ و ۱۹) مطابق وعده خداوند در این آیه شریفه، بی تردید «اربعین»، که موعد بیعت با ولیّ خداست، ما را به «فتح قلّه» نزدیک تر می کند: «وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا»؛ و پس از آن، «گشایش های اقتصادی» نیز به دنبالش خواهد آمد: «وَمَغانِمَ كَثيرَةً يَأخُذونَها». 🆔 @khanehaye_norani 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در ( eitaa# ) 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 1⃣ در 👇 https://chat.whatsapp.com/DrKmdrW9VW25fUqAkkM1yb 2⃣ در 👇 https://chat.whatsapp.com/GNgI5RnsmIl5OLW19t64n9 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✳️ خبر آمد خبری در راه است . ✍ مهدی جبرائیلی تبریزی کرین برینتون درکتاب «کالبد شکافی چهار انقلاب» می‌گوید؛ این انقلاب‌ها در یک واکنش چرخشی که او از آن به‌عنوان واکنش «ترمیدوری» یاد می‌کند از جهاتی به شرایط قبل از انقلاب بازگشته‌اند. به گمان او انقلاب‌ها در سیر تحولات خود پس از مراحل سرنگونی رژیم قبلی، حکومت دوگانه و سپس عصر وحشت و پاکدامنی، وارد مرحله ترمیدوری می‌شوند. این مرحله که در واقع دوران نقاهت پس از انقلاب است، زمانه بازگشت به ارزش‌های رژیم پیشین و حذف رادیکال‌ها از عرصه قدرت است و به تعبیری دورانی است که انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد.  به نظر او نخستین ویژگی مشترک انقلاب‌ها دراین مرحله، تنزل آرمان‌هاست. گرچه هنوز عبارات بزرگ به گونه‌ای منجمد در شعارها وجود دارند، اما در عمل کسی به دنبال این شعارها نیست. (برینتون، کری، کالبد شکافی چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات زریاب،1385، ص 248). برخی این فرآیند قهقرایی را درباره انقلاب اسلامی ایران هم تسری می‌دهند. مثلاً مهدی بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت»، با نگاهی بدبینانه حرکت انقلاب را به‌سوی عقب تلقی می‌کند و در مصاحبه‌ای در سال1372 می‌گوید: «ملت ایران و بسیاری از مسلمانان جهان حالت خسرالدنیا والاخره را پیدا کردند؛ هم گرفتار رنج‌های شدید دنیا از جهات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نظامی هستند و هم ایمان محکم به خدا و آخرت و امید نجات و سعادت ابدی را از دست داده‌اند». (بازرگان، سیر ‌اندیشه دینی، مصاحبه، مجله کیان، ش2، 1372). اما نگرش دیگری معتقد است؛ «یک واقعیت شگفت‏آوری در انقلاب ما وجود دارد که این انقلاب را یک حالت استثنایی می‏بخشد و آن این است که در قوانین علوم اجتماعی درباره‏ انقلاب‏ها، می‏گویند انقلاب‏ها همچنانی که یک فرازی دارند، اوجی دارند، یک فرودی هم دارند؛ مثل سنگی که شما پرتاب می‏کنید؛ تا وقتی ‏که قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است، برخلاف جهت جاذبه‏ زمین حرکت می‏کند؛ اما وقتی این قدرت از جاذبه‏ زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه‏ طبیعی زمین برمی‏گردد. آن قوانین می‏گویند تا وقتی شور و انگیزه‏ انقلابی در مردم هست، انقلاب‏ها به سمت جلو حرکت می‏کنند، اوج می‏گیرند، بعد هم به تدریج این شور و هیجان و این عامل حرکت به پیش، کم می‏شود و در مواردی تبدیل به ضد خود می‏شود؛ انقلاب‏ها سقوط می‏کنند و برمی‏گردند پایین. انقلاب‏های بزرگ دنیا که در تاریخ دویست سال اخیر ما این‌ها را می‏شناسیم، بنابر همین تحلیل، همه با آن نظریه قابل انطباق هستند؛ اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه‏شناختی به کلی مستثناست. در انقلاب اسلامی پادزهرِ فرود انقلاب در خود این انقلاب گذاشته شده است. بارها عرض کرده‏ایم که تجسم انقلاب در «جمهوری اسلامی» و در «قانون اساسی جمهوری اسلامی» است. نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداوم‏بخشِ انقلاب را گذاشته‏اند: پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر این که برطبق اسلام باشد؛ و مسئله‏ رهبری». (آیت‌الله خامنه‌ای، ۱۴/۰۳/۱۳۸۵). این نگره مبتنی بر انگاره‌های ایدئولوژیک و معرفت‌شناختی است. چنان که مؤلفه‌های ایجادی آن متمایز از دیگر انقلاب‌های عصر مدرن بوده‌اند. از این‌رو پیامدهای آن هم متفاوت و مبتنی بر انگاره‌های دینی و هستی‌شناسی الهی خواهند بود.  به همین دلیل در بیان رهبران انقلاب، انقلاب اسلامی با ابعادی گسترده و پیوسته تعریف می‌شود که با ولایت الهی، با رهبری یک بزرگ‌مرد الهی و با تمسک دین‌مدارانه و مداوم مردم به آن، در امتداد درگیری جبهه حق و باطل و در مسیر رشد و رفعت اجتماعی برای زمینه‌‌سازی امر ظهور امام عصر(عج) برپا شد. بنابراین انقلاب اسلامی در امتداد بعثت و سیر اجتماعی انبیاء تلقی می‌شود که با غایت ایجاد تمدن توحیدی تکون یافته‌اند که تحقق و تعین آن قطعی است: 1⃣ «وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ اِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ وَاِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُون».(صافات/ ۱۷۱- ۱۷۳). و قطعاً فرمان ما درباره بندگان فرستاده ما از پیش(چنین) رفته است که آنان(بر دشمنان خودشان) حتماً پیروز خواهند شد و سپاه ما حتما غالب خواهند آمد». 2⃣ «وَ یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَیَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِینَ لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْباطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ».(انفال/ 7 و 8). خدای متعالی می‌خواهد كه حق را، با كلمات خویش، استقرار دهد و دنبالة كافران را بِبُرد تا حق را استقرار دهد وباطل را نابود كند، هرچند گناهكاران را بد آید. 3⃣ «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً».(بنی‌اسرائیل/ 81). حق آمد و باطل از ‌میان رفت، كه باطل از ‌میان ‌رفتنی است».👇