حیوان آزاری یا حیوان گزیدگی؟!
مجید بهستانی
اگر پرسیده شود سالانه چند گزیدگی از حیوانات در ایران رخ میدهد، احتمالا پیش خودتان خواهید گفت ۱۰۰ مورد یا حداکثر ۱۰۰۰ مورد. اما رییس اداره بیماریهای زئونوز وزارت بهداشت اعلام کرد که ۸ مورد ابتلا به هاری در سال جاری گزارش شده که تاکنون هفت نفر جان خود را از دست دادهاند. از ابتدای سال جاری، بیش از ۹۰هزار حیوانگزیدگی ثبتشده که ۸۰ درصد این موارد، سگگزیدگی است.
«۹۰ هزار گزیدگی» رقم وحشتناکی است. انتظار می رفت اخبار گزیدگی ها و مرگ ناشی از آنها در روزنامهها و سایتهای خبری پوشش قوی داده شود. بالاتر، اساتید دانشگاه و نویسندگان متعدد باید از ریشهها و دلایل و راهکارهای پیشگیری از این آسیبها مدام مطلب مینوشتند.
دلیل فاصله بسیار زیاد تصور اولیه ما از تعداد گزیدگیها و تعداد واقعی آنها ناشی از چیست؟
رسانهها! بله رسانهها!
در جهان و نیز ایران، رسانه ابزار وجود جریان چپ است. آرزوها و دغدغههای طبقه متوسط جدید در بستر رسانه دنبال میشود. یعنی آنها خط دهی میکنند که چه چیزهایی اخلاقی، درست، ارزشمند، هنجار، یا انسانی است. جریان راست هم تا حدی توان رسانهای دارد ولی غلبه و نفوذ کمتری دارد. در ایران که رسانه راست و رسانه های رسمی کلا پرت هستند.
به موضوع برگردیم، در این مدت، بارها اخبار اذیت و آزار حیوانات از سوی انسانها پخش، و کمپین و اعلان شکایت و جرم و دادگاهی حیوان آزارها، رسانهای شده اند.
پس معلوم میشه رسانهها علاقه ندارند مردم درباره اذیت و آزار انسانها خصوصاً کودکان توسط حیوانات چه وحشی چه خانگی نگرانی و اطلاع پیدا کنند. در این میان اقتصاد سیاسی دامهای کوچک و کلینیکهای حیوانات هم اثرگذار هستند. اجاره ماهانه بعضی کلینیک های دامپزشکی ۱۰۰ میلیون تومان گزارش شده است.
https://eitaa.com/mbehestani
شبکه مجازی تلویزیون #من_و_تو و شبکه #ایران_انترنشنال هر دو یک خط خبری را جلو می برند: ضد دموکراتها هستن و از آمدن ترامپ استقبال میکنند، موافق سقوط جمهوری اسلامی هستند و از هر گونه همکاری مردم و کشورهای خارجی با نظام انتقاد دارند، ضد تمام جریانهای داخلی از جمله جریان اصلاحات هستند، از ترور مردم عادی توسط تکفیریها دفاع میکنند ولی با نگرانی از ترور ترامپ حرف میزنند، فلسطینی ها انسانهای درجه دوم یا سوم به حساب میآیند، از انحراف های جنسی بعنوان رفتارهای طبیعی استقبال میکنند ولی از مفهوم خانواده خبری نیست.
https://eitaa.com/mbehestani
سخنان دیروز رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس در اصول و امهات تفاوت چشمگیری با دیدارهای مشابه در سالهای قبل نداشت: حاکمیت اخلاق و نگاه رو به رشد در مجلس، عدم افراط و تفریط در نظارت و سئوال از دولت و ارکانها، همکاری قوا، وحدت کلمه، و اینکه مجلس باید با دولت جدید تعامل سازنده داشته باشد و برای این تعامل، باید تا بن دندان به این باور رسیده باشد که موفقیت دولت موفقیت کلیت نظام است نه یک فرد و جناح و حزب خاص. تا آنجا که باید دولت و مجلس یک جاهایی اغماض کنند، تا اصل کار زمین نخورد و مردم مایوس نشوند.
