eitaa logo
یادداشت‌ها و مطالب کاربردی مختلف
133 دنبال‌کننده
778 عکس
216 ویدیو
13 فایل
ارتباط ، نظر ، پیشنهاد ، گزارش و مطالب @rezasaidyy یادداشت‌ها ، مطالب کاربردی مختلف ، روشنگری ، مطالب سانسور شده توسط قدرتمندان و رسانه‌های حامی آن‌ها که نفعشان در جهل و بی‌خبری مردم است. فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، طبی و ... .
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بسلام آمنين
۹۸ ۱۸ آبان ۱۴۰۱/سال دوم تضرّع و امنیت ملی! هر چه بیشتر می اندیشم، بیشتر به فهم سکولار و بی ربط به زندگی مان از آیات و روایات گرانقدر اسلام واقف می شوم. همین الان سخن از و کنید، قریب به اتفاقِ حتی جماعت حزب الله فردی را تصویر میکنند که صرفا نمازی میخواند و حالات خاصی دارد. تقریبا نادر است که از این اصطلاحات، که اصلی ترین معانی زندگی ساز قرآن هستند، برداشت های اجتماعی هم به ذهنمان خطور کند. به همین دلیل است که میگویم سکولاریسم تا عمق جان تفکر دینی ما نفوذ کرده. عجیب تر از غفلت های ما، آیات و روایات در این زمینه است. فی المثل همین موضوع گرانقدر که قرآن کریم به صراحت آنرا محصول زندگی مومنانه و روابط انسانی صالحانه می داند(سوره بقره آیه ۲۰۸/ سوره انعام آیه۸۲). یا مثلاً خداوند متعال امم سابقه را توبیخ میکند: شما را گرفتار بلا و مصیبت کردیم، چرا برای رفع بلا و بازگشت آرامش تضرع و انابه نکردید؟(سوره انعام آیه ۴۱و۴۲/ سوره مومنون آیه ۷۶و۷۷). به همین دلیل است که در این ایام شاید کمتر به ذهنمان رسیده باشد که برای حفظ امنیت کشور و در کنار سایر کارهاییکه انجام داده ایم، بیایید جلسات تضرع دسته جمعی برگزار کنیم، نماز شب بخوانیم، از سلاح دعا که در مواردی به مراتب قوی تر از موشکهایمان است، بیشتر استفاده کنیم، صله رحم و مهمانی های ساده را زیاد کنیم و... . از آن سوی هم کمتر می بینیم که نهادهایی مانند ستاد کل نیروهای مسلح، به موضوع ایمان و تضرع و به عنوان مهمترین و اصلی ترین مولفه های ساخت امنیت ملی نگاه کند و برنامه ی خاصی برایش داشته باشد. میگوید مرا با ایمان چه کار؟من مسئول امنیت جامعه ام. حوزه هم ازین سوی میگوید مرا با امنیت چه کار؟ من مسئول ایمان جامعه‌ام. و این همان سکولاریسم آشکار است. محدود کردن ایمان و دین به مسجد و حوزه منهای عرصه‌های مختلف جامعه. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۵ آبان ۱۴٠۳/ سال چهارم مرگ بر اسرائیل، مرگ بر نان بی سبوس! کشاورزی: امنیتی ترین وزارتخانه قرآن! کشاورزی: اولین، مهم ترین و برترین شغل روی زمین و کاری که عاملان به آن را، در زمین نامیده اند(تهذیب الاحکام ج۶ص۳۸۴). جالب تر اینکه تنها شغلی است که خداوند متعال در قرآن به آن متصف شده که «نحن الزارعون»(سوره واقعه آیه۶۴). با یک حساب ساده می توان دهها آیه در قرآن عظیم یافت، که مستقیما درباره ی مشغولیت پربرکت و راهبردی سخن می گوید. بیست مرتبه تاکید و توصیف اصطلاح راهبردی ، تنها یک نمونه از آن آیات فراوان است. غایت الغایات عروج انسان، وارد شدن به بهشت و است(۳۲نحل/۷٠زخرف). زیباتر از همه اینکه حضرت باری تعالی در دستگاه ، برای محل کار کشاورز نیز، همین کلمه جنّت را کرده(۲۶۵و۲۶۶بقره). محوریت راهبردی کشاورزی در زندگی هدایت محور، مستلزم ایجاد دهها و