ایتا - متروکه.

حد ِمی هشتاد ضربہ، حد ِچشمان ِتو چیست؟
مست ِچشمان ِتورا، اعدام باید کرد و کشت.!

526 مشاهده15:10

[من نیز، مثل ِجمع ِزمین‌خوردگان ِتو،
هشیار سویَت آمدم و مَست می‌روم.!]

539 مشاهده15:10

؛

536 مشاهده15:13

عشق؛ یک شیشہ‌ی ِانگور ِکنار افتاده‌ست..
کہ اگر کهنہ شود مست‌ترت خواهَد کرد.!

582 مشاهده15:14

آنچنان مست ِخیال ِتو می‌افتم هرشب؛
کہ حواسم بہ تن ِخسته‌ی ِبیهوشم نیست..

561 مشاهده15:15

چون‌که روی گزینه‌‌ی تکرارِ.

568 مشاهده20:52

؛

594 مشاهده20:56

شبانه گریه کنی تا دوباره صبح شود 
که صبح گریه کنی تا دوباره شب برسد!

609 مشاهده00:01

هوای خواب ندارد؛ دلی که کرده هوایَت!

608 مشاهده00:02

1 مشاهده00:03

هدایت شده از نویسنده‌‌‌‌‌کوچک؛

شما اگ کتاب بودید یه کتاب با جلد خاکستری رنگ بودی ، ژانر کتابتونم غمگین و احساسی بود و اسم کتابتونم میشه گفت بیمارستان متروکه . 
- @Matrookee .

1 مشاهده14:47

مطالب بعدی