#روز_عاشورا
#قتله_گاه
#سبک_آی_مردم_هرکه_ندیده
#حاج_حیدر_توکلی
ای کشته ، سر که نداری
تن عریان تو هم که پاره پاره است
بر تنت ، آنچه که داری
جای تیغ و سم اسب صد سواره است
وای ، ای شمیمت خدایی
چقدر دل ربایی
وای ای غریبه به چشمم
چقدر آشنایی
مظلوم حسین جان
.............
واویلا ، به حال زینب
اگر ای کشته حسین او تو باشی
وای من ، اگر گلی که
میکنم به گریه جستجو تو باشی
وای ، ای برایت بمیرم
این تو هستی امیرم
وای ، تو حسینی ولی من
نتوانم پذیرم
مظلوم ...
..........
حیرانم ، چگونه یک تن
اینهمه خنجر و تیر و نیزه خورده
هر گرگی ، ز یوسف من
به کفش هر چه که می رسیده برده
وای ، یکی از تن سرت برد
یکی انگشترت برد
وای ، یکی عمامه ات با
معجر خواهرت برد
مظلوم ...
#روز_عاشورا
#وداع
#سبک_آی_مردم_هرکه_ندیده
#حاج_حیدر_توکلی
زخمی و تشنه و تنها
به کجا روانی ای روح و روانم
برادر چسان پذیرم
تو شوی کشته و من زنده بمانم
وای ، ای ضیا دو عینم
هستی عالمینم
وای نکنی ای برادر
زینب بی حسینم
مهلا حسین جان
ـــــــــــــــــــــــــ
آنجا که ، عنان گرفتی
که نهی پا به روی رکاب مرکب
رشته عمرم بدستت
بود و پا گذاشته ای بر دل زینب
وای ای امیر دلیرم
منهم از نسل شیرم
وای یا بده اذن میدان
یا دعا کن بمیرم
مهلا....
ـــــــــــــــــــــــ
اذنی ده روم که دشمن
علی دوباره منجلی ببیند
رخصتی که خیل دشمن
ضرب دست دختر علی ببیند
وای کوثر کوثرم من
دختر حیدرم من
وای خواهر شیر عباس
عمه اکبرم من
مهلا...
#روز_عاشورا
#وداع
#سبک_منزل_مکن_اینجا
#حاج_حیدر_توکلی
دریای خون گشته صحن کرب و بلا
از جمع می خواران ساقی مانده تنها
یک دست بریده یک یاس پاشیده
یک حلق دریده
واویلتا ماد مادر مادر تنها شدم
زینب زند بر سر گوید مهلا مهلا
صبری کن وصیت کرده مادر مرا
در وداع آخر گلویت برادر
بوسم با چشم تر
واویلتا مادر مادر مادر تنهاشدم
ای شاه بی لشگر گریم برای تو
رخصت بده زینب گردد فدای تو
غریب الغربا میدان مرو تنها
غم می کشد مارا
واویلتا ماد مادر مادر تنها شدم
یک جا می خراشد دل را شیپور جنگ
یک جا می سوزاند رعد باران سنگ
یکجا تیغ و خجر دست خصم کافر
وای از قلب مادر
واویلتا ماد مادر مادر تنها شدم
لعنت به سقیفه مارا مبتلا کرد
حق علی را برد خون در قلب ما کرد
فدیه ی ولایت شد ارث شهادت
بمیرم برایت
واویلتا ماد مادر مادر تنها شدم
#روز_عاشورا
#وداع
#سبک_این_منو_این_خیل_اسیران_تو
سایهٔ روی سرمن الوداع (۲)
مهربان خواهر الوداع
نائبهٔ مادر من الوداع (۲)
مهربان خواهر من الوداع
موقع پرواز به اوج لقاست (۲)
وصال با علی مرتضاست
ای همه بال وپر من الوداع(۲)
مهربان خواهر من الوداع
ای ز مدینه شده غمخوار من(۲)
پشت در،قتل حزین حسن
گوهر چشم تر من الوداع (۲)
مهربان خواهر من الوداع
آه مکش اختر جانم مشو(۲)
خواهر من نگرانم مشو
ای همهٔ باور من الوداع (۲)
مهربان خواهر من الوداع
زینب من میا بدنبال من(۲)
نیایی گوشهٔ گودال من
خون چکد از حنجر من الوداع (۲)
مهربان خواهر من الوداع
پناه من برو به سوی حرم (۲)
نبینی قاتل بد اخترم
جدا نماید سر من الوداع (۲)
مهربان خواهر من الوداع
#روز_عاشورا
#زمزمه
#وداع
#سبک_تن_زخم_یک_قناری
تابی تو بدن ندارم برا تو کفن ندارم
دم آخر چیزی جز این کهنه پیرهن ندارم
همه جا و هر سو نیزه پشت سر روبرو نیزه
وای از اوندم که ببینم میبرن تو رو رو نیزه
آسمون سرخ کهکشون سرخ روی گونه اشکمون سرخ
فراتو اگه ببینی مثل یک دریای خون سرخ
لحظه ی تنگ غروبه اون که کاشف الکروبه
مادری که توی گودال داره بر سینه می کوبه
#روز_عاشورا
#سبک_طفل_یتیمی_زحسین_گم_شده
یوسف پاره پاره پیکر من
تاج سرم حسین بی سر من
دار و ندار و هستی خواهری
بی سری و از همه عالم سری
برادرم بمیره خواهر تو
که نیزه باران شده پیکر تو
شکوه ز تازیانه ها ندارم
هر چه گلایه دارم از تو دارم
می خونه این خواهر دل شکسته
از این ببعد نماز شو نشسته
تو رفتی و زینب و جا گذاشتی
زینب و بین دشمنا گذاشتی
#روز_عاشورا
#وداع
#سبک_نسیمی_جانفزا_میآید
چه شد عازم به میدان مولا
خواهرش گفت و مهلا مهلا
بپوشید پیرهن را مولا
نبر همره تو انگشتر را
مکن مولا قیامت برپا
بشد عازم به سوی میدان
همه اهل حرم در افغان
همه طفلان به راهش گریان
کنار علقمه شد غوغا
حرم دیگر ندارد سقا
جداشد هر دو دست سقا
گرفته مشک و بر دندانها
بزد تیر و برچشمش اعدا
حسین ابن علی در ماتم
گفته پشتم شکست در این غم
رفت و از کف علمدارم هم
#روز_عاشورا
#وداع
#سبک_عازم_به_میدان_ماه_حسن_شد
آهسته تررو، ای نور دیده (۲)
از تشنه کامی ، رنگت پریده
تو خواهرات را بعد از این، به که سپاری (۲)
باید چهل منزل كنم ، اشتر سوارى
يا ثارالله، محلاً محلا (۲)
يا ثارالله، محلاً محلا (۲)
خود مركبت را كردم مُهيّا
باید ببوسم، زیر گلو را
مخفى ز چشم کودکانت گریه کردم (۲)
باید به دور قد و بالایت بگردم
يا ثارالله، محلاً محلا (۲) يا ثارالله، محلاً محلا (۲)
مُراقبت كن، دست و سَرَت را (۲)
بیرون بیاور، انگشترت را
پرسید اگر دشمن چرا لشکر نداری لشكر ندارى مثل من خواهر كه دارى
یا ثارالله ، محلاً محلا (۲)
يا ثارالله، محلاً محلا (۲)
۱۲۷
#روز_عاشورا
#وداع
#سبک_الا_ای_همسفر
چرا بی خواهرت یه میدام می روی
به میدان و چنین شتابان می روی
برو ای همسفر
ولی آهسته تر
مرا با خود ببر
حسین جانم حسین
تویی بر خواهرت تمام دلخوشی
زمیدان رفتنت مر هم می کشی
تو هستی هست من
مرو ازدست من
حسین جانم حسین
الهی خواهرت شود قربان تو
به قربان تو و لب عطشان تو
الا ای همسفر
کمی آهسته تر
مرا با خود ببر
حسین جانم حسین
اجازه می دهی به جای مادرم
دراین دشت بلا ببوسم حنجرت
حسین جانم حسین
الهی خواهرت بمیرد یا حسین
عزا از بهر تو نگیرد یاحسین
الا ای همسفر
کمی آهسته تر
مرا با خود ببر
حسین جانم حسین
#شب_عاشورا
#روز_عاشورا
#امام_حسین ع
#سبک_همه_جا_کربلا
#مرحوم_دلجو
ذکر هیهات من همه از کربلاست
با حسین بیعتم در صف نینواست
ذکر لبها شده همه جا یاحسین
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
بند دوم◾️
ساقی علقمه یاس امالبنین
قّد رعنای او تا به عرش برین
در صف کربلا تا که شد باحسین
ذکر لبها شده همه جا یاحسین
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
بند سوم◾️
ذکر لبها شده تا که امن یجیب
همه یاران به صف از زهیر و حبیب
در رکاب حسین جان بکف با حسین
ذکر لبها شده همه جا یاحسین
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
همه جا کربلا همه جا نینوا
تو حسین منی نور عین منى
شد بیا همهمه
آید این زمزمه
دشته کرب بلا آمده فاطمه
تو عزیز خدا، تو حسین منی
تو صفای دل و تو توان منی
همه روی زمین ز غمت در عزاست
همه جا کربلاست همه جا نینواست(2)
به خدا در غمت دل ما خون شده
به خدا در غمت دل ما خون شده
دل ما را ببین ز غمت چون شده
همه جا خیمه تو و عشقت بیاست
همه جا کربلاست همه جا نینواست (2)
در عزای تو هست همه دلها حزین
ملک و جن و انس به عزایت غمین
در غم تو جهان همه ماتم سراست
همه جا کربلاست همه جا نینواست(2)
بنما یک نظر به سوی عاشقان
که بود چشمشان ز غمت خون فشان
که نگاه تو بر همه دردی دواست
همه جا کربلاست همه جا نینواست (2)
به علی اکبر و به علی اصغرت
به علمدار و زینب غم پرورت
به تو و عشق تو دل ما مبتلاست
همه جا کربلاست همه جا نینواست(2)
به تو گویم غم دل خود یا حسین
که تویی بر رسول خدا نور عین
به صفای تو روی زمین پرصفاست
همه جا کربلاست همه جا نینواست(2)
شب عاشورا
دشت و صحرا پر از صوت قرآن شده
مژده ای حاجیان عید قربان شده
یا حسین یا حسین
امشبی را حسین در نمازو دعاست
عصر فردا سرش بر روی نیزه هاست
یا حسین یاحسین
ساقی امشب بود گرد خیمه چو ماه
عصر فردا شود علقمه قتلگاه
یا حسین یا حسین
#روز_عاشورا
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#واحد_سنتی
#محمد_حسین_رحیمیان
ای کشته ی دور از وطن ، مولای مظلومان ، یا سید العطشان
شاه شهید کربلا، عالم سنه قربان ، یا سید العطشان
حتی ز مهر مادرت اینجا تو محرومی ، تنها و مظلومی
آقا نبودی تو مگر ، در کربلا مهمان ، یا سید العطشان
ای زینت دوش نبی ، افتاده ای حالا ، تو زیر دست و پا
از این ه
مه بی حرمتی ، عرش خدا لرزان ، یا سید العطشان
نازد خدایت تا ابد ، بر بندگی تو ، دلدادگی تو
بودی به زیر دشنه هم ، تو ربنا گویان ، یا سید العطشان
الشمر جالس علی ، صدر ِ ولی الله ، گریان رسول الله
از حال و روز زار تو ، لشکر شده خندان ، یا سید العطشان
در پیش چشم خواهرت ، بر حنجرت خنجر ، شد عالمی مضطر
چیزی نمانده تا دهد ، زینب ازین غم جان ، یا سید العطشان
خنجر به دست قاتلت ، خون گریه کرد آقا ، واویلا واویلا
وقتی که بالای سرت ، شد فاطمه گریان ، یا سید العطشان
دارد طمع حتی بر این ، جسم بدون سر ، این لشکر کافر
عالم ازین بی رحمی ِ کوفه شده حیران ، یا سید العطشان
نشناسَدَت آقا دگر ، حتی تو را خواهر ، ای کشته بی سر
سمّ ِ ستوران کرده چه ، با پیکر عریان ، یا سید العطشان
#روز_عاشورا
#امام_حسین علیهالسلام
#وداع
#غلامرضا_سازگار
سواره رفتی و من همرهت پیاده دویدم
چگونه دل ببرم از تو ای تمام امیدم؟
نفس بهسینه فروماند و سوختحنجرخشکم
ز پشت سر به تو کردم نگاه و آه کشیدم
همین که پیرهن کهنه را ز من طلبیدی
هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم
هنوز اشک وداعم به دیده بود که ناگه
صدای نالۀ "هل من معین" به گوش شنیدم
بهحیرتم که نهم رو بهخیمه یا که به میدان؟
فقط ستادم و با گریه پشت دست گزیدم
به جان مادرم ای یادگار مادر زینب!
تو جان به دست گرفتی،من از تو دل نبریدم
ستادهام سر راه و دلم قرار ندارد
بیا دوباره نگاهت کنم حسین شهیدم!
اگر چه بی تو گریبان صبر، پاره نکردم
هزار مرتبه دل را به جای جامه دریدم
مگر نه «میثم» آلوده ام، خدا! نظری کن
به مهرِ آل، به روی سیاه و موی سپیدم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#امام_حسین علیهالسلام
#وداع
#سید_محمد_رستگار
#روز_عاشورا
اگر دشمنزند بعدازتوسیلی، دخترت را هم
عجب نبوَد زدند این قوم، بابا! مادرت را هم
گرفتی پیرهن از عمّه، پوشیدیّ و دانستم
که غارت میکند دشمن، لباس پیکرت را هم
اگر چه خوب میدانست، دیگر برنمی گردی
چسانآرامکردی وقترفتن،خواهرت را هم؟
همه وقت وداع از مهر، روی یک دگر بوسند
نمیدانم چرا بوسید، عمّه حنجرت را هم
نگردد زینمصیبت خشک،چشماشک بار من
که دادی با لبتشنه ز کف، آب آورت را هم
من از دستان خون آلوده ات دانستم، ای بابا!
کهکشتند ازعداوت،شیرخوارمضطرت را هم
توپشتخیمهپنهان کردی آنقنداقۀخونین
ولی دشمن زند برنیزه، رأساصغرت را هم
تواز رخسارمنخواندیاسارترا و خوشحالم
از اینمطلب کهخواندم مننگاهآخرت را هم
تو که با دختر مسلم، محبّت آن چنان کردی
بیا بنشین و بنشان در برِ خود، دخترت را هم
بهجانمادرت زهرا! کهخیلی دوستش داری
مبَر از یاد در روز قیامت، نوکرت را هم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»