eitaa logo
شبکه مودت
22 دنبال‌کننده
180 عکس
46 ویدیو
5 فایل
سازنده: بختیاروند تولید و باز نشر مطالب: جمعی از محبین و شیعیان اهل بیت (علیهم آلاف التحیة و الثناء)
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت : این مردک فلان فلان شده باید به سزای اعمالش برسه گفتم اوه اوه آدم کشته ؟ گفت نه گفتم دزدی کرده ؟ نه بابا دزدی چیه ، حرف مفت زده ، کرده ، باید دهنش رو آسفالت کرد گفتم ای وای اینم مثل مدعیان به و اماما جسارت کرد ؟ گفت به اماما چکار دارم در مورد فوتبالیستا حرف زده گفتم نکنه گفته فوتبال گناهه یا فوتبالیستا حروم خورند ؟ گفت نه ولی بد حرفی زد گفتم به همه فوتبالیستا فحش ناموس داده ؟ حرف رکیک زده ؟ گفت نه به همشون ولی ضد حرف مفت زد گفتم در مورد ازدواج هاش صحبت کرد؟ از گفت و ازدواج دوم مخفیش توی آلمان ؟ آخه این مرد چکار به ازدواج های و زندگی شخصیش داره گفت نه اینو نگفته گفتم ای بابا پس چی گفته گفت گفته اون فوتبالیست که و ماست میکنه به کار خودش برسه در مورد نظر نده که بجای کمک به بسازید گفته اگر پاش به ایران میرسید اول به ناموس امثال مهدوی کیا تعرض میکرد بعد همون ورزشگاههایی هم که داریم نابود میکرد، همون کاری که توی سوریه کرد، گفته تو بجای نظر در مورد این چیزها برو همون گفتم همین؟ گفت آره گفتم اوه اوه باید این رو ببرند وسط استادیوم آزادی اعدامش کنند تا دیگه از این حرفها نزنه گفت مسخره میکنی؟ میدونی هم ناراحت شده و واکنش نشون داده؟ گفتم یا ابوالفضل چه فاجعه بزرگی ، ببینم این همونی نیست که خودش در مورد همه صحبت میکنه و با همه درگیره و هر روز بساط قهر و آشتی داره ؟ همون باسواد که جمله امام علی رو به اسم کوروش کبیر میگذاره توی صفحش گفت اونش دیگه به خودمون مربوطه ، داری در مورد ایران صحبت میکنی گفتم خودمونیم ما چقدر داریم خود انگلیس هم اینقدر اسطوره نداره گفت تو از چی میفهمی گفتم هیچی، فقط میدونم یک سری افراد فکر میکنند اینجا هم بحث هست و اگر کسی علیه یک حرف زد باید خرخره طرف رو بجوند فکر میکنند دشمن اگر پاش به ایران برسه میپرسه تو استقلالی هستی یا پرسپولیسی میپرسه در فلان موضوع طرفدار رائفی پور بودی یا مهدوی کیا نه بزرگوار دشمن امون نمیده که حرفت رو بزنی کشور شوخی بردار نیست قرار نیست بازیکن فوتبال بشه ولی امنیت کشور بشه سوژه جوک فوتبالیستها و ورزشکارا و هنرمندا باید حد خودشون رو بدونند و از شهرت و محبوبیت تخصصی خودشون سوء استفاده نکنند وگرنه ما هم قدردان لحظاتی هستیم که برا کشور افتخار آفرینی کردند
🔴🔴آخرین روز قبل از واقعه ... ⏪اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی پنج‌شنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون) @amin_ghafar 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13