#شام_غریبان
#سبک_این_منو_این_خیل_اسیران_تو
کرب و بلا غارت گلها شده (۲)
الهی ماتم عظما شده
لالهٔ پَرپَردل صحرا شده (۲)
الهی ماتم عظما شده
یک طرفی مشک تهی برزمین(۲)
یک طرف رباب و قلب حزین
دست جدا از تن سقا شده (۲)
الهی ماتم عظما شده
یک طرفی دود رود بر سما(۲)
شعله ور خیمه آل عبا
خون جگر زینب کبری شده (۲)
الهی ماتم عظما شده
یک طرفی گم شده اطفال او (۲)
شکسته کبوتری بال او
جدا سر اکبر لیلا شده (۲)
الهی ماتم عظما شده
شام غریبان و غریبان همه (۲)
می زنند نالهٔ یا فاطمه
دشمن دستش به ستم وا شده(۲)
الهی ماتم عظما شده
زجر و سنان گرفته درکف سنان (۲)
کاروان تند برد ساربان
اول زجر آل طاها شده (۲)
الهی ماتم عظما شده
این همه غصه جزیهٔ یا علی است(۲)
ابتلا مرحمت با علی است
یاد علی مرهم دلها شده(۲)
الهی ماتم عظما شده
#شام_غریبان
#سبک_عصمت_کبریا_نقش_زمین_شد
پر شده جام غریبان از می شام غریبان
بار غم قامتم را کمان کرد
گریه بر غربتم آسمان کرد
زینبم زینبم زينبم من
با غم هجران چه سازم با دل بریان چه سازم
غصه قلب مرا میهمان کرد
گریه بر غربتم آسمان کرد
زینبم زینبم زینبم من
یک طرف گلهای پرپر جسم قاسم جسم اکبر
باغ ما را مصیبت خزان کرد
گریه بر غربتم آسمان کرد
زینبم زینبم زینبم من
دود بود و شعله نار دامن طفلی گرفتار
خنده بر خرمن گیسوان کرد
گریه بر غربتم آسمان کرد
زینبم زینبم زینبم من
من اگر در شور و شینم گم شده طفل حسینم
ناتوانم غم کودکان کرد
گریه بر غربتم آسمان کرد
زینبم زینبم زینبم من
در نوا نای رباب است اصغرا این جام آب است
یاد حنجر نمود و فغان کرد
گریه بر غربتم آسمان کرد
#شام_غریبان
#قتله_گاه
#سبک_الا_ای_همسفر
بیا مادر ببین زبس غم دیده ام شده روزم سیه
میان خیمه ام ولی باشد دلم میان قتله گه
بیا ای مادرم
که می سوزد حرم
ببین چشم ترم
حسینم وا حسین3
ز بس نالیده ام دگر در سینه ام ندارم ناله ای
در این خونین چمن برای باغبان نمانده لاله ای
مسیحایی نفس
به فریادم برس
ندارم جز تو کس
منم آن باغبان که هفتاد دو دو گل به پیشم چیده اند
گلم را چیده اند به چشمان ترم همه خندیده اند
تو ای مادر بیا
تماشا کن مرا
که افتادم زپا
#روز_یازدهم
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
دخت علی زینب با احتشام
برای حفظ دین نموده قیام
ز دشت کربلا رود سوی شام
تا شود زین قیام عمر دشمن تمام
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
ابدان طیبین ال طاها
عریان فتاده روی خاک صحرا
صد پاره از تیغ و سنان اعدا
بی حنوط و کفن چون گل یاسمن
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
اگر شدم زینب محمل نشین
اگر شدم اسیر این مشرکین
روم به شام از پی احیای دین
تا نمایم ادا حق اهل ولا
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
سوخته از برق ستم حاصلم
بسته شده جان اخا محملم
روم ولی پیش تو مانده دلم
فتاده به هامان آیه های قرآن
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
یوسف من چسان کند نظاره
مادر تو به جسم پاره پاره
زخم تنت فزون تر از شماره
عزیز فاطمه عرش را قائمه
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
عصمت حق زینب عفت پناه
دخت امیر مومنان اخت شاه
ز خیمه گه آمده در قتلگاه
گوییا فاطمه می کند زمزمه
پیکر شاه تشنه کامان
مانده به روی خاک سوزان
گلهای باغ خاتم الانبیا
پر پر شده به دشت کرببلا
بانگ وا غربتا می رود تا سما
پیکر شاه تشنه کامان
مانده به روی خاک سوزان
دخت علی زاده خیر النسا
گشته روان به سوی شام بلا
حجه بن الحسن گشته اندر محن
پیکر شاه تشنه کامان
مانده به روی خاک سوزان
عصمت کلیه پروردگار
دخت علی زینب عفت شعار
عقیله و عالمه روزگار
خواهر حسین است نور نیرین است
رود سوی شام غم افزا
به همرهش عترت طه
دخت علی نخل عبودیت است
اشعه نور الوهیت است
عالمه علم ربوبیت است
گشته محمل نشین دخت حبل المتین
نوگل گلزار رسول است
زینت دامان بتول است
#دهه_دوم
#دروازه_کوفه
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
عصمت کلیه رب مجید
بناگهان صوت برادر شنید
به روی ناقه ناله از دل کشید
