#اغتشاش
#اغتشاشات
#نقش_خانواده
یکی از موضوعاتی که درخصوص آشوبهای اخیر و رخدادهای تلخ روزهای گذشته زیاد مطرح میشود، حضور اندک برخی نوجوانان و جوانان در تجمعات و همراهی بعضاً از روی هیجان یا ناشی از نداشتن اطلاعات کافی از پشتپرده اغتشاشات است. هرچند نمیتوان این موضوع را بهطور کامل منکر شد یا نادیده گرفت اما نباید از بزرگنمایی و ضریب دادن هدفمند رسانهای این اتفاق توسط دستگاههای تبلیغاتی معاند برای نشان دادن فریبکارانه یک چهره ناسازگار یا مخالف هنجارها از نوجوانان و جوانانمان غافل شد.
واقعیت آن است که با وجود برخی گلایهها و اعتراضات در سطح جامعه، نه گروههای چندده یا چندصد نفره حاضر در صحنههای اغتشاش و اعتراضات خشن نماینده همه 85 میلیون نفر مردم کشور بودند و نه اندک نوجوانان و جوانان فریب خورده حاضر در این ماجرا (که آنها نیز فرزندان این کشورند) معرف و نماینده همه همسن و سالان خود هستند، هرچند افتادن همین تعداد اندک از افراد کمسن و سال در دام فریب طراحیشده دشمن در اتفاقات اخیر هشداردهنده و نیازمند واکاوی بیشتر از سوی مسئولان، رسانهها و کارشناسان حوزههای مختلف است.
از آنجا که هدف از نگارش این سطور بررسی آشوبها و اغتشاشات اخیر یا آسیبشناسی آن نیست، صرفاً به بهانه همین نگرانی ایجادشده درخصوص چرایی حضور اندک برخی نوجوانان و جوانان موسوم به «دهه هشتادیها» در ماجراهای اخیر، نگاهی میاندازیم به چند حوزه مهم که در شکلدهی ذهن و شخصیت و تربیت نسل جوان و نوجوان کشور نقش و مسئولیتهای قابل توجهی دارند اما ظاهراً آنطور که باید؛ از سالهای گذشته تاکنون در عمل به وظیفه خود نمره قبولی یا رضایتبخشی نمیگیرند از جمله صداوسیما، آموزش و پرورش، برخی خانوادهها و مسئولان و فعالان عرصههای فرهنگی و اجتماعی کشور. البته در همین ابتدا باید بر این باور قلبی تاکید کنیم که اکثریت و بخش عمده همین دهه هشتادیها و دهه نودیها بهعنوان سرمایههای ارزشمند و آیندهسازان کشور را فرزندانی پاکسرشت، متین و دارای فطرتهای پاک تشکیل میدهند و حضور انبوه آنها در مراسمات معنوی همچون اربعین و تشییع شهدا، حماسه سرود «سلام فرمانده» و تجمعات انقلابی مختلف موید این ادعاست، اما با همه اینها تعالی همهجانبه و رشد بالنده آنها وظیفه خطیری است و نباید از آن غفلت کرد.
✳️ نقش خانواده
1- خانواده بهعنوان نخستین و مهمترین عرصه حضور فرزندان جایگاه بسیار مهمی در شکلگیری شخصیت افراد و تربیت آنها دارد. خیلی مختصر میتوان به برخی تغییرات شکلگرفته در این نهاد مهم طی دو سه دهه اخیر که منجر به اثرگذاری منفی روی خروجی آن یعنی فرزندان و در نهایت جامعه شده اشاره کرد.
سالهاست که بهدلیل مشکلات اقتصادی بسیاری از خانوادهها اداره امورات خود را نیازمند اشتغال همزمان زوجین میدانند و در نتیجه ممکن است پدر و مادر ساعتهای طولانی در محیط خانواده حضور نداشته باشند، همچنین تحمیل فرهنگ غلط و مخرب تکفرزندی یا کاهش فرزندآوری هم آثار منفی محسوس و نامحسوس زیادی برای خانوادهها داشته است. البته در این دو موضوع اصرار به اشتغال بانوان و کاهش فرزندآوری نمیتوان تحمیل باورهای نامأنوس با فرهنگ بومی را نادیده گرفت تا آنجا که حتی بسیاری از خانوادههای فاقد مشکلات اقتصادی نیز بر اشتغال بانوان اصرار دارند یا از فرزندآوری امتناع میکنند!
در موضوع اشتغال بانوان متاسفانه در مواردی که شاید ضرورت اقتصادی برای این کار وجود نداشته است هم با تکیه بر باور غلط رایج که القا میکند اجتماعی بودن زن تنها با اشتغال خارج از خانه محقق میشود شاهد دامن زدن به موج غیبت مادران در خانه و در کنار فرزندان هستیم حال آنکه چه بسیار بانوانی که به ضرورت و اقتضای شرایط، حضور پررنگی در اجتماع برای تحصیل و فعالیتهای موثر برای خود و خانواده و جامعه دارند و اصطلاحا اجتماعی هستند اما لزوما شاغل نیستند یا اصراری به شاغل بودن ندارند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که اسلام و بزرگان دین و نظام ما نیز بر اجتماعی بودن زن تاکید دارند و اساساً وجود احکام حجاب زنان نشان از اجتماعی بودن زن مسلمان است.
👇👇👇👇👇