eitaa logo
مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
1.3هزار دنبال‌کننده
150 عکس
16 ویدیو
9 فایل
متن‌های مجری‌گری، داستان کوتاه، اشعار مطالب مناسبتی ویژه مجریان و سخنرانان ارتباط با ادمین @Moaserbash_official کانال تخصصی آموزش اجرا و فن‌بیان 👉 @moaserbash
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾مثل گندم! مثل گندم باش! زیر خاک میبَرنش باز میروید پُرتر، زیر سنگ میبَرنش آرد میشود پُر بهاتر، آتش میزننش نان میشود مطلوب تر، "ذات" باید ارزشمند باشد تا انسان ارزشمندی باشی.🌾 مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
🌺 نیلوفر مرداب باش میدونید چرا نیلوفر تو مرداب گل میده؟ چون به همه ثابت کنه در بدترین شرایط هم میشه زیبا بود شاد بود و امید داشت...! قوی ترین دارو همین قرص بودن دلت به خداست.... «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ» مهم نیست، چقدر اندوهت عمیقه زمانی که دلت به نور خدا روشن باشه قلبت دوباره لبخند میزنه مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
✨💖سهراب سپهری به تماشا سوگند و به آغاز کلام و به پرواز کبوتر از ذهن واژه ای در قفس است. حرف هایم ، مثل یک تکه چمن روشن بود. من به آنان گفتم: آفتابی لب درگاه شماست که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد. و به آنان گفتم: سنگ آرایش کوهستان نیست  همچنانی که فلز، زیوری نیست به اندام کنلگ. در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است که رسولان همه از تابش آن خیره شدند. پی گوهر باشید. لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید. و من آنان را، به صدای قدم پیک بشارت دادم  و به نزدیکی روز، و به افزایش رنگ. به طنین گل سرخ، پشت پرچین سخن های درشت. و به آنان گفتم: هر که در حافظۀ چوب ببیند باغی صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند. هر که با مرغ هوا دوست شود خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود. آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند می گشاید گرۀ پنجره ها را با آه. زیر بیدی بودیم. برگی از شاخه بالای سرم چیدم، گفتم: چشم را باز کنید، آیتی بهتر از این می خواهید؟ @matnestan مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان
🧒🏻سخن حکیمانه یک کودک روزی شخصی صاحب منصب از محلی می‌گذشت که دید کودکی از جایی گل آلود راه می‌رود. او را صدا زد و گفت: مواظب باش نلغزی. کودک در جواب گفت: لغزش من سهل است تو مواظب باش نلغزی زیرا از لغزش تو پیروانت هم می‌لغزند! @matnestan مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان
🌵عیب جویی عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه‌سرشت... ما برای عیب‌های دیگران، قاضی‌هایی دقیق و برای عیب‌های خودمان، وکیل‌مدافعانی چشم‌پوش هستیم! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : بعضى از شما خاشاك را در چشم برادرش مى‌بيند و تنه درخت را در چشم خود نمى‌بيند! @matnestan مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان
⛅️ صبح به عزیزی گفتم: صبح به خیر در پاسخم گفت: فرجامت نیک... به وجد آمدم از پاسخش! چه دعایی...! من برای او خیری خواستم به کوتاهی یک صبح، و او خیری برای من خواست به بلندای یک سرنوشت... "فرجامتـــان نیک..."🌼 @matnestan مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان
👨🏻‍🏫حق استاد و حق پرورش دهندۀ تو در علم این است که او را بزرگ داری و جایگاهش را ارج نهی. و خوب به حرف های او گوش دهی و تمامی حواست متوجه او باشد.👂 و صدایت را در نزد او بلند نکنی. ❌🗣 و پاسخ کسی که از او سوالی کرده است را ندهی تا اینکه او خودش جواب آن را بدهد و در نزد او با کسی صحبت مکن و از کسی هم غیبت منما و آنگاه که از او در نزد تو بدی گفتند، از او دفاع کن.🙅🏻‍♂ و عیب های او را بپوشان. وفضایلش را آشکار کن. با او به گونه ی دشمنی منشین. و با دوستان او نیز دشمنی مکن. پس هرگاه چنین کردی فرشتگان خدا چنین گواهی می‌دهند که تو او را خواسته‌ای و دانش را به خاطر خدای متعال آموخته‌ای نه به خاطر مردم. 💫🧡 @matnestan مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان
⚡️قدرت حافظه خردمند پیری در دشتی پوشیده از برف قدم میزد که به زن گریانی رسید. پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ _ چون به زندگی‌ام می‌اندیشم، به جوانی‌ام، به زیبایی‌ای که در آینه می دیدم، و به مردی که دوستش داشتم. خداوند بی رحم است که قدرت حافظه را به انسان بخشیده است، می‌دانست که من بهار عمرم را به یاد می‌آورم و می‌گریم.🍂 _خردمند در میان دشت برف آگین ایستاد، به نقطه ای خیره شد و به فکر فرو‌رفت. _ زن از گریستن دست کشید و پرسید: در آنجا چه می‌بینید؟ _ خردمند پاسخ داد دشتی از گل سرخ... خداوند، آنگاه که قدرت حافظه را به من می‌بخشید، بسیار سخاوتمند بود. چون می دانست در زمستان، همواره می‌توانم بهار را به یاد‌آورم و لبخند بزنم.🌱 @matnestan مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان
😂خدایا مارو بکش! آن شب یکی از آن شب‌ها بود؛ بنا شد از سمت راست یکی یکی دعا کنند، اولی گفت: «الهی حرامتان باشد…» بچه‌ها مانده بودند که شوخی است، جدی است؟ بقیه دارد یا ندارد؟ جواب بدهند یا ندهند؟ که اضافه کرد: «آتش جهنم» و بعد همه با خنده گفتند: «الهی آمین.» نوبت دومی بود، همه هم سعی می کردند مطالب شان بکر و نو باشد، تأملی کرد و بعد دستش را به طرف آسمان گرفت و خیلی جدی گفت: «خدایا مار و بکش…» دوباره همه سکوت کردند و معطل ماندند که چه کنند و او اضافه کرد: «پدر و مادر مار و هم بکش!» بچه‌ها بیش تر به فکر فرو رفتند، خصوصاً که این بار بیش تر صبر کرد، بعد که احساس کرد خوب توانسته بچه‌ها را بدون حقوق سرکار بگذارد، گفت: «تا ما را نیش نزند!» مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
😖ترس از فردا 🔸 فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد. 🔸 مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ 🔹 کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ها را آفت بزند. 🔸 مرد پرسید: پس چه چیزی کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز گفت: هیچ‌چيز، خیالم راحت است ...! 🔆همیشه بازنده‌ترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان هرگز به هیچ کاری دست نمی‌زنند... @matnestan مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان
🔴 این سه تصویر متعلق به کیست؟! سه شهیدی که در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به دستور محمد رضا شاه پهلوی در دانشگاه تهران با شلیک تیر مستقیم جنگی کشته شدند. این‌ها به روابطِ ایرانِ بعد از کودتا با انگلیس و آمریکا معترض بودند ... حالا ۱۶ آذر شده و ربع پهلوی، مردم را با حمایت همه جانبه انگلیس و آمریکا به خیابان‌ها فرامی‌خواند! 👈 دانشجوی عزیز حداقل بدان که ۱۶ آذر یک روز کاملاً ضد استکباری و ضد سلطنت است! مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b