فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا عالیه
ببینید
چگونه به والدین مسن برسیم
@ayneammar
@ketabromman
📚 داستان کوتاه
یک غذا خوری بین راهی بر سردر ورودی اش با خط درشت نوشته بود:
«شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آنرا از نوه ی شما دریافت خواهیم کرد»
راننده ای با خواندن این تابلو، اتومبیلش را فورا " پارک کرد و وارد رستوران شد و ناهار مفصلی را سفارش داد و نوش جان کرد. بعد از خوردن غذا، سرش را پایین انداخت که بیرون برود. ولی دید پیش خدمت با صورت حسابی بلند و بالا جلویش سبز شده است ...
با تعجب پرسید: «مگر شما ننوشته اید پو ل غذا را از نوه ی من خواهید گرفت؟»
پیش خدمت با خنده جواب داد:«چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه تان خواهیم گرفت ولی این صورت حساب مربوط به پدر بزرگ مرحوم شماست.»
نتيجه اخلاقی :
ممکن است ما کارهایی را انجام دهيم که آيندگان مجبور به پرداخت بهای آن باشند ...
انتخاب ها را جدی بگیریم در قبال آیندگان مسئولیم
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
@mazhabb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطالب سیاسی خانواده طب اسلامی مذهبی
این عمار (ترکیب کانالها)
@ayneammar
کانال داستان و کلیپ (گلچین کانالها)
@mazhabb
کانال طبی(گلچین درمانها)
@Tebbee
ارتباط بامدیر @Mohammd1360
نمایندگی فروش مواد غذایی طبیعی وبهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀الو الو جمعه کجایی؟
🌹 حوزه انقلابی
╭┅──────────────┅╮
🕌@ayneammar
#تلنگر
❣ یک دقیقه مطالعه
مردی از خانه ای که در آن سکونت داشت زیاد راضی نبود، بنابراین نزد دوستش در یک بنگاه املاک رفت و از او خواست کمکش کند تا خانه اش را بفروشد، بعد از دوستش خواست تا برای بازدید خانه مراجعه کند.
دوستش به خانه مرد آمد و بر مبنای مشاهداتش، یک آگهی نوشت و آنرا برای صاحبخانه خواند.
خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، بام سه گوش، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع، کاملا دلخواه برای خانواده های بچه دار.
صاحب خانه گفت دوباره بخوان!
مرد اطاعت کرد و متن آگهی را دوباره خواند و صاحب خانه گفت : این خانه فروشی نیست!!!
در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی ، ولی تا وقتی که تو نوشته هایت را نخوانده بودی نمی دانستم که چنین جایی دارم.
❣خیلی وقت ها نعمت هایی را که در اختیار داریم را نمی بینیم چون به بودن با آنها عادت کرده ایم ، مثل سلامتی، مثل نفس کشیدن، مثل دوست داشتن، مثل پدر، مادر، خواهر و برادر، فرزند، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم.
مثل تعریف بعض خارجیها که کشور ما را بهشت امنیت و... میدانند ولی ما میخواهیم بفروشیم
@mazhabb
چیزی که باعث غرق شدنمان میشه افتادن توی آب نیست؛ موندن زیر آب و بالا نیومدنه!!
«مراقب باشیم تو اشتباهات خودمون نمونیم»
@mazhabb
شکست خوردن و زمین خوردن
یک اتفاق است
تسلیمشدن و بلندنشدن
یک انتخاب است.
نگذار انتخابهایت
اسیر اتفاقها شود..!!!
@pandaamooz
@mazhabb
و این سبک زندگی مدرن انسان هاست
ما چیزهایی رو میخریم که بهش نیاز نداریم!
اونم با پولی که نداریم! برای تحت تاثیر قرار دادن افرادی که ازشون خوشمون نمیاد!
