eitaa logo
°•|میم.چمران|•°
1.2هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
203 فایل
☕️🍩حقـیـقتـــ خــانهـ 🌳🏡 📋بیان حقایق بدون تعصب و جانبداری 📋دغدغه مند و پژوهشگر حوزه اجتماعی|تاریخی|سیاسی 📋فارغ التحصیل مهندسی عمران|عاشقِ تاریخ، نویسندگی و گیاه •°در جستجوی حقیقت و ایدئولوژی برتر جهان°• 👨‍💻نویسنده محتوا: 👷‍ @matin_chamran
مشاهده در ایتا
دانلود
✍سلام به شما خوش آمدید بنده هم اکنون دانشجوی ارشد مهندسی عمران هستم. از نوجوانی شروع به مطالعات دینی و سپس کتب سیاسی کردم. اوایل شروع به تحقیقِ ادیانِ مشهور جهان کردم و تا حدود زیادی کتب ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودا و اوستا را مطالعه کردم. فرقه های نوظهور هم تا حدودی؛ اما چون احساس کردم نیاز به پایه و مبنای محکم در زمینه سیاست دارم، شروع به تحقیق ایدئولوژی هایِ حکومتی کردم. میزان مطالعات بنده فراز و نشیب دارد و بستگی به درس های دانشگاهی دارد. به عنوان مثال برای چهل و پنج روزِ تابستان، برنامه ریزی کرده ام تا پنجاه کتاب را بخوانم. به طور کلی به کتاب و مطالعه بسیار علاقه دارم. بنده کتاب های حاج آقا حدادپور جهرمی را در مسیر سفر به طبس خواندم. هدف اصلیِ کانال کلبه جنگلی افزایش اطلاعات و آگاهیِ شما مخاطبان در زمینه های سیاسی، دینی و اجتماعی است. بنده هر آنچه بخوانم و تحقیق کنم را در کانال قرار می دهم و هیچ کم و کاستی از جانبِ بنده نخواهد بود ان شاءالله... مهم ترین دغدغه بنده این است که با کنارگذاشتن تعصب، سطح مطالعه، استدلال و منطق خودتان را افزایش دهید. 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
71.pdf
1.25M
♡‌‌﷽♡ 🌳📚🍩☕️ ✍بہ قلمِ شین الف🍃 سوگند مےخورم کھ نبے،شهࢪعلم بود شهࢪی کھ جز علےدر دیگرنداشتھ است طوری ز چارچوب دࢪقلعھ کندھ است انگاࢪقلعھ هیچ زمان در نداشتھ است یا غیࢪ لافتے صفتے در خورش نبود یا جبرِِییل واژھ ء بهتر نداشتھ است کتاب خوب بخوانیم📚 عزیزان این قسمت‌ها مرتبط با ولایت و امامت هست؛ سرشار از نکته‌های ناب و قشنگه. حیفم میاد خلاصه‌ کنم ترجیح می‌دم خودتون پی‌دی‌اف‌ها رو کامل بخونید.🌸 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
🍃در خیابان های منتهی به مسجد الاقصی😊 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
72.pdf
1.12M
♡‌‌﷽♡ 🌳📚🍩☕️ ✍بہ قلمِ شین الف🍃 | مولاۍ ما نمونھ ء دیگر نداشتھ است😊 اعجاز خݪقت است و برابر نداشتھ است وقت طواف دور حرم فکر مےکنم🍃 این خانھ بےدلیݪ ترک برنداشتھ است دیدیم در غدیر کھ دنیا بھ جز علے آیینھ اۍ براۍ پیمبر نداشتھ است🍃🌺 کتاب خوب بخوانیم 📚 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
73.pdf
1.29M
♡‌‌﷽♡ 🌳📚🍩☕️ ✍بہ قلمِ شین الف🍃 یوم الحسرت و امیرالمومنن تفسیر های متفاوتی است در مورد آیه ی «یا لَیتَنی کُنتُ تراباً» که افراد در یوم الحسرت میگویند، ولیکن معتبر ترین تفسیر را مربوط به امام صادق (ع) دانسته اند. و آن این است که: یعنى روزى که هر کس توجه می‌کند به آنچه پیش فرستاده و کافر می‌گوید: اى کاش! علوى بودم و ابو تراب را دوست می‌داشتم! یوم الحسرت را حب و بغض نسبت به ابوتراب (امیرالمومنین علی (ع) ) مشخص میکند... اگر دیدگانم در یوم الحسرت آقایم و مولایم را ببیند آرزو کنم که هیچگاه این یوم الحسرت تمام نشود. ان شاءالله وارد بحث پیاده‌روی اربعین می‌شیم🌸 کتاب خوب بخوانیم 📚 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