اما بنظرم مهمترین وجه تمایز این سخنرانی با فرمایشات پیشین در این جمله نهفته است: «در مورد کار فوری مجلس رأی به کابینه ای است که آقای پزشکیان (حفظه الله) انشالله ارائه خواهند کرد به مجلس». در ادامه فرمودند که دولت نفرات خوبی را با فلان شاخصها معرفی کند و مجلس نیز در رای به آن تسریع داشته باشد.
دو نکته: ۱_ یعنی بدور از مته به خشخاش گذاشتن و حساسیتهای بیهوده، مجلس آن نفراتی که رییسجمهور پسندیده تایید کند و بیشتر از این مملکت بی وزیر باقی نماند.
۲_ روحانیون برای هر کسی تعبیر (حغظه الله) بکار نمی برند. از شخص آقا نیز بنده خاطرم نیست برای روسای جمهور و مقامات قبلی بکار برده باشد. خصوصا رییسجمهوری که هنوز کار را شروع نکرده است. خوب است دوستان ارزیابی دقیقتر کنند و اطلاع دهند در چه مواردی حضرت آقا از این تعبیر استفاده کرده است؟ بنظرم این نشان دهنده حس مثبت ایشان به رییسجمهور منتخب است.
ضمنا بعضی جلسات حال رهبری گرفته و تند و تلخ است، و بعضی جلسات سرحال و بشاش هستند. بنظرم این جلسه از جنس دوم بود و رهبری به مجلس جدید و دولت جدید امید دارند.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
تعدادی از مخاطبان عزیز به من خرده گرفتند که چرا بکارگیری تعبیر (حفظه الله) از سوی رهبر انقلاب برای پزشکیان را پررنگ کردی در حالی که هم برای مقامات سابق بکار رفته و هم چیز مهمی نیست.
اولا چیز مهمی است وقتی ببنیم خرده گفتمان آقا و پزشکیان تفاوتهائی دارد و این نشان می دهد که آقا خودش را درگیر اختلافات درون گفتمانی نمی کند و همه مقامات را «منتخب مردم» و بازیگر جمهوری اسلامی می داند که موفقیت او موفقیت تمامیت نظام است نه حزب و جریان فلان مقام. همچنین چیز مهمی است اگر جستجو شود و مشخص شود برای سایر مقامات، آن هم در ابتدای آغاز به کار، به کار نرفته است.
البته مجددا درخواست دارم اگر عزیزان این تعبیر و مشابه آن یافتند، در اختیار ما بگذارند. آن چه که در این 24 ساعت گذشته مشاهده کردم بکارگیری صفات مثبت برای رؤسای جمهور و دیگر مقامات بود نه آن تعبیر خاص.
دوم، مجددا تأکیدمی کنم این قبیل از تعابیر مخصوص درون قشر روحانیت است و آخوندها برای مکلاها به سادگی از این تعابیر تعارف نمی کنند. شخص حضرت آقا نیز نشان دادند اهل مجامله و تعارف سیاسانه نیستند.
تذکر: این به معنای این نیست که از الان تا انتهای دولت رهبری از همه اقدامات آنها دفاع خوهد کرد.
و نیز برجسته کردن این مهم، به معنای این نیست که بنده دولت را از نقد درست بی نصیب کنم.
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
صبر و سیاست مجید بهستانی سیاست ورزی توأمان با صبر و حلم است. سیاستمدار زیرک اگر عنان از کف دهد و گر
حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی:
اولویت کردار بر گفتار
مجید بهستانی
در اصول کافی از امام صادق نقل شده است که دعوت کنندگان به خوبی و نیکی برای مردم باشید اما با غیر از زبان، بلکه آنها باید در شما صفات پرتلاش بودن، راستی، و ورع را ببینند.