@mazhabb
✨﷽✨
🌼پرسشهای مهم پاسخهای کوتاه
✍اگر نماز، انسان را از فحشا و منکر باز میدارد، چرا بعضی از نمازگزاران مرتکب خلاف میشوند؟
پاسخ : اولا تخمه پوک، هیچ گاه سبز نمیشود و نماز بدون حضور قلب، تخمه پوک است. نمازی سبب دوری انسان از مفاسد میشود که با حضور قلب باشد وگرنه حرکت لب و کمر چنین خاصیتی را ندارد. اگر مدرسه و دانشگاه به انسان رشد علمی میدهد به این معنا نیست که هر کس به مدرسه و دانشگاه رفت به آن رشد میرسد، بلکه به این معناست که مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آن که با جدیت درس بخوانید و آنچه را میخوانید بفهمید. نماز نیز اگر با اصول و شرایطی که دارد اقامه گردد، مانع فحشا و منکر میشود. ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر ( سوره عنکبوت، آیه 45. )
ثانیا نمازگزاری که گاهی خلاف میکند، اگر اهل نماز نبود خلافش بیشتر بود، زیرا همین نمازگزار برای صحیح بودن نمازش مجبور است بدن و لباسش پاک باشد، لباس و مکانش از مال مردم نباشد و همین مقدار مراعات احکام و مسائل، سبب دور شدن او از برخی گناهان و منکرات میشود، همان گونه که پوشیدن لباس سفید، انسان را از نشستن روی زمین آلوده باز میدارد.
📚حاج آقا قرائتی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
@mazhabb
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
روزی اسب پیرمردی فرار کرد، مردم گفتند: چقدر بدشانسی!
پیر مرد گفت : ازکجا معلوم
↻♥↻
فردا اسب پیر مرد با چند اسب وحشی برگشت
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم
↻♥↻
پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست.
مردم گفتند: چقدر بدشانسی!
پیرمرد گفت از کجا معلوم!
↻♥↻
فردایش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.
مردم گفتند : چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت : از کجا معلوم!
↻♥↻
زندگی پر از خوش شانسی ها و بدشانسی های ظاهری است، شاید بدترین بدشانسی های امروزتان مقدمه خوش شانسی های فردایتان باشد.
از کجا معلوم؟!
💠کانال ارتباط با خدا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💚 @harrozbakhoda
@mazhabb
اسم اين شخصی که در عكس زیر می بينيد دانشجوی صربستانی غافريلو برينسيب هست.
نگاه به قد كوتاهش نكنيد! اين آدم در سال 1914 وليعهد بلژيك رو با همسرش در زيارتي كه از سارايوو داشتند بقتل رسوند و باعث شد كه بلژيك با صربستان وارد جنگ بشه و روسيه هم براي كمك به صربها با بلژيك جنگ كنه آلمان هم برای جنگ با فرانسه وارد خاك بلژيك ميشه بلژيك وانگلستان هم با آلمان میجنگند دولت عثمانی هم با آلمان وارد جنگ ميشه امريكا و ايتاليا و يونان و رومانی و پرتغال هم با دولت عثمانی وارد جنگ میشوند بدين صورت جنگ جهاني اول شروع ميشه با 16ميليون كشته 8میليون مفقود و20ميليون مجروح به خاطر اين الاغ!😐
وحالاما با کشتن امام حسین علیه السلام تا ابد شمرو... ودشمنان امروزی انهارالعن
میکنیم
تا الاغی دیگرهوس کشتن امامی نکند
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
@ketabromman
❤️@mazhabb👍
🎥 گفتگوی صمیمانه سید ابراهیم رئیسی با مردم استان های کشور
➕ استان آذربایجان غربی
🆔️ aparat.com/v/XPa6r
➕ استان یزد
🆔️ www.telewebion.com/episode/2594072
➕استان سیستان و بلوچستان
🆔️ www.telewebion.com/episode/2594092
➕ استان سمنان
🆔️ www.telewebion.com/episode/2594098
➕ استان خراسان جنوبی
🆔️ www.telewebion.com/episode/2592303
➕ استان آذربایجان شرقی
🆔️ www.telewebion.com/episode/2592297
➕ استان چهارمحال بختیاری
🆔️ www.telewebion.com/episode/2592292
➕ استان اردبیل
🆔️ aparat.com/v/3l6fq
➕ استان قزوین
🆔️ aparat.com/v/KsBXn
➕ استان قم
🆔️ aparat.com/v/rWoMm
➕ استان کردستان
🆔️ aparat.com/v/m2wTJ
➕استان کرمان
🆔️ aparat.com/v/NTRyl
➕استان کرمانشاه
🆔️ aparat.com/v/n5Kcb
➕ استان ایلام
🆔️ aparat.com/v/hmFby
➕ استان اصفهان
🆔️ aparat.com/v/5NWzL
➕استان البرز
🆔️ aparat.com/v/7eGtw
➕ استان بوشهر
🆔️ www.aparat.com/v/6Dn1I
➕ استان خراسان رضوی
🆔️ aparat.com/v/OIAHz
➕ استان خراسان شمالی
🆔️ aparat.com/v/seW6N
➕ استان گلستان
🆔️ aparat.com/v/GKscz
➕ استان گیلان
🆔️ aparat.com/v/WxOSV
➕ استان لرستان
🆔️ aparat.com/v/jgdlf
➕ استان مازندران
🆔️ aparat.com/v/LDSdH
➕ استان مرکزی
🆔️ aparat.com/v/dF05I
➕ استان هرمزگان
🆔️ aparat.com/v/BaC6u
➕ استان همدان
🆔️ aparat.com/v/SIOL9
@raisi_org
16.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🔴🎥اگه فرقی نمیکنه کی رئیس جمهور بشه، آیا حاضرید روحانی یه بار دیگه رئیس جمهور بشه!؟*
اگه همین یه کلیپ رو ۶۰ میلیون ایرانی ببینن کافیه
@ayneammar
🚩آیت الله بهجت رحمةاللهعلیه:
🔹استادم سيدعلي قاضي را در خواب ديدم،به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد؟
➖ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه #زيارت_عاشورا ميخواندم.
«وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند»
🍂شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟!
🔸امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟
يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن.
زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه بهفريادتان برسد.🌷
🔵 #شادی_مومنانه (10)
🌸زمينه هاى شادى
6️⃣زيبانگرى (2)
✅#داستان / امام موسى بن جعفر عليه السلام به فرمان هارون، به زندان بغداد انتقال يافت.
در تمام مدتى كه حضرت دربند بود، حتى يك بار هم زبان به شكايت نگشود،
او را مىديدند كه از صبح تا شب و از شب تا صبح، سر به سجده مىنهد و با معبودش راز و نياز مىكند و مىگويد:
اللهم اننی کنت اسالک ان تفرغنی لعبادتک اللهم وقد فعلت فلک الحمد
بارخدایا! به راستی من همیشه درخواست می کردم که به من محل خلوتی برای عبادت خود عنایت نمایی . خدایا! این کار را انجام دادی، پس ستایش برای تو است (1)
🔸مكانى را كه همه زندانش مىنامند، حضرت آن را باغ روحانى و گلستان زندگى مىبيند كه مدتها آرزوى آن را داشته و حال، خوشحال از اينكه مىتواند آرام و بىدغدغه با معبودش نجوا و حق بندگى را ادا كند.
✅#داستان / شخصى نزد حضرت على عليه السلام آمد و زبان به مذمت دنيا گشود و آن را سراسر آفت، رنج و گرفتارى دانست، تا آنجا كه آن را لعن كرد.
حضرت عليه السلام ديد كه اين مرد به مرض بدبينى مبتلاست و همه چيز دنيا را زشت و ناپسند مىبيند، به او فرمود:
به درستى كه دنيا براى آن كس كه در آن راستى ورزد و به درستى فهم كند، خانه آسايش است
و براى آن كس كه از آن توشه برگيرد، خانه ثروت
و براى آنكه از آن پند گيرد، خانه اندرز است.
دنيا، مسجد و نمازخانه ملائكة اللّه و محيط وحى الهى و تجارتخانه اولياى خداست كه در آن رحمت خداوند را جلب و بهشت را كسب مىكنند.(2)
🔹حضرت على عليه السلام با اين سخنان به ما مىآموزد، اين خود ما هستيم كه با قضاوت و عمل خويش، دنيايى زيبا يا زشت مىسازيم،
در حالى كه انسان مؤمن هيچ وقت دنيا را زشت نمىبيند، بلكه آن را وسيلهاى براى نيل به سعادت و برقرارى ارتباط با حق مىبيند،
از اين رو با نشاط كامل كار مىكند و مىكوشد تا اعمال خير و معروف را پيشه خود سازد.
✅#داستان / مردى نزد پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم آمد، چهره گرفته و برافروخته او نشان مىداد كه از موضوعى به شدت ناراحت است و تصميم گرفته است آن را با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در ميان بگذارد .
خودش را آماده گفتن مىكرد كه ناگهان ديد، زنى پرخاش كنان نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمد و با زدن حرفهايى تند و نيش دار، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را آزار داد.
