eitaa logo
مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
1.3هزار دنبال‌کننده
148 عکس
15 ویدیو
9 فایل
متن‌های مجری‌گری، داستان کوتاه، اشعار مطالب مناسبتی ویژه مجریان و سخنرانان ارتباط با ادمین @Moaserbash_official کانال تخصصی آموزش اجرا و فن‌بیان 👉 @moaserbash
مشاهده در ایتا
دانلود
💙وام دار مهربانی بوی تو در تمام اتاق‌ها می‌پیچد. صدای قدم‌هایت را می‌شناسند این اهالی رنجور. طنین گام‌های تو ضرب‌آهنگ امیدواری است برای بیماران. غیر از خدا و تو در دل این تاریکی شب، چه کسی به فکر رنج‌ها و دردهای آنهاست؟ به تمام اتاق‌ها سر می‌کشی و نگاه منتظر بیماران را به سلام‌های آسمانی و لبخندهای دلنشینت میهمان می‌کنی. خستگی در چشم‌هایت موج می زند؛ ولی لب‌هایت همیشه می‌خندد. شبیه نسیم، پاورچین پاورچین، می‌وزی؛ حتی در رویاهای بیمارانت. تو از قرن‌ها پیش زاده شدی از یک مهربانی عمیق و در تمام روزگاران تکثیر شدی. تو را ساده می‌شود شناخت، نه از روپوش یکدست سفیدت؛ تو را از عاطفه سرشاری از شانه‌هایت که سرازیر است، از طعم دست هایت که نوازش های مادرانه ایثار می‌کند، می‌شود شناخت. شب‌ها، تنها فانوس‌های روشن چشم های تو سو سو می‌زند. تو گل شب بویی هستی که شب ها، عطر آرامش می پراکنی. ای کوه‌وار صبر در این عصر دلتنگی و غریبگی، چقدر بوی آشنا می‌دهی! چه بسیار روزنه‌های امیدی که از نگاه تو، به دنیای ناامید بیماران گشوده شده است! هر شب، ستاره‌های روشن چشم‌هایت را بر در هر اتاق و راهرویی می‌آویزی و تو، شب‌ها، در خواب بیماران، زلال و آرام جاری می‌شوی. نبض حیات می‌گیری و نور در رگ‌هایشان جاری می‌کنی. تو که قدم می‌زنی، پلک ها، اسوده می خوابند. باید تو را ستود؛ تو را که وام دار مهربانی زینبی علیهاالسلام . امروز، روز توست. دلتنگی‌هایت را به من ببخش؛ من قدردان لحظه‌های عمیق عشق توام. ✍خدیجه پنجی @matnestan | مَتنـِــــــستان
❤️شهر عشق هر کس ز زلف یار یکی حلقه وا کند ایزد هزار حاجت او را روا کند صدها فرشته بوسه بر آن دست می زنند* کز کار خلق یک گره بسته وا کند اصلاح کار خلق نه در حد ما و توست از دست ما چه کار برآید، خدا کند کشتی شکست و ساحل امید ناپدید کو یک دل شکسته که ما را دعا کند ما میهمان خوان عنایات ایزدیم مهمان خطاست این همه چون و چرا کند یارب! مرا هزار زبان ده که هر زبان روزی هزار مرتبه شکر تو را کند آشفته کرد زلف خود و روزگار من با زلف خود چه کرد که در حق ما کند در شهر عشق، بوسه شفابخش دردهاست کو دلبری که درد «ریاضی» دوا کند ✍ریاضی_یزدی پى‌نوشت: *بیت دوم از غزل محمدعلی ریاضى یزدى که جزو امثال سائره و زبانزد خاص و عام است، در بعضی از سایت‌ها به علت استفاده آقای دکتر مصطفی اعتمادزاده! در بیت انتهایی شعرش به اشتباه به ایشان منتسب شده است. ضمناً دیوان ریاضی یزدی به اهتمام مهدی آصفی و تصحیح حسین آهی توسط انتشارات جمهوری چاپ گردیده است. @matnestan | مَتنـِــــــستان
🌺زینت قامت دین ای ز دیدار رخت جان پیمبر روشن دیده حق نگر ساقی کوثر روشن در سرا پرده عصمت که ملک راه نداشت از جمالت دل صدّیقه اطهر روشن یثرب اَر فخر فروشد به فلک نیست عجب که شد از نور تواَش مطلع و منظر روشن تیرگی نیست در آن سینه که مهر تو در اوست که ز مهر تو شده سینه حیدر روشن غنچه جان شبیر از گل روی تو شکفت وز تماشای تو شد خاطر شبّر روشن آیت لطف خدایی و به هر دل تابی گر بُوَد سنگ، شود چون دل گوهر روشن نه همین روی زمین از رخ تو روشن شد که ز میلاد تو شد اَنجم و اختر روشن «زیب اب» نام گرفتی و مرا فخر این بس که شد از نام دلارای تو دفتر روشن در سرا پرده عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی ادب آموخته مکتب طاهایی تو تربیت یافته دامن زهرایی تو زینت قامت دین، زیور رخسار شرف مظهر کامله عفّت و تقوایی تو گل گلزار نبی، میوه بستان علی خانه فاطمه را شمع دلارایی تو عبرت آموز زنانی به حجاب و به وقار برتر از آسیه و هاجر و سارایی تو حوریان راست به خاک قدمت‌بوسه از آنک غنچه گلبن انسیه حورایی تو عجبی نیست اگر زینِ اَبَت نام دهند که گرامی ثمر اُمّ ابیهایی تو در صف حشر که هنگام شفاعت باشد مادرت فاطمه را همره و همپایی تو در سراپرده عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی ✍حمید سبزواری @matnestan | مَتنـِــــــستان
🌻زینب آمد بر جهان او تولد یافت طنازی کند با الفبای جنون بازی کند او تولد یافت گردد نور عین تا شود سرمست از جام حسین او تولد یافت تا زینب شود در سخن علامه مکتب شود آری آری زینب آمد بر جهان تا شود همگام عاشورائیان در حوادث یار می خواهد حسین محرم اسرار می خواهد حسین کیست زینب تابع فرمان دوست هفت شهر عشق زیر گام اوست کیست زینب صاحب عنوان عشق تاج خونین سر سلطان عشق عشق هر جا خود نمایی می کند نام زینب دلربایی می کند هر کجا منشور ضد مکتب است بی گمان الغاء آن با زینب است نوحه خوان!شعری بخوان زینب پسند تا شوی در پیش زهرا سر بلند نکته ای گویم به گوش آویز کن ازکلام ناروا پرهیز کن خوانیش آواره، خود آواره ای دانیش بیچاره، خود بیچاره ای نسبت آوارگی بر او، مده نسبت بیچارگی بر او، مده کیست زینب عامل تکمیل عشق بعد زهرا فارغ التحصیل عشق کیست او؟ پروانه پر سوخته سوختن از فاطمه آموخته در فدک صبر علی را دیده است عشق را با فاطمه سنجیده است مرحبا زینب که طوفان کرده است آنچه زهرا گفته بود آن کرده است او به بحر العشق نوح کربلاست عشق او فتح الفتوح کربلاست خلق را زینب شناسی نیست نیست فاطمه داند که زینب کیست کیست گر چه «خوش زاد»م، حسینی منصبم گر قبول افتد غلام زینبم ✍سید حسن خوش زاد @matnestan | مَتنـِــــــستان