#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#غزل
#استاد_محمدجواد_غفورزاده #شفق
جز او بقیع زائر خلوتنشین نداشت
در کوچهباغ مرثیهها خوشهچین نداشت
نجوای غمگنانۀ این مادر صبور
تأثیر، کمتر از نفس آتشین نداشت
جز چشم او که چشمهٔ احساس شد، کسی
یک آسمان ستاره به روی زمین نداشت
با آنکه خفته بود به خون، باغ لالهاش
از شکوه کمترین اثری بر جبین نداشت
بعد از به دل نشاندن داغ چهار سرو
دلبستگی به واژهٔ امالبنین نداشت...
میگفت ای دلاور نستوه! ای رشید!
خورشید نیز صبر و رضا بیش از این نداشت
عباس من! که لالهٔ عباسی منی
ای کاش دل به داغ فراقت یقین نداشت
ای ساقی حرم که عطش تشنهٔ تو بود
ساقی به جز تو سلسلهٔ «یا و سین» نداشت
عباس من! شنیدهام افتادهای از اسب
تاب تحمل تو مگر صدر زین نداشت؟...
والله، بعد زمزمهٔ «اِن قطعتموا»
چشم تو اعتنا به یسار و یمین نداشت
تا موج نخلها ز حضورت به هم نخورد
دریای غیرت این همه اوج و طنین نداشت
تو، ماه من نه... ماه بنیهاشمی ولی
پیشانی بلند تو این قدر چین نداشت
وقتی حسین بر سرت آمد، که یک نظر...
چشم تو تاب دیدن آن نازنین نداشت...
enc_16729400092161552019228.mp3
4.73M
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#غزل
#استاد_محمدجواد_غفورزاده #شفق
جز او بقیع زائر خلوتنشین نداشت
در کوچهباغ مرثیهها خوشهچین نداشت
نجوای غمگنانۀ این مادر صبور
تأثیر، کمتر از نفس آتشین نداشت
جز چشم او که چشمهٔ احساس شد، کسی
یک آسمان ستاره به روی زمین نداشت
با آنکه خفته بود به خون، باغ لالهاش
از شکوه کمترین اثری بر جبین نداشت
بعد از به دل نشاندن داغ چهار سرو
دلبستگی به واژهٔ امالبنین نداشت...
میگفت ای دلاور نستوه! ای رشید!
خورشید نیز صبر و رضا بیش از این نداشت
عباس من! که لالهٔ عباسی منی
ای کاش دل به داغ فراقت یقین نداشت
ای ساقی حرم که عطش تشنهٔ تو بود
ساقی به جز تو سلسلهٔ «یا و سین» نداشت
عباس من! شنیدهام افتادهای از اسب
تاب تحمل تو مگر صدر زین نداشت؟...
والله، بعد زمزمهٔ «اِن قطعتموا»
چشم تو اعتنا به یسار و یمین نداشت
تا موج نخلها ز حضورت به هم نخورد
دریای غیرت این همه اوج و طنین نداشت
تو، ماه من نه... ماه بنیهاشمی ولی
پیشانی بلند تو این قدر چین نداشت
وقتی حسین بر سرت آمد، که یک نظر...
چشم تو تاب دیدن آن نازنین نداشت...
آموزش مداحی ماتم الحسین علیه السلام
#مدح_و_مصیبت_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها اشعار مدح و مصیبت حضرت ام البنین سلام الله علیها 👇👇👇👇👇
جهت دسترسی به اشعار #مدح_و_مصیبت_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
👆👆👆👆👆👆👆
عبارت فوق را جست و جو کنید...
یا حضرت امّ البنین
شاعر نشدم بر آن و این گریه کنم
بر دوزخ و فردوس برین گریه کنم
شاعر شده ام که با تماشای بهار
بر چار گل ام بنین گریه کنم
#جواد_هاشمی_تربت
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
ندارم هیچ یاری وای بر من
ندارم سوگواری وای بر من
بیا بردار تابوت من ، اما ...
تو که دستی نداری وای بر من
#عبدالحسن_رضایی
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روضه خوانی قدیمی مقام معظم رهبری در مصیبت حضرت ام البنین سلام الله علیها
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای جان جهان، جهان جان ادرکنی
قیوم زمین و آسمان، ادرکنی
احیاگر صد دم مسیحا الغوث
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#یلدا
#حسین_بختیاری
📜#تاریخ
#ویژه سالروز ولادت #حضرت_فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها
🎙 دکتر محمدحسین رجبی دوانی
🔰 ماجرای سیب بهشتی و حوراء الانسیه
📍در منابع اهل تسنن از عایشه نقل شده است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود هنگامی که به معراج رفتم داخل بهشت در برابر درختی از درختان بهشتی رسیدم که بهتر از آن را هرگز ندیده بودم و میوهای بهتر از آن نبود، میوهای را از آن درخت چیدم و خوردم و آن میوه به صورت نطفهای در صلب من قرار گرفت و فاطمه علیهاالسلام از آن پدید آمد.
