﷽
#زمینه #امام_کاظم_ع
بند اول
می خوام یکم روضه بخونم برات
می خوام بگم چیکار کردن باهات
رد زنجیر موند آقا روی پاهات
کنج زندانی چه بلایی سرت آوردن
خیلی تورو ازردن
کفن برات آوردن و غصه برات خوردن
با احترام بردن
روی تنت نعلای تازه که نرفت آقا
ای آه و واویلا
ناموس تو نرفت میون گله ی گرگا
ای آه و واویلا
آقا غریبی / اما به یاد شه بی حبیبی
آقا غریبی/ اما همش یاد شیب الخضیبی
ای وای از این غم
ای وای از این غم ازاین غم از این غم
بند دوم
یه خواهری روضه می خونه برات
میخواد بگه از خشکی لبات
بگه چیکار کردن با بچه هات
خوش غیرتم بردن ما ها رو میون اغیار
آره بی علمدار
هم صحبتم با خولی و شمر و سنان ناچار
ای وای از اون بازار
این دخترا با کتکِ زجر می شدن بیدار
دادن مارو آزار
چقد می بارید سنگ داداش از رو در و دیوار
از مردم و انظار
کوتاه نیومد/ گفتم با ما راه بیا راه نیومد
کوتاه نیومد/ می گفت رقیه که بابا نیومد
ای وای حسینم
ای وای حسینم حسینم حسینم
بند سوم
روی لبات جای چیه؟ خیرزان؟
انگشرت هست تو دست ساربان؟
سرت برای نیزه دار سایه بان
من اومدم بالا سرت ای وای دیگه دیره
شمر موتو میگیره
یکی جلوی خولی نامرد و بگیره
ای وای دیگه دیره
پایین قتلگاه اخه شمر چقد آب می خورد
خولی شراب می خورد
از پیرمردا سنگ واسه کسب ثواب می خورد
خولی شراب می خورد
کار دعا نیست/ این شمر از اینجا که بیرون بیا نیست
کار دعا نیست/ خولی هنوز ول کن ماجرا نیست
ای وای حسینم
ای وای حسینم حسینم حسینم
💻 @mazlum128