فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دوای دل زنگزده
🎙مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
#قسمت_چهارم
#ویشکا_2
موبایلم چند بار زنگ خورد از روی مبل بلند شدم موبایل را برداشتم نگاهی به صفحه ی آن کردم تماس برقرار شد
سلام خانم دهقان
بله خودم هستم بفرمائید
از بیمارستان خدمتون تماس می گیرم حال آقای ناظری خوب نیست
پاهایم سست شد روی صندلی نشستم چه اتفاقی افتاده
ایشان فوت کردند
دنیا روی سرم چرخید نمی توانستم حرفی بزنم گوشی را کنار گذاشتم و شروع به گریه کردم
چند دقیقه بعد آرام تر شدم لباس پوشیدم و خودم را به خیابان رساندم
سر خیابان تاکسی گرفتم تا به خانه نرگس بروم
هر چقدر با گوشی نرگس تماس می گرفتم جواب نمی داد دلشوره ام بیشتر شد
با خواهر شوهرش تماس گرفتم
هر چقدر تماس با نرگس می گرفتم
گفت نرگس حالش خوب نبود بستری ایش کردیم بیمارستان
نشانی بیمارستان را از (مریم) خواهر شوهر نرگس گرفتم
به راننده گفتم مسیر عوض شد
راننده غری زد 😏
کرایه دو برابر می شود
باشه آقا فقط تند بروید بیمارستان
ورودی بیمارستان با مریم تماس گرفتم
مریم خودش با آسانسور به طبقه ی پائین آمد
سلام مریم خانم
سلام عزیزم
چی شده ؟
چقدر آشفته ای !
مریم خانم از بیمارستان تماس گرفتند
نتوانستم جمله ام را کامل کنم
خودم را در بغل او انداختم و بی اختیار اشک می ریختم
مریم هم شروع گریه کرد قطرات اشک روسری ام را خیس کرد
مدتی بعد .....
ویشکا آرام باش
نرگس وضعیت خوبی ندارد باید خودمان را کنترل کنیم
به سمت اتاق رفتیم نرگس بی حال روی تخت خوابیده بود چشمش که به من افتاد لبخندی زد
ویشکا اینجا چیکار می کنی
اما طولی نکشید لبخند اش محو شد
چشمات قرمز هست اتفاقی افتاده
نرگس جان آرام باش
ویشکا راستش را بگو علی طوری شده 😱
سرم را زیر انداختم اشک از چشمانم جاری شد نرگس که رنگ روی خوبی نداشت دستانش را بر سرش کوبید وای خدایا
نویسنده :تمنا 🤍🌹
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
برای #زندگیمان رژیم بگیریم
رژیم کمترحرص خوردن
رژیم کمترغصه خوردن
رژیم بی اندازه مهربان بودن
بی ریاکمک کردن
بی توقع دوست داشتن
ورژیم دوری از افکار منفی
بیایید #رژیم_آرامش بگیریم 😊
#سلامتی
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
🔻
📚 *#مشاوره
می گفت: من و همسرم از این که پسرمان در پانزده سالگی خیلی کسل و بی حوصله بود، ناراحت و غمگین بودیم.
او بیشتر مواقع در حال درس خواندن بود و گاهی تلوزیون می دید یا با کامپیوتر کار می کرد. دوست آنچنانی هم نداشت، فقط یک همکلاسی داشت که مدتی بود با او قهر کرده بود.
اما او را از کوچکترین فعالیتی منع می کردیم و به محض این که تصمیم می گرفت کاری را در منزل انجام دهد یا با دیگران بازی یا تفریح کند، بر سرش فریاد می زدیم و می گفتیم که برو درس هایت را بخوان.
یک روز وقتی برای خرابی برق از دفتر فنی، یک تکنسین تقاضا کردم با کمال تعجب دیدم نوجوانی پانزده شانزده ساله را فرستاده اند.
ابتدا تصمیم گرفتم با دفتر تماس بگیرم و از این بابت شکایت کنم.
ولی همسرم مانع شد و از من خواست کمی صبر کنم تا ببینیم چه می کند.
وقتی او با مهارت و خلاقیت فراوان کار کرد و عیب ها را برطرف نمود. از توانایی اش بسیار متعجب شدم و تحسینش کردم.
عجیب تر آن که فهمیدم از چهارسالگی بدون پدر بزرگ شده و از هشت سالگی هم درس می خوانده و هم سر کار می رفته و زندگی مادر و برادر و خواهر کوچک ترش را نیز اداره می کرده و به گفته خویش از کلاس اول دبستان تا کنون همیشه شاگرد اول بوده است.
وقتی بیشتر سوال کردیم متوجه شدیم بسیار با ایمان و اهل نماز و روزه است و در ضمن هفته ایی یک بار با دوستانش به کوه نوردی می رود.
پس از رفتنش من و همسرم دریافتیم که چقدر در تربیت فرزندمان خطا کرده ایم.
✅️ نکته ی ظریف: تجربه #شکست، یعنی خط خوردن یکی از راه های غلطی که ما را به #موفقیت و #پیروزی نمی رساند.
