eitaa logo
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
19.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
993 ویدیو
31 فایل
|متسا: مرجع ترویج سواد امنیتی| 🔘 متسا تلاشی است برایِ ارائه جامع‌ترین آموزش‌ها، اخبار و تحلیل‌ها‌ی امنیتی. نشانی ما در شبکه های اجتماعی: https://matsa-ir.yek.link
مشاهده در ایتا
دانلود
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🔻مأموریت تخریب و ناکارآمد کردن ساختارها یک دانشجوی ایرانی تحصیل کرده در یوگسلاوی در دهه 70 میلادی در خاطره جالبی از نحوه نفوذ سیا در بدنه دولت‌ها می‌گوید: در یوگسلاوی رسم بود که دانشجویان خارجی پس از فراغت از تحصیل به دیدار رهبر آن زمان یوگسلاوی برده می‌شدند و او برایشان سخنرانی می‌کرد. مطابق همین رسم ما را هم به دیدار مارشال تیتو بردند و وی ضمن سخنرانی خاطره‌ای از دوران انقلاب در یوگسلاوی و پیروزی آن تعریف کرد. تیتو در آن سخنرانی گفت: چندسال پس‌از پیروزی انقلاب و استقرار دولت از کا‌گ‌ب(سازمان اطلاعات روسیه) به من اطلاع دادند که در کابینه شما یک جاسوس سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» وجود دارد، وی را شناسایی و دستگیر کنید. تیتو می‌گفت: تمام تلفن‌ها و مکاتبات و رفتار افراد کابینه را تحت کنترل قرار دادیم و پس از مدتی مایوس شدیم و هیچ نشانی از جاسوس پیدا نکردیم. (تیتو با ادعای استقلال از روسیه نمی‌خواست این جاسوس توسط روس‌ها شناسایی و معرفی شود) وی پس از مدتی جست‌جو، ناامیدانه و عاجزانه درخواست شناسایی و معرفی جاسوس در کابینه را از روسیه می‌کند. از «کا گ ب» به وی اطلاع می‌دهند «معاون اول تو در کابینه، جاسوس سازمان سیا است.» تیتو از این خبر متحیر می‌شود و پس از اتمام یکی از جلسات کابینه از وی می‌خواهد بماند. تیتو می‌گفت : در یک جلسه دو نفری اسلحه را روی شقیقه معاون اول گذاشتم و از وی سؤال کردم آیا تو جاسوس سیا هستی؟ او که متوجه شد قضیه لو رفته است به جاسوسی خود اعتراف کرد. تیتو از او سؤال می‌کند از چه وقت با سیا همکاری می‌کنی؟ پاسخ: از زمان دانشجویی قبل از پیروزی انقلاب در زمان جنگهای چریکی! س: در این مدت با تمام کنترل‌های امنیتی، هیچ ارتباطی با سیا، از تو کشف نشد؟ ج : الان نیز هیچ ارتباطی با سیا ندارم. س: چگونه عضوی هستید که ارتباط ندارید؟ ج: سیا مسئولیتی به من واگذار کرده که وظیفه ام را انجام می‌دهم. س: مسئولیت تو چیست؟ ج: به من ماموریت داده شده تا «در سپردن پست‌ها به افراد، غیر تخصصی و نا همسو عمل کنم» و تا کنون هم این گونه عمل کرده‌ام! تیتو می‌گفت: نگاهی کردم به افراد کابینه و مدیران ارشد دیدم همین طور است! هیچ کس سر جای خودش نیست ! مثلا طرف دکترای کشاورزی دارد ولی وزیر نیرو است و یا دیگری برق خوانده اما وزیر مسکن است! طرف دکترای خریدنی گرفته وزیر صنعت است و یا طرف اصلا سواد اقتصادی ندارد وزیر اقتصاد است . معاون اول و جاسوس تیتو می‌گوید: تحلیل سیا این بوده و هست که با این روش، انقلاب تیتو در یوگسلاوی بدون کودتا و حمله خارجی از درون متلاشی می‌شود. ناکارآمد کردن ساختارهای سازمانی بدترین شکل مزدوری است. @matsa_ir
🔻سلبریتی جاسوس 🔻ژوزفین بیکر،خواننده و جاسوس! ژوزفین بیکر یک خواننده و رقصنده‌ی آمریکایی بود که پس از ازدواج به فرانسه رفت و تابعیت فرانسه را کسب کرد. پس از اینکه فرانسه در سال 1939 در پاسخ به حمله به لهستان به آلمان اعلام جنگ کرد، بیکر توسط آژانس اطلاعات نظامی فرانسه، به عنوان "خبرنگار" استخدام شد. در طول جنگ، او برنامه‌ی پرمشغله‌ای داشت که پوششی عالی برای فعالیت‌های مخفی‌ به شمار می‌رفت. ژوزفین یک کاندیدای ایده‌‌‌‌‌‌آل برای جاسوسی بود چرا که به واسطه‌ی شهرتش این اجازه را داشت تا بدون محدودیت و بدون اینکه شک کسی را برانگیزد به راحتی به مکان‌های مختلف رفت‌و‌آمد کند. او اغلب در مهمانی‌هایی که سفارتخانه‌های خارجی ترتیب می‌دادند، برنامه اجرا می‌کرد و اطلاعاتی در مورد تحرکات نیروهای آلمانی، پدافند و مسیرهای حرکت آنها به دست می‌آورد. او اطلاعاتی که جمع‌آوری می‌کرد را روی بازوهایش می‌نوشت یا زیر لباس روی بدنش می‌بست و یا آنها را با جوهر نامرئی روی نت‌های موسیقی می‌نوشت. سلبریتی بودن ژوزفین و ارتباطات گسترده‌اش محافظ خوبی برای او بود و هیچ کس به او شک نمی‌کرد. بیکر برای خدماتی که در طول جنگ به فرانسه داشت، مدال مقاومت فرانسه را دریافت کرد و ژنرال دوگل او را شایسته‌ی نشان شوالیه‌ی لژیون، بالاترین نشان این کشور نامید. @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🔻جاسوسان مشهور 🔹نیمرودی اولین جاسوس موساد در ایران (قسمت اول) 🔺«یاکوف نیمرودی» که در ایران به «یعقوب نیمرودی» شناخته می‌شود، اولین جاسوس و فرستاده نظامی رژیم صهیونیستی به ایران در دوره پهلوی دوم بود. نیمرودی در سال ۱۹۲۶ در بیت‌المقدس به دنیا آمد و در جوانی عضو شبکه عربی پالماخ (ستاد عملیات نظامی مخفی صهیونیست‌ها پیش از تاسیس رسمی دولت اسرائیل) بود. او همچنین عضو سازمان صهیونیستی «هاگانا» بود و در این سازمان به فعالیت تروریستی علیه مسلمانان فلسطینی می پرداخت. نیمرودی پس از تشکیل رسمی رژیم صهیونیستی و با تأسیس موساد، به عضویت این سازمان جاسوسی درآمد و از افسران رده بالای آن شناخته می‌شد. او از اصلی‌ترین بنیانگذاران پایگاه‌های موساد در ایران، عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. 🔺در ۳۰ دی ۱۳۳۴ وقتی نیمرودی برای نخستین بار وارد ایران شد، شغل پوششی‌اش معاونت آژانس یهود و مسئولیتش کمک به مهاجرت ایرانیانی بود که خواستار سکونت در اسرائیل بودند؛ اما در واقع سرهنگ نیمرودی جزو اولین افسران رسمی موساد در ایران بود. همان‌طور که در خاطرات ارتشبد فردوست به‌طور مشروح بیان شده، نیمرودی هدایت شبکه موساد را در ایران به عهده داشت. او محوری‌ترین چهره فروش سلاح و تجهیزات نظامی کشورهای غربی به ویژه آمریکا به حکومت پهلوی بود. تجارت سلاح یک طرف قضیه بود اما مأموریت مهمتر وی به ایجاد شبکه‌های اطلاعاتی- امنیتی صهیونیستی در ایران و دیگر کشورهای منطقه برمی‌گشت. 🔺یعقوب نیمرودی گفته بود: «اگر یک روز به روزنامه‌نگاران اجازه دهند از کارهایی که ما در تهران کرده‌ایم مطلع شوند، از آنچه می‌شنوند وحشت خواهند کرد. @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🔻جاسوسان مشهور (قسمت دوم) 🔹بازگشت نیمرودی جاسوس در پوشش فعالیت اقتصادی 🔺طی دوران حضور یعقوب نیمرودی در ایران، ساواک روابط بسیار گسترده و نزدیکی با موساد برقرار کرد اما فعالیت‌های او محدود به عرصه‌های جاسوسی و اطلاعاتی نبود و وی با هدایت لرد ویكتور روچیلد مجری طرح‌های پیچیده‌ای در عرصه‌های فرهنگی و اقتصادی نیز بود. از جمله این طرح‌ها باید به تبلیغ پیشرفت‌های "ملت ستمدیده یهود" در ‌میانه "دریای توحش عرب" و بهره‌گیری از "ناسیونالیسم ایرانی" به منظور القاء پیوندهای باستانی ایرانیان و یهود، هم‌زمان با ترویج عرب ستیزی، اشاره كرد. 🔺نیمرودی در سال ۱۳۴۸ به اسراییل بازگشت و از کار نظامی استعفا کرد. اما به زودی در پوشش کار اقتصادی و احداث آب شیرین کن به ایران بازگشت. 🔺در این رابطه، اداره کل هفتم ساواک در نامه‌ای به اداره کل هشتم نوشت: «روزنامه "معاریو" طی مقاله‌ای نوشته است: «سرهنگ یعقوب نیمرودی و یک یهودی دیگر به نام‌ آیزنبرگ به زودی شرکتی به منظور شیرین کردن آب شور در نقاط مختلف ایران تأسیس خواهند کرد.» سرهنگ نیمرودی درصدد است که برای اشتغال کامل به کارعمرانی جدیدش در ایران، از ارتش کناره‌گیری نماید. با توجه به تجربیات نظامی وسیع نیمرودی و تخصصی که در امور خاورمیانه عربی دارد، کناره‌گیری وی از ارتش در هنگامی که اسرائیل بیش ازهر زمان دیگر نیازمند چنین افرادی است باعث تأسف است. اشتغال جدید وی در ایران اعم از اینکه از ارتش کناره‌گیری نماید یا ننماید، به احتمال زیاد پوششی برای فعالیت اطلاعاتی در خلیج فارس و شیخ‌نشین‌ها خواهد بود.» 🔺بدین ترتیب نیمرودی هم‌زمان با فعالیتهای کلان اقتصادی تجاری در ایران که ثروت هنگفتی برای وی به بار آورد، با دستگاه اطلاعاتی جاسوسی اسرائیل در ایران نیز ارتباط داشت و تا واپسین روزهای حضورش در ایران دوران پهلوی، مدیران موساد را از خدمت و تجارب خود بهره‌مند می‌ساخت. گفته شده که او در قاچاق آثار عتیقه و باستانی ایران به کشورهای خارجی و از جمله اسرائیل نیز دست داشت. @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🔻ماشاءالله کاشانی ( قسمت اول) ‌ماشاءالله کاشانی خواه ملقب به ماشالا قصاب که تا پیش از سال ۵۷ در میدان خراسان، روبروی خیابان زیبا قصابی داشت؛ گنده لات، چاقوکش و باجگیر بود. در آخرین ایام منتهی به پیروزی انقلاب، به خرج ظاهرسازی با یک دست اورکت، پیراهن روی شلوار و ریشی پرپشت از فرصت بهره برد تا خود را قاطی صف انقلابی‌ها جا بزند. البته این سبک از نفوذ فقط مختص او نبود. آن اوایل هر دار و‌دسته‌ای که زوری در بازو یا سلاحی در دست داشت، بی هیچ آدابی و ترتیبی به کمیته‌ها می‌پیوست. طبیعی بود که در فقدان گزینش و نظارت راه برای هر نوع سوءاستفاده ای باز باشد. کار به جایی رسید که حتی امثال اسماعیل افتخاری (معروف به اسمال تیغ زن، باج‌گیر محله بدنام شهر نو) و پرویز بادپا (بوکسور و بادیگارد کاباره میامی) هم خود را کمیته‌ای نامیدند تا تحت این پوشش دروغین بر تجاوزها، شرارت‌ها و جنایت‌های خودسرانه خویش که در تناقض کامل با جریان اصیل انقلاب اسلامی قرار داشت سرپوش بگذارند. این چنین برای نخستین بار کلیدواژه‌های افراطی و نیروی خودسر مطرح شد و برای جلوگیری از این جریان بود که در اوایل دهه ۶۰ فرمان معروف هشت‌ ماده‌ای امام با تاکید بر حفظ حریم خصوصی صادر گردید. اقدام برای تسخیر سفارت آمریکا، نخستین بار در صبح روز ۲۵ بهمن ۵۷ توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق صورت گرفت. بلافاصله ابراهیم یزدی با سه گروه از دسته‌های خودجوش و تازه تاسیس کمیته به آن جا رفت و حوالی ظهر با بیرون راندن چریک‌ها قائله پایان یافت. قرار شد یکی از گروه‌ها برای حفاظت از سفارت باقی بماند و قرعه به نام دار و دسته ماشالا که بزن بهادرتر بودند افتاد. به قول معروف: گوشت را سپردند دست گربه. ماشالا قصاب که حالا بین نوچه هایش حاج ماشالا خطاب می‌شد و یک گروه حدودا ۵۰ نفره متشکل از اوباشی چون: غلام خونی، هاشم سلاخ، عباس پنجه، احمد فرش فروش و… تشکیل داده بود، به همین سادگی شد فرمانده کمیته مستقر در سفارت! در و تخته خیلی زود باهم جور شدند و بین ویلیام سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران با ماشالا قصاب رفاقتی شکل گرفت. دار و دسته ماشالا بساطشان را به جای جلوی در، داخل باغ سفارت پهن کردند و او با کلت به کمر و یوزی بر پشت بنا را گذاشت بر کارچاق‌کنی و گرفتن رشوه‌های مالی و جنسی از متقاضیان ویزا. به گواه اسناد و شواهد موجود دار و دسته ماشالا طی این حضور فسادهای گسترده‌ای از میگساری گرفته تا تجاوز و آزار و اذیت رقم زدند. دست آخر هم سالیوان و هیات همراه وی از جمله چارلز ناس، مسئول اداره امنیت سفارت آمریکا در تهران را به فرودگاه اسکورت و با بدرقه آغوش و بوسه از ایران فراری دادند. ✍ دکتر محسن سوهانی ادامه دارد... @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🔻استلا رمینگتون، اولین زنی که رییس یک سازمان اطلاعاتی شد. استلا وایتهاوس در سال۱۹۳۵ در جنوب لندن به دنیا آمد. در دانشگاه، رشته ی بایگانی مدارک خواند و به استخدام اداره ثبت درآمد. در سال ۱۹۶۵، همسرش جان رمینگتون به عنوان منشی اول اقتصادی کمیسیون عالی انگلستان در دهلی منصوب شد و استلا نیز همراه او رهسپار هندوستان شد. دو سال بعد همسرش او را به عنوان دستیار منشی دعوت به کار کرد و استلا پس از حضور در این سمت متوجه شد که همسرش در واقع جاسوس ام.آی.۵ در هند است. پس از پایان ماموریت، آن دو به لندن بازگشتند و ام.آی.۵ به استلا پیشنهاد همکاری داد.استلا این پیشنهاد را پذیرفت. استلا از ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۰ در هر سه شاخه ضدجاسوسی، ضدخرابکاری و ضدتروریسم ام.آی.۵ خدمت کرده بود. از سال ۱۹۷۹ که بخش سلامت و امنیت اجتماعی فعالیت های کامپیوتری در ام.آی.۵ تاسیس شد، استلا یکی از دستیاران مدیر بخش بود. استلا رمینگتون در سال ۱۹۹۰ به عنوان قائم مقام رئیس ام.آی.۵ منصوب شد. در سال ۱۹۹۱ و با عادی شدن روابط ام.آی.۵ با رقیب قدیمی اش کی.جی.بی، او از مسکو و مقر کی.جی.بی دیدار کرد. وی پس از بازگشت به انگلستان در سال ۱۹۹۲ به عنوان رئیس ام.آی.۵ منصوب شد و تا سال۱۹۹۶ در این سمت باقی ماند. این انتصاب، یک غوغای رسانه ای را در انگلستان به راه انداخت، زیرا او اولین زنی بود که به ریاست یک سازمان اطلاعاتی منصوب شده بود. در سال۱۹۹۳، به همت او، یک کتابچه ی ۳۶ صفحه ای با عنوان "سرویس مخفی" با موضوع ام.آی.۵، وظایف و تاریخچه ی تشکیل آن منتشر شد. این اولین بار بود که مردم انگلستان به طور رسمی در جریان این جزئیات، قرار می گرفتند. استلا رمینگتون پس از بازنشستگی به نویسندگی روی آورد. @matsa_ir