از نوک نیزه ها نور قرآن بپا
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
توی که عقل، مات و حیران توست
تمام انبیا ثنا خوان توست
جن و ملک مطیع فرمان توست
شدی زیب سنان ای شه انس و جان
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
ز نوک نی دمی تو اعجاز کن
جان اخا غنچه لب باز کن
به دخترت درد دل ابراز کن
رفته ای در سفر او شده خونجگر
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
تو نور پاک محضر داوری
تو اولین و آخرین رهبری
گشته محاسن تو خاکستری
راس تو شد جدا بهر دین خدا
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
صدای آن بانوی محمل نشین
کلام او عجب بود دلنشین
مگر بود خطبه حبل المتین
ز محمل این ندا کرده محشر بپا
حسین سفینه النجات حسین رفیع الدرجات است
به ناگه آن بانوی عالیجناب
کرد به راس شاه خوبان خطاب
محاسنت چرا به خون شد خضاب
عزیز فاطمه عرش را قائمه
حسین رفیع الدرجات است حسین سفینه النجات است
خدا به حق ذات پاک رسول
به حق ناله های زار بتول
نما عزاداری ما را قبول
زبهر این عزا نما بر ما عطا
در آن شدائد قیامت حسین کند ز ما شفاعت
سرش به نوک نیزه شد جلوه گر
جن و ملک به ماتمش نوحه گر
زینبش از غم شده خونین جگر
حسینم کشته شد به خون آغشته شد
از ظلم و جور قوم اعدا کشته شده عزیز زهرا
به کوفه شد نور خدا جلوه گر
راس منیر سبط خیر البشر
سوخت دل شیعه اثنی عشر
ز ظلم اشقیا گشته محشر بپا
به خواهرش داد این بشارت بهرت کنم قرآن تلاوت
هم عهد من ز باده الستی
عهدی که با پروردگار بستی
پیشانی از محمل چرا شکستی
زینب ای خواهرم نور چشم ترم
به خواهرش داد این بشارت بهرت کنم قرآن تلاوت
عزیز جان خاتم الانبیا
حسین بود خامس آل عبا
بخون طپیده در صف کربلا
گشته شمس الضحی غرق نور خدا
بخواهرش داد این بشارت بهرت کنم قرآن تلاوت
حسینم ای نقطه پرگار عشق
حسینم ای قافله سالار عشق
در عاشقی یار و مددکار عشق
من تو را عاشقم به عشقت مایلم
چونکه سفینه النجاتی اصل و اصول حسناتی
پرچم عاشقی بر افراشتیم
هستی خود به راه حق باختیم
رخ به ولای تو بیاراستیم
وارث انبیا سبط خیر الوری
روح الامین محو جمالت
فدای آن حسن و کمالت
#دهه_دوم
#دروازه_شام
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
مرغ دل خستهٔ دردی کشان(۲)
رفت سوی شام بلا الامان
وای چه شهری است پر از ناکسان
خصم آل عبا
دشمن مرتضی
ناله بزن برای زینب
ای دل خسته وای زینب (۲)
اگر خرابه مرکز غصه هاست(۲)
آه رقیه اخگر جان ماست
عمه بگو که پدر ما کجاست
ماه ویرانه کو
شاه فرزانه کو
خرابه کانون بلا شد
بهر رقیه کربلا شد(۲)
سر بریده دید و مدهوش شد(۲)
بوسه ز لب گرفت و بیهوش شد
بلبل پر شکسته خاموش شد
حلق پاشیده دید
رقیه شد شهید
زینب دلخسته چه سازد
دو دست او بسته چه سازد(۲)
#دهه_دوم
#تنور_خولی_ملعون
#سبک_ای_قاری_قرآن_من
#حاج_حیدر_توکلی
ای قاری قرآن من از نوک نی قرآن بخوان
دوری مکن از محملم پیشم بمان پیشم بمان
بهر تسلای دلم
بخوان تو هل اتی اخا
یابن الزهرا یابن الزهرا
دیشب نبودی بیینی طفلان خود در حال غش
تو در تنور خولی و من در خیمه ی پرآتش
در هردو جا شد نوحه گر
والله مادرم زهرا
ای کاروان آهسته رو کارام جانم می رود
چرا سرت پوشیده نیست عمامه ی سرت کجاست
گر دخترانت جان دهند از دوری رویت بجاست
محاسنت پر خون و چشمت بسته بود دلبرم
#دهه_دوم
#دروازه_کوفه
#سبک_خستهی_خسته_ام
#حاج_حیدر_توکلی
چون به دروازه کوفه پایم رسید
رنگم ازصورتم محرم من برید
سینه شد از ناله ام تنگ بود وقت بارش سنگ ای برادر
این جماعت همه دشمن فاطمه خصم حیدر
بس که در کوفه شد قسمت ما بلا
شد فراموش ما ماتم کربلا
ریشه ی صبرم بریدند از سرم معجر کشیدند
کس نکرده چو تو روی نی دلبری
کس ندیده چو من ماه خاکستری
فاطمه سیمای زینب محرم غم های زینب
#دهه_دوم
#دروازه_کوفه
#سبک_دلم_گرفته_و_غمین_است
#حاج_حیدر_توکلی
ای همه دار و ندارم قرار قلب بی قرارم
چه می کنی با دل زینب دلاور نیزه سوارم
ستاره می ریزد زدیده ات هلال زینب
فدای اشکت گریه مکن به حال زینب
ابی عبداله سالار زینب
........................