📍در منابع دیگری مانند تاریخ بغداد خطیب بغدادی، به سند خود از عایشه روایت می کند که به پیغمبر عرض کرده است که چرا هر وقت فاطمه علیهاالسلام نزد شما میآید او را چنان میبوسی و زبان در دهانش میگذاری که گویا عسل میخوری. پیغمبر فرمود ای عایشه هنگامی که مرا به معراج بردند، جبرائیل مرا وارد بهشت کرد و سیبی به من داد و من از آن خوردم و همان سیب به صورت نطفهای در صلب من قرار گرفت و چون به زمین آمدم و به خدیجه نزدیک شدم فاطمه از همان نطفه پدید آمد. به همین لحاظ است که او حوراء انسیه است و هرگاه اشتیاق به بهشت پیدا میکنم فاطمه را می بوسم.
📍اما در منابع شیعه این مطلب به این صورت آمده است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است هنگامی که به معراج رفتم، جبرائیل دست مرا گرفت و داخل بهشت کرد، رطبی از آن به من داد که آن را تناول نمودم و همان رطب تبدیل به نطفهای در صلب من شد و چون نزد خدیجه آمدم، او فاطمه علیهاالسلام را باردار شد. از این جهت فاطمه حوراء انسیه است و هرگاه اشتیاق به بوی بهشت پیدا میکنم فاطمه را میبویم. این نقل از شیخ صدوق در کتاب های امالی و عیون اخبار الرضا آمده است.
📍اما در حدیثی از امام صادق علیهالسلام که در کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی است، دارد که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فاطمه علیهاالسلام را بسیار میبوسید. عایشه از این کار ناراحت شد و بر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم اشکال وارد کرد. پیغمبر فرمود ای عایشه! زمانی که من به معراج رفتم جبرائیل مرا در بهشت نزد درختی طوبی برد و از میوه آن به من داد و من آن میوه را تناول نمودم و به صورت نطفهای در پشتم قرار گرفت و چون به زمین بازگشتم و نزد خدیجه رفتم او فاطمه را باردار شد.
🔸من هر زمان فاطمه را میبوسم بوی درخت طوبی را از او استشمام میکنم .
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_ولادت
✍ #محمدجواد_غفورزاده #شفق
صبح طلوع زهرۀ زهرا رسیده است
پایان ظلمت شب یلدا رسیده است
ای روزگار، دورۀ هجران تمام شد
یعنی برات وصل به امضا رسیده است
بگشای چشم شوق به سوی فرشتگان
ای باغ گل، زمان تماشا رسیده است
عطر گل محمدی از مکه میوزد
فصل گل و تبسم گلها رسیده است
تا آنکه غرق نور شود آسمان وحی
ماهی به نام اُمّ اَبیها رسیده است
آمد ندا: «فَصَلِّ لِرَبِّک» حبیب ما
محبوب ما! حبیبۀ دلها رسیده است
بر دفتر تبسم کوثر نوشتهاند
آیینۀ تجسّم طاها رسیده است
قفل حدیث قدسیِ لولاک باز شد
امشب کلید حلّ معما رسیده است
امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت:
مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است
مرضیهای که سورۀ انسان مدیح اوست
انسیهای به جلوۀ حورا رسیده است
هر کس رسیده است به هر رتبه و مقام
از پرتو ولایت زهرا رسیده است
یعنی که آدم صفیالله از این طریق
کمکم به عِلمِ «عَلَّمَ الاَسما» رسیده است
از چشمۀ کرامت زهرای اطهر است،
فیضی اگر به مریم و حوّا رسیده است
تا بنگرد کلیم، تجلّای طور را
اشراق او به سینۀ سینا رسیده است...
زهرا که هر شب از دل محراب تا سحر
نورش به عرش «ربّی الاعلی» رسیده است
زهرا که سر به سجدۀ شکر خدا گذاشت
آوازهاش به مسجدالاقصی رسیده است
زهرا که چون به خطبه صدایش بلند شد
پژواک او به عالم بالا رسیده است
زهرا که «اِنَّ اَکرَمَکم» ترجمان اوست
در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است
زهرا که در مقام رضا، مجتبای او
تا بیکرانِ صبر و مُدارا رسیده است
زهرا که در مقام شهادت، حسین او
از کربلا به «لیلةالاسری» رسیده است
زهرا که در جبین درخشان زینبش
ایمان به رتبههای تجلّا رسیده است...
ما مثل قطره، دست به دامان کوثریم
دریاست قطرهای که به دریا رسیده است...
تنها نه مِهر فاطمه آرام جان ماست
عشق علی به دادِ دلِ ما رسیده است
ای دل، نظر به پنجرههای بقیع کن
پایان کار عشق به اینجا رسیده است...