#خاطرات_شهید_همت
💫 #نماز 💫
✅همسر شهید همت میگفت:
🌺ابراهیم بعدِ چندین عملیات اومد خونه
سرتا پا خاكی بود و چشم هاش قرمز شده بود
به محض اینکه اومد، وضو گرفت و رفت که نماز بخونه.
✨✨
گفتم: حاجی لااقل یه خستگی در کن، بعد نماز بخون
🔻سر سجادش ایستاد و در حالی که آستینهاشو پایین میزد گفت:
من با عجله اومدم که نماز اول وقتم از دست نره👌
این قدر خسته بود كه احساس میكردم هر لحظه ممكنه موقع نماز از حال بره.
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image