ترتیب حوادث قبل از ظهور:
۱. اختلاف الرمحان: صف آرایی نظامی بین دو جبهه راية الأصهب (حکومت) و راية الأبقع (معارضين)
٢. رجفة الشام: جنگ در فتنه منطقه شام
3. البراذين الشهب المحذوفة: ورود سلاحهای پیشرفته که شعله های آتش از آن زبانه میکشد
4. الرايات الصفر تحل بالشام: دخالت نظامیان پرچمهای زردرنگ در صحنه تحولات میدانی فتنه شام
5. ندا و صوت فتح از ناحیه دمشق شنیده شدن بشارت فتح و پیروزی برای یکی از طرفهای درگیر در فتنه شام
6. خسف جابيه - حَرَستای دمشق در سوریه: احتمال وقوع زلزله یا رانش زمین یا حادثه ای سهمگین در اثر حمله نظامی با سلاح مرگبار یا انفجارهای قوی در زیر زمین منجر به خسف و فرو رفتن در سطح زمین در محور جابیه - حرستا در دمشق سوریه میگردد
7. فرو ریختن بخشهایی از مسجد جامع اموی دمشق
8. مارقة تمرق من ناحية الترك خروج ساكنان نواحی هم مرز با ترک ها در منطقه شام
9. هرج الروم اختلاف فتنه و قتل و جنگ بین غربی ها
10. حمله اخوان الترك به جزيرة الشام حمله ترک ها به شرق سوریه
11. لشکرکشی مارقة الروم به فلسطین ورود بخشی از غربی ها در حمایت از اسرائیل به صحنه تحولات فتنه شام با حضور نظامی در منطقه رمله (بیت المقدس در فلسطین
12. حرکت مسلحانه سفیانی اولین نشانه حتمی ظهور با حمایت غربیها از وادی پایس (درعا) در جنوب سوریه
برداشتی از کتاب "خاورمیانه عصر ظهور" سلسله حوادث منتهی به ظهور در منطقه خاورمیانه
برای خرید این کتاب با تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید:
mayaminbook.ir/?p=1681
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
ما همانطور که نماز خواندیم، قبض روح می شویم. اگر نماز ما خوب باشد، مرگ ما عروسی است.
آیت الله جاودان
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
چگونه عباداتم را تنها از روی محبّت الهی انجام دهم؟
معرفت، محبت میآورد و محبّت سعی و تلاش را به دنبال خواهد داشت؛ اما این معرفت که نوعی ایمان و یقین است از طریق مطالعهی کتاب به دست نمی آید بلکه فقط از راه عمل مداوم و منظم میتوان به آن دست پیدا کرد؛ لذا قرآن میفرماید آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی هست و نه اندوهی؛ همانان که ایمان آورده و پرهیزکاری ورزیده اند. لازمه ی رسیدن به محبّت و دوستی خدا، ایمانی است که فقط از راه پرهیزکاری در طول عمر به دست میآید. پس اگر میخواهید به مرحلهی محبت و شوق برسید باید از ترک گناه شروع کرده و بر آن مداومت داشته باشید؛ همچنین باید بر بیداری سحر استقامت نمایید تا شاید خداوند مرحمتی فرماید و به محبت الهی دست پیدا کنید.
برداشتی از کتاب "ره نمای طریق" پرسش هایی برای زندگی بهتر از محضر آیت الله جاودان
برای خرید این کتاب با تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید:
mayaminbook.ir/?p=1920
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
اگر تمام گنج های عالم را جمع کنید بیاورید، بروید داخل کوه ها هر چه جواهر وجود دارد جمع کنید، بروید در دریاها هر چه مروارید وجود دارد جمع کنید با این ذکری که به شما میدهم برابری نمیکند گفتم: آقا بفرمایید چه ذکری هست که اینقدر با همه جواهرات دنیا برابری نمی کند؟ ایشان فرمودند: استغفار، استغفار، استغفار.
آیت الله بهجت
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
کاش هیچ وقت اینجا نمینشستم. چون حرف زدن از مجید برای من سخت است. دوست داشتم من به جای مجید میرفتم. رفتن مجید هیچ وقت در ذهنم نمیگنجید. فکر میکردم شوخی می کند مثل همۀ بیست و چند سال زندگی اش، به استثنای این اواخر که شوخی شوخی سر کرد. میگفتم به قول خودش جوگیر شده است جو چند تا بچه هیئتی را گرفته که آمده اند قهوه خانه اش و بعد از چند وقتی تمام میشود و میرود. هر بار که آبجی ام نگران بود و به من زنگ میزد با هق هق گریه میگفت: «حسن رفتنش قطعی شده این داره میره. اگه بره من چه خاکی به سرم بریزم» ولی من در جواب آن گریه ها از ته دل غش غش میخندیدم و میگفتم «آبجی، نگران نباش این فیلمشه این هم یه اذیت جدیده جوگیر شده چشمش به چهارتا بچه هیئتی افتاده این جوری شده از دوروبرش که برن برمیگرده پیش همون رفیق های قبلیش قلیون و بقیه بساط تو این قدر نگرانش نباش! ما فکر میکردیم مجید جوگیر شده است ولی نشده بود. جوی در کار نبود که مجید را بگیرد و رهایش کند مجید در راهی قدم گذاشته بود که به راههای قبلی زندگی اش پشت پا زده بود و شد حر مدافعان حرم. این که مجید را حر میگویند، کلی حرف پشتش هست حرّ اول لرزه به حرم اهل بیت علیهم السلام انداخت، بعد هم سرش را روی پای ارباب گذاشت و به شهادت رسید.
برداشتی از کتاب "مجید بربری" زندگی حر مدافع حرم شهید مجید قربان خانی
برای خرید این کتاب با تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید:
mayaminbook.ir/?p=3949
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).
حاج قاسم سلیمانی
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
تکفیریها دور تا دور نیروها را محاصره کرده بودند حاجی قصد داشت سوار بالگرد برود وسط منطقه محاصره شده بالگرد مجبور بود توی ارتفاع بالا پرواز کند تا در تیررس قرار نگیرد هرچه اصرار میکردم نرود زیر بار نمیرفت. از یک طرف شیمیایی بود و در ارتفاع زیاد نفسش میگرفت از طرفی عبور از روی سر داعشیها ریسک بالایی داشت برای بار آخر گفتم حاجی جان به خدا خطرناکه شما نباید بری محکم گفت: از هوا و زمین از چپ و راست آتیش هم بباره من باید برم بچههای مردم دستم امانتن باید بهشون سر بزنم. حرف حرف خودش بود نشست توی بالگرد، کپسول اکسیژن هم با خودش برداشت رفت وسط منطقه محاصره شده.
برداشتی از کتاب "سلیمانی عزیز" گذری بر زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
برای خرید این کتاب با تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید:
mayaminbook.ir/?p=1756
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
برای خرید کتاب هایی با موضوع حاج قاسم سلیمانی با تخفیف ویژه به لینک زیر مراجعه کنید:
https://mayaminbook.ir/product-tag/hajqasem/
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
روایت میفرماید اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند فکر نکنید همه شراب میخورند و از دیوار بالا میروند یک مشت مؤمنِ مقدس را میآورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیئت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت مینشینند آبرو میبرند. این گناه آنقدر نحس است که صاحبش گاهی موفق به توبه نمیشود.
آیت الله فاطمی نیا
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
محمد سعید دم گرفته بود یا حسين... يا حسين... صدای قشنگی داشت و غم عجیبی در صدایش موج میزد. همه با او تکرار کردند. گفتن یا حسین برای کسانی که اهل آیوتایا بودند، کمی سخت بود. آنها با لهجه خودشان حسین را صدا میزدند «چائوسن». نخست وزیر تازه میفهمید که چرا به این گروه میگویند «چائوسنها». آهنگ صدایشان به زیبایی و غم انگیزی صدای محمد سعید نبود، اما هرچه بود، نظم خاصی داشت و حتی نخست وزیر هم از این نظم و هماهنگی تعجب کرده بود. صدای «چائوسن» همه مسجد را پر کرده بود سربازهایی که کنار در مسجد منتظر مانده بودند، با تعجب به همدیگر نگاه میکردند آنها نمیدانستند که مردم داخل مسجد چه کسی را صدا میزنند نخست وزیر به چائومن گفت: «خب، فکر کنم به اندازه کافی در عزاداری شان شرکت کردیم.» این را گفت و بلند شد. فضای مسجد تاریک بود و هیچکس نفهمید که دو نفر از بزرگان دربار به مسجد آمدهاند. برای بار اول بود که نخست وزیر به جایی میرفت و مردم دور او را نمیگرفتند و به او خوشامد نمیگفتند. نخست وزیر و چائومن از مسجد بیرون آمدند.
برداشتی از کتاب "محله چائوسن ها" داستان شیخ احمد قمی، مؤسس اولین حسینیه تایلند
برای خرید این کتاب با تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید:
mayaminbook.ir/?p=3167
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
سفارش می کنم به محاسبه نفس در هر هفته مانند حساب شریک از شریک دیگر با دقت کامل؛ اگر لغزشی احساس کردید، با توجه، درصدد تدارک و جبران آن برآیید و اگر حسنه ای در اعمال و رفتارتان یافتید، خداوند سبحان را شکرگزار باشید و مزید توفیق طلب کنید.
آیت الله مرعشی نجفی
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
منشأ مخالفت و مبارزه همه ی علماء در آن زمان با خارجی ها بود؛ یعنی صورت قضیه این بود که کفر در مقابل اسلام است؛ چون خارجی کافر بود؛ فرنگی، کافر بود و نمی خواستند کفر بیاید. صورت این قضیه، صرفاً یک جنگ مذهبی را نشان میدهد؛ اما وقتی انسان کاوش میکند، می بیند در اغلب اینها، بخصوص در قضیه ی مرحوم حاج آقا نورالله، مسأله فقط یک جنگ مذهبی نیست؛ یعنی دعوای این نیست که مسیحی ها می خواهند بیایند غلبه پیدا کنند؛ مسیحی ها که در خودِ اصفهان با آنها داشتند زندگی می کردند؛ ارامنه ی اصفهان همیشه بودند و با هم زندگی میکردند و مشکلی هم نداشتند؛ پس دعوا دعوای مذهبی ،نبود، بلکه دعوا، سر همان چیزی است که ما امروز از مسأله ی استقلال میفهمیم؛ یعنی سلطه ی اقتصادی، سلطه ی فرهنگی، سلطه ی سیاسی، سلطه ی اجتماعی و نفوذ ویران کننده و خانه براندازی که غرب در دنیا داشته آن دوره دوره ای بود که غرب با نشاط و با سرزندگی داشت می آمد و حالت تهاجمی داشت - اینها این را می دیدند؛ این را می فهمیدند.
برداشتی از کتاب "علمای مجاهد" بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره علما و عرفا
برای خرید این کتاب با تخفیف ویژه روی لینک زیر کلیک کنید:
mayaminbook.ir/?p=1348
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0
شخصی که از تنگی رزق شکایت داشت و به حضرت امیر (ع) توسل کرده بود، یک شب حضرت را در خواب دید فرمودند: برو اهواز، فلان جا، کارت حل می شود، بلند شد و رفت همان جا که حضرت فرموده بود. شخصی به او گفت: «آقا فرمودند بین الطلوعین بیدار باش توسعه رزق شما تضمین شده است. می پرسد: آقا کیست؟ جواب می دهد: حضرت بقیه الله (عج)
آیت الله ناصری
💎 به میامین بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2285044196Cc82aebfad0