✍سلام به شما|متشکرم زیبا بود... ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

*تمام تلاشم را دارم میکنم که قسمتِ یکِ یادداشت را امشب آماده و منتشر کنم اما در هر صورت اگر نشد پوزش میخواهم🙏

📍آشنایی با دانشگاه آزاد مشهد: 1⃣درب دانشگاه در خیابان استادیوسفی 2⃣حدود ۳۰ دانشجو خارج از دانشگاه در این محل تجمع کرده بودند 3⃣محل ورود یگان ویژه 4⃣محلِ تجمع دانشجویان معترضِ داخلِ دانشگاه *ساختمانی که در سمت چپ تصویر میبینید ساختمان دانشکده مهندسی و ساختمانی با گنبدِ فلزی که در انتهای بلوار میبینید مسجد حضرت مهدی(عج) دانشگاه میباشد. ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

این را با دقت ببینید و بخوانید تا قسمتِ یک یادداشت را ارسال کنم.

📍یادداشتِ #به_بهانه_پوشش_و_حجاب تاریخ ۹ مهرماه ۱۴۰۱ (این یادداشت رو خودمونی مینویسم) قسمتِ یک *ساعت ۹ صبح دانشگاه آزاد مشهد رسیدم جلوی دربِ دانشگاه از خیابان استادیوسفی (دانشکده مهندسی) دوستان و رفقا رو دیدم احوال پرسی کردیم و از اوضاع این شبهایِ مناطق زندگی شان پرسیدم گاهی متشنج بود و گاهی ساکت دوستی که اهل بلوار هاشمیه بود، میگفت تا ساعت ۹ شب خبری نیست و ساکت است اما از ساعت نه|ده شب سروصدایی شنیده میشود با بچه ها رفتیم گشتی توی دانشکده مهندسی زدیم. آرام بود و دانشجوها در تکاپویِ ثبت نام و حذف اضافه بودند. چهره من با آن ریش فریاد میزد که از بسیجی هایِ دوآتیشه هستم و بعضی دانشجوها یطوری نگاه میکردند. اگر از کنارشان رد میشدم و آنها از اغتشاشات صحبت میکردند، لحظاتی به خاطر من که کامل رد بشوم، ساکت میشدند! حدود ساعت ۱۰ در لابی دانشکده مهندسی نشسته بودیم که اطلاع دادند تجمع جلوی درب استادیوسفی شروع شده، به سرعت خودمان رو آنجا رساندیم. حراست، درب دانشگاه رو بسته بود حدود ۱۰۰ دانشجو داخل دانشگاه و حدود ۳۰ دانشجو پشتِ درب(خارج دانشگاه) به طور هماهنگ در حال شعار دادن بودند و خواهانِ باز شدن درب دانشگاه بودند نکته: یگان ویژه و نیروی انتظامی حقِ ورود به محیط دانشگاه را ندارد‌. بچه هایِ بسیج به سرعت میکروفن و بلندگو رو آوردند، در قسمت نگهبانی گذاشتند و اعلام کردند: دانشجویانِ گرامی اگر اعتراض دارید بفرمائید صحبت کنید. اما آنها فقط روی باز شدنِ درب دانشگاه اصرار داشتند. یهو یک دخترِ دانشجو که پشت درب(بیرون دانشگاه) بود از درب بالا رفت و با تمام توانش شروع به تکان دادن درب کرد این صحنه باعث اوج گرفتن هیجاناتِ دانشجویانِ معترض شد. اما غافل از اینکه نیروهای یگان ویژه با موتور آمدند و هر کسی که بیرون دانشگاه بود فرار کرد البته گفته میشود در این حین تعدادی هم دستگیر شدند. اغلبِ دانشجویانِ دختر، عینکِ دودیِ مشکی زده بودند با ماسکِ مشکی+روسریِ تا نهایتِ ممکن جلو کشیده!!! دانشجویانِ معترض اصرار داشتند درب دانشگاه باز شود تا لااقل دانشجوها با کارت دانشجویی وارد شوند بچه هایِ بسیج هم پشت میکروفن اعلام کردند لطفاً این تجمع تون رو به جلوی درب دانشکده مهندسی منتقل کنید تا ما بتوانیم درب دانشگاه را باز کنیم... هرچه بچه ها گفتند دانشجویانِ معترض گوش نکردند. چند نفر از لیدرهاشون جلو آمدند و #مودبانه گفتند: چرا درب را باز نمیکنید که دانشجوها وارد شوند؟ گفتگویی اونجا شکل گرفت... من گفتم: دوستِ عزیز؛ فاصله تجمعِ شما تا درب کم ست اگر درب رو باز کنیم ناگهان اغتشاشگرانی که بین دانشجوهایِ خارج دانشگاه هستند با فشار و فریاد و هُل وارد دانشگاه میشوند و کنترل از دستِ ما خارج میشود. تا این کلمه "اغتشاشگر" رو گفتم، یکی از لیدرهاشون اومد جلو و یک فحشی بهم داد که چرا گفتی اغتشاشگر؟ اونجا نزدیک بود بین من و او درگیری بشه هم من و هم او رو عقب کشیدند... تعدادِ دانشجویانِ معترض در حال افزایش بود. حدود ۲۰۰ نفر رسیده بودند و مدام شعار میدادند و برای صحبت کردن جلو نمی آمدند. یکی از آهنگهایِ حامد زمانی پخش شد. از بس صداش بلند بود دیگه شعارها شنیده نمیشد. به محض اینکه آهنگ تموم شد شعارهاشونو با قوت و انرژیِ بیشتر سر دادند. چند لحظه بعد تعدادی از لیدرهاشون جلو آمدند و میکروفن رو گرفتند و شروع به صحبت کردن کردند. هر چه مغلطه و سفسطه ای که فکرش را میکنید در صحبت شون بود... از مبنا و پایه شبهات اسلامی گرفته تا حکومتِ جمهوری اسلامی، دموکراسی و آزادی بیان و پوشش و سلسله شبهاتِ شبکه های ماهواره ای... به عنوان مثال؛ یکی از لیدرها گفت کارگر امروزی در ایران فلان دلار حقوق میگیرد در حالیکه کارگر در خارج فلان دلار(ده برابر) حقوق میگیرد من بهش گفتم این چه مغلطه ایه؟ مگر پایه ارزی داخل و خارج یکیه؟ مگر وضعیت اقتصادی داخل و خارج یکیه؟ مگر دریافتی و خرج هایِ این دو کارگر یکسان و از یک جنسه؟ فرار رو به جلو کرد و... فریاد میزدند که چرا یک جوان را به جرم یک آهنگ(شروین) دستگیر کرده اند؟ یا چرا یک وکیلِ این مملکت را فقط به این خاطر که گفته طبق قانون جمهوری اسلامی، نیروی انتظامی حق زدنِ مردم را ندارد، دستگیر کرده اند؟ به جوانی که در حال اعتراض بود، گفتم: منم معتقدم اگر نیروی انتظامی بدون دلیل و وحشیانه معترض را زد، محکوم ست و من کنار شمام اما اگر معترض به نیرویِ حافظِ امنیت توهین و فحاشی کرد، اگر سنگ زد، اگر زدش، اگر آتیشش زد چه واکنشی نشون بده؟ منطقی حرف بزن! ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍یک دانشجویِ معترض میکروفن رو گرفت و گفت: زمانی که رفراندومِ نوع حکومت ۱۲ فروردین ۵۸ انجام شد به مردم نگفتند از حقوق اولیه آزادی محروم میشن! همینطور که یک حلقه گفتگو با دانشجویانِ معترض درست کرده بودم و بلند صحبت کردم تا فضا از هیجان محوری به سمت منطق محوری سوق پیدا کنه، یک نفر از اونها بهم گفت: ببین من خودم حقوق خوندم، توی قانون اساسی همین جمهوری اسلامی آمده که هر ۱۶ سال(یا ۱۹ سال) باید رفراندوم برگزار بشه! و حکومت از ترسش برگزار نمیکنه!!! گفتم: جان؟ تا جایی که من خوندم اصل همه پرسی و رفراندوم، اصل ۵۹ قانون اساسی هست. این اصل میگه در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن ست اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. کجای این اصل زمان مشخص کرده؟ گفت: برو توی اینترنت بخون. گفتم عزیزِ من؛ تو حقوق خوندی، تویِ درسایی که خوندی بهت نگفتن اون کسی که ادعا داره باید سند بیاره نه طرف مقابلش؟ یک دانشجویِ دختر میکروفن رو گرفت و گفت: من تا حالا با همین حجاب(مانتو جلوباز) دانشگاه آمدم؛ اما هم کارت ملی و هم کارت دانشجوییم چک شده و سه مرتبه تذکر کتبی برام ثبت شده. به چه حقی حراست اجازه ورود با این پوشش بهم نمیدن؟ *یک نکته هم خوب و هم بد این بود که اصرار داشتند به هیچ وجه عکسی یا فیلمی گرفته نشود! از این جهت دانشجویانِ معترض روی این موضوع تاکید داشتند که فردا به داخل گونی هدایت نشوند! وجه خوبش این بود که خوراکِ رسانه ای بی بی سی و منوتو و ایران اینترنشنال و صدای آمریکا تهیه نمیشد. یک دانشجویِ دختر نزدیکم اومد و با فریاد با اشاره به موی سر من گفت: آقا اسم این چیه؟ چرا مویِ سرتو باید آزاد باشه اما من باید بپوشونم؟ الآن این مویِ سر من تحریکت میکنه؟ یک دانشجوی پسر میکروفن گرفت و گفت: آقایونِ مذهبی اون شمایین که با دیدن مو و بدنِ زن تحریک میشین، ما هیچ حس تحریک کننده ای به دخترها نداریم...