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
♦️«آرام زندگى كن!»
🔹هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطافپذير نيست؛ با اين حال براى حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگرى ياراى مقابله با آب را ندارد!
🔹نرمى بر سختى غلبه مىكند و لطافت بر خشونت. همه اين را مىدانند، ولى كمتر كسى به آن عمل مىكند!
🔹انسان، نرم و لطيف زاده مىشود و به هنگام مرگ، خشك و سخت مىشود.
🔹گياهان هنگامى كه سر از خاك بيرون مىآورند، نرم و انعطافپذيرند و به هنگام مرگ، خشك و شكننده؛ پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده و هر كه نرم و انعطافپذير، سرشار از زندگى است.
🔹آرام زندگى كن!
🔹هرگز با طبيعت يا همنوعان خود ستيزه مكن و گزند را با مهربانى تلافى کن
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
خوابیدن به پشت خواب انبیا و خوابیدن به دنده راست ، خواب مومنین است حالا گوش کنید دلیلش چیه.
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
🔴 خوشا آنکه در دنیا به هیچ سنگی نمی چسبد
✍ ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؟!
ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽﭼﺴﺒﺪ! ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ .ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ، ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ. ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪی ﻣﻦ و...من و.....
آﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽچسبد
حاج اسماعیل دولابی
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی پول سفر نداری ...
ولی عکس واس استوری لازم داری 😂😐
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
#قسمت_پنجم
#ویشکا_2
صدای نوحه و مداحی همه جا را پر کرده بود تابوت شهید علی ناظری روی ماشین به سمت گلستان شهدا در حرکت بود
جمعیت زیادی جمع شده بودند
نرگس در حالی که نگاهش به تابوت بود سوار ماشین شد
آرام بی صدا اشک می ریخت ، من و مریم خانم کنارش در ماشین نشستیم
دستم روی شانه ی نرگس گذاشتم
عزیز جانم حرف بزن دورن خودت نریز
نرگس نگاهی به من کرد آه سردی کشید
مریم خانم شما یک چیزی بگویید نرگس این طوری حرفم تمام نشده بود که مریم زیر گریه زد
زیر لب دعا می کردم نرگس حالش بد نشود
مردم از گوشه کنار ماشین عبور می کردند عده ای اشک می ریختند
، عده ای پارچه ی به سربازی که کنار تابوت علی بود می دادند تا تبرک کند
به گلستان شهدا که رسیدیم در ماشین را باز کردم به آرامی پیاده شدم
در حالی که زیر شانه های نرگس را گرفتم او را به سمت تابوت رساندم
مردم زیادی دور تابوت جمع شده بودند یکی از آقایون جلو آمد به نرگس گفت اگر می خواهید وداع کنید حرفش هنوز تمام نشده بود که شروع به اشک ریختن کرد
نرگس در حالی که خودش را به تابوت رساند کنار همسرش زانو زد و شروع به صحبت کرد
چند دقیقه زمان برد ، تا بلند شد
بعد تابوت روی شانه های مردم روانه ی آرامگاه ابدی شد
در این فاصله مردم به سمت نرگس می آمدند و به او التماس دعا می گفتند
یا دل تسلا می دادند
مراسم دفن زمان برد بعد بیست دقیقه صدای صلوات از سمت آقایون بلند شد
مردم هم همراهی کردند
اول خانم ها سر خاک رفتند و فاتحه فرستادند بعد آقایون ، نرگس کنار قبر رفت در حالی که دستش روی پرچم ایران که روی قبر کشیده بودند قرار می داد شروع به اشک ریختن کرد
مادر علی حالش خیلی بد شده بود به قدری که اورژانس خبر کردند نرگس خیلی نگران مادر همسرش بود از طرفی دلش می خواست لحظاتی با همسرش خلوت کند
نویسنده :تمنا 🌹🙏🏻
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مدیریت_فضای_مجازی
#گوشی_کودک
چطور سیم کارت فرزندم رو طوری
تنظیم کنم که محتوای غیراخلاقی
رو در اختیارش قرار نده؟؟
📣 هرنوع سیم کارتی رو
میتونیم تبدیل کنیم
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺
#توسعه_فردی
چرا توسعه فردی مهم است؟🤷🏻♂
افزایش اعتماد به نفس: با یادگیری مهارتهای جدید و دستیابی به اهداف، اعتماد به نفس فرد تقویت میشود.😌
بهبود روابط: درک بهتر از خود و دیگران منجر به بهبود روابط شخصی و حرفهای میشود.🤓
رشد شغلی: توسعه مهارتهای حرفهای و افزایش دانش، فرصتهای شغلی بیشتری را فراهم میکند.😊
افزایش خلاقیت: با یادگیری روشهای جدید تفکر و حل مسئله، خلاقیت فرد افزایش مییابد.😎
کسب رضایت از زندگی: دستیابی به اهداف و رشد شخصی، احساس رضایت و خوشحالی را به همراه دارد.😊
🌐 به باران بپیوندید👇
💐🌺🌸
@mbaran27🌺