مرد با ديدن اين صحنه متأثر شد و رو به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كرد و گفت: يا رسول اللّه! آيا بهتر نيست اين زن را رها كنيد (طلاق دهيد) تا اين گونه، شما را آزرده نكند؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم لبخندى زد و فرمود: «چون او خانه مرا مىروبد، لباسهايم را مىشويد، غذايم را مىپزد، از مهمانانم پذيرايى مىكند، فرزندانم را سرپرستى و در وقت بيمارى پرستاريم مىكند؛ بخاطر همين چند خلق و خوى پسنديده است كه به او علاقهمندم و او را نگه مىدارم.»
پس از اين گفتگو، آن مرد برخاست تا از محضر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مرخص شود، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «ظاهراً تو براى كارى آمده بودى».
گفت: بلى، همينطور است يا رسول اللّه! ولى من جوابم را گرفتم،
اگر قرار باشد شما براى چند رفتار پسنديده، اين خانم را دوست داشته باشيد و او را حفظ كنيد، همسر من چند برابر او رفتار پسنديده دارد و سزاوار نيست من براى برخوردى كوچك، همسرم را طلاق دهم. (3)
🔹پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم با ديدن خوبىها و رفتار نيك آن زن و چشم پوشى از كژىهاى او اين درس را به مسلمانان داد كه همواره به خوبىها و زيبايىها نظر داشته باشند تا زندگى، شيرين و دلپذير گردد.
********
⭕️پی نوشت
1-اعلام الهدایه، ج 9، ص 29
2 . بحارالانوار، ج 7، ص 129.
3- غم و شادى در سيره معصومين عليهم السلام، ص: 54
🆔 @mazhabb
#داستان
یارو از آزمایش رانندگی بر می گرده.
ازش می پرسن چه جور بود ؟
میگه :« خیلی عالی بود فضا خیلی معنوی شده بود
می پرسن چطور؟
میگه : هر جا می پیچیدم آقای افسر با بقیه می گفتن یا ابا الفضل !!!»
#طنز
@hal_khosh
@mazhabb
ﻣﺎﺷﯿﻦ بنده خدایی ﺭﻭﺷﻦ ﻧﻤﯿﺸﺪ
چند نفر ﺭﻓﺘند ﻫﻮﻝ ﺩﺍﺩند ولی ماشین افتاد تو جوب
اونم ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪو هی ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰد ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ که ﮐﺞ ﻫﻮﻝ ﺩﺍﺩﯾﺪ / #طنز
حالا هم میخوام عرض کنم مواظب باشیم دوباره چهارسال فرمون اجرایی مملکت رو دست آدمای نا اهل ندیم که . . .
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری
#انتخاب_درست_کار_درست
@ayneammar
ضرب المثل کشور انگليس :
1-اشتباه یک پزشک ، زيرخاک دفن می شود
2-اشتباه يک مهندس ، روی خاک سقوط میكند
3-اشتباه يک معلم ، روی خاک راه می رود و جهانی را به فنا می كشد ... !
4-اشتباه یک انتخاب بد سه تای بالایی است
@mazhabb
چند شب پيش عنکبوتی را كه گوشه ي اتاق خوابم تار تنيده بود ديدم. خیلی آرام حركت ميكرد گويی مدت ها بود كه آنجا گير كرده بود و نمیتوانست برای خودش غذايی پيدا كند. با لحنی آرام و مهربان به او گفتم:
"نگران نباش كوچولو الان از اينجا نجاتت ميدهم."
يك دستمال کاغذی در دست گرفتم و سعی كردم به آرامی عنكبوت را بلند كنم و در باغچهی خانه مان بگذارمش. اما مطمئنم كه آن عنكبوت بيچاره خيال كرد من ميخواهم به او حمله كنم چون فرار كرد و لابهلای تارهايش پنهان شد. به او گفتم: "قول ميدهم به تو ؟آسيبی نزنم".
سپس سعی كردم او را بلند كنم. عنكبوت دوباره از دستم فرار كرد و با سرعت تمام مثل يك توپ جمع شد و سعی كرد لابهلای تارهايش پنهان شود. ناگهان متوجه شدم كه عنكبوت هيچ حركتي نميكند. از نزديك به او نگاه كردم و ديدم آنقدر از خودش مقاومت نشان داد كه خودش را كشته است. بسيارغمگين شدم. عنكبوت را بيرون بردم و داخل باغچه كنار يك بوته گل سرخ گذاشتم.
به نرمي زير لب زمزمه كردم :" من نميخواستم به تو صدمهای بزنم میخواستم نجاتت بدهم متاسفم كه اين را نفهميدی."
درست در همان لحظه فكری به ذهنم خطور كرد. از خودم پرسيدم آيا اين همان احساسی نيست كه خداوند نسبت به من و تمامی بندگانش دارد؟! از اينكه شاهد دست و پا زدن و درد ها و رنجهای ماست آزرده ميشود و ميخواهد مداخله كند و به ما كمك كند و ما را از خطر دور كند اما مقاومت ميكنيم و دست و پا ميزنيم و داد و فرياد سر ميدهيم كه:
كه چرا اينقدر ما را مجبور ميکنی كه تغيير كنيم؟
شايد هر كدام از ما مثل همان عنكبوت كوچك هستيم كه تلاش ديگران را برای نجات خودمان تلقی ميكنيم و متوجه نيستيم كه اگر تسليم خدا شده بوديم و اينقدر دست و پا نميزديم تا چند لحظهی ديگر خود را در باغچه اي زيبا مي ديديم.
👤باربارا دیآنجلس
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
سادات: مختار ورهبری
*سخن مختار در لحظه ی آخر که در دارالحکومه بود را به خاطر دارید ؟*
*( گفت به خدا قسم مصعب تمام ۷۰۰۰ نفری که در قلعه هستند را گردن میزند)*
*#حمام_خون*
*این سخن رهبری را به یاد دارید ؟*
*اگر خدای ناکرده این نظام جمهوری اسلامی فعلی سرنگون شود ، فکر نکنید زمان قبل از انقلاب مثل دوران پهلوی شکل می گیرد.*
*نـخیـــــــــر*
*آنهـــایی که خواب تشریف دارند را بیدار کنید.*
*آمریکا و انگلیس پشت دستشان را داغ کرده اند که بخواهند حکومتی مانند پهلوی را دوباره بر سر ما ایرانیها بگذارند.*
ــــــــــــــــــ
*پس جایگزین این نظام جمهوری اسلامی اگر خدای نکرده سرنگون شود چیست؟*
جوابش را آمریکایی ها از زبان سگ هارشان داعش بیان کرده اند :
حمام خون - قتل عام سراسری - فاجعه انسانی - نسل کشی ایرانیان *بسیار بدتر از میانمار*
*لذا کسانی که فکر می کنند با رفتن ولایت فقیه و از بین بردن جمهوری اسلامی همه چیز عالی می شود. بسیار بسیار در اشتباهند.*
اینها هیچ چیز از عالم سیاست و گرگهای در کمین مردم ایران نمی دانند.
آخر و عاقبت سقوط نظام جمهوری اسلامی برای مردم ایران چیزی بسیار بدتر از سوریه و لیبی و افغانستان فعلی است.
حالا سوریه کسی مانند ایران را داشت بفریادش برسد.
اگر نظام سقوط کند ما غارت می شویم - به ما شبیخون می زنند و خدا میداند چه خواهد شد.
فقط همین را بدانید که کار به جاهایی برسد که حسرت این ایام را خواهیم خورد.
باید دست خانواده ات را بگیری و فراری کوه و بیابان بشوی.
ای مردم عزیز بیائید قدر این امنیت را بدانیم و همه مشکلات دولت فعلی را با هوشیاری تحمل، تا انشاءلله در سال 1400با انتخاب صحیح گشایش اقتصادی برای مردم ایجاد شود.
باید دقت کنیم و هوشیار و آگاه باشیم تا فریب دسیسه های بدخواهان ملتمان را نخوریم.
*نشر دهید و مطلع باشید که دشمن بفکر من و تو نخواهد بود.*
@ayneammar
@mazhabb
#تلنگر
⛱اگر قایقت شکست،باشد!دلت نشکند...
دلی را نشکنی!
اگر پارویت را آب برد، باشد!
آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری.
اگر صیدت از دستت رفت، باشد!
امیدت از دست نرود !امید کسی را ناامید نکنی.
امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت، دستانت را که داری!
خدایت را شکر کن. دوباره شکر کن !
اگر چیزی به دست نداریم دست که داریم دوباره به دست می آوریم.
دوباره می سازیم و دوباره به دست می آوریم...
مطالب سیاسی خانواده طب اسلامی مذهبی
این عمار (ترکیب کانالها)
@ayneammar
کانال داستان و کلیپ (گلچین کانالها)
@mazhabb
کانال طبی(گلچین درمانها)
@Tebbee
ارتباط بامدیر @Mohammd1360
نمایندگی فروش مواد غذایی طبیعی وبهدا
✍#داستان_نفرین
🌸آقا امیرالمومنین (ع):
✍🏻روزی رسول خدا(ص) سراغ مردی از اصحاب را گرفت و پرسید: فلانی در چه حال است؟
✍🏻گفتند: مدتی است رنجور و بیچاره شده، و چونان مرغ بال و پر شکسته زار و پریش گشته (و زندگانی به سختی میگذراند).
✍🏻حضرت (به حال او ترحم کرد و) برخاست و به قصد عیادت او روانه منزل وی شد.
✍🏻مرد بیمار و گرفتار واقعاً رنجور و مبتلا گشته بود و پیامبر خدا(ص) به فراست دریافت که بیماری و ابتلای او مستند به یک امر عادی نیست این بود که از وی پرسید:آیا در حق خود نفرین کرده ای؟
✍🏻بیمار فکری کرد و گفت: بله، همین طور است، من در مقام دعا گفته بودم:پروردگارا اگر بناست، در جهان آخرت، مرا به خاطر ارتکاب گناهانم کیفر دهی،از تو میخواهم که در کیفر من تعجیل فرمایی و آن را در همین جهان قرار دهی....
✍🏻رسول خدا(ص) فرمود: ای مرد! چرا در حق خود چنین دعایی کردی؟!
مگر چه میشد،از پروردگار (کریم) هم سعادت دنیا و هم سعادت و نیکبختی سرای دیگر را خواستار میشدی و در نیایش خود این آیه را میخواندی:
✨ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار
✨پروردگارا! ما را از نعمتهای دنیا و آخرت، بهره مند گردان و از شکنجه دوزخ نگاهدار. (سوره بقره 201:2)
✍🏻مرد مبتلا دعا را خواند و صحیح و سالم گشت و با سلامتی بازیافته همراه ما از منزل خارج شد.
📚احتجاج، ص 223؛ بحار، ج 17،
@mazhabb
✍انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟!
محقق عالی قدر استاد فاطمی نیا فرمودند: یکی از علما - که از دنیا رفته است. از یکی از صلحا برایم تعریف میکرد که یک نفر گفته بود: من در قسمت بایگانی اداره ای کار میکردم و پروندههای متعدد و بعضا بسیار مهم میآمد و ما در قسمت بایگانی قرار میدادیم. یک روز پرونده ی بسیار مهمی به دستم رسید. چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است. هر چه گشتم پیدا نشد. در آن گیر و دار که کاملا نا امید شده بودم، به بنده خبر دادند: چون شما مسئول پروندهها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی که در مورد شما اجرا میشود یا اعدام است یا حبس ابد؛ از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی فرمودند که انجام بده. همان توسل را انجام دادم. روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان «مولوی» رفتم. دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا؛ مشکل تو به دست آن شخص - که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است - حل میشود. بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات دویدم و دامن آقا را گرفتم و گفتم: آقا جان! به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل میشود. پیرمرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمی کشی؟ حالتی بهت زده و متعجب داشتم. ایشان فرمودند: چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچه هایش سر نزده ای، انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمی شود. بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. وقتی در زدم و خواهرم متوجه شد من هستم، گفت: چطور است بعد از چهار سال آمده ای؟! گفتم: خواهر! از من راضی شو. بچه هایت را از من راضی کن. بعدا برایت تعریف میکنم، غلط کردم. آن گاه رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم. فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که ص: 122 پرونده پیدا شده است. این پیرمرد عرق چین به سر، عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بود! [1]
----------
[1]: کرامات معنوی /
@Dastan1224
✨﷽✨
🌼اثر رضایت پدر در قبر!
✍آیتالله آقا سیّد جمالالدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان میفرمودند: در تخت فولاد اصفهان - که معروف به وادیالسّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم الشّأنی در آنجا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش میکنیم شما تلقین بخوانید.
ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده بودند. وقتی تلقین میخواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر میچرخند و میرقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را میزد و پدرش هم گریه میکرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است.
گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر میرفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی میگفتم، به من میگفت: تو که بیسواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان ميفرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادرها هم توجّه کنند، به بچّههایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا اینگونه میخواهد
وقتي میخواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان ميفرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لبهایش به خنده باز شد و دیگر از آن بچّه شيطانها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را میدیدم، دیدم وجود مقدّس اسداللهالغالب، علیبنابیطالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از اینجا به بعد با من است ...
💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بیسواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اينقدر حسّاس، ظریف و مهم است.
📚گزیدهای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@mazhabb