که یهو هم دخترها و هم پسرها تشویقش کردن... بچه هایِ بسیج میکروفن و بلندگو رو وسط بلوار بردند تا از دربِ دانشگاه دورتر باشه یک دانشجوی پسر میکروفن رو گرفت و گفت: جمهوری اسلامی باید رفراندوم برگزار کند و از اونجا که میدونه نود درصد مردم مخالف حجابِ اجبارین، میترسه و برگزار نمیکنه!!! یهو یادِ حرفِ علی علیزاده خطاب به شاهین نجفی افتادم که بهش گفت اینها به سطحِ عالیه مَشَنگیت و توهم رسیدن و تصور کردن با این تجمعات شان در ساعت صفر ۲۲ بهمن ۵۷ هستن!!! من اونجا با فریاد گفتم چرا تمام حرفهایِ شما بی سند و رو هواست؟ با کدوم مدرک و آمارِ جامع میگین نود درصد مخالف حجابِ قانونی هستن؟ اونجا بود که یکی از دانشجویانِ معترض من رو کنار کشید و گفت بیا با هم منطقی صحبت کنیم. گفتم: حتماً استقبالم میکنم... گفت: تو جوونی توی این سن خونه داری؟ گفتم: نه گفت: ماشین داری؟ گفتم: نه گفت: خدا پدرتو بیامرزه پس از چی این حکومت داری دفاع میکنی؟ گفتم: از حق و حقیقت دفاع میکنم. اینکه با یک سری جزییات، نتیجه کلی بگیری غلطه. نه تنها جوونِ امروزی نمیتونه خونه و ماشین اول زندگیش داشته باشه جوونِ دهه چهل هم نمیتونست؛ اما قانع بود. دانشجو و کارمند و کارگر اون زمان توی دو اتاق ۱۲ متری با زن و سه چهار تا بچه زندگی میکردن. گفت: ببین دوستانه بهت میگم من برات نگرانم! الآن دانشجوها و جوونا به بالاترین سطحِ خشونت رسیدن...کاری نکن که یک جنازه روی دستِ خانواده ات بذارن! اینو گفت و رفت... *دانشجویانِ معترض خیلی اصرار داشتند آهنگِ شروین از طریق میکروفن و بلندگو پخش بشه... *معاون فرهنگیِ دانشگاه میکروفن رو گرفت و گفت: دانشجویانی که معترض هستید حق اعتراض و نقد دارین...بیاین کنار هم بشینیم و حتی با یک گفتگوی منطقی بیانیه بنویسیم...خواهرانِ عزیز شما دخترانِ حاج قاسم هستید که بلافاصله متاسفانه همان دانشجویانِ دختر با انگشت دست حرکت نامناسبی نشان دادند... قرار بر این بود که یک نفر از دانشجویانِ معترض به قانونِ حجاب صحبت کند و یک نفر هم از دیدگاه و جبهه مقابل اما وقتی دیدم ده نفر از دانشجویانِ معترض صحبت کردند و اجازه صحبت به ما داده نشد، با صدایِ بلند اعتراض کردم که این چه وضعیه؟ چرا همش از طرف شما صحبت میکنن؟ یکی از اونها جلو اومد و بهم گفت: میدونی چرا؟ چون تعداد ما بیشتره...اکثریت با ماست و اقلیت شمایید! عدالت هم همینو میگه! منم بهش گفتم نخیر دوستِ عزیزِ من؛ ما معتقد به تساویم!!! چطور زمانی که به مویِ سر میرسه، مویِ آقا و خانم یکیه و باید با هم تساوی داشته باشن؛ اما زمانی که به یک نوبت دهیِ ساده میرسه عدالت وسط میاد؟ ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

*لطفاً درباره این موضوع هم تحقیق کنید که آیا در قانون اساسی برای رفراندوم و همه پرسی، زمان تعیین کرده؟ ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍یکی از دانشجویانِ معترض گفت: الآن ما بیایم حرفامونو بزنیم یا مقابل مسئولین دانشگاه حرف بزنیم چه تاثیری داره؟ چی تغییر میکنه؟ بهش گفتم پس میخواین چیکار کنین؟ گفت اعتراض تا گرفتنِ حقِ طبیعیِ خودمون! اما آخرین نفری که صدایِ من براش خیلی بالا رفت و همه توجهات به ما جلب شد این بود که: *به یکی از دانشجویانِ معترض گفتم: ببین برادرِ من؛ من هم سال ۹۶ دانشگاه بودم، هم سال ۹۸ ...کامل جوِ دانشگاه و دانشجو رو میشناسم. تجمعی که هیجانات و احساسات درش حکمفرما بشه، نتیجه و خروجی اش نابودیه...