•|بسـم‌رب‌الشہـداءوالصـدیقیـن|• -بہ‌مناسبـتِ‌سالـروز‌آغـاز‌جنـگ‌تحمیلـی و‌هفتہ‌دفـاع‌مقـدس‌ 📺مصاحـبہ‌ےمجـازی‌با خواهـر‌بزرگوارِ شہـیـد‌رمـضـان‌سـعـیـدی‌🌙🕊 ⏳۳۱شہـریور‌ حوالــی‌ساعـت‌۱۹ 🔗ڪانال‌ذڪر‌الرحـمـݩ بہ‌نشانےِ↶ ➺https://eitaa.com/joinchat/3736600711C4136394910 ••••• سوالہـاتونو‌ تا‌ساعـت‌۱۲ظہـر‌روز۲۴شہـریور تو‌این‌لینڪ‌بپرسیـن‌↶ https://harfeto.timefriend... مہـلت‌تمـام‌شـد❌ ••••• دعـوت‌نامـہ‌ای‌از‌طـرف‌شہـدا مہـمان‌شہـدا‌باشیـم'🌻' #نشربده‌مومن🤚🏼🌈🙂

#حمایتی😉

الان یه پارت رمان هم میزارم😍

رمان تلاش تا شهادت😊 #پارت33 «زینب» تیپ سفید صورتی زده بودم خیلی دوست داشنم لباسامو مثل ماه شده بودم😍🌙 +آبجی سلیقت تکه ها😍 _ما اینیم دیگه😅 برو لباس خودت رو هم بپوش ببینم چه شکلی شدی؟ +باشه اجی❤️ ی شلوار و جلیقه و..... بود💋 +زینب سلیقه ات 20 20✨😍 _دیگه دیگه😄 ساعت هفت خواستگاری بود رفتیم لباسامونو در اوردیم تا کثیف نشه😊 «داوود» ساعت 1 ظهر بود اماده شدیم بریم خرید😍😊 (اسم مادر داوود و حنانه راضیه و اسم پدرشون عباس هست) +بچه ها راضیه خانم حاضر شدید؟🧐 از اتاق رفتم بیرون _بله بابا من حاضرم✋🏻 *بابا جون منم امادم✋🏻 ~بله عباس اقا منم اومدم بریم😊 +خب پس بریم👍😍 دیگه ریش و قیچی دست مامان و حنانه بود😂😍 هوفففففففف😩 وقتی رسیدیم ساعت چهار بود😳🤭😩 مامان و حنانه خیلی طولش دادن هرچی میدیدیم نمیپسندیدن ولی اخرش یه یه چیز عالی دیدیم و خریدیم😁🛍 حنانه هم یه لباس لیمویی قشنگ خریده بود تو تنش عالی بود❤️😍 منم که ی کت و شلوار شیک😎 مامان و بابا هم یه چیزی خریدن😅 کپی ممنوع❌ نظرتون رو راجع به رمان بگید @MMAZHABII

لباس زینب😍 البته یکم با ححاب ترش😅😊

لباس حنانه❤️

لباس فرشید😍

لباس داوود😊😍👍

سلام 🌹 بخاطر دلایلی می خوام کانالو پاک کنم😔 و ادامه فعالیت در کانال زیر هست👇 https://eitaa.com/joinchat/208404564C836154ab34 زود عضو شید تا پاک نکردم کانال رو همین الان می خوام حذب کنم🌸

نظر نمیدید؟😔 4 پارت بعدی رو تو امار180 میزارم که این چهار پارت خیلی مهمه و قراره بره طرف خلافکارا😈

رمان گاندویی دوست داری؟😍 مخصوصا الان که گاندو تموم شده😔 پس اگه رمان هیجانی میخوای بیا اینجا😍 @mazhabii1400 هیجان میباره از رمان😍😍 بدو بیا نیای ضرر کردی ها😍😊 @mazhabii1400

اد تب ها این بنرو قرار بدید👆✨