پس کردارها ساختار ساز هستند، نهادساز هستند، و از درون آنها ارتباطات، و معرفت و اخلاق شکل می گیرند. اگر نیک باشد به نیکی می رسد و اگر شرارت باشد بدی تولید می کند.
https://eitaa.com/mbehestani
اراده به زندگی نکردن
مجید بهستانی
خودکشی اقدامی فردی ولی امری اجتماعی است. دورکیم در اثر گرانسنگ خود نشان داد این جامعه ها هستند که ذهنیت خودکشی را تسهیل یا سخت میسازند. به همین خاطر وقتی با افزایش نرخ خودکشی یا اقدام به آن روبرو می شویم، به جای علت یابی شخصی و موردی، باید به دنبال کشف اناتومی جامعه و آسیب شناسی آن باشیم. انسانها از همان ابتدا اجتماعی به دنیا می آیند و به دلیل ماهیت عاطفی خود، به دنبال انس گرفتن، اطمینان یافتن، ارتباطات اجتماعی، و ... می باشند. اگر بعد عاطفی انسان اختلال پیدا کند، در آسیبهای فردی خود را نشان می دهد. پس مشابه این پدیده، بعضی از پدیده های دیگر را نیز می توان جامعه شناسانه و روانشناسی اجتماعی تحلیل کرد نه روانشناسی فردی و شخصیتی. خودکشی خانه آخر فرد است و قبل از آن، اقدام به آن، خودزنی، اعتیاد به مشروب و مواد، پرخاشگری، افسردگی، و ... قرار دارد. مشاهده میشود همه این اسیبها و انحرافها همزمان در جامعه ایرانی رو به رشد بوده است. این یعنی جامعه در حال تجربه های منفی متعدد و تودرتو است. تحولات اجتماعی سویه مثبت ندارد. افسردگی اجتماعی در انتخاباتهای اخیر هم در همین راستا قابل تبیین است.
این پدیدارها را خواهشا به شکاف نسلی فرونکاهید. تمام جامعه آسیب دیده، و هر نسلی نوع خاصی با جامعه روبرو می شود. حتی این را نمی توان به «بی معنائی» و معنازدائی از زندگی تقلیل داد. چون می توان بی معنا بود و رواقی مسلک زندگی کرد. برای رسیدن به خودکشی چیزی اضافه تر لازم است و آن اینکه «نمی توان زندگی کرد». البته داریم به سمتی حرکت می کنیم که انتخاب برای زندگی نکردن ارزش اجتماعی می شود.
https://eitaa.com/mbehestani
نقش ثابتی در سقوط شاه
مجید بهستانی
وظیفه همه سرویسهای امنیتی تأمین بقاء و سپس توسعه قدرت ملی یک کشور است. ساواک هم با همین نیت تشکیل شد. ولی انسانها مهم هستند که وظایف و کارکردهای سازمانی به چه میزان درست انجام شود. گاه منافع شخصی مثل جاه طلبی یا تضاد منافع سبب می شود تمامیت سازمان و نظام سیاسی آسیب جدی ببیند.
امیر حسین فطانت یک چپ چریک بود که همان پیش از انقلاب، و در اوج تحرک و قداست جریانهای مبارزاتی مسلحانه علیه شاه، از این گونه اقدامات پشیمان شد و تلاش کرد زندگی آرام و کمتر تنش زا را دنبال کند. اصطلاحا دنبال زندگی خودش برود. ولی او معتقد است که پرویز ثابتی مرد اول امنیت داخلی ساواک، که در جریان سرکوب گروه های مبارز انقلابی مسلح در اواخر دهه چهل شمسی اسم و رسمی هم در دربار و نظام، و هم در میان مبارزین، پیدا کرده بود، جوان جویای نامی بود که در دهه پنجاه دست به اقداماتی زد که در عمل ریشه خود و خاندان پهلوی را از جا کند.
فطانت تعریف می کند گروه مبارز کرامت دانشیان، که از بس گروه! نبود به اسم شخص اول شناخته می شد، در عمل وجود خارجی نداشت ولی به دلیل طمع ثابتی برای ژانگولربازی و خوش رقصی برای رژیم، تا ارتقاء مقام و پرستیژی بیابد، برای آنها پرونده سازی شد.
