#حضرت_علی_علیه_السلام_ولادت
#استاد_غلامرضا_سازگار
امشب خدا با خلق خود دارد سرور دیگری
پوشانده بر تن کعبه را دیبای نور دیگری
بخشید خاص و عام را فیض حضور دیگری
عشاق را در هر سری افکنده شور دیگری
کرده است در سینای دل ایجاد طور دیگری
در هستی باغ جنان گیتی ببین رشک ارم
قدوسیان تقدیس خوان ، گرد حرم بستند صف
سبوحیان تسبح گو استاده هر سو جان بکف
مکه شده دارالصفا کعبه شده بیت الشرف
هر سو نظر می افکنم وجد و سرور است و شعف
خیزد سروش از هر مکان آید ندا از هر طرف
کامشب نهد ماه قدم در بیت خاص خود قدم
شهری که در وصفش بود لااقسم هذا البلد
بیتی است در دامان آن خاص خدای لم یلد
در پای دیوارش زنی یکتا بپاکی چون احد
سر تا بپا پا تا بسر مرآت الله الصمد
نام نکویش فاطمه مام علی بنت اسد
در اشتیاق او حرم آغوش بگشاده ز هم
آنشب طنین انداز شد در گوش جانش این صدا
ما در برای دعوتت از بیت می آید ندا
بیتی که بر میلاد من بنیاد شد از ابتدا
برخیز کامشب در حرم تو با منی من با خدا
برخیز ای جان جهان در مقدمت بادا فدا
برگیر ره سوی حرم بنما حرم را محترم
فریاد زد حجر و حجر کای بانوی عالم بیا
لبخند زد دیوار و در کای مفخر آدم بیا
رکن یمانی زد صدا کای با خدا همدم بیا
زمزم گلاب افشان برخ کای بهتر از مریم بیا
بیت از درون خواندش که هان ای در حرم محرم بیا
ای خانه از تو محترم و ی زاده ات صاحب حرم
بخشید رونق بیت را رخ بر حرم بنهادنش
دل برد اهل ذکر را ، ذکر خدا سر دادنش
پیچید بر خود ناگهان بگرفت درد زادنش
نی طاقت بنشستن و نی قدرت استادنش
لرزاند ارکان را بهم بیم ز پا افتادنش
دستی بسوی حق علم دستیش بر دل از الم
گفت ای به سویت دستها بهر بیاز از هر طرف
یا رب به این دری که من پوشیده دارم در صدف
یا رب به بیت و زمزم و رکن و مقام و مزدلف
یا رب به آنکو ساخته بیت تو را با این شرف
یا رب بقرب آن سلف یا رب بجاه این خلف
راهی برایم بازکن تا وا رهم از درد و غم
بشکافت دیوار حرم کی عصمت یکتا بیا
آمد ندا از میزبان کای میهمان ما بیا
ای دخت والای اسد ، ای ما در مولا بیا
وی حسن ناپیدای ما در دیده ات پیدا بیا
وی در حریم خاص ما از دیگران اولی بیا
امشب-خدا-با-خلق-خود-دارد-سرور-دیگری-1.mp3
11.3M
امشب-خدا-با-خلق-خود-دارد-سرور-دیگری-1.mp3
#امام_جواد_علیه_السلام_مدح
#قصیده
#محمدجواد_غفورزاده #شفق
هر که راهی در حریم خلوت اسرار داشت
دل برید از ماسوا، سر در کمندِ یار داشت
چند روزه نوبت هر کس به پایان میرسد
ای خوش آن رهرو که ره در خلوت اسرار داشت
در پناه همّت و در پرتو آزادگی
راه حرّیت سپرد و شیوۀ احرار داشت
من غلام همت آنم که از روزِ نخست
افتخارِ دوستی با عترتِ اطهار داشت
جان گرفت از عشق سلطان سریر ارتضا
ور گرامی داشت جان را از پی ایثار داشت
پیرو هشت و چهار آمد، نشد از واقفین
چون به قول خاتم پیغمبران اقرار داشت
مدفنِ پاکِ رضا را کعبۀ امید یافت
بر رضا و نسل پاکش التجا بسیار داشت
جز رضا عهد مودّت با کسِ دیگر نبست
جز جواد از هر چه گویی بگذر و بگذار داشت
تا جمال شاهد ما در حجاب غیب بود
ادعای صدق ما را مدعی انکار داشت
کیست این مهر جهانآرا که چون آباء خویش
جلوهها نور جمالش از در و دیوار داشت
کیست این سرو سَهی بالا کز استغنای طبع
لطف و احسان و کرم بود آنچه برگ و بار داشت
یک طرف خیر کثیر فاطمه میراث برد
یک طرف خُلق عظیم احمد مختار داشت
مظهر تقوا و قُدس و مطلع اَللهُ نور
نور علم و معرفت از حیدر کرّار داشت...