تمام دیده ها به سویت تمام کوفه محو رویت
برده دل تمام مردم نسیم جانفزای مویت
یوسف زینب روی تو گرچه خون گرفته
تمام کوفه زدیدنت جنون گرفته
ابی عبدالله سالار زینب
.........................
چه با شکوه و با وقاری چه دلنشین و گلعذاری
مست توام گرچه به رویت خاک تنور و کوفه داری
هم نفس من که غرق خاکستر و دودی
شب گذشته به کوفه مهمان که بودی
ابی عبدالله سالار زینب
#دهه_دوم
#دروازه_کوفه
#سبک_آی_مردم_هرکه_ندیده
#حاج_حیدر_توکلی
آی مردم ، که دیده یکجا
آسمانی مه و خورشید و ستاره
نبینید ، جز کوفه بازار
اینهمه یوسف ز پیر تا شیرخواره
وای ، این شه و این وزیرش
این سپاه دلیرش
وای ، این بُود دولت عشق
من و طفلان سفیرش
مظلوم حسین جان
..............
آی مردم ، هر که ندیده
شیر چادر به سر علی ببیند
با همین ، دو دست بسته
ضرب شصت دختر علی ببیند
من ، جان نثار حسینم
سر به دار حسینم
من ، با همین قامت خم
ذوالفقار حسینم
مظلوم ...
...............
آی مردم ، یکی بگوید
گنه کودک شش ماهه چه بوده
این دختر ، که خورده سیلی
قاتل طفل و برادر که بوده
وای ، اشک خونرنگتان چیست ؟
شادی جنگتان چیست ؟
وای ، بعد از آن نان و خرما
آتش و سنگتان چیست ؟
.
مظلوم ....
............
هلالم ، که روی نیزه
زیر ابر خون خاکستر و دودی
عزیزم ، شب گذشته
تو مگر به کوفه مهمان که بودی
وای ، نه شبی سوت و کور است
نه چنان نیزه دور است
وای این نه خاک عبور است
این غبار تنور است
مظلوم ...
#دهه_دوم
#تنور_خولی_ملعون
#سبک_این_منو_این_خیل_اسیران_تو
جمع شده سفرهٔ عیش و سرور (۲)
پهن شد،سفرهٔ گرم تنور
سرزده سر آمده از راه دور (۲)
پهن شد، سفرهٔ گرم تنور
خانهٔ خولی شده رشک بهشت (۲)
دست غم ،باز عزایی نوشت
یک سر و یک دشمن مست غرور (۲)
پهن شد، سفرهٔ گرم تنور
نور تُتُق کشیده تا آسمان (۲)
شد زن، خولی مویه کنان
کاش نبینم شوم ای کاش کور (۲)
پهن شد، سفرهٔ گرم تنور
ای سر پاشیده چه شد پیکرت (۲)
وای از سوز دل مادرت
جلوه کند آیهٔ اللهُ نور(۲)
پهن شد، سفرهٔ گرم تنور
آمده با دیدهٔ تر از جنان (۲)
مادری، سینه زن و مو کنان
آسیه و مریم و حوا و حور (۲)
پهن شد، سفرهٔ گرم تنور
فاطمه برداشته با شور و شین (۲)
لالهٔ ،پرپر رأس حسین
حنجر او شوید با اشک شور (۲)
پهن شد، سفرهٔ گرم تنور
#دهه_دوم
#دروازه_کوفه
#سبک_این_منو_این_خیل_اسیران_تو
این درِ دروازه چقدر آشناست(۲)
این همان،کوفهٔ پر ماجراست
شهر دل آزاری شیر خداست(۲)
این همان کوفهٔ پر ماجراست
عطر علی می دهد این کو چه ها (۲)
ناظر، داغ غریبی ما
کوفه سر مسلم تنها کجاست (۲)
این همان کوفهٔ پر ماجراست
دخت علی آمده در شهر تو (۲)
پس کجاست نائرهٔ قهر تو
صوت علی اخگر جان شماست (۲)
این همان کوفهٔ پر ماجراست
اشک بریزید همه تا ابد (۲)
ظلمتان سوخته از ما کَبَد
اجر ولای علی مرتضاست (۲)
این همان کوفهٔ پر ماجراست
سنگ بپاشید سر آماده است (۲)
فاطمه اذن به ما داده است
مادر ما در همه جا مقتداست(۲)
این همان کوفهٔ پر ماجراست
از سر نی سایه بروی سرم (۲)
کرده ای ،ای همهٔ باورم
فدیهٔ دیدار سرت خون ماست (۲)
این همان کوفهٔ پر ماجراست