صدها تغییر کوچک و بزرگ در حیات کنونی ماست. فی المثل اگر ما بر مبنای قرآن طراحی شده بود، پرطرفدارترین شغل و آینده ای که دانش آموزان برای خود تصور می کردند بود. در حال حاضر نه تنها اینگونه نیست که به عکس، کشاورزی به عنوان یک امر مزاحم آب دزد در ذهن دانش آموز تصویر می شود. این یکی از دلایلی است که طبق آمار، هنوز حدود پنجاه درصد غذای کشور وارداتی است(اینجا) و حتی امسال از آمریکا هم گندم وارد کرده ایم!!! آنهم پس از حدود نیم قرن از انقلابی که برای زندگی قرآنی شکل گرفته. آنهم در کشور ثروتمندی چون ایران که بزرگ می گفت: اگر درست کشاورزی کنیم، تنها یک استان خراسان می تواند تمام مایحتاج غذایی کشور را تامین کند(اینجا). در این سیاق یکی از قابل تأمل ترین مسائل پیش روی جامعه ایمانی، تمرکز و جهت گیری دستگاه های خواهد بود. چرا که به تصریح کتاب مبین، دشمن ترین دشمنان جبهه ایمانند(٨٢مائدة) و تنها یک هدف در زندگی دارند: ایجاد (٦٤مائدة). جالب و شگفت انگیز اینکه این هدف کثیف را بیش از همه از طریق کشاورزی دنبال می کنند(٢٠٥بقرة). بر این اساس می توان گفت: یکی از امنیتی ترین نقاط از نظر قرآن شریف، دستگاه کشاورزی است و غفلت از این موضوع، می تواند ضربات جبران ناپذیری به جبهه ایمان وارد کند. از میان صدها مسئله، تنها به یک مورد اشاره می کنم: اسرائیل لعین بعد از چند ده میلیارد دلار هزینه و کشتار شبانه روزی مردم مظلوم و بی دفاع غزه و لبنان، توانسته پنجاه هزار نفر را در یک سال جنگی به شهادت برساند. اما چندی پیش آماری هولناک از مسئولین مرتبط با و غلات منتشر شد که سالانه در کشور به خاطر بیماری های ناشی از می میرند!!!!!!(اینجا). البته پندار بنده این است که آمار واقعی بسی بیشتر از این است. نان و غذای کشور تحت نظارت استانداردهای سازمان تهیه می شود که تابع سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی و است. به تصریح خود کارشناسان امر، یکی از اصلی ترین دلایل بیماری های گوارشی، جداسازی از آرد نانوایی هاست که در روایات ارزشمند ما بر آن تاکید شده. مصیبت اصلی این است که همه این جنایات به نام عِلم صورت می گیرد. آیا این که حداقل سی هزار نفر، آنهم در شرایط صلح، آنهم فقط به خاطر نان از بین رفته اند یک بحران امنیتی نیست؟ حضرت نبی الله الاعظم می فرمایند: بهترین غذای شما نان است(مکارم الاخلاق ج۱ص۱۶۷) و ما علاوه بر بازتعریف مفهوم جامع ، نیازمند تغییر جدی الگوی پخت نان نیز هستیم. این دقیقا همان کاری است که امام جامعه در دیدار با پیشکسوتان دفاع مقدس بر آن تاکید صریح داشتند: اجازه ندهید پرچم های نفوذ فرهنگی دشمن در در کشور برافراشته شود، بویژه در وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و... مطالعه بیشتر: الگوی پخت نان در خانه بسته جامع فقهی کشاورزی نظریه جامع امنیتی سِلم @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۶ آذر۱۴٠۳/سال چهارم من در مرکز ضایعاتی های مشهد! و استفاده روزافزون از ظروف سفالی در غزه! به دلیل کاری گذرم به بلوار توس مشهد افتاد كه ظاهرا، یکی از مراکز اصلی خرید است. اینجا پشت سر هم مراکزی می بینید که انباشته از آن بزرگ و پر از زباله است. انواع و اقسام چیزهایی که دیگر به درد نمی خورند. داخل می رفتم و با خریدارها صحبت می کردم. از نرخ گونه های مختلف زباله ها می پرسیدم، اینکه از کجا می خرند، به کجا می فروشند و نهایتا با این حجم عظیم از ضایعات چه می کنند. یکی از فروشندگان می گفت: کار ما بیشتر کارتن و های پلاستیکی است. هر کیلو کارتن، پنج و هر کیلو بطری هفده هزار تومان. بر اساس منطق ارزیابی اسلامی، سبک زندگی را می توان از نُه منظر بررسی کرد که یکی از آنها است. از مهم ترین بخشهای این بسته فقهی عظیم الشأن هم، مباحث مربوط به طهارت و پاکیزگی است که دایره بسیار گسترده ای دارد. از این منظر بهترین نام برای مدرنیته، است. منطقی که سبکی از زندگی عقب افتاده زباله ساز را به انسان، حیوان و محیط زیست تحمیل کرده. جزیره زباله ای که گفته می شود مساحتی به اندازه کشور بزرگ ایران دارد، تنها یک نمونه از این فسادهای عظیم است(اینجا). تولید روزانه بیش از هفت هزار تن زباله!!!!!!! در تهران، مثال دیگری است که می توان به آن اشاره کرد(اینجا). سوگمندانه هم به عنوان مهم ترین راه حل، مثل دیگر افسانه های ادعایی مدرنیته، علیل و ناکارآمد است. طبق آخرین آمار سازمان ملل در همایش جهانی مبارزه با ، در حال حاضر تنها ۹ درصد از این مواد بازیافت می شود و در خوشبینانه ترین حالت، تا سال۲٠۶٠ به هفده درصد بازیافت جهانی خواهیم رسید(اینجا). بماند که بر خود بازیافت هم مفاسد دیگری بار می شود. می توان گفت در یک تقسیم بندی جامع، سبک زندگی مدرن به تولید هشت نوع زباله منجر می شود: ۱- زباله خانگی تر و خشک ۲- زباله های خطرناک۳- زباله های کارخانه ای و آلوده کننده منابع آبی ۴- زباله های الکترونیکی و رایانه ای ۵- زباله های (نخاله های غیرقابل بازیافت در طبیعت) ۶- زباله های ناشی از ساخت، تعمیر و حرکت اتومبیل + آلاینده های هوا ۷- زباله ها و آلاینده های ناشی از سموم و ها ۸- زباله های لوازم بهداشتی مثل پوشک ها، پد ها و... . الحق که ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ(۴۱روم) نیک به خاطر دارم زمانی که در روستا بودیم و تقریبا زباله ای نداشتیم. اما از وقتی که تاثیر سیاستهای جهانی ٠۳٠، در پایان دادن به در روستای ما هم ظاهر شد، وضع تغییر کرد. مانند زندگی محرومیت زای شهری، محروم از دام شدیم(۲۱مؤمنون) و بسیاری از چیزهایی که خوراک گاو، گوسفند و سگ گله می شد، تبدیل به زباله و پسماند شد. یا مثلا یک قسم از مربوط به نوع است. ظرفهایی که در اسلام داریم(چوبی، گِلی و...) اولا ارزان است، ثانیا متناسب با مزاج انسان است، ثالثا وقتی قابل استفاده نباشد، تولید زباله نمی کند و به راحتی به طبیعت باز می گردد. جالب تر اینکه جنبه هم دارد. یعنی زمانی که مردم از همه چیزشان محروم شده اند، به راحتی می توان از خاک، ظرف ساخت. آنچه که در گزارش جدید شبکه الجزیره، درباره افزایش روزافزون استفاده از ظروف سفالی، در میان آوارگان آمده، بر همین جنبه تاکید دارد. جالب اینکه مردم می گویند: غذا در خوشمزه تر هم می شود(اینجا). بگذریم! بعد از اتمام کار در بلوار توس، توفیق زیارت علیه السلام نصیبم شد و راهی حرم شدم. همان ابتدا آبخوری ها توجهم را جلب کرد. جلو رفتم و از برادری که لیوان های جدید را جایگزین می کرد پرسیدم: به طور متوسط، هر روز چند لیوان در آبخوری این صحن مصرف می شود؟ با کمی تخمین و بالا پایین کردن گفت: حدودا پنج هزار عدد!!! یعنی اگر حرم، تنها پنج آبخوری داشته باشد، سالانه بیش از ۹ میلیون عدد زباله، فقط در آبخوری هایش تولید می شود! این عددها را با خود مرور می کردم و به یاد حدیث تمدنی و طلایی حضرت علیه السلام افتادم که فرموده اند: اِشْرَبُوا بِأَيْدِيكُمْ فَإِنَّهَا خَيْرُ أَوَانِيكُمْ. با دستهایتان آب بنوشید که بهترین ظرفهای شماست (الکافی ج۶ص۳۸۵). مطالعه بیشتر: ساختار اولیه مدیریت پسماند از منظر آیات و روایات @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۶ فروردین ۱۴٠۴/سال پنجم و باز هم من، معجزه شگفت انگیز عطر😅 و رزقی «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ🤔»!!!! از مدتها قبل می خواستم این کارو بکنم ولی نمیشد. وقتی دیدم تو سخنرانی اول سالشون به این موضوع تصریح کردن، خیلی جدی تر شدم. ایشون گفتن: «وظیفه‌ی مردم این است که هر کس می تواند یک تولیدی ولو کوچک به وجود بیاورد، این کار را بکند». جالب اینکه ، تنها مثالی بود که برای طرحهای تولیدی مردمی و کوچیک گفتن. و این دقیقا چیزی بود که از مدتها قبل تو ذهن داشتم. راستش چقدر حسرت خوردم که این مثال آقا، توی غفلت و غوغای رسانه ها گم شد. من طلبه کمترین حاضر بودم برم تلویزیون😅، و دو ساعتی درباره اهمیت این مثال بسیار مهم، ابعاد و فوایدش حرف بزنم. ولی خب دیگه.... برگردیم به داستان: حدود ده بیست متر از فضای پشت بام رو نیاز داشتم. دو روزی به آخر ماه رمضون مونده بود. نقشه قفس رو تو ذهنم کشیده بودم و علاوه بر این، می خواستم تقسیم به دو یا سه بخشش کنم تا بتونم هم بیارم. آخه کبوتر یکی از زیباترین، آرامش بخش ترین و مفیدترین مخلوقات خدا برا آدماست. گوشت و تخم مرغش😅 جزء بهترین هاست! ضمنا، کود کبوتر هم یکی از بهترین جایگزینای مضره. تازه، کبوتر ضد جنُّ شیاطینه و یکی از حیووناییه که عاشق اهل بیت علیهم السلامه (کتاب شریف کافی، باب ) از خونه زدم بیرونُ تو مسیر چندتا جوشکاری دیدم. چون می خواستم ی اسکلت آهنی درست کنمُ روشم ورق فلزی بندازم. قیمت که گرفتم، سر هم به پنج شیش میلیون تومن می رسید. گرون بودنش ی طرف، آهنی بودنشم طرف دیگه! هی می گفتم آهن که بندازم رو سقف، خیلی داغ میشه و پرنده ها اذیت میشن. بعدش گفتم چرا اسکلت چوبی نزارم🤔؟ که خیلی بهتره! نزدیک اذان ظهر بود که به خیابون شهید داودی رسیدم! اونجا ی مسجد خوبی هست که محل برگزاری هیئت هفتگی . ی هیئت خیلی خوب که خودمم یکی دو بار اونجا سخنرانی کردم. نماز که خوندم و از مسجد اومدم بیرون، دیگه داشتم به قطعیت می رسیدم که همون اسکلت آهنی رو سفارش بدم. چون هرچی گشتم نجاری خوبی پیدا نکردم. شاید حدودای چهارصد پونصد متری از مسجدْ دور، و وارد میدون اصلی شهر شدم. حس کردم یکی داره غیرعادی پشت سرم میاد🤔😅😨اما برنگشتم و به راهم ادامه دادم. یهو شنیدم داره میگه آقا آقا ببخشید! برگشتم دیدم ی مرد میانسال با کلی جوراب در حال . سلام حالتون خوبه؟ علیک سلام، خیلی ممنون ببخشید این شما زدین؟ 😊با یک مکث گفتم بله، چطور؟ آها از کنارم که رد شدین، گفتم این عطر حتما مال شما بوده. میشه بپرسم چه عطریه؟ 🥰 میشه بدین ی خرده بزنم؟ بله حتما. بعد که ی خرده عطرُ زد گفت: ان شاءلله علیه السلام ظهور کنن🤔😊 خواست عطرو پس بده، گفتم نه دیگه این مال شماست. گفت نهههه، گفتم قابلتون رو نداره. خیلی تشکر کرد، خودش رو معرفی و شمارشو هم داد. اگر کمکی چیزی نیاز داشتید در خدمتم. ممنون. راستی سراغ دارین؟ برای چی؟ میخوام ی جا برا کبوترام درست کنم. ی خرده فکر کردُ گفت: فلانی فلان جا مورد مناسبیه. باز فکر کردُ یهو گفت: عه البته همین جام یکی هست! اشاره کرد به اونطرف میدونُ گفت: اون گاراژ بزرگ رو می بینی؟ همون اولش ی نجار خیلی خوبه که اتفاقا خودشم کبوتر داره🥰🕊 گفتم ای چقد تو محشری. رفتمُ دیدم که بله! ی قفس بزرگ تو محل کارش درست کرده و تقریبا ده تایی هم کبوتر داشت. خدا میدونه چقدر آرامش می گرفتم به این کبوترا نگاه می کردم. ی خرده که صحبت کردیم، آقای نجار گفت: ؟ 🥰🤦‍♂️😅 کساییکه یادداشت قبلی رو خوندن، دلیل خندمو میدونن. خیلی راهنمایی کرد و گفت: برای اینکه ارزون دربیاد، میتونی ازین چوبای خام ببری خودت درست کنی. ی لحظه تو ذهنم اومد که خودمون تو روستا کلی داریم🤔چرا ازونا استفاده نکنم؟ بلافاصله گفتم وای خدایا، برای سقف هم از همون شاخه های سپیدارُ آلبالوهای تو باغچه استفاده می کنم. هم رایگانه هم طبیعیه داغم نمیشه. خیلی خوشحال شدم و از آقای نجار خداحافظی کردم. روز بعدش رفتم و به پدرم گفتم میخوام برم فلان باغچه برای اینکار. گفت که اونجا اصلا سپیداری نمونده! همه رو بریدیم. ولی دلم روشن بودُ گفتم حالا میرم ی کاریش میکنم. رفتمُ خداروشکر دیدم از اوووون همه سپیدار، فقط دوتا باقی مونده که اتفاقا یکیش خشک شده. انگار خدا برا من نگهش داشته بود. ی درخت حدودا ده متری که بشددددت برام کافی و مناسب بود😅🤲 دست به کار شدمُ همه چیزو آماده کردم. بچه ها رو هم با خودم برده بودم و حسسسابی کردن. زنگ زدم برادرم با وانتش اومدُ چوبارو بار زدیم به مقصد پشت بام. و اکنون پیگیر ادامه ماجرا هستم. بفضله تبارک و تعالی😊 یادداشت مشابه درباره عطر طرح عطر کتاب مسجد و اداره جامعه @besalamen_amenin
۱۷ اردیبهشت ۱۴٠۴/سال پنجم برای خودکشی به سمت پل می روم! اگر در راه یک نفر به من لبخند بزند، نخواهم پرید!!! جمله ای به جا مانده از دهه ۱۹۷٠ میلادی در روسیه است و بسیار قابل تأمل. چرا که درباره یکی از مهم ترین مسائل جامعه انسانی، یعنی نوع ربط و است. و چه غوغایی در قرآن برای این موضوع به پاست. تقریبا هر کارُ فعالیتی از هر حزبُ گروهی، برای کردن دیگران است. چه اینکه آدمی فطرتا همه را شبیه خود می خواهد. جالب اینکه از اصلی ترین پرسشهایی که همیشه از بنده کمترین هم شده مربوط به این داستان بوده: من با نوجوونا کار میکنم، چطور جذبشون کنم؟ من معلمم، چه جوری با بچه ها ارتباط بگیرم؟ این موضوع آنقدر محوری است که اگر ارتباطات حقیقی را از زندگی انسان حذف یا کم کنید، تقریبا همه چیز او را گرفته اید. یکی از اصلی ترین خطرات و مجازی کردن امور هم، حذف حداکثری روابط واقعی میان انسانها و تبعات جبران ناپذیر آن است(فَتَأَمَّلْ جَیِّدا). ما ، به دلایلی در ارتباط گرفتن بسیار ضعیف هستیم، بویژه با کسانی که مانند ما نمی اندیشند. اصلی ترین مانع هم، دوری از اصول ارتباطی قرآنُ روایات و در نتیجه، محض با انسانهاست! یعنی مردم را گوشی هوشمند یا رباتی فرض می کنیم که برای تغییر، فقط نیازمند مجموعه ای از اطلاعات جدیدند! اما پرسش بسیار مهم و مورد غفلت این است: بر فرض که هزاران استدلال در صحت مسیرمان داشته باشیم. وقتی کسی حاضر به گوش دادن نیست چه کنیم؟ راستش را بخواهید تا حد زیادی هم طبیعی است. چرا که انسانها درباره شان بسیار حساسندُ تلاش می کنند به هر نحوی آنرا حفظ کنند. دقیقا مثل خود ما که باورهایمان تمام هویت ماست! در واقع مسئله اصلی و ابتدایی برای جذب انسانها، از سنخ استدلالُ ذهنیات نیست. البته که قصدما تحقیر این عرصه ها نبوده. اما باید از جایی به خط زد، که نه تنها مورد حساسیت و دفاع نباشد، بلکه همگان با آغوشی باز، پذیرای شما باشندُ به استقبالتان آیند. باید از جایی ارتباط را کلید زد که تمامی ابنای بشر، نسبت به آن فقیرندُ محتاج! تا آنجا که عده ای برای دریافت یک لحظه آن، حاضر به خودکشی اند! ، شاه کلید ارتباطی بی نظیری است که قرآن معرفی می کند. این شراب طهور را بارها و بارها بنوشید: فَبِما *رَحْمَةٍ مِنَ اللَّـهِ *لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظ الْقَلْبِ، لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ *فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ *اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ *شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ(آیه۱۵۹ آل عمران). خطاب به اولْ جذاب عالم می فرماید که ای پیامبر: اگر تمام ویژگی های نبوت را داشتی اما سنگ دلُ نامهربان بودی، همگان از اطرافت پراکنده می شدند! این تعبیر بزرگترین متخصص قلب عالم را هم ببینید: قُلُوبُ اَلرِّجَالِ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ(نهج البلاغه حکمت۵٠). عجب تعبیر شگفتی: قلب آدمی را به حیوانی وحشی مانند کرده که باید رام شود و راه آن، الفت استُ محبت. هر که ازین در وارد شد، مردمان به او رو کنند. ذکر این نکته بسیار ضروری است که نباید گرفتار کلی گویی ها شویم. بلکه باید محبت را به صورت کاملا جزئی و در قالب طرحهای کاربردی مشخص ارائه دهیم. در همین خصوص به ذکر برخی عناوین در قرآنُ روایات بسنده می کنم. ۱. ، البشاشة، حُسن اللقاء یا خوشرویی: کینه ها را می برد و دام محبت است. ۲. که به تنهایی، لشکری بی رقیب در جذب و آغاز ارتباط است(اینجا) ۳. که متاسفانه از احکام ورافتاده ی اسلام است. روایات شریف می فرمایند که افشا کردن سلام، یعنی به احدی از مسلمین بدون سلام گذر نکنید! آیا در عمرتان چنین شخصی دیده اید؟!؟! ۴. و گوش بودن! ما بسیار کم گوش می دهیم. همیشه دوست داریم بقیه حرفهایمان را بشنوند. برای رام کردن قلوب، تا جاییکه می توانید حرفها و انتقاداتشان را استماع کنید. نگران نباشید نظام سقوط نخواهد کرد!(آیه۶۱توبه). ۵. دادن که از برترین تکنولوژی های ارتباطی عالم است. اخیرا در راه مسجد، با بچه های یک آرایشگر با کلاس رفیق شده ام. خرجش یک عطر محمدی طبیعی بود. روی دیوار آرایشگاه، یک اسکلت بزرگ نقاشی کرده اند! 😅 ۶. و غذا دادن! و تو چه دانی که سفره انداختن چه ها که نمی کند!! ۷. و گره گشایی از کار مردم، بدون توجه به نوع تفکراتشان. به این راهبردهای گرانقدر می توان در سطح تمدنی و حکومتی هم نگریست. فی المثل همین گره گشایی از کار مردم، به تنهایی می تواند بسیاری از دشمنی ها و سوء تفاهم را برطرف و یک حکومت را محبوب قلوب مردمانش کند. نمونه اش قانون بسیار گرانقدر احیای موات که اینجا درباره اش نوشته ام. @besalamen_amenin