📍قسمت اولِ هیات اجرایی انتخاباتی این دوره انتخاباتی متوجه شدم چقدر هیاتِ اجرایی مظلوم هستند. در هر
📌قسمت دومِ هیات اجرایی انتخاباتی اسفندماه بود. از فرمانداریِ مشهد اعلام کردند که هیات اجراییِ منطقه را تشکیل دهید. بلافاصله چارتِ ستاد منطقه آماده شد و تیم ستاد منطقه چیده شد. حال نوبت تعیین محل شعبات در سطح منطقه بود. با حضور میدانی و همچنین تشکیل جلسات متعدد با هیات نظارت(شورای نگهبان و شورای شهر) حدود صد شعبه در سطح منطقه تعیین شد. به طور تقریبی تعداد نفرات حاضر در هیات اجرایی در سطح منطقه هفتصد نفر، نیروی انتظامی و بسیج هفتصد نفر و همچنین هیات نظارت هم هفتصد نفر بودند که در مجموع در سطح منطقه حدود 2100 نفر نیرو حضور داشت. در این مرحله سخت ترین کار مربوط به معاون پرسنلی منطقه بود که باید سازماندهیِ هفتصد نفر را انجام می داد. یعنی با تیمی که مشخص کرده بود، باید تک به تک زنگ می زدند و نفرات حاضر در صد شعبه را می چیدند. مرحله بعدی این بود که این هفتصد نفری را که با آنها هماهنگ کرده و مشخصات شان را گرفته بودند، در سامانه انتخابات وزارت کشور وارد کنند.‌ سختی این مرحله آنجایی بود که تیم معاون پرسنلی با آن همه مشقت و سختی که هفتصد نفر را در صد شعبه چیده بودند، روزانه تعدادی از آن هفتصد نفر، تک به تک زنگ می زدند و اعلام انصراف به دلایل مختلف می کردند. از جمله ترس از کرونا، شرکت در کنکور، اهمیت بیشتر خواب از انتخابات!!!، عدم اجازه شوهر، کم بودن حقوق و... با انصراف روزانه ده_بیست نفر بایستی بلافاصله تیم معاون پرسنلی به ده_بیست نفر دیگر زنگ می زدند، هماهنگ کرده و با گرفتن مشخصات شان، آنها را در سامانه وارد می کردند. این روند فرسایشی و طاقت فرسا تا دو روز مانده به روز انتخابات ادامه داشت... همزمان که معاون پرسنلی منطقه در حال هماهنگی با افراد، گرفتن مشخصات، چیدن در سطح منطقه و وارد کردن مشخصات آنها در سامانه وزارت کشور بود، در طرف دیگر معاون فناوری منطقه در حال انجام کار طاقت فرسای دیگری بود. امسال علاوه بر دستگاه احراز هویت، دستگاه الکترونیکی شورای شهر هم اضافه شده بود که بایستی دو نفر در هر شعبه، آموزش این دو دستگاه را می دیدند. جلسه ای از طرف فرمانداری برای آموزش این دو دستگاه گذاشته شد و افراد تعیین شده که تقریباً صد نفر از منطقه ما بودند در آن شرکت کردند و آموزش دیدند. برای مابقی افراد، خود معاون فناوری با برگزاری جلسات آموزشی در ستاد، این موضوع را انجام داد. بنده در تعدادی از این جلسات شرکت کردم؛ مکرراً از معاون فناوری خطاب به افراد حاضر در جلسه می شنیدم که می گفتند: "لطفاً و خواهشاً در ابتدای صبح قبل از شروع انتخابات و راه اندازی دستگاه ها، هول نشوید و استرس نداشته باشید" اما برایتان از روز انتخابات بگویم که آنقدر این افراد در سطح شعبات هول شده بودند که گاهاً در برخی شعبات شروع به رای گیری با تاخیر انجام شده بود. چارتِ هیات اجراییِ هر شعبه به این صورت بود که: نماینده فرماندار، رئیس شعبه،منشی اول و دوم، دو نفر برای دستگاه احراز هویت و دستگاه الکترونیکی شورای شهر و در نهایت یک نفر خدماتی.