قصه آن بود که کرامت دانشیان که یک کارگر ساده بود، با گروهی از چپها از قشر شاعر و نویسنده و هنرمند رفاقت داشت، و طبیعت این جماعت نق و نوق به عملکرد شاه و دربار بود. چندان جدی نبودند و اصلا اهل مبارزه مسلحانه به حساب نمی آمدند. جدی ترین آدم میان آنها همین دانشیان به حساب می آمد که قبلا سابقه بازداشت از سوی دستگاه امنیتی را داشت.
فطانت تعریف میکند که یک روز دانشیان که به تازگی با او رفاقتی یافته بود، در یک گوشه ای، همینطوری از یک فکری که به سر او زده است با خبر می کند و از او طلب کمک می کند: ربایش ولیعهد! همه چیز در ذهن او بود و چیزی حتی روی کاغذ نیامده بود. اصلا مشخص نبود آن گروه از رفقای هنرمند واقعا چنان قصدی می داشتند. دانشیان می گوید همه چیز آماده است غیر از اسلحه! این حرف برای فطانت که تا حدی زندگی چریکی داشته و با بزرگان مبارزان سیاسی در زندان هم سلول بوده احمقانه و همزمان خنده دار آمد.
دانشیان از او کمک می خواهد که اسلحه جور شود. فطانت ولی هم خودش ترسیده و البته قبلا از اقدام مسلحانه توبه کرده بود و هم از آینده سرنوشت دانشیان بیمناک بود. می گوید مطمئن بودم آنها نمی توانند کاری از پیش ببرند و در نهایت زندانی ابد! پیش خود می گوید اگر انها را نزد ساواک لو بدهد قبل از هر اقدامی بازداشت خواهند شد و حداکثر یکی دو سال زندانی خواهند کشید و همه چیز تمام. بیخود خونی ریخته نخواهد شد.
ولی ثابتی همه را دور می زند. یک گروه هنرمند ناتوان قرقرو که دستگاه امنیتی می تواند برای آنها سناریو بچیند. در یک صحنه نمایشی همه آن 12-13 نفر از گروه کرامت دانشیان به جرم اقدام علیه جان ولیعهد بازداشت می شوند، برای اولین بار صفحه تلویزیون از جلسه دادگاه نظامی متهمان تصاویری پخش می کند، و در نهایت دانشیان و خسرو گلسرخی به اعدام محکوم می شوند.
عجیب آنکه گلسرخی اصلا با اینها سر و سرّی ندارد و کمی قبلتر بازداشت شده بود ولی بدلیل تشابه جنس آنها، ثابتی پرونده او را هم در میان آنها جامی اندازد. نمایش چنان قوی بود که همه، از دربار و دولت گرفته تا مبارزان چپ و مسلمان تا توده مردم، واقعا باور میکنند که چنان گروه مخوفی بودند که به دلیل تبحر زیاد تصمیم به چنان اقدام ترسناکی گرفته بودند، و سیستم چنان قدرتمند بود که توطئه را در نطفه خفه کرد.
حال آنکه؛ اولا آنها واقعا یک گروه نبودند، دوم، اصلا گروه مسلح نبودند؛ سوم، قصد جدی برای ربودن ولیعهد نداشتند؛ چهارم، گلسرخی با آنها نبود و صرفا اشعار انتقادی می سرود. برای خود فطانت که افشاکننده بود و جزء آن گروه به حساب نمی آمد، نقشی تراشیده شد تا در درگیری مسلحانه کشته شود و قضیه جدی تر جلوه کند، که البته در عمل این قسمت از سناریو ناقص ماند.
