#داستان
خواجة بخشنده و غلام وفادار
✍درويشي كه بسيار فقير بودو در زمستان لباس و غذا نداشت. هرروز در شهر هرات غلامان حاكم شهر را ميديد كه جامههای زيبا و گرانقيمت بر تن دارند و كمربندهاي ابريشمين بر كمر ميبندند. روزي با جسارت رو به آسمان كرد و گفت خدايا! بنده نوازي را از رئيس بخشندة شهر ما ياد بگير. ما هم بندة تو هستيم.
زمان گذشت و روزي شاه خواجه را دستگير كرد و دست و پايش را بست. ميخواست بيند طلاها را چه كرده است؟ هرچه از غلامان ميپرسيد آن ها چيزي نميگفتند. يك ماه غلامان را شكنجه كرد و ميگفت بگوييد خزانة طلا و پول حاكم كجاست؟ اگر نگوييد گلويتان را ميبرم و زبانتان را از گلويتان بيرون ميكشم. اما غلامان شب و روز شكنجه را تحمل ميكردند و هيچ نميگفتند. شاه انها را پاره پاره كرد ولي هيچ يك لب به سخن باز نكردند و راز خواجه را فاش نكردند. شبي درويش در خواب صدايي شنيد كه ميگفت: ای مرد! بندگي و اطاعت را از اين غلامان ياد بگير.
@Dastan1224
16.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز قدس قم از حرم نا حرم ماشین وموتور امد وشعار
مرگ بر دشمنان اهل بیت
و
مرگ بر دوستان دشمنان اهل بیت
وخلاصه مرگ بر امریکا ومرگ بر اسرائیل سر دادند
حتی شاهد مرگ بر واکسن وارداتی امریکایی سر دادند
❤️تا مردم ایران ودنیا بفهمند سازشکار بالاخره سهوی هم باشد خیانت به دوستان اهل بیت می کند
❤️❤️ چون دشمنان اهل بیت را دشمن خود ومردم نمیداند
@ayneammar
17.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠
به علی بگو: آقاجون!
حواست به منم باشه😭
🎤سیدمجتبیرمضانی
#امام_علی #شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
🇮🇷 با معجز همراه باشید.
✴️ eitaa.com/mojez750
➡️ t.me/mojez750
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطالب
مذهبی وسیاسی
الام
تو کانالم
اوردم
ارزش دیدن
داره
@ayneammar
#حکایت
روباه در حادثهای دمش را از دست داد.
روباههای گله از او پرسیدند دمات چه شد؟ روباه دمبریده با حیلهگری گفت که خودم قطعاش کردم!همه با تعجب پرسیدند چرا؟ دم نداشتن بسیار بد است و اکنون زیباییت را از دست دادی. روباه گفت: خیر!حالا آزادم و سبک.
احساس راحتی میکنم!وقتی راه میروم فکر میکنم که دارم پرواز میکنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمیتوانست تحمل کند، نزد روباه دمبریده رفت و گفت: تو که گفته بودی سبک شدهام و احساس راحتی میکنم. منکه بسیار درد دارم!
دمبریده گفت: صدایش را درنیاور!
اگر نه تمام روز روباههای دیگر به ما میخندند!هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ والا تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت... همان بود که تعداد دمبریدهها آنقدر زیاد شد که بعداً به روباههای دمدار میخندیدند و این حکایتی بسیار آشناست.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️