(نماینده فرماندار نفر اول هر شعبه محسوب میشد) خردادماه جلسات آموزشی برای نماینده فرماندارهای تمام شعبات برگزار شد که اطلاعات کاملی از روند کار در روز انتخابات کسب کردند. کار اصلی از سه روز مانده به انتخابات شروع شد. از روز سه شنبه با استقرار ثابت در محل ستاد، فعالیت اصلیِ انتخاباتی را شروع کردیم. ادامه دارد... ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran
📍جوان های عزیز من؛ امروز نوبت شماست که وارد میدان علم، عمل، تقوا، سیاست و کار شوید. 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
📍یادداشتِ ؟ تاریخ ۱۴۰۰/۰۴/۱۵ لطفاً دقت کنید: نه تنها تمامی شهرهای ایران بلکه تمام شهرهای جهان، مقدس هستند و نبایستی{در آنها گناهی اتفاق بیفتد} چون عده ای فکر میکنند فقط حریم قم، مقدس است و نباید گناه صورت بگیرد؛ اما اگر در همدان گناه صورت گرفت مهم نیست، لااقل آنقدر مهم نیست! برخی کانالهای انقلابی و مذهبی نوشته اند: "برخورد قاطع دستگاه قضا با هنجارشکنی رئیس میراث فرهنگی دلیجان برکنار شد" دلشان خوش است؟ فکر کرده اند با این عکس العمل، بساط این حرکات آژانس های مسافرتی و تورها برچیده میشود؟ به شما تعهد میدهم همین روند ادامه خواهد داشت و اطراف شهر قم پر خواهد شد. همانطوری که اطراف شهر مشهد پر شد و آنقدر زیاد شد که رها کردند. قم هم همینطور خواهد شد... میدانید چرا؟ چون دستگاه های فرهنگی کشور در این چهل و سه سال خواب بوده اند و همچنان هستند و هیچ عملی از آنها دیده نمیشود که نتیجه ای مثبت در رفتار افراد قانون شکن داشته باشد[منظورم به هیچ وجه برخورد فیزیکی نیست] برنامه های اجرایی دستگاه های فرهنگی بایستی اقناع کننده خواسته های تمام قشرهای جامعه باشد. کدام یک از دستگاه های فرهنگی کشور، قوانین اسلامی را تبیین کرده اند؟ فلسفه کدام قوانین را گفته اند؟ اعتراف کنیم پس از چهل و سه سال نتوانستیم الگوی فرهنگی برای جهان باشیم... {شماره یک} ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
📍یادداشتِ #تنها_شهر_قم_مقدس_است؟ تاریخ ۱۴۰۰/۰۴/۱۵ لطفاً دقت کنید: نه تنها تمامی شهرهای ایران بلکه ت
📍بگذارید یک داستانی را تعریف کنم که برای خودم اتفاق افتاد. سال 97 بود آخر هفته سه روز تعطیلی بود که روز اولش شهادت یکی از اهل بیت بود(تعطیلی به خاطر شهادت نبود) ما قرار گذاشتیم که آخر هفته یک سفر کوتاه برویم. چون پدرم نمیخواست رانندگی کند،تصمیم گرفتیم با یکی از تورهای مسافرتی برویم(تا آن روز نمیدانستیم که وضعیت تورها چقدر خراب است) خلاصه پدرم یک تور به طبس پیدا کرد(همان سفر طبسِ معروف) بلافاصله ما وسایل لازم و کیف ها را جمع کردیم و سر قرار که اتوبوس ها منتظر بودند، رفتیم... سه شنبه شب بود... دو اتوبوس بود. سوار اتوبوس اولی شدیم که سطح کیفیتش بالاتر بود. به محض اینکه سوار شدیم،دیدیم همه روسری ها را برداشته اند و بگووبخند و آهنگ با صدای بلند(شبِ شهادت) عکس العملِ ما:🤯 عکس العملِ آنها:🤯 که میدیدند یک خانواده مذهبی وارد تور شده... بالاخره نشستیم و اتوبوس حرکت کرد... لیدر تور که برای اولین بار!!! میدید یک خانواده مذهبی وارد تور شده، احترام و توجه اش به ما را دوچندان کرد... آمد کنارم پدرم نشست و شروع به توضیح روند سفر سه روزه کرد. من در این سفر چهار کتاب حاج آقا حدادپور جهرمی را آورده بودم که با عزمی راسخ! در طی سفر آنها را بخوانم... به اولین توقفگاه اتوبوس ها پس از یک ساعت رسیدیم. آنقدر وضعیت اتوبوس اول خراب بود که تصمیم گرفتیم به اتوبوس دوم برویم... شاید وضعیت بهتر باشد. وضعیت اتوبوس دوم نسبت به اول بهتر بود؛اما تا مناسب بودن برای یک خانواده مذهبی خیلی فاصله داشت.به عنوان مثال باز هم اینجا آهنگ جاری و ساری بود... به عنوان اولین تذکر رفتیم و به راننده گفتیم لااقل برای امشب که شب شهادت است آهنگ را نگذار... که احترام گذاشت و قطع کرد... هر چند یک ساعت بعد با صدای آرامی که خودش بشنود باز روشن کرد... خلاصه دو اتوبوس از مشهد به سمت طبس با هدف بازدید کویر مصر حرکت کردند و من در حال خواندن کتاب حیفا... همه خوابیده بودند. فقط من و آقای راننده بیدار بودیم... آنقدر تاریک بود که با نور تلفن همراه در حال خواندن کتاب بودم. تا یک ساعت به اذان صبح بیدار بودم. اذان صبح به امامزاده حسین بن موسی الکاظم طبس رسیدیم. {شماره دو} ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
📍بگذارید یک داستانی را تعریف کنم که برای خودم اتفاق افتاد. سال 97 بود آخر هفته سه روز تعطیلی بود که
به احترام ما توقف کردند و برای نماز صبح رفتیم... از یک جمعِ سی نفره فقط پنج نفر آمدند. خانواده چهارنفره ما + یک خانم مُسن پس از نماز صبح به سمت محل استقرارمان که یک کاروانسرا بود، حرکت کردیم. ظهر به آنجا رسیدیم. تعداد خانواده ها با تعداد اتاق ها هماهنگ نبود؛ بنابراین روال به این صورت شد که دو قسمت مردانه و زنانه ایجاد کنند، به غیر از چند خانواده بزرگ و خانواده ما که یک اتاق مجزا دادند... به محض وارد شدن به کاروانسرا همان وضعیت ظاهریِ بدِ خانم هایِ تور تبدیل به فاجعه شد... و باز گذاشتن آهنگ شروع شد. بعد از ناهار و استراحت به یکی از مناطق دیدنی حرکت کردیم... پس از بازگشت از آن منطقه دیدنی و در مسیر رسیدن تا کاروانسرا، به راننده فشار آوردند که آهنگ بگذارد و با صدای بلند... اما این مرتبه فرق داشت! زن و مرد نامحرم شروع به رقصیدن در اتوبوس کردند(قبول کنیم این واقعیت تورهاست که با عزل این و آن، این تورها جمع نخواهد شد) راستش را بخواهید من هیچ چیزی نمیشنیدم چون در حال شنیدن یک کتاب صوتی به همراه خواندن کتاب حجره پریا بودم... البته هیچ چیزی هم نمیدیدم جز صندلی مقابل... همانطوری که در حال خواندن و گوش دادن بودم یهو دیدم مادرم بلند شد و رفت جلو... ناگهان اتوبوس غرق سکوت شد و آهنگ قطع شد... من:😳 بقیه:😶 {شماره سه} ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran
°•|میم.چمران|•°
به احترام ما توقف کردند و برای نماز صبح رفتیم... از یک جمعِ سی نفره فقط پنج نفر آمدند. خانواده چهارن
پس از چند لحظه مادرم همانند فرمانده پیروز از نبرد برگشته روی صندلی نشست... چشمان همه به جز راننده که حالا سرعت اتوبوس را کم کرده بود، به سمت مادرم بود... اتوبوس تا رسیدن به کاروانسرا غرق در سکوت ماند. البته پچ پچ هایی هم بود... آن شب آنقدر وضعیت از سطح فاجعه عبور کرده بود که تصمیم گرفتیم همان شب به مشهد برگردیم[اینکه وضعیت فاجعه بار کاروانسرا را توصیف نمیکنم، به این دلیل است که از مرزهای حیا عبور نکنم] کنار جاده رفتیم و یک ساعت منتظر ماندیم که شاید اتوبوسی عبور کند؛ اما نکرد و مجبور به بازگشت به کاروانسرا شدیم... آن شب با هر سختی که بود گذشت... روز دوم به کویر مصر رفتیم. همه در کویر پخش شدند، در حال عکس و رالی و اسکی روی شن و ماسه... ما هم یک گوشه ای نشستیم. غروب که شد برنامه اصلی شروع شد. آتشی روشن کردند و بزن و بکوب... آنجا عهد کردیم یا دیگر در این تورها شرکت نکنیم یا به شرطی شرکت کنیم که جمعیت خانواده های مذهبی لااقل نصف افراد حاضر در تور باشند. یکی از بزرگترین نقدهایم به خانواده های مذهبی این است که همیشه حضورشان را محدود به فضاهای مذهبی می کنند و فضاهای عمومی را مهیا برای خانواده های لائیک میکنند. اگر در این تور پنج خانواده مذهبی حضور داشتند،هیچ گاه چنین اتفاقات و حرکاتی نمی افتاد؛ اگر هم می افتاد نه در این حد... خلاصه این سه روز با هر چه سختی بود، گذشت و ما در مسیر بازگشت بودیم... پایان کتاب کف خیابون1 بودم که چند جوان کنارم نشستند و گفتند که چرا اینقدر کتاب میخوانی؟ گفتگویی کردیم و این کتاب ها را به آنها معرفی کردم. زمانی که چند خطی خواندند، مشتاق شدند که حتماً تهیه کنند و بخوانند... پایان خوش این سفر معرفی کتاب های حاج آقا حدادپور جهرمی به چند جوانِ غیرمذهبی بود. {شماره پایانی} ✍میم_چمران ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran
✍ایشان می فرمایند در یک تورِ مذهبی با وجود اینکه جمعیت خانواده های مذهبی از نیمه بیشتر بود(اکثریت) اما همان روال تورهایِ تفریحیِ... برپا بود؛ چرا؟ چون خانواده های مذهبی و انقلابیِ ما از اینکه در راه عقیده و ایدئولوژی شان هزینه بدهند، هراس و دلهره دارند... دم از امام حسین(ع) می زنند؛ اما به وقتش پا پس می کشند. شما می گویید انقلابی بودن به این است که کلام امامت روی زمین نماند. بنده می گویم این شرط لازم است اما کافی نیست!!! آیا تاکنون در راه عقیده ات هزینه داده اید؟ ارزش و جایگاه شما را می توان با هزینه دادن شما در راه ایدئولوژی سنجید. یکی از کتاب هایی که به شدت توصیه می کنم و چندین بار در اینجا معرفی کردم، کتابِ "سفرها و خاطره ها"یِ دکتر تیجانی است. یک نمونه بارز آن هزینه دادن دکتر تیجانی در کشور مصر بود. و به شما بگویم هزینه دادن در مسیری که طرف مقابل در پایه و مبنا با شما مشترک باشد، از درجه ارزش بالاتری برخوردار است یعنی هر دو معتقد به اسلام و انقلاب باشید. {شماره یک} ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran