📌در حال مطالعه کتاب بودم
به این جمله رسیدم.
متاسفانه روند از سال ۶۰ تاکنون تغییری نکرده ست...
خط ضدانقلاب سوءاستفاده از احساسات، مظلوم نمایی و بهره برداری سیاسی
خط امام فقط عمل!
⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود
✅@matinchamran
📍ادامه روز چهارم(طلائیه)
ساعت ۱۴:۴۵ ظهر به مقصد یادمان طلائیه حرکت کردیم
در مسیر پالایشگاه های نفت عراق دیده میشود
مسیر اتوبوس به جاده ای رسید که از کنار آبهای هورالهویزه میگذشت
ساعت ۱۶ رسیدیم
اگر به استان خوزستان نرفته باشید، از تصاویرِ مناطق عملیاتی و یادمانها، حتماً آن گنبدِ طلایی رنگِ مشهور را دیده اید. گنبد طلایی رنگی که نماد و نشانِ یادمانِ طلائیه ست
طلائیه معروف ست به مقر حضرت ابوالفضل العباس(ع)
اینجا همان جایی ست که سر محمدابراهیم همت سردار خیبر از تنش جدا شد، حسین خرازی دست راست خود را از دست داد و حمید باکری به شهادت رسید
اینجا جایی ست که شب نداشته ست!
بهترین واژگانی که بتواند شبهای طلائیه را توصیف کند، سونامیِ آتش ست
انگار خورشید در طلائیه قصد غروب کردن نداشته ست!
در این منطقه ارتش بعث عراق دیوانه وار یک میلیون گلوله توپ و خمپاره به سوی رزمندگان شلیک و پرتاب کرده ست
{منطقه طلائیه در غرب استان خوزستان و در منتهی الیه جنوب غربی دشت آزادگان واقع شده ست. دشـت آزادگان دارای سـه بخش هویزه، بسـتان و سوسـنگرد میباشد. طلائیه تابع دهسـتان بنی صالح از بخش هویزە ست. طلائیه در حقیقت، زمینِ متصل بـه هور سـت. برای شناختِ موقعیت جغرافیاییِ طلائیه، بایستی هورالهویزه را بشناسید. هورالهویزه منطقه ای ست در شرق رودخانه دجله در کشور عراق که توسط شهرک "العزیر"،"القرنه"، طلائیه و زید محدود میشود. در داخل منطقه هورالهویزه، جزایر مجنون شمالی و جنوبی قرار گرفته ست که علاوه بر آن تاسیساتی از جمله دکل های برق، دکل های تقویتی رادیو و تلویزیون، کارخانجات کاغذسازی و چاه های نفت وجود دارد. جاده استراتژیک العماره-بصره از غرب آن میگذرد؛ شهر هویزه(ایران) در شمال شرقی هورالهویزه قرار دارد و مرز ایران-عراق از دل آبهای آن عبور میکند.
یادمان طلائیه با عملیات خیبر(اولین عملیات آبی-خاکی جنگ) گره خورده ست. ارتش بعث عراق، با بهره گیری از تجربیات چهار عملیات مهـم ثامن الائمـه(ع)، طریق القـدس، فتح المبیـن و بیت المقـدس، ضعفها و نقایصِ دفاعی خود را پوشاند و شـناخت و تسلطِ خوبی از تاكتیكهای نظامی ایران پیدا كرد. در چنیـن اوضاعی بود که فرماندهانِ نظامیِ ایران ضرورتِ "ابتکار عمل جدید" را حس کردند؛ به گونه ای که ارتش عراق از وقوع آن غافلگیر شود! این ابتـکار "انتخاب منطقـۀ عملیاتی جدید" بود و آن منطقه جایی نبود جز مردابهای هورالهویزه...
دلیل انتخاب چنین منطقه عملیاتی این بود که:
۱.دشمن نتواند از تمام تواناییهای نظامی اش استفاده کند. چون هورالهویـزه دریاچـه ای باتلاقی و دارای نیزار سـت؛ در ایـن منطقـه تانـک و ادوات زرهی، زیاد قابل اسـتفاده نیسـت و بیشـتر از نیروی پیاده اسـتفاده میشود. ۲.پیچیدگی و پرمانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه جنوب، وجود استحکامات و خاکریزهای متعدد؛ فرماندهان نظامیِ ایران را وادار کرد که مناطقی همچون هورالهویزه را انتخاب کنند که مهمترین ویژگی آن بی توجهیِ دشمن نسبت به آن بود و تنها چند گردان پدافندی از آن حفاظت میکردند{در محور جنوبی(زید) موانع و خطوط دفاعی دشمن از پیچیدگیِ خاصی برخوردار بود}
شناسایی منطقه هورالهویزه، جمع آوری اطلاعات و طراحیِ عملیات خیبر و بدر توسط قرارگاه سری "نصرت" تحت فرماندهی "علی هاشمی" انجام شد. عملیات خیبر ثمره یک سال تلاش شبانهروزی قرارگاه نصرت بود. این عملیات اولین تجربه آقای هاشمی رفسنجانی در فرماندهی جنگ بود. هدایـت و فرماندهـی عملیـات خیبـر برعهـدە ستاد مرکـزی خاتم الانبیـاء(ص) بـوده و شامل دو قـرارگاه اصلـی کربلا(به فرماندهی ارتش) و نجـف(به فرماندهی سپاه) میشد. قرارگاه نجف نیز دارای پنج قـرارگاه فرعی(نصر، حنیـن، بدر، حدید و فتـح) بوده که ماموریت تصرف هر هدف به هر یک از این قرارگاه ها واگذار شد: ۱.قرارگاه نصر؛ با هدف تصرف و تثبیت محور العزیر و بستن جاده العماره-بصره ۲.قرارگاه حدید؛ با هدف تصرف و تثبیت محور القرنه و انسداد سه راهی القرنه(محل تقاطع مسیر بغداد-بصره-العماره) ۳.قرارگاه حنین؛ با هدف تصرف جزیره جنوبی و نیمه شرقی و شمالیِ جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه ۴.قرارگاه فتح؛ با هدف شکستن خط پرمانع طلائیه و الحاق با قرارگاه حنین ۵.قرارگاه بدر؛ با هدف تصرف نیمه غربی جزیره جنوبی و پل نشوه. هوانیروز ارتش ماموریت داشت در امر انتقال نیرو و امکانات به محور عملیاتی هور(که فاقد راه زمینی بود) فعالیت کند. در این محورها نقش هلی کوپترها بسیار مهم بود.
در عملیات خیبر دو محور مستقل با هدف تصرف شهر بصره در نظر گرفته شدند: محور زید(جنوبی) تحت پوشش قرارگاه کربلا و محور هورالهویزه(شمالی) تحت پوشش قرارگاه نجف. عملیات اصلی و تعیین کننده در هور انجام میشد. در محور هور، پنج هدف اصلی مشخص شد: ۱.العزیر ۲.القرنه ۳.جزایر مجنون شمالی و جنوبی ۴.نشوه ۵.طلائیه
قرارگاه کربلا میبایسـت با عمل از محور زید و چسـبیدن به نهر کتیبـان،
جهت مسـدود کردن منطقە ورودی دشـمن در دوعیجی، اقدام میکرد. مأموریت قرارگاه نجف این بود كه پس از دسـتیابی به العزیر، القرنه، تصرف جزایر مجنون و الحاق به طلائیه، جهت باز کردن جادۀ طلائیه-نشـوه، که تنها امید برای ادامە عملیات و انتقال نیرو و مهمات بود، اقدام نماید. یگانهای تحت امر این قرارگاه، میبایست بـا عبـور از طلائیه به سـمت نشـوه و تأمین آن، روی پـل دوعیجی در شمال نشوه به قـرارگاه کربلا ملحق میشـدند. دو قرارگاه کربلا و نجف مأموریت داشـتند پس از الحاق به سوی بصره ادامه عملیات دهند؛ به عبارتی مرحله پایانی عملیات خیبر پل دوعیجی(نشوه) بود اما هدف نهایی این عملیات تصرف شهر استراتژیک بصره در نظر گرفته شد
ده روز قبل از عملیات خیبر و نیز همزمان با آن، سه عملیات فریب از جمله تحریرالقدس، والفجر۵ و الفجر۶ در جبهه های شمالی و میانی اجرا شد. مهمترین هدف مشترک آنها، انحراف ذهن دشمن از منطقه هورالهویزه بود. سرانجام عملیات خیبر در ساعت ۲۱:۳۰ روز ۳ اسفندماه ۶۲ و با رمز «یا رسول الله(ص)» شروع شد. در مرحله اول عملیات در منطقه قرارگاه نجف، قرارگاه نصر و حدید موفق شدند در محورهای العزیر و القرنه اهداف خود را تصرف کنند. در جزایر، وضعیت عملیات طبق برنامه پیش نرفت. عدم پاکسازی جزایر تا ساعت ۳:۳۰ بامداد مانع از آن شد که بعد از تصرف جزایر، نیروهای موج دوم بتوانند برای حمله، به سوی طلائیه حرکت کنند. بنابراین در شب اول عملیات الحاق انجام نشد و به همین دلیل قرارگاه فتح که قرار بود پس از پاکسازی جزیره، به آن محور ملحق شود، با مشکل مواجه شد و با وجود شکستن خط و رسیدن به نزدیکی محل الحاق، مجبور به توقف شد و سرانجام به دلیل حضور پرشمار قوای دشمن در محور طلائیه و مقاومت آنها، به رغم اجرای چند حمله برای الحاق یگانها در دو محور طلائیه و جزیره، این مهم میسر نشد. ارتش عراق پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی جاده بصره-العماره و سپس روی طلائیه متمرکز کرد. تمرکز آتش دشمن در طلائیه، که زمینی بسیار محدود را شامل میشد، غیرقابل تصور و فوق العاده بود. در محور جنوبی(زید) قرارگاه کربلا نتوانست موفقیتی به دست آورد و صبح عملیات در این محور یگانها عقب آمده و در خط قبل از عملیات مستقر شدند. این وضعیت، مانع از آن شد که یگانهای قرارگاه نجف بتوانند در محورهای القرنه و العزیر باقی بمانند زیرا امکان پشتیبانی آنها وجود نداشت و راه زمینی نیز همچنان مسدود بود.
یگانهای قرارگاه های نصر و حدید به ناچار به جزیره شمالی برگشتند. از این پس، جزیره محور کنش و واکنش دو طرف درگیر بود. به دلیل عدم تثبیت مواضع به دست آمده در جزیره، مشکل پشتیبانی آتش و تجهیزات و تامین نیروی انسانی، در مورد سرنوشت جزیره به شدت احساس خطر میشد. در حالیکه فرماندهان امید زیادی به این عملیات بسته بودند، تمام دستاوردها در حال نابودی بود، طوری که محسن رضایی در قرارگاه گفت: در طول جنگ، ما اینطور ذوب نشدیم.
پس از نشست فرماندهان عملیات با آقای هاشمی رفسنجانی، برای خارج شدن از بن بست، حمله مجدد از محور طلائیه تشخیص داده شد تا شاید با باز شدن راه زمینی، گره عملیات گشوده شود. در ده اسفندماه حمله موردنظر آغاز شد اما عبور از زمین های آب گرفته، مانع بزرگی بود. به دلیل مقاومت نیروهای عراقی و آتش بسیار شدید آنها، باز هم حمله نیروهای خودی در محور طلائیه ناکام ماند. در جریان حملات دشمن، حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) به شدت مجروح و دست راستش قطع شد و در حالی که بدنش پر از ترکش بود، او را از میدان خارج کردند. با توقف پیشروی در محور طلائیه، وضعیت جدیدی ایجاد شد. از این پس جبهه خودی بایستی توانایی خود را در حفظ جزایر نشان میداد؛ کاری که بسیار دشوار بود. ارتش عراق پس از آنکه توانست رزمندگان اسلام را از محورهای القرنه، العزیر و طلائیه وادار به عقب نشینی کند، بیرون راندن نیروهای ایرانی مستقر در جزایر را محتمل میدانست. پس از توقف درگیری در محور طلائیه تا شروع حمله به جزایر، حدود پنج روز جبهه ها حالت عادی داشت و دشمن تلاش خاصی از خود نشان نداد. بعد از ظهر ۱۴ اسفندماه اطلاع دادند که امام فرموده است: جزایر حتماً باید نگه داشته شوند؛ هر طور که شده.
این فرمان تحول اساسی در سرنوشت عملیات ایجاد کرد و سپاه این بار هر آنچه در اختیار داشت وارد صحنه کرد. فرمانده سپاه گفت: از جزیره بیرون نمیرویم حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.
مطابق پیش بینی امام و فرماندهان، روز ۱۶ اسفندماه عراق با اجرای آتش سنگین، بمباران وسیع هوایی و استفاده از هلی کوپتر، تانک و نیروهای پیاده، پاتک سنگینی را به جزایر مجنون آغاز کردند.
حمله وحشیانه ارتش عراق در آن روز بدون نتیجه پایان یافت اما صبح روز ۱۷ اسفندماه مجدد حمله دیگری را شروع کردند. این مرتبه تهاجمِ دشمن با استفاده از تجهیزات و تسلیحات بیشتر، شدیدتر و وسیع تر بود.