اطلاعیه استخدام و جذب ویژه آقایان در یک نهاد انقلابی
۱. مقطع دیپلم : رشته های ریاضی، تجربی، فنی (الکترونیک، کامپیوتر)
بازه سنی : ۱۹ تا ۲۲ سال
جذب ردیف ۱ پس قبولی در آزمون داخلی و ادامه تحصیل در مقطع کاردانی بورس تحصیل رایگان و بررسی و احراز شرایط به صورت رسمی است.
ظرفیت جذب : ۳۰ نفر
۲. مقطع کاردانی : رشتههای حوزه الکترونیک، کامپیوتر
بازه سنی : ۲۱ تا ۲۵ سال
جذب ردیف ۲ پس از بررسی و احراز شرایط به صورت پیمانی یا خریدخدمت یا رسمی است.
ظرفیت جذب : ۳۰ نفر
۳. مقطع کارشناسی حوزه کامپیوتر و مخابرات بازه سنی مقطع کارشناسی : ۲۲ تا ۲۷ سال
جذب ردیف ۳ پس از بررسی و احراز صلاحیت بصورت پیمانی و رسمی
ظرفیت ۳۰ نفر
ردیف ۴ مقطع کارشناسی ارشد و دکتری : رشتههای حوزه الکترونیک، کامپیوتر ریاضی هوش مصنوعی
بازه سنی : ۲۴ تا ۲۹ سال
جذب ردیف ۴ پس از بررسی و احراز شرایط به صورت پیمانی یا رسمی ساعتی پروژه ای است. در صورت داشتن شرایط نخبگی امتیازات ویژه ای تعلق خواهد گرفت
ظرفیت جذب : ۳۰ نفر
برادرانیکه سابقه کار اجرا پسیو کار حوزه شبکه و داکت کشی مخابرات داشته باشند بصورت قرار دادی در این حوزه مورد نیاز است .
ظرفیت ۱۰ نفر
_نیروی خدماتی و نظافتی
ظرفیت ۱ نفر
لازم به ذکر است صرفاً در خصوص جذب رسته شغلی راننده، بسیجیان ساکن ورامین، کرج و اسلامشهر که دارای گواهینامه پایه یک هستند برای بکارگیری به صورت قراردادی، مورد نیاز است .
ضمناً مدت زمان معرفی افراد بسیار محدود است و صرفاً تا تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ فراهم است، افرادی که شرایط فوق را دارند در پیام رسان ایتا
به شماره
۰۹۱۰۲۴۱۲۶۶۵
پیام ارسال کنند
#امام_جعفرصادق_علیهالسلام_شهادت
#استاد_سید_رضا_موید
مـرغ دلـم که شاخـۀ طوباست جـای او
ویـــرانـــۀ بــقــیــع بـــوَد مــدّعای او
خـواهـد در آن دیـار مـقـدّس کنـد مـقام
انـدر جــوار صــادق و نــالد بـرای او
خواهدبه تربتش که خراب است وبی چراغ
سوزد چو شمع و گریه کند درهوای او
خـواهد به گـرد مرقـد بی زائرش مُـدام
پـروانه وار گـردد و جـویـد رضای او
خواهد زداغ خون شده با قطره های اشک
آیـد بـرون ز چـشـمِ تـرم در عـزای او
آن کس که بود لطف و وفا پای تا به سر
زهـر جـفا بسـوخت ز سر تا به پای او
یارب چه کرده بودکه منصورکینه جوی
خـون کرد از ستـم دلِ غـم مبـتـلای او
درنیمه شب که دیدۀ مردم به خواب بود
دشمـن ز بـام خـانه شـد اندر سرای او
بـیرون کشـیـد بـا سر و پـای برهنه اش
رحـمـی نـکـرد بـر تـن درد آشـنـای او
شـرح مـصائـبـش نـتـوانم که هیچ کس
آگـاه نـیـسـت از غــم او جـز خـدای او
یا رب به حـقّ فـاطـمه دسـت امـیـد مـا
کـوتـه مکـن ز دامـن مـهـر و ولای او
هر کو گریست همچو «مؤید» ازاین عزا
بخشد خدا به حضرت صادق خطای او
#روز_معلم
#چارپاره
🔹بهترین واژه🔹
دیر سالیست هر چه میخواهم
از تو یک واژه درخورت گویم
من چنین واژهای نمییابم
من چنان جملهای نمیجویم
باز هم تشنۀ کلام توام
در تو انگار آسمان جاریست
گر چراغ هدایتت خواندم
این هم از حرفهای تکراریست...
بوی گل میگرفت صحن کلاس
از سخنهای عطرآگینت
در رگم خون تازهای میریخت
واژه واژه کلام شیرینت
حاصل رنج بینهایت توست
هر که منصوب شد به هر ردهای
تو خودت را برای خاطر ما
به همه آب و آتشی زدهای...
هر کجا شور علم میبینم
ردّ پای حضور تو پیداست
هر کجا نامی از معلّم هست
روشنایی، امید هم آنجاست...
جز خدایی که آفرید تو را
آن که قدر تو را شناسد کیست
حرف آخر به هیچ قاموسی
واژهای بهتر از معلّم نیست
📝 #عباس_شاهزیدی
شبهای جمعه فاطمه.mp3
5.21M
شبهای جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
آید به دشت نینوا
#️⃣ #زمزمه
#️⃣ #شب_جمعه
#️⃣ #امام_حسین
#️⃣ #شب_زیارتی_ارباب
دنیای بی حسین.mp3
7.97M
دنیای بی حسین
معنایی نداره
دنیام اون سره که
دست نیزه داره
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #شب_جمعه
#️⃣ #امام_حسین
#️⃣ #شب_زیارتی_ارباب
#امام_صادق_علیه_السلام
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
نبض ستارگان همه در دستش
افلاک علم، واله و سرمستش
او مردی از تبار پیمبر بود
نقش نگاهش آینهپرور بود
چون باغ، علم «علَّم الاسمایش»
میریخت غنچهغنچه، ز لبهایش
او باغبان باغ معارف بود
محبوب قلب عامی و عارف بود...
دریای غرق موج فضیلت بود
اوج کمال، اوج فضیلت بود
آن مهر ذرّه پرور افلاکی
سرچشمۀ مجاهدت و پاکی
احیاگر معالم قرآن بود
بر پیکر شریعت ما جان بود
تجدید کرد سنّت جدّش را
نشناختند حرمت و حدّش را
روزی که زهر زد به دلش آتش
منصور زد در آب و گلش آتش
شوق سفر به عالم دیگر داشت
دلتنگ بود و دیدۀ سوی در داشت
هنگام پر گشودن و رفتن بود
پرواز روح از قفس تن بود
احضار کرد جملۀ خویشان را
شیرازه بست جمع پریشان را
چون دید اهلبیت همه جمعاند
پروانگان شیفتۀ شمعاند
مثل همیشه دغدغهاش دین بود
در واپسین نفس سخنش این بود:
هر کس سبک شمرد نمازش را
نشناختهست گوهر رازش را
در سایهسار چتر شفاعت نیست
با او شمیم و عطر شفاعت نیست
چون کعبهای که قبلهنما دارد
ای عاشقان بهشت بها دارد
گفت این حدیث و هدیه به جانان داد
ذکر نماز روی لبش... جان داد
فردا چه میدهیم جوابش را؟
وقتی حدیث روشن و نابش را-
دادیم ما به دست فراموشی
دست سکوت و سایۀ خاموشی
او رفت و ماند مکتب او تنها
ماندیم ما و مرثیه خواندنها
آن مکتبی که هست جهانافروز
از تربتش غریبتر است امروز
«قالَ الامام صادقِ» ما کم شد
دریا بدل به قطره و شبنم شد
دلهای مهربان، شده دور از هم
داریم شکوه وقت عبور از هم
یاد آن که بود، مسجد ما سنگر
صحن و رواق آن، همه روشنگر
مسجد، به چلچراغ مزین شد
محراب، مثل آینه روشن شد!
اما نماز چشم به در مانده
نخلی در انتظار ثمر مانده
مسجد گرفته گرد ملال امروز
محزون شده صدای بلال امروز
مسجد پر از جماعت کمرنگ است
گلدسته رنگ باخته، غم رنگ است
از بس که دل ز دایره بیرون شد
اشک کبوتران حرم خون شد
در آن حرم که شمع و چراغی نیست
یک لاله بینشانی داغی نیست
دلها در آرزوی بقیع او
پر میکشد به سوی بقیع او...
سوی بقیع، باغ گل یاسین
آنجا که دیده داغ گل یاسین
آنجا که اشک ماه سرازیر است
آنجا که پشت پنجره دلگیر است
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#محمدجواد_غفورزاده
🔹
دنیای کلام تو جهان برکات است
عمریست جهان ریزهخور این کلمات است
در ساحت عرفانِ غمت، فلسفه مات است
نام تو پر از عطر سلام و صلوات است
ای سورۀ شأن تو پر از سجدۀ واجب
زانو زده در محضرت ادیان و مذاهب
دارند نصیب از نفست حاضر و غایب
راهی که تو ابلاغ کنی راه نجات است
فیض ازلی چیست؟ مسلمانِ تو بودن
لطف ابدی شیعۀ چشمان تو بودن
در خوف و رجا دست به دامان تو بودن
مهر تو و قهر تو حیات است و ممات است
ای کاش که باشد نظر لطف تو با ما
تا سوی تنور امر کنی باز اماما
با عشق تو آتش شده برداً و سلاما
آتش نه که این روشنی آب حیات است
نام تو بلند است و مقام تو رفیع است
لطف تو مدام است و عطای تو وسیع است
هم در دل ما حسرت دیدار بقیع است
هم در دل ما حسرت درک عتبات است
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#سیدمحمدجواد_شرافت
🔹
باز ما را چشمهای از اشک جاری دادهاند
روز و شب خاصیت ابر بهاری دادهاند
سینه شد کانون آه و دیده شد دریای اشک
آب و آتش باز با هم دست یاری دادهاند
در غروب صبح صادق، ماه پنهان کرد روی
شبنشینان فلک را بیقراری دادهاند
بر زمین سیل بلا جاری نشد، یا قدسیان
آسمان را در عزایش بردباری دادهاند؟
کعبه هم، در هجر اسماعیلِ زهرا، ندبه کرد
زین سبب او را ردای سوگواری دادهاند
شد شهید آخر، مسیحایی که از انفاس او
دانش و دین را قوام و استواری دادهاند
پیروان مذهب این آفتاب عشق را
معرفت آموختند و رستگاری دادهاند..
شد پریشان، خاطرِ صدیقۀ زهرا که دید
از نمک مرهم برای زخم کاری دادهاند
دل بدین گلشن چه میبندی پس از تاراج گل؟
این چمن را آب از بیاعتباری دادهاند
سرمه کن خاک بقیعش را که در آن آستان
عرشیان را رتبۀ خدمتگزاری دادهاند
شب که تاریک است آنجا، پرتو مهتاب را
در گذرگاه نسیم آیینهداری دادهاند
گر چراغ لالهای روی مزار او نسوخت
لالهها پایان به این چشمانتظاری دادهاند
آب شد شمع وجودش پشت دیوار بقیع
هر که را پروانۀ شبزندهداری دادهاند
تا محبان را فراخواند به پابوس امام
اشکهای ما به دل، امیدواری دادهاند
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#محمدجواد_غفورزاده
🔹