مطلع الفجر حقیقت آشکارا شد از این
لیلة القدری که مخفی ماند و بس مقدار داشت
نازپروردی که شبها تا سحر شمس الشموس
در کنار مهد نازش دیدۀ بیدار داشت...
جلوۀ حسن خدادادش تجلّی تا نمود
بُرد از آیینۀ دلها اگر زنگار داشت
خود خداوند فضیلت بود و بهر کسب فضل
در حریم قدس او «فضل بن شاذان» بار داشت
خوشهچین خرمن فیضش «ابو تمّام» هم
این حقیقت را به اِمداد سخن اِشعار داشت...
آن دلآگاهی که با ظلم و ستم پیکار کرد
دشمن از بیدانشی با او سر پیکار داشت
آزمون حضرتش را کرد دستاویز خویش
آزمونگر «پور اکثم»، تا چه در پندار داشت
شوربختی بین که کرد از تیرهرایان محفلی
قصد شوم خویش را هم مخفی از انظار داشت
بود آن دانای راز آگاه که قاضِی القُضاة
با نهاد و نیّتی ناپاک استفسار داشت
«چیست حکم آنکه مُحرم بود و قتل صید کرد»
لعل لب بگشود و در پاسخ چنین اظهار داشت:
«کشت از راه خطا، یا عمد؟ در حِلّ یا حرم؟
بنده یا مولی؟ پشیمان بود یا اصرار داشت؟
بسته بود احرام حج یا عمره؟ شب یا روز بود؟
جهل بر او چیره شد یا علم بر این کار داشت؟
خردسالی بود وین صید نخستش بود؟ یا،
سالخوردی بود و زین پروندهها بسیار داشت؟
از همه بگذشته، کوچک یا بزرگ از وحش و طیر
با کدامین صید آن صیّادِ مُحرم کار داشت؟»
چون رسید اینجا سخن «یحیی بن اکثم» شرمگین
با چنان فضل و کمال از دانشِ خود، عار داشت
«خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عَجَب در گردش پرگار داشت»...
بر در این روضه «رضوان» مژدۀ «طوبی لکم»،
از پی عرض ارادت عرضه با زوار داشت...
باید اینجا با کمال معرفت شد عذرخواه
هم سرشک توبه هم تسبیح و استغفار داشت
باید اینجا حلقۀ بابِ شفاعت را گرفت
سر به زیر از شرمساری، رویِ دل با یار داشت
باید اینجا چون «اباصلت» از سویدای ضمیر
گاه ذکر «یا جواد» و گاه «یا غفّار» داشت
باید اینجا چنگ زد بر دامن «أمَّن یُجیب»
منتظر بود به مضطرّ حقیقی کار داشت
گر چه ما امروز محروم آمدیم اما «شفق»
ای خوشا آنکس که فردا وعدۀ دیدار داشت
#امام_جواد علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹باب مراد🔹
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
جان همگان در قدمش باد فدایی
جود آمده بر درگه او بهر گدایی
در وسعت ملک ازلی نور ببینید
ای چشم بد از ماه رخش دور! ببینید!
ای ماه رجب بوسه بزن بر سر و رویش
ای مهر ببر سجده به خاک سر کویش
ای لیلۀ قدر این تو و این طرۀ مویش
ای خلق خدا روی بیارید به سویش
این باب کرم، باب دعا، باب مراد است
والله جواد است جواد است جواد است
ای چشم رضا محو تماشای جمالت
جبریل، پرش سوخته در سیر کمالت
خورشید بَرَد سجده به ایوان جلالت
میراث محمّد شرف و خُلق و خصالت
بالیده رضا لحظهبهلحظه به وجودت
مشهورتر از کل امامان شده جودت
دادهست خداوند به فضل تو گواهی
در کودکیات سینه پر از علم الهی
دادی خبر از ابر و هوا و یم و ماهی
مأمون که نبودش به درون غیر سیاهی
گویی که شراری شد و یکباره برافروخت
در آتش بغض و حسد و کینۀ خود سوخت
در سن طفولیتت ای عالِم عالَم
علم ازل و علم ابد بود مجسم
زانو زده در محضر تو زادۀ اکثم
نه زادۀ اکثم که تمام علما هم
تا زنگ ز آینۀ دلها همه شوید
قرآن به زبان تو سخن گفته و گوید...
📝 #غلامرضا_سازگار
نامه امام جواد به علی بن مهزیار.mp3
7.24M
💌 نامۀ پر از محبّت امام جواد علیهالسّلام به علی بن مهزیار
🎙حجةالاسلام #حامد_کاشانی
🔸 #امام_جواد_علیه_السلام
مناجات - حاج محمد رضا بذری.mp3
6.8M
مناجات_ماه_رجب
حاج محمدرضا بذری
آموزش مداحی ماتم الحسین علیه السلام
#حضرت_علی_علیه_السلام #دوبیتی #ولادت #ابوسعيد_ابوالخير اي حيدر شهسوار وقت مدد است اي زبده ي هشت و
دسترسی به اشعار مدح و ولادت حضرت علی علیه السلام....
#تک_بیتی_علوی
در آن ساعت که درمانند خلقِ مشرق و مغرب
بُوَد دستم به دامانِ علی ابن ابی طالب...
#هلالی_جغتایی
#تک_بیتی_علوی
چو پای بست ولای ابوتراب شدم
به دوزخ ابدی ایمن از عذاب شدم
#صامت_بروجردی
#امام_علی_علیهالسلام_ولادت
#غزل
🔹لا حول و لا قوة الا بالله🔹
در قبلهگه راز فرود آمد ماه
یا زادگه علی بُوَد بیتالله
از كثرت اشتیاق، دیوار شكافت
تا اینكه ره وصال گردد كوتاه
مهمان چو در آغوش حرم جای گرفت
افكند خدای پرده بر سِرُّ الله
در بسته و دیوار به هم آمده بود
جمعی همه خیره گشته بر آن درگاه
از راز و نیاز بنده و معبودش
در خلوت آن خانه نشد كس آگاه
در باز نشد گرچه بسی كوشیدند
هر دیده به صد سؤال میكرد نگاه
هرجا سخن از قصۀ بیتاللَّه بود
افتاد حكایت حرم در افواه
نومید شدند و مات و حیران ماندند
تا باز مگر خدای بگشاید راه
تا اینكه به پیش چشم حیرتزدگان
دیوار شكافت بار دیگر ناگاه
از بیت خدا برون یدالله آمد
لا حولَ و لا قوةَ إلّا باللّه
شد حبس نفسها چو جمالش دیدند
تا آینه گَرد غم نگیرد از آه
با بنتِ اسد خود اسدالله آمد
از بیت احد مهر درآمد با ماه
بوسند خلایق حجرالاسود را
چون یاد كنند از آن خط و خال سیاه
خاموش حسانا كه مقام است بلند
ترسم بُوَد این گفتۀ كوتاه گناه
📝 #حبیب_چایچیان