#روز_عاشورا
#وداع
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
زینت دوش مصطفی حسین جان
تو قدری آهسته برو به میدان
به قربان رویت
ببوسم گلویت
می روی از برم برادر
سلام من رسان به مادر
خواهر چرا گریه ی تو بی صداست
نگاه تو مثل نگاه زهراست
روم نزد مادر
حلالم کن دگر
به نیزه می کنم نظاره
به گریه های تو دوباره
می روی و واهمه ای نداری
خواهر خود را به که میسپاری
تویی تو امیرم
دعاکن بمیرم
عشق تو شد روح نمازم
بدون تو بگو چه سازم
زینب همیشه بوده ای یاورم
تویی تو هم خواهر و هم مادرم
به تو دراسارت
می شود جسارت
دلم به حال تو کبابه
وعده ی ما کنج خرابه
رقیه را جان تو و جان او
گره بزن محکم به معجر او
زچشم کوفیان
روی او بپوشان
تعصب دشمن به زهراست
او هم شبیه مادر ماست
#شام_غریبان
#امام_حسین ع
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
طبل زنند خاتمهٔ جنگ شد (۲)
نوبت کعب نیزه و سنگ شد
جنایت تازه هماهنگ شد
حملهٔ اشقیا
شعله ور خیمه ها
بغض علی شعله کشیده
طناب خیمه را بریده(۲)
شور قیامت شده بر پا مگر (۲)
شکسته از کبوتران بال و پر
دامن غنچه ها شده شعله ور
لاله پخش زمین
باغبان بی معین
گمشده دو کبوتر امشب
خدا برس بداد زینب (۲)
حوریه ای سوخته شد معجرش (۲)
گرفته گُر رقیه موی سرش
وای به قلب خستهٔ خواهرش
هوای ملک ری
سر زند روی نی
سوز دل زینب کبری
محمدا و وا علیا(۲)
شام غریبان شده یا فاطمه (۲)
رباب و لیلا وسکینه همه
ذکر علی علی کنند زمزمه
ساربان بی امان
می برد کاروان
زینب زار و ام کلثوم
پناه عابدین مظلوم(۲)
#روز_یازدهم
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
دخت علی زینب با احتشام
برای حفظ دین نموده قیام
ز دشت کربلا رود سوی شام
تا شود زین قیام عمر دشمن تمام
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
ابدان طیبین ال طاها
عریان فتاده روی خاک صحرا
صد پاره از تیغ و سنان اعدا
بی حنوط و کفن چون گل یاسمن
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
اگر شدم زینب محمل نشین
اگر شدم اسیر این مشرکین
روم به شام از پی احیای دین
تا نمایم ادا حق اهل ولا
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
سوخته از برق ستم حاصلم
بسته شده جان اخا محملم
روم ولی پیش تو مانده دلم
فتاده به هامان آیه های قرآن
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
یوسف من چسان کند نظاره
مادر تو به جسم پاره پاره
زخم تنت فزون تر از شماره
عزیز فاطمه عرش را قائمه
بسته شده محمل زینب
خون شده از غم دل زینب
عصمت حق زینب عفت پناه
دخت امیر مومنان اخت شاه
ز خیمه گه آمده در قتلگاه
گوییا فاطمه می کند زمزمه
پیکر شاه تشنه کامان
مانده به روی خاک سوزان
گلهای باغ خاتم الانبیا
پر پر شده به دشت کرببلا
بانگ وا غربتا می رود تا سما
پیکر شاه تشنه کامان
مانده به روی خاک سوزان
دخت علی زاده خیر النسا
گشته روان به سوی شام بلا
حجه بن الحسن گشته اندر محن
پیکر شاه تشنه کامان
مانده به روی خاک سوزان
عصمت کلیه پروردگار
دخت علی زینب عفت شعار
عقیله و عالمه روزگار
خواهر حسین است نور نیرین است
رود سوی شام غم افزا
به همرهش عترت طه
دخت علی نخل عبودیت است
اشعه نور الوهیت است
عالمه علم ربوبیت است
گشته محمل نشین دخت حبل المتین
نوگل گلزار رسول است
زینت دامان بتول است
#دهه_دوم
#دروازه_کوفه
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
عصمت کلیه رب مجید
بناگهان صوت برادر شنید
به روی ناقه ناله از دل کشید
از نوک نیزه ها نور قرآن بپا
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
توی که عقل، مات و حیران توست
تمام انبیا ثنا خوان توست
جن و ملک مطیع فرمان توست
شدی زیب سنان ای شه انس و جان
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
ز نوک نی دمی تو اعجاز کن
جان اخا غنچه لب باز کن
به دخترت درد دل ابراز کن
رفته ای در سفر او شده خونجگر
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
تو نور پاک محضر داوری
تو اولین و آخرین رهبری
گشته محاسن تو خاکستری
راس تو شد جدا بهر دین خدا
بگفت ای هلال زینب نظر نما به حال زینب
صدای آن بانوی محمل نشین
کلام او عجب بود دلنشین
مگر بود خطبه حبل المتین
ز محمل این ندا کرده محشر بپا
حسین سفینه النجات حسین رفیع الدرجات است
به ناگه آن بانوی عالیجناب
کرد به راس شاه خوبان خطاب
محاسنت چرا به خون شد خضاب
عزیز فاطمه عرش را قائمه
حسین رفیع الدرجات است حسین سفینه النجات است
خدا به حق ذات پاک رسول
به حق ناله های زار بتول
نما عزاداری ما را قبول
زبهر این عزا نما بر ما عطا
در آن شدائد قیامت حسین کند ز ما شفاعت
سرش به نوک نیزه شد جلوه گر
جن و ملک به ماتمش نوحه گر
زینبش از غم شده خونین جگر
حسینم کشته شد به خون آغشته شد
از ظلم و جور قوم اعدا کشته شده عزیز زهرا
به کوفه شد نور خدا جلوه گر
راس منیر سبط خیر البشر
سوخت دل شیعه اثنی عشر
ز ظلم اشقیا گشته محشر بپا
به خواهرش داد این بشارت بهرت کنم قرآن تلاوت
هم عهد من ز باده الستی
عهدی که با پروردگار بستی
پیشانی از محمل چرا شکستی
زینب ای خواهرم نور چشم ترم
به خواهرش داد این بشارت بهرت کنم قرآن تلاوت
عزیز جان خاتم الانبیا
حسین بود خامس آل عبا
بخون طپیده در صف کربلا
گشته شمس الضحی غرق نور خدا
بخواهرش داد این بشارت بهرت کنم قرآن تلاوت
حسینم ای نقطه پرگار عشق
حسینم ای قافله سالار عشق
در عاشقی یار و مددکار عشق
من تو را عاشقم به عشقت مایلم
چونکه سفینه النجاتی اصل و اصول حسناتی
پرچم عاشقی بر افراشتیم
هستی خود به راه حق باختیم
رخ به ولای تو بیاراستیم
وارث انبیا سبط خیر الوری
روح الامین محو جمالت
فدای آن حسن و کمالت
#دهه_دوم
#دروازه_شام
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
مرغ دل خستهٔ دردی کشان(۲)
رفت سوی شام بلا الامان
وای چه شهری است پر از ناکسان
خصم آل عبا
دشمن مرتضی
ناله بزن برای زینب
ای دل خسته وای زینب (۲)
اگر خرابه مرکز غصه هاست(۲)
آه رقیه اخگر جان ماست
عمه بگو که پدر ما کجاست
ماه ویرانه کو
شاه فرزانه کو
خرابه کانون بلا شد
بهر رقیه کربلا شد(۲)
سر بریده دید و مدهوش شد(۲)
بوسه ز لب گرفت و بیهوش شد
بلبل پر شکسته خاموش شد
حلق پاشیده دید
رقیه شد شهید
زینب دلخسته چه سازد
دو دست او بسته چه سازد(۲)
#دهه_سوم
#امام_سجاد ع
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
شرح مصیبت تو بده مو به مو (۲)
ازغم سجاد برایم بگو
بغض گره خورده درون گلو
داغ چل ساله داشت
روز وشب ناله داشت
شاه زنان سرت سلامت
ز غصه های بی نهایت (۲)
از غم کوفه جگرش آب شد(۲)
زرد شدو غیرت مهتاب شد
رقیه سنگ خورد وبیتاب شد
چهره رشک شفق
کتاب صد ورق
روز ورا نموده چون شب
غم فراق عمه زینب (۲)
آه زشام و کوی آل یهود (۲)
گناه لاله های حیدر چه بود
شعله اضافه شد به روی کبود
گُر گرفته سرش
کجایی مادرش
آه بیار شهربانو
مرهم زخم صورت او(۲)
هنوز نقش مانده بر پای او (۲)
نشان زنجیر به اعضای او
علی علی بود به لبهای او
جزای یاعلی است
هرآنکس باعلی است
دلش شود زغصه مغموم
کشته شود و یا که مسموم(۲)
#ماه_صفر
#اربعین
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
ز شام غم آمده یک قافله
پای یتیمان همه پر آبله
عاشقان بلا
جملگی در عزا
ز ناله ی زینب کبری
بپا شده چه شور و غوغا
در این سفر بال و پرم شکسته
خصم تو دستان مرا ببسته
میان قافله
پای پر آبله
به همرهی دختر تو
دویده ام پشت سر تو
#ماه_صفر
#اربعین
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
قافله ی قافله سالار عشق
دوباره آمد سر بازار عشق
ببین که تا کجا کشید کار عشق
یاحسین خواهرت
آمده در برت
صدای زنگ کاروانش
برده زدل صبر و قرارش
چنان زدل ناله کشیده زینب
به سوی قبر شه دویده زینب
آمده با قد خمیده زینب
خواهر آرام باش
کم رخت را خراش
که مادرت حضرت زهرا
فتاده مدهوش در اینجا
گفتا که ای شهید اشک دیده
خون خدا حسین غم کشیده
خیز و زجا که زنبت رسیده
ناگهان شد روان
روی خاک الامان
زجای زخم تازیانه
خون قطره قطره دانه دانه
#ماه_صفر
#اربعین
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
باز شده دفتر فیض خدا(۲)
نوشته با نور دراین ابتدا
خیرالعمل زیارت کربلا
خیر بی منتها
حسین و کربلا
فاطمه با قلب حزین است
آه دوباره اربعین است(۲)
بر دل غمدیده عنایت شده
خاتمهٔ جنگ واسارت شده
قسمت عاشقان زیارت شده
امیر کاروان
زینب قهرمان
خیز زجا ولی سرمد
بگو به خواهرت خوش آمد (۲)
چه زائرانی همه داغ ملال(۲)
چه طایرانی همه بشکسته بال
دردلشان مانده امید وصال
رباب و سکینه
نجمهٔ حزینه
بادل خون وچشم دریا
فتاده روی خاک صحرا (۲)
سید سجاد سر آورده است (۲)
هحده قرص قمر آورده است
لالهٔ سرخ پرپر آورده است
آمده آه آه
جانب قتلگاه
چه میشود بادل لیلا
بیند اگر جسم علی را (۲)
شام دوباره صحنهٔ جنگ بود (۲)
بزم طرب در کفشان چنگ بود
مزد علی علی ما سنگ بود
دارم از این سفر
قلب خون چشم تر
خحل شدم رقیه جان داد
درس وفا به عاشقان داد (۲)
#ماه_صفر
#امام_حسن ع
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
ای دل غمدیده زمان عزاست(۲)
مدینه غوغا شده ماتم بپاست
روز عزای حسن مجتباست
داده زهر جفا
همسر بی وفا
زهر شده اخگر جانش
خون چکد از درج دهانش (۲)
فلک بگو با دل زینب چه گشت (۲)
دمی که بهر حسن آورده طشت
آب شد اورا جگر ٬از سر گذشت
باغ خون شد دهن
لاله گون شد لگن
سرور و سایهٔ سرش رفت
وا اسفا برادرش رفت (۲)
به حق حق سقیفه شد قاتلش (۲)
میخ شد و رفت فرو در دلش
دید که پرپر ز لگد شد گلش
بسته شد با طناب
دو دست بوتراب
غنچه که از شاخه جدا شد
قاتل جان مجتبی شد (۲)
غم مدینه داغ بی انتهاست (۲)
گر چه سقیفه اول ماجراست
سوز دلش مصیبت کربلاست
حسین سر جدا
غارت خیمه ها
بیاد ناله های زینب
تنی که مانده زیر مرکب (۲)
#ماه_صفر
#امام_حسین ع
#رسول_الله ص
#امام_رضا ع
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
روح پیمبر ز بدن جدا شد
روز عزای ختم الانبیا شد
مدینه کربلا
درغم مصطفی
فاطمه ی پهلو شکسته
در ماتم و عزا نشسته
زهر جفا به کام مجتبی شد
خونین جگر مظلوم کربلا شد
فاطمه غرق ناله و عزا شد
زینب دل غمین گشته زار و حزین
با ناله می گفت ای برادر
نظر نما به حال خواهر
ضامن آهو جگرش سوخته
مشعل آزادگی افروخته
دیده به راه پسرش دوخته
جوادم کجایی
مردم از جدایی
آتش کین زده شراره
شد جگر من پاره پاره
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_اول
#جناب_مسلم ع
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
کوفه شده دوباره دارالعزا(۲)
تازه شده عزای شیر خدا
باز شده دوباره باب جفا
عاشق بی بدیل
مسلم بن عقیل
صدازند با دل سوزان
میا سوی کوفه حسین جان (۲)
بزم وصالش شده صحنهٔ جنگ(۲)
به عشق مرتضی علی خورد سنگ
ناله زند به نغمهٔ هماهنگ
سر برای علی
جان فدای علی
علی علی ذکر مدامم
میا به کوفه ای امامم (۲)
عزای خواهرت مرا می کشد(۲)
گودی حنجرت مرا می کشد
بریدن سرت مرا می کشد
گودی قتلگاه
نیزه ها آه آه
لب بریده گویم امشب
خدا برس بداد زینب(۲)
خون دهانم شده صهبای جام(۲)
دهان خون گرفته بالای بام
سلام شاه کربلا والسلام
بر تو و خواهرت
علی اکبرت
به مجلس بزم عزایت
به زائران کربلاست(۲)