وسواسی باشید
در انتخاب کتابی که میخوانید
فیلمی که میبینید
آدمی که با آن معاشرت میکنید
موضوعی که به آن فکر میکنید
اینها غذای روح شما هستند ...
#مَه🤍
ای خانم...
هر شبِ ما شده روضه حلال کنین رفقا.
مقتل صفا بخشِ این زندگیِ زُمُخته...
خانم رو که دفن کردن
امام سجاد سر به دیوارِ خرابه گذاشت
و به شدت گریه میکرد و میگریست!
عمه جان زینب"سلاماللهعلیها" بهش فرمود:
برادرزاده جانم شما امامی! حجتِ خدایی!
برای چی اینطور بی تابی؟
آقاجان فرمود:
عمه جان...
دلم برای این میسوزه که دیروز رقیه سر به دیوار گذاشته بود و رنگ به رخسار نداشت! به گفتم رقیه خواهرم؟ چی شده که سر به دیوار گذاشتی و رنگِ صورتت پریده؟ رقیه جوابی داد که دلم رو سوزوند عمه جان! بهم جواب داد:
داداش...
تویِ این شهر بچه ای مثلِ من گرسنه هست؟ :)
جانم...
مرحوم صدرالدین درباره یِ حضرت رقیه"سلاماللهعلیها" نقل کرده:
محبتِ این دختر،
در دلِ سیدالشهدا جای گرفته بود!
همیشه در کنارِ بابا می نِشست
و دائم سیدالشهدا اون دخترِ شیرین زبان رو مثلِ دسته یِ گل بغل میکرد و می بوسید و می بویید و شب ها هم در آغوشِ سیدالشهدا میخوابید...
هنگامی که می خواستند پیکر مطهر حضرت رقیه"سلاماللهعلیها"را بر دارند . مردم شام همگی جمع شدند و علم های سیاه بر پا کردند ،مردان و زنان شام همگی جمع شدند ،گریه و زاری کنان با سنگ بر سر و سینه خود می زدند.🩸
|انوارالشهاده ۲۴۶|
نمیدونم این شبا پریشونم..
شاید کسی نفهمه ولی واقعا پریشونم..
خانم جان من بیام حرمت با قبل خیلی تغییر میکنم همونی میشم که شما میخوای..
من ازت شرمندم
+رقیه خاتون
من گناه زیاد میکنم ، شما هعی میگی
به بابات این نوکر منه ببخشش😭
+رقیه خاتون
گناه دستمو بسته ، مرگ او میر زیاد شده
من میترسم نکنه تنهام بزاری💔
خانوم من حرف زیاد میزنم ولی جان مولا
دوست دارم:)
Untitled 18(1).mp3
11.91M
ماها اونقدر تنهایم که برای تنهایی حضرت رقیه زار میزنیم
آخه گفت کسی نبود باهاش بازی کنه..
از چی بگم برات؟!
باحالمناسبگوشبدید..
#پایانشبدوم