🌸چراغ صلوات
#متن_مجری #ماه_رجب #مبعث
تا نام تو برده میشود، چراغهای
صلوات، در جان لحظهها فروزان میشوند. تا فضیلتی از تو گفته میشود، دلها از بوی گل محمدی زنده میشوند.
یاد نویدبخش تو، دربهای صبح را به رویِ ما میگشاید.
قرآن تو، نزدیکترین راه رهایی است و نهج الفصاحهات، پاکترین مبحث بندگی.
قرآن، معجزهای است که از دستهای روشن تو به ما رسید و مرهمی شد بر داغ های همه روزه بشریت.
نهج الفصاحه، سرزمین پهناور دوستی است، زمزمه های بهاری گنجشکان بر درخت است که روبه روی لحظات خستگی انسان، قد میکشد.
دنیا، شاداب و جوان میماند؛ اگر سطری از اندرزهای تو را به کار بندد؛ همچنان که منبر و مسجد و مأذنه از ذکر و نام تو فعال ماندهاند.
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🌟جهان، وام دار رسالت توست
#متن_مجری #ماه_رجب #بعثت
جهان وام دار رسالت توست، تو رساترین پیام یگانه پرستی را آواز دادی و خورشید توحید را از پس ابرهای شرک بیرون آوردی.
وقتی کلامت در جهان جاری شد، زمین از عطر ناب یکتاپرستی معطر شد، «هُبَل» و «عزّی» را تو درهم شکستی و تنها تویی که بر صدر معراج نشستی.
تو خاتم انبیا، آخرین پیام آور خدا بر زمینی.
ای آیینه دار دوازده امام عشق و پاکی! جهان وام دار رسالت توست.
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🌷 یا صاحب الزمان! 🌷
#شعر #انتظار
ایکاشکهمن عاشق وحیران توباشم
یک وقت سحر زائر چشمان تو باشم
ای کاش که از منتظران تو شوم تا
از رسم وفا بر سر پیمان تو باشم
ای کاش مرا از غم هجر تو خبر بود
تا نیمه شبی همدم و گریان تو باشم
آقا به دلم یک نگهی کن که دمادم
سرگشته و دلواپس هجران تو باشم
ای زادهی زهرا مددی کن به جوانی
با هر نفسم در صف یاران تو باشم
دلمیکَنم از اهلجهان یکسره آقا
تا اینکه هوادار پریشان تو باشم
وقتیکه قرار است اسارت رودایندل
ایکاشکه درگوشهی زندان توباشم
در لحظهمرگم بهخدا حاجتم ایناست
لبیک به لب دست به دامان تو باشم
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🔆مه مبارک میلاد سیدالشهداست
#میلاد_امام_حسين #شعبان #شعر
مه منوّر شعبان مه رسول خداست
مه مبارک میلاد سیدالشهداست
به رهروان هدایت ز حق رسیده خبر
که روی دست محمد عیان چراغ هداست
تمام دین به روی دستهای ختم رسل
و یا کتاب خدا روی سینة زهراست
به عدل و عزت و آزادی و کمال و شرف
خلایقند همه تشنه، فیض او دریاست
ملک به حسن تماشائیش، شده مبهوت
که این امام حسین است یا رسول خداست
نسیم خلد برین می وزد ز اطرافش
که بوی عطر خدا در مشام باد صباست
اگر تمام ملائک ز گاهوارة او
پر دوباره چو فطرس طلب کنند رواست
نبی به طلعت زیباش خنده کرد و گریست
خدا به یمن قدومش بهشت را آراست
ز گاهواره به گودال خون نگاهی کرد
به خویش گفت که میلاد ما شهادت ماست
تمام خلقت یک لحظه بی حسین مباد
که بی حسین زمین بیکس و زمان تنهاست
به حلق تشنه و لبهای خشک او سوگند
که خون او به گلستان وحی، آب بقاست
گرفت جام بلا را ز دست حضرت دوست
از آن تمام بلاها به چشم او زیباست
مگو چرا ز همه هست خود گذشت حسین
خدای داد به او هست و هست او را خواست
اگر ز بار غمش آسمان خمید چه باک
که گشت قامت اسلام با قیامش راست
وضو گرفت ز خون، پیش تیر قامت بست
که تا قیام قیامت از او نماز به پاست
همیشه حج به وجود حسین میبالد
که کربلاش صفا بود و مروه شام بلاست
نماز و روزه و حج و جهاد میگویند
حیات ما همه مرهون سیدالشهداست
@matnestan | مَتنـِــــــستان
💫ولادت و کودکی امام حسین(ع)
#میلاد_امام_حسین #شعبان #متن_مجری
امام حسین(ع) در سوم شعبان سال چهارم هجرت در شهر مدينه به دنيا آمد. پدر بزرگوار ايشان امير المؤمنين على عليه السلام و مادر ايشان حضرت فاطمه (س) سيد زنان اهل عالم است.
در روز میلاد امام حسین (ع)، ایشان را به محضر رسول اکرم (ص) آوردند. پیامبر (ص) هم به امر الهی او را به نام فرزند هارون، «حسین» خواند؛ نامی که معرب نام عبری «شَبیر»، نام پسر کوچکتر هارون، جانشین موسی (ع) بود.
در گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد.
سالیان خوش کودکی حسین (ع) به زودی به پایان رسید. حدوداً هفت ساله بود که رسول خدا (ص) از دنیا رفت.
هنوز مراسم دفن پیامبر (ص) انجام نشده بود که فتنهها برای دستبرد به «ولایت امر»، ظهور کرد. حتی فدک به وسیله حکومت وقت به زور گرفته شد.
امام حسین (ع) همچنین هفت ساله بود که مادر خود را نیز بر اثر جراحات و صدمات وارده از غائله بیعت، از دست داد. این دوران مصادف با زمان حکومت خلفای سه گانه بود.
امام حسین شجاعترین امت حضرت محمد (ص) بود و شجاعت حضرت محمد (ص) و حضرت على (ع) در ایشان جمع بود.
@matnestan | مَتنـِــــــستان
✨عجب دوای عجیبی چه تربتی داری
#میلاد_امام_حسین #شعبان #شعر
چه سایه سار پر از لطف و رحمتی داری
به جمع سایه نشینان عنایتی داری
غبار تربت تو با دم مسیح یکی ست
عجب دوای عجیبی چه تربتی داری
در آن جمال علی وار و نور زهرایی
عجب شکوه و جلالی چه هیبتی داری
به عشق تو همه عالم شده حسینیه
چقدر مجلس روضه، چه هیئتی داری
بدون این که عتابم کنی، عطا کردی
چقدر خوب و کریمی چه عادتی داری
چقدر بنده نوازی چقدر آقایی!
چقدر حضرت آقا شبیه زهرایی!
کبوتر دل من پر زده به سوی حرم
مگر که اوج بگیرد دوباره روی حرم
خدا کند که بیایم دوباره پا بوست
خدا کند که نمیرم در آرزوی حرم
اگر چه خیر ندیدی تمام عمر ز من
وجود من زده لطمه به آبروی حرم
تو را دوباره قسم میدهم به عباست
تصدّقی سر حضرت عموی حرم
بده اجازه شبی باز زائرت باشم
و روی خاک بیافتم به روبروی حرم
منی که خاک توام دلبر ثریّایی
تویی در اوج، که آقا شبیه زهرایی
✍محمد ناصری
@matnestan | مَتنـِــــــستان