برات یک مثال میزنم. سال ۹۶ کفِ همین دانشگاه، رگباری تریبون آزاد و کرسی آزاداندیشی و تجمعاتِ انتخاباتی برگزار میشد. دانشگاه شده بود بمبِ هیجانات و احساسات هرچه ما از سر خیرخواهی فریاد میزدیم دوستان، برادران، خواهران؛ منطقی و مستدل بیاین بگین چرا روحانی؟ با نهایتِ هیجان و احساسات میگفتین چون آزادی میاره، چون حجاب آزاد میشه، چون رابطه مون با آمریکا خوب میشه... الآن تحویل بگیرین؛ فاتحه اقتصاد کشور رو خوندین...همانطوری که شما از مسئولین جمهوری اسلامی میخواین که پاسخگو باشه، شما هم برای رایی که دادین باید پاسخگو باشین...هستین؟ چرا اقتصاد و معیشت و سفره مردم نابود کردید؟ شما حقِ اعتراض ندارین؛ شما نباید از وضعیتِ فعلی طلبکار باشین شما باید بدهکار باشین... اینقدر صدام بالا رفته بود که بچه ها منو از صحنه دور کردن. از نهایتِ فریاد و اعتراض، حنجره ام درد گرفته بود(تا الآن هم خوب نشده) و انرژیم نزدیک به صفر شده بود... رفتم روی جدولِ بلواری که به مسجد حضرت مهدی(عج) منتهی میشد، نشستم تا تجدید قوا کنم... دانشجویانِ معترض که نزدیک ۳۰۰ نفر شده بودند، کم کم به سمت دربِ دانشگاه رفتند و رو به یگان ویژه خارج دانشگاه شروع کردن به شعار دادنِ قانون شکنانه و ساختارشکنانه و علیه جمهوری اسلامی شعاری که مدام سر میدادند این بود: زن، زندگی، آزادی مرد، میهن، آبادی همینطوری نشسته بودم و سرم پایین و چشمم بسته بود که یهو حس کردم چند نفر دورم هستند و دارن بهم نگاه میکنن سرمو بالا آوردم. دو دختر و سه پسرِ دانشجو بودند... ادامه دارد... ✍میم.چمران ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍فردا هم در دانشگاه ها تجمعاتِ اعتراضی برپاست. امیدوارم به خشونت کشیده نشود؛ چون امروز اواخرِ تجمعات به خشونت کشیده شد و اتفاقاتی رخ داد که تصورم این ست جوششِ هیجاناتِ جوانان فردا بیشتر خواهد بود؛ اما بنده فردا حضور ندارم... ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📌تموم شد؟ خیلی تاثیرگذار بود... ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

🎥 #ببینید | سه شوخی معترضان! ♨️ پاسخ به ۳شبهه اصلی معترضین 🔸 شنیدن این ۵دقیقه برای همه واجب است 💢 #ظلم_به_زن در جمهوری اسلامی ⁉️ رتبه یک دنیا در برابری حق تحصیل دختر و پسر کدام کشور است؟ ⁉️ رشد ۱۲ برابری در زمینه پزشکی! ♨️ چه کسانی در کشور آزادی ندارند؟ ⁉️ چه کسی صنعت هسته‌ای ایران را لو داد؟ ⁉️ کدام استاد دانشگاه هم از دانشگاه آزاد حقوق می‌گرفت و هم سراسری؟ ⁉️ برخورد زیبای کشورهای آزاد با معترضان خود! ⁉️ در کدام کشور پوشش اجباری وجود ندارد‌؟ ⁉️ یکبار برای همیشه؛ آیا در ایران #حجاب_اجباری وجود دارد؟ _________________ 🔹برشی از سخنرانی #حجت‌‌_الاسلام_راجی بعد از تجمع اعتراضی در #دانشگاه_فردوسی مشهد 💠 اندیشکده راهبردی #سعداء 🆔 @soada_ir ✅@matinchamran ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📌فراموش نکنید: بسیجی خامنه ای بودن از سرباز خمینی بودن سخت تر است... ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍هم اکنون دانشگاه فردوسی مشهد ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍دانشگاه فردوسی مشهد(۲) ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📌حق با شماست|با هماهنگی مقابل استانداری اعتراضِ مسالمت آمیز و آرام برگزار کنید...اگر به جوابِ عملی نرسیدید، از طریق قوه قضائیه از مسئولین استانداری و آب منطقه ای شکایت کنید. ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍یادداشتِ #به_بهانه_پوشش_و_حجاب تاریخ ۹ مهرماه ۱۴۰۱ قسمتِ دو گفتن: میخوایم منطقی باهات صحبت کنیم گفتم: با کمالِ میل...بفرمایید دو نفر نشستند و سه نفر جلوی من ایستاده بودند. گفتند: این جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی نیست، چون ارکانش طبق قوانین اسلامی اداره و اجرا نمیشه مثل کارمزدهایِ بانکی گفتم: حق با شماست! کارمزدها ایراد دارد... جمهوری اسلامی، اسلامِ مطلق نیست، در حال پیش رفتن به سمت اسلامِ حقیقی ست. نمونه اش همین عملکرد بانکها...فکر کنم نشنیدین که اخیراً(چند هفته پیش) مجلس شورای اسلامی تصویب کرده که یکی از ارکانِ قانونیِ بانک مرکزی باید شورای فقهی باشد که وظیفه این شورا نظردهیِ عملی و اجرایی پیرامون همین ایراداتِ فعلی ست. تا امروز این رکن، رکنِ تشریفاتی بوده و کارکردِ اجرایی و الزامی نداشته ست! بهشون گفتم: من جوابِ شما رو دادم؛ اما شما ندادید! این لیدرهایی که الآن می بینین دارن فریاد میزنن و هیجان پروری میکنن، سال ۹۶ خودشونو به صدها قسمتِ مساوی تقسیم کردن که روحانی رای بیاره...کوه هیجانشان فعال شد و تمام ایران رو گرفت و چنان مخروبه اقتصادی روی دوش دولت بعدی گذاشت که چنگیزخان انگشت کوچکه اون هم نبود! الآن به رایی که دادن پاسخگو هستن؟ والله اگه با تکثیرِ هیجانِ اینها، شما جمهوری اسلامی رو ساقط کنید و ایران تجزیه شود، نه تنها عذرخواهی نمیکنن باز هم اون روز طلبکار خواهند بود! گفتن: مگه سال ۹۶ انتخاب دیگه ای هم داشتیم؟ همونطوری که مجمع تشخیص مصلحت نظام، میرحسین موسوی و احمدی نژاد رو ردصلاحیت کرد، اگر می دید چنین وضعی میشه میخواست رد صلاحیتش کنه! گفتم: اولاً مجمع تشخیص مصلحت نظام نه؛ شورای نگهبان! شورای نگهبان هم در تمام کشورهای جهان وجود داره و به پنج صورته: یا دادگاه قانون اساسی(نهاد قضایی) یا شورای قانون اساسی(نهاد اجرایی) یا نظارت مجلس(نهاد تقنینی) یا وزارت کشور و یا شورای عالی انتخاباته... ثانیاً جمهوری یعنی همین! امتحانِ مردم بود که برای خودشون اثبات بشه با رای خودشان چه به سر این مملکت میاد! در هر کشوری شورای نگهبانش یک حداقلی ها رو معیار قرار میده! روحانی سال ۹۶ از فیلترِ اون حداقلی ها عبور کرد...اما گفتید مصلحت...نکته ای جالب بهتون بگم: دوره دوم احمدی نژاد(سال ۸۸ تا ۹۲) بود که ایشون گفت: اگر دست به معاونانم بزنید آتیش به پا میکنم، تحصن میکنم، استعفا میدم و کابینه منحل میکنم!!! نظام میتونست با قدرت وارد بشه و بگه خب بکن! اگر دست به این کار میزد کشور بهم میریخت، باید انتخابات زودهنگام برگزار میکرد، وضعیت اقتصادی و معیشتی و تورم انفجاری میشد و شاید جنگِ داخلی! هنوز که هنوزه بعضیا فداییِ احمدی نژادن! راه دوم مصلحت سنجیِ نظام بود، یعنی متخلفانِ دولتی از صدر تا ذیل رو زیر نظر بگیره تا زمانی که دوره ریاست جمهوری اون فرد تموم بشه، اون وقت بره سراغشون که قوه قضائیه برای دولت احمدی نژاد اینکار رو کرد؛ اما برای دولت روحانی با گذشت بیش از یکسال هیچ اقدامی از قوه قضاییه ندیدیم با اینکه رهبری با رفتار و نوع عملکرد بی سابقه شون به قوه قضائیه خط دادند، اما این قوه نفهمید! اینجا ما نقد داریم به قوه قضائیه... یه نکته ریزِ برای رد صلاحیتِ میرحسین موسوی و احمدی نژاد آهسته بهتون بگم: هر حکومتی ببینه یک نفر ضدامنیت ملی اش فعالیت میکنه، صلاحیتش رو طبیعتاً قبول نمیکنه. مگر اینکه دیوونه باشه! میدونم اینو نمیدونید؛ میرحسین موسوی رو نه تنها پس از شش ماه جنگ داخلی(از خرداد تا دی ۸۸) محکوم به حصر خانگی نکردند؛ بلکه با حکم شورای امنیت ملی در بهمن ۸۹ چنین کردند! گفتن: واقعا؟؟؟ نمی دونستیم! یکیشون گفت: این چه حکومتِ بی عرضه ایه که نمیتونه اختلاسگران رو دستگیر کنه و همه فرار میکنن! گفتم: اولاً نفوذی، فکر کردین بنی صدر رئیس جمهور یک مملکت، سال ۶۰ چطوری فرار کرد؟ بعدشم مگه چند تا اختلاسگر در جمهوری اسلامی داشته که میگین همه فرار کردن؟ بعدترشم مگه وقتی اختلاسگر با ظاهر منافقانه وارد سیستم میشه و اختلاس میکنه مقصر جمهوری اسلامیه؟ منافق یعنی ظاهر و باطنش یکی نیست. کدوم یک از این اختلاسگرها رو دیدین که بعد از اختلاس و فرار باز هم یقه شون رو تا ته ببندن و دائم انگشتر و تسبیح و نماز اول وقت باشن و حجابِ اسلامی سابق شون رو رعایت کنن؟ داد میزنه که منافقه... پلیس اینترپل اعلام کرد ما کماکان در حال دستگیری و بازگشت خاوری هستیم؛ اما دولتِ کانادا به ما اجازه دستگیری نمیده و اصلاً همکاری نمیکنه وگرنه به راحتی این زالو رو میتونن برگردونن! *تعدادی از دانشجویانِ معترض هم به جمع ما اضافه شده بودن و عمیق در حال فکر کردن بودن...مشخص بود این اولین باره این جملات رو میشنون! ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍گفتم: من موضعم نسبت به مرگ خانم مهسا امینی روشنه! از دیدگاه من، پوشش ایشون اونقدری ایرادی نداشت که لازم باشه به مقر پلیس امنیت اخلاقی منتقل کنن! اما حالا که این حادثه رخ داده و یک جوانِ این مملکت از دست رفته، منطق و عقلانیت میگه تا گزارش نهاییِ پزشکی قانونی صبر کنیم. گفتن: یعنی شما فکر میکنی جمهوری اسلامی اجازه میده پزشکی قانونی بر ضدش گزارش بنویسه؟ جمهوری اسلامی اجازه میده پزشکی قانونی صادق باشه و مستقل عمل کنه؟ گفتم: تاریخ ثابت کرده جمهوری اسلامی صادق ترین حکومت در بین حکومتهایِ جهان بوده! گفتن: چطور؟ با کدوم سند و مدرک؟ گفتم: هواپیمای اوکراینی! جمهوری اسلامی تنها سه روز بعد از حادثه هواپیمای اوکراینی اعتراف کرد که ما(سپاه) زدیم و تا انتهایِ حکم مجازات تابع هستیم! اما برای آمریکا همین اتفاق در سال ۱۹۹۶ میلادی افتاد(هواپیمای مسافربریِ خودشو زد) و تاکنون اعتراف به این کار نکرده! گفتن: چون جمهوری اسلامی وقیحه و از مردمش نمیترسه! گفتم: در هر حالت جوابی در آستین دارین! گفتن: سپاه عمداً هواپیمای اوکراینی رو زده! گفتم: خواهشاً دو دقیقه منطقی فکر کنید. کدوم حکومتی در جهان و در کل تاریخ میشناسین زمانیکه به بالاترین سطحِ انسجام و وحدتِ ملی و حمایتِ مردم از خودش در طول عمرِ حکومت و بقاش رسیده عمداً مردمش رو بزنه که تا چند وقت اغتشاش درست بشه و قدرت مانورش رو از دست بده؟ *یک نفر با شور و هیجان گفت: اینا رو ول کن!هدف فقط براندازی جمهوری اسلامیه... گفتم: باشه! جایگزین براش داری؟ انقلابیونِ سال ۵۷ جایگزین برای حکومتِ پهلوی داشتن. شما دارین؟ گفت: هر حکومتی بیاد مهم نیست جایگزینی هم نداریم...فقط جمهوری اسلامی بره! گفتن: چطور شما میگین این جماعتی که به اموالِ عمومی و دولتی آسیب میزنن و تخریب میکنن اغتشاشگرن؛ اما به معترضین سال ۵۷ نمیگین اغتشاشگر؟ در حالیکه از سال ۴۲ تا ۵۷ مدام در شهرها تخریب کردن و به اموالِ دولت آسیب زدن! گفتم: دوستِ من؛ اولاً از سال ۴۲ تا ۵۷ فقط انقلابیها و مذهبیهایِ فدایی امام خمینی نبودن که علیه شاه و حکومت پهلوی عملیات انجام بدن! هم نهضت آزادی بود هم مجاهدین خلق بود هم چریک فدایی خلق بود و‌...دوتایِ آخری از عملیات مسلحانه علیه شاه استفاده میکردن و امام با این نوع برخورد با حکومت پهلوی مخالف بود! محمد بروجردی فرمانده گروه مبارز توحیدی صف از تهران میره نجف که نظر امام رو در این باره بپرسه. امام بهش میگه نه مخالفم...عملیات فقط علیه مستشاران آمریکایی، فرماندهان درجه اول ارتش و مراکز فساد انجام بدین نه که سرباز بیچاره کف خیابون رو برهنه کنن و آتیش بزنن و گلوش ببرن! معترضینِ فدایی امام خمینی اهل مطالعه بودن...همین محمد بروجردی دانشگاه نرفت؛ اما به شدت اهل مطالعه بود...شما که معترضی چقدر مطالعه داری؟ چقدر از حقیقت جامعه و جهان آگاهی؟ گفتم: چطور توی کانالها و شبکه هایِ ماهواره ای میگن امام خمینی رو انگلیس و آمریکا آوردن. خب شما هم که ضد جمهوری اسلامی هستین پس چرا یکبار از شما نشنیدم که توی اعتراضاتِ ضدجمهوری اسلامی تون بگین مرگ بر آمریکا و انگلیس؟ از یک طرف میگین دست نشانده هست از طرف دیگر از اون ارباب اعلامِ بیزاری نمیکنین! گفتن: سند حرفمون اینه که ایران پس از انقلاب از آمریکا سلاح و تجهیزات نظامی گرفت. گفتم: ماجرای مک فارلین رو میگی؟ گفت: اسمش رو نمیدونم! گفتم: حق دارید! ببینید این موضوع به سال ۶۴ برمیگرده... خوب دقت کنید؛ دولتِ آمریکا، جمهوری اسلامی را تحریم تسلیحاتی کرده بود؛ اما به دلیل خواسته دو طرفه یعنی آزادسازیِ گروگان های آمریکایی در لبنان که خواسته آمریکا بود و فروشِ تسلیحاتِ نظامی به ایران که در جنگ با رژیم بعث بسیار نیاز داشت، خواسته ایران بود...اینکه نظر من چیه مهم نیست، مهم اینکه این گفتگوی محرمانه بدون هماهنگی و نه از بابِ دوستی بلکه نیاز دو طرفه بوده ست. اینم بهت بگم اون اوایل انقلاب هم آمریکا و هم شوروی به عنوان دو تا ابرقدرت در رقابت هم میخواستند نظر امام خمینی رو به خودشون جلب کنن و خودشونو خوب جلوه بدن و انقلاب اسلامی رو به سمت بلوکِ خودشون بکشن! آمریکا سر ماجرایِ تسخیر لانه جاسوسی دشمن انقلاب اسلامی شد، شوروی هم زمانیکه انقلابیها، دبیرکل و شورای حزب توده رو دستگیر کردن و امام صریح گفت نه شرقی و نه غربی، دشمنیِ خودشو با جمهوری اسلامی علناً شروع کرد... ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📍بهشون گفتم: شما خواهان آزادی پوشش هستین اما از نتایجِ آزادی پوشش در کشورهای اروپایی و آمریکا دوری میکنید! چرا؟ شما میدونید رتبه اول تجاوز و آزار جنسی به زن و تولید و استفاده فیلمهایِ مستهجن مربوط به آمریکاست؟ آمریکا جزو یکی از ده کشور اولِ ناامن جهان برای زنهاست! اینها رو میدونستید؟ یکی از دانشجویانِ دختر گفت: خب که چی؟ مگه توی ایران نیست؟ مگه تجاوز و آزار جنسی توی ایران نیست؟ فرق ایران و آمریکا اینکه اینجا آمار واقعی رو نمیگن... گفتم: بر فرض حرف شما درست باشه...اگر آمارِ تجاوز و آزار جنسی به خانمها در ایران بالا باشه دلیلش بی بندوباری و فسادِ اخلاقیِ حال حاضر کف جامعه ست نه اسلام! مگر الآن همه پوشش اسلامی دارند که حالا نتیجه گیری میکنید آمار بالا بودن در ایران به خاطر اسلامه؟ هر زمانی تمامیِ جامعه در پوشش و حجاب چه آقایان و چه خانمها دقیق عمل کردند و باز آمارِ فساد اخلاقی بالا بود، بیاین یقه اسلام و جمهوری اسلامی رو بگیرین! *یک دانشجویِ معترض که در حالِ نوشتن بود یهو گفت: ببخشید از این موضوع گذشتید؛ اما یه سوال بیش از دو سال از حادثه هواپیمای اوکراینی گذشته اما فرد خاطی رو مجازات نکردن! گفتم: بنده پیگیری نکردم و اطلاع ندارم؛ اما اگر پس از دو سال فرد خاطی مجازات نشده باید مطالبه کنید...حق چه با ما و چه بر ما باید اجرا شود. *اما منم یک سوال رو اینجا باید از شما بپرسم با اینکه از موضوعش گذشتیم: چطور از عدمِ اجرای صحیح قوانینِ اسلامی در حکومت جمهوری اسلامی ناراحت و معترض هستید مانند کارمزد بانکی؛ اما زمانی که به قانونِ پوشش میرسد که جزو قوانین اسلامی ست، فریاد سر میدهید که باید برداشته شود!!! زمانیکه به نفع شماست ژستِ اسلامی میگیرید، زمانی که بر ضد شماست ژستِ روشنفکری میگیرید؟ *دانشجویانِ معترض همزمان در حال شعار دادنِ هنجارشکن و ضدجمهوری اسلامی بودند... کم کم هر چه به ساعت ۱۴ نزدیک میشدیم جمعیتِ دانشجویانِ معترض کمتر میشد. عده ای از دربِ پارکینگ رفتند و عده ای هم کنار ما روی جدول نشستند. حدود ساعت ۱۴ بود برای اینکه سطحِ انرژی و انگیزه شون نیفته و دانشجوهایِ دیگه رو جذب کنن شروع به چرخیدن دور دانشکده مهندسی و معماری کردند... به بچه ها به شوخی گفتم انگار در حال طواف اند...و انصافاً همین که تا این ساعت انرژی داشتن مشخص بود صبحانه کله پاچه خورده بودن! جمعیتشون حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر شده بود من یه سر رفتم داخل دانشکده مهندسی که بچه ها وسایلشون بردارن و برگردیم خونه... چون مطمئن بودم هیچ اتفاقِ خشونت باری نمیفته و الآن پایین ترین سطح انرژی و نیرو رو دارن...وقتی با بچه ها از دانشکده مهندسی بیرون اومدیم، جمعیت شون رسیده بود جلوی دربِ دانشکده مهندسی. چون تمام درب ها به جز دربِ پارکینگ رو بسته بودند و حرکت اینها هم به سمت دربِ پارکینگ بود، ما از عقب با اینها همراه شدیم... شعار نمیدادن و ساکت در حال راه رفتن بودن. رفتم نزدیک یکی از بسیجی هایِ قدیمی... باهاش احوال پرسی کردم و گفتم: خدا قوت فکر کنم الآن دیگه روحت داره از بدنت خارج میشه! گفت: آره متین! خدا شاهده دارم میمیرم از خستگی... وقتی نزدیک دربِ پارکینگ شدیم، گروه دانشجویانِ معترض ایستادند؛ اما ما خارج شدیم. ده قدم هم بیشتر نرفته بودیم که داخلِ پارکینگ دقیقاً پشت سر ما دو نفر از دانشجویانِ معترض چاقو درآوردند... بلافاصله نیروهای امنیتی یکیشون گرفت و اسپری توی چشماش زد اما نفرِ دوم تونست فرار کنه... به محض اینکه دانشجوهایِ معترض این صحنه رو از داخلِ دانشگاه دیدند، هیجان زدگی شون مجدد اوج گرفت... شروع به شعارهای تند کردن و هر چی به دستشون میامد مثل آجر و سنگ پرتاب میکردند؛ اما متاسفانه به ماشینِ مردم خورد و آسیب دید... سریع اون دانشجویِ دستگیر شده رو بردند. دانشجویانِ معترض از طرفی میترسیدن وارد فضایِ پارکینگ بشن چون یگان ویژه و نیروهای امنیتی میتونن وارد عمل بشن و دستگیرشون کنن از طرفی هم نمیخواستن کاری نکرده به خونه هاشون برگردن! آخرش دیدند که این خلافِ انسانیت و معرفته ۱۵۰ نفره وارد پارکینگ شدن، اما خیلی جلو نیامدن و منتظر بودن... نیروهای امنیتی هم بیسیم زدن که نیروهایِ اصلی بیان! ما که دیدیم فضا داره به سمت دستگیری میره از صحنه دور شدیم، چون عملاً این قسمت برعهده بسیج دانشجویی نیست؛ اما خبرش رسید که دانشجویانِ معترض تا حدود ساعت ۱۵ تا ۱۵:۳۰ حضور داشتند و بعدش رفتند... *نکته مثبتِ تجمعِ دانشجویانِ معترض این بود که اعتراضشان مسالمت آمیز بود و به زد و خورد نرسید به جز آخرِ کار! *من به شدت گفتگویِ صمیمی با مخالفین رو دوست دارم؛ اما در نقطه مقابل از فضای هیجانی و احساسی متنفرم...حتی اگر شعر و آهنگ و شعارهایِ انقلابی صرفاً هیجان آور باشه... شعر باید محتوا و عقلانیت پشتش باشه. پایان ✍میم.چمران ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📌این کانال تفکر محور و پژوهش محور ست. استدلال و جوابیه شما از فیلم و متنِ فوق چیست؟ ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

📌فیلم فوق، تظاهراتِ ایرانیان علیه حجاب و جمهوری اسلامی در تورنتو کاناداست. ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

👆از اینجا یادداشتِ تجمعِ اعتراضی دانشجویان را میتوانید بخوانید. ⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده میشود ✅@matinchamran

🍃امروز روزِ پاسخ به سوالاتِ شماست...