﷽
#زمینه #حضرت_زینب_س
بند اول
به چه روزگاری افتادیم
کاش روزای خوشی برگرده
بی برادری چقدر سخته
میبینی باهام چیکار کرده
یک سال و نیمه که تو نیستی
حالمو ببین پریشونم
ای فدای غربتت داداش
من خودم روضه تو میخونم
حق بده برم من از حال
عشقم افتاده تو گودال
چرا من باید ببینم
روی سینه ت شمرو خوشحال؟
ای امون دل
زینب تو هم سفر شده با یه قاتل
ای امون دل
تو دو سه ساعت کنار شمر بودی من چهل منزل
یاور زینب ... یه کاری کن از کنارت نره زینب
بند دوم
غم و غصه ها فراوونه
سر غارت تو دعوا شد
راستی آخرش نفهمیدم
اصلا انگشت تو پیدا شد؟
قربون خشکی لبهات شم
تشنه بودی تشنه افتادی
قربون دلت برم داداش
مرکباشونم تو آب دادی
دسته شمره خاطراتم
خیلی دلتنگ نگاتم
حنجره تورو برید که
نشنوم دیگه صداتم
کار دنیا رو
جای ما نبود آخه کوچه و بازارو
کار دنیا رو
بارون سنگ می بارید از در و دیوارو
خواهرت زینب ... اونقدر کتک خورد جلو سرت زینب
بند سوم
هرکی هرچی دم دستش بود
به زور از تن تو برد آخر
درد من اینه که تو گودال
خولی ول کنت نشد خواهر
ای فدای درد و غم هات شم
فکر ما رو هم میکردی خب
به رقیه قول دادم رفتی
دو سه روزه برمیگردی خب
دختره آرزو داره
سر روی پاهات بذاره
ترس سیلی خوردن از زجر
لکنت زبون میاره
دیگه خوشبخت نیست
موهاشو ببین که سوخته و دیگه لخت نیست
دیگه خوشبخت نیست
داشت میدید سنان میگفت تموم کنید وقت نیست
پیر شده زینب ... دیگه از دنیا بدون حسین سیر شده زینب
💻 @mazlum128