ولی به دنبال این پرونده نمایشی، فطانت چند نتیجه گیری می کند: ثابتی نقش مؤثر و بی بدیل خود به عنوان یک جوان اطلاعاتی کارآمد برای بقای رژیم در نزد دربار و مردم تثبیت کرد. همزمان برای اولین بار مردم فهمیدند که اوضاع آنچنان خراب است که گروهی مسلح قصد اقدامات خرابکارانه در ابعاد وسیع داشتند. تا پیش از این، اخبار اقدامات تروریستی و انقلابی، در زندان یا در محافل انقلابیون پخش می گردید، و افکار عمومی درگیر آن نبود. شاید درگوشی چیزکی می گفتند و تمام. ولی حالا مردم فهمیدند احساسات ضدشاه خیلی قوی است تا آنجا که به جان ولیعهد سوءقصد وجود داشت.
همچنین و خصوصا گلسرخی دفاع مؤدبانه و احساسی خوبی در دادگاه ارائه کرد که نشان داد انقلابیون شخصیت محترم و مظلومی دارند و چهره شاه تیره تر جلوه کرد. و نیز، مبارزان مسلح جان تازه ای گرفتند تا در انتقام خون
کرامت و خسرو دست به اقدامات مؤثر مسلحانه بزنند.
خلاصه، فطانت می گوید اگر ثابتی شهوت جوانی خود را کنترل می کرد، نه پرونده سازی و نه دادگاه نمایشی تلویزیونی، چه بسا شیشه اقتدار پهلوی ترک برنمی داشت، و بعضی اقدامات انتقام جویانه بعدی علیه شاه صورت نمی گرفت.
https://eitaa.com/mbehestani
همکاری با ظلم و ظالم ذلت و بدبختی میآورد. مثال؟! در مطلب قبلی از امیرحسین فطانت یاد کردم. او در «یک فنجان چای بی موقع» میگه همان قبل انقلاب فهمیدم مسیر مبارزه با شاه حداقل به سبک چریکی اشتباه است و کلا مبارزه را بوسید و گذاشت کنار. میرود شیراز تا زندگی کند که کمی بعد کرامت دانشیان جلوی او سبز میشود و به خیال همان آدم قبلی، ایده ربودن ولیعهد را با او طرح میکند و درخواست کمک دارد.
فطانت پیش خود میگوید بهترین کمک این است که قبل از اینکه آنها دست به اقدام خطرناکی بزنند که جانشان به خطر بیافتد، آنها را به ساواک لو بدهد، همانطور که نوبه قبل هنگام آزادی از زندان، تعهد کتبی داد که در صورت هر گونه اطلاعی، بلافاصله مقامات را در جریان بگذارد. همین کار را کرد و اطمینان گرفت که حداکثر یکی دوسال زندان برای آن مبارزان آرمانگرا بریده خواهد شد.
ولی ماجرا مسیر دیگری یافت همانطور که در مطلب قبلی شرح آن رفت. ساواک پرونده سازی کرد و خون طلبید. دو تن (دانشیان و گلسرخی) اعدام شدند و خودش که با ساواک همکاری کرد، از مرگ رهید. بعد از آن تا بیست سال در بدنامی و بدبختی در زندگی سگی دست و پا زد، و مفلوکانه با گذرنامه جعلی پاکستانی از این کشور به آن کشور در به در گردید. بارها تا نفس آخر رفت و دوباره زندگی سگی. میتوانست مبارزان را لو ندهد، میتوانست آنها را نصیحت کند، میتوانست بگوید دیگر مبارز نیست، میتوانست... .
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی: اولویت کردار بر گفتار مجید بهستانی در اصول کافی از امام صادق نقل شده
حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی:
مدارا و قاعده استسباب
مجید بهستانی
در اصول کافی باب ایمان و کفر، مدخلی برای احادیث دعوت به صبر و سکوت و مدارا جمع آوری شده است. برخی از مفسرین شأن نزول این احادیث را شرایط خطر و تقیه می دانند. تفسیر سیاسی از آنها دارند. در نتیجه در شرایط قدرت و سلطه احتیاج به عمل به آنها نیست یا به نحو دیگری می شود آن را تفسیر کرد. ولی به نظر نمی رسد این قبیل از روایات یا حداقل بعضی از آنها انصراف به شرایط تقیه داشته باشد. بلکه مناسب برای مدیریت زندگی و جامعه هستند. دو نمونه:
1- از رسول خدا ص: خداوند مرا به مدارا با مردم امر کرده است همانطور که به ادای واجبات امر کرده است.
تأمل در منطوق و مفهوم حدیث مشخص می سازد دشواری تدبیر امور جامعه مسلمانان (بشری). این عرصه نه سیاه و سفید است، نه صفر و یک. حاکم و مدیران دانا تنها می توانند از پس هر دو «امر» بربیایند.
2- از امام باقر ع، در تورات آمده است که خداوند به حضرت موسی س دستور داد راز میان من و خودت را در سینه نگهدار، و در میان دشمنان ما به مدارا زندگی کن. و آنگونه نباشد که با آشکار ساختن رازها، سبب استباب بشوی، تا آنجا که در گناه دشنام به من شریک آنها به حساب بیایی.
در اینجا قاعده استسباب (طلب فحش کردن یا تحریک دیگران به فحاشی) فهم می شود. دینداران نباید به نحوی در جامعه زندگی کنند که استسباب شود، که این خود نشانه دوری از عقل، و شراکت در گناه دشمنان است.
https://eitaa.com/mbehestani
غیرنظامیان شان را بکشید!
مجید بهستانی
در شمال سرزمین اشغالی دیروز چند راکت به یک زمین ورزشی اصابت کرده و چند غیرنظامی اسرائیلی کشته شدند. رژیم صهیونسیتی آن را به گردن حزبالله انداخته و حزبالله چنین چیزی را انکار میکند. در محافل سیاسی اینچنین تعبیر میشود که احتمالا اسراییل آن را حربه ای برای مظلوم نمایی و تحریک افکار عمومی برای شروع جنگ با لبنان قرار خواهد داد.
حتی اگر حزبالله هم چنین اقدام نظامی علیه غیرنظامیان کرده باشد، از الان باید آگاهانه و هوشمندانه علیه دژخیم صهیونی چنین کند: ۱_اصل مقابله به مثل؛ حماس و جهاد در غزه این کار را نکردند و دشمن خاک شأن را به توبره بست؛ منازل و مدارس و اردوگاههای سازمان ملل، و کلیساها و مساجد و بیمارستان ها، و همه جا.
۲_ کشتار غیرنظامیان از دشمن سبب میشود عقبه آنها تضعیف شود، افکار داخلی برهم بریزد، و محتاط تر کشتار کنند.
کنوانسیون ژنو در منع کشتار غیرنظامیان زمانی قابل الاتباع است که از سوی طرف مقابل هم رعایت شود.در غیراین صورت صرفا به هلاکت زودرس، و نابودی کامل خود می انجامد.
امیدوارم تاکنون که دیگر بنایی و انسانی در غزه باقی نمانده و صهیونیستها در نقض همه حقوق بشردوستانه کوتاهی نورزیدند، دیگر کسی تصور نکند که حمایت افکار عمومی جهان از مظلومان در جلوگیری از گسترش جنگ و کشتار غیرنظامیان نقش موثری خواهند داشت.
https://eitaa.com/mbehestani
درباره یادداشت قبلی سوالات و نکاتی پیش آمد:
۱_ این نظریه و تحلیل شخصی است و نظریه نظام این نیست. کما اینکه حضرت امام در اوج موشکباران بعثی علیه شهرها، اجازه عمل مقابله به مثل علیه غیرنظامیان صادر نکرد. البته حجم ددمنشی و کشتار عامدانه زنان و کودکان فلسطینی از سوی اسرائیلیها چندین برابر و غیرقابل اغماض است.
۲_ کشتار غیرنظامیان راهبرد اصلی نیست بلکه نتیجه و پیامد همان سیاستی است که دشمن تحمیل کرده است. به زبان دیگر، صهیونیستها راه حل دیگری برای جلوگیری از کشتار غیرنظامیان و اتمام جنگ باقی نگذاشتند.
۳_ قاعده تترس حداقلی است و رویکرد تهاجمی دارد. ولی نگاه بنده همچنان رویکرد دفاعی دارد و به جهت غلبه بر دