11.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای #دیر_راهب:
خوش آمدی به دِیرَم، تو ای سرِ بُریده…
شاعر: #ولی_الله_کلامی_زنجانی
#امام_حسین_علیه_السلام
#دیر_راهب
#قصیده
#حسن_لطفی
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کن از چهرهات شبِ ما را
"من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کُنَم غصههای فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توام
که بُرده گریهیِ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانهات دو دنیا را
مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضهیِ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
**
خوشا به پنجهی راهب که شانهات میزد
به آنکه بُرد دلِ راهبان ترسا را
به پیرمرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
خوشا به بزم عزاخانهاش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضههایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمهها میسوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت
#امام_حسین_علیه_السلام
#دیر_راهب
#مثنوی
#یوسف_رحیمی
دید از دور مسیحا نفسی میآید
دید با قافله فریادرسی میآید
صحنهای دید در آن قافله اما جانکاه
بر سر نیزه سری دید، سری همچون ماه
این سر کیست که اینقدر تماشا دارد؟
صوت داوودی و انفاس مسیحا دارد؟
از سر هر مژهاش معجزه بر میخیزد
با طنینش همه آفاق به هم میریزد
با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه
به ادب نافهگشایی کن از آن زلف سیاه
گرچه این شیوۀ رندان بلاکش باشد
حیف از این زلف که بر نیزه مشوش باشد
با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه
پاره پاره دلش از داغ لب پرپر ماه
گفت ای جان جهان نذر غمت! جانم باش
امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش
ماه را همره خود با دلِ بیتاب آورد
نذر لبهای ترک خورده کمی آب آورد
خون از آن چهره که میشُست، دلش خون میشد
حال او منقلب و دیده دگرگون میشد
اشک در چشم پر از شیون راهب میخواند
روضه میخواند از آن اوج مصائب میخواند
روضه میخواند: همه عمر در این چرخ کبود
بین زرتشتی و آشوری و ترسا و یهود
نشنیدم که سرِ نیزه سری را ببرند
یا که در سلسله بی بال و پری را ببرند
آه از سوز و گدازی که در آن محفل بود
عشق میگفت به شرح، آنچه بر او مشکل بود
گفت: عالم شده حیرانِ پریشانی تو!
کیستی تو؟ به فدای سر نورانی تو!
ناگهان ماه، چه جانکاه دمی لب وا کرد
محشری در دل آن سوختهدل، برپا کرد
گفت: من کشتۀ لبتشنۀ عاشورایم
زینت دوش محمد، پسر زهرایم
دید راهب به دلش شعله و شور افتادهست
شعلۀ آتشی از نخلۀ طور افتادهست
تشنۀ عشق شد از غصه نجاتش دادند
ناگهان در دل شب آب حیاتش دادند
صورتش را به روی صورت خونین حسین...
و مُشَرَّف شد از آن لحظه به آیین حسین...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* در این شعر بعضی از ابیات #حافظ به شیوههای مختلفی تضمین شده است.
** این ماجرا، با تفاوتهایی در منابع زیر نقل شده است:
- بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۸۴
- لهوف، ص۱۳۶
- عبرات المصطفین فی مقتل الحسین(علیهالسلام)، ج۲، ص۲۵۸
- مقتل الحسین(علیهالسلام) مقرم، ص۴۴۶
- تذکرة الخواص، ص۱۵۰
(به نقل از کتاب «خورشید بر فراز نیزهها» نوشته آقای سیدمحیالدین موسوی، ص۸۸ تا ۹۵)
928f430010ca43559275e70f8a487111.mp3
29.07M
دید از دور مسیحا نفسی می آید
#امام_حسین_علیه_السلام
#دیر_راهب
[ASHABOLHOSSEIN.IR]1402051204.mp3
43.46M
#روضه
💠 #دیر_راهب
🏴 شب پنجم مراسم عزاداری
دهه دوم #محرم ۱۴۴۵
🎙 #حاج_مهدی_رسولی
هیئت دانشجویی اصحاب الحسین (ع)
#امام_حسین_علیه_السلام
#دیر_راهب
#علی_اکبر_لطیفیان
گر عشق تویی رواست حیران گردم
از دیر نشینان بیابان گردم
یک عمر مسیحی شده بودم تا که
امروز به دست تو مسلمان گردم
#امام_حسین_علیه_السلام
#دیر_راهب
#رباعی
#علی_انسانی
آن شب که مکان به کنج دیرش کردی
بیگانه ز آشنا و غیرش کردی
راهب که به عمری ره باطل پیمود
تو یک شبه عاقبت به خیرش کردی
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
#سید_حمید_رضا_برقعی
هدایت شده از طب الفخریه
✍رفع #گرمازدگی در تابستان:
گلاب خالص
تخم شربتی
آلو
رب انار
برگه
خاکشیر
کاهو
هندوانه
خیار
به لیمو
عرق کاسنی
شربت آبلیمو
♦️هنگام گرمازدگی از دوش سرد،باد مستقیم کولر ومایعات سرد اجتناب کنید..
@ostadelahi_teb
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_مدح
#غزل
#طایی_شمیرانی
تا حشر اگر که مام جهان دختر آورد
کی دختری چو زینب نیک اختر آورد
دارد شرف به جملهٔ ابناء روزگار
دختر بدین جلال هر آن مادر آورد
پروردن چنین گُهری کارِ دهر نیست
دریای عصمت است که این گوهر آورد
نازم به دختری که ز جودِ وجودِ خویش
بر تارکِ بشر ز شرف افسر آورد
تیغ زبان کشد ز نیامِ کلام چون
دشمن چو کوه گر بُوَد از پا درآورد
او شرزه شیر بیشهٔ فضل و شجاعت است
زشت است کَس به لب سخن از مضطر آورد
17.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬پاسخ امام خمینی(ره) به شبهه این روزها
همان طوری که یک چیز خواندید که کُلُّ یَوْمٍ عَاشوُرا وَ کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلا این یک عبارت آموزنده است. نه معنایش این است که هر روز کربلاست، هر روز بنشینید گریه بکنید. ببینید چه کرده، کربلا چه صحنهای بوده، هر روز این صحنه باید باشد: مقابله اسلام با کفر؛ مقابله عدل با ظلم؛ مقابله عدد کم با ایمان زیاد، در مقابل عدد زیاد با بیایمانی. نه از جمعیت کم بترسید؛ و نه از شکست بترسید، شکستی در کار نیست. وقتی کار برای خدا باشد، شکست تویش نیست. کشته بشوید بهشتی هستید؛ بکشید هم بهشتی هستید.
۲۶ شهریور ۱۳۵۸
هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد
باید از کشتی تو راهنمایی برسد
نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی
بی تو جبریل محال است به جایی برسد
سر به زیر قدم توست بها میگیرد
پس چه بهتر سر ما نیز به پایت برسد
نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم
به روی چشم اگر از تو بلایی برسد
وقت تو وقت شریفی است ولی بین مسیر
منتظر می شوی اینقدر گدایی برسد
بعد از این وقت کمي پشت در خانه مرو
بگذار این دل ما هم به نوایی برسد
ما هنوزم که هنوز است سر راه تواییم
تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد
طلب مزد نداریم همین ما را بس
اگر از مادر تو چند دعایی برسد
رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد
این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد
گریه کن های تو همسایه ی زهرا س هستند
بگذارید فقط روز جزایی برسد
یا حسین ع است و یا ذکر شریف زینب س
اگر از ما به صف حشر صدایی برسد
به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است
که به ما هم خبر کرببلایی برسد
علی_اکبر_لطیفیان
به سایه ی شتری ز آفتاب برده پناه
کسی که عالم امکان به زیر سایه ی اوست
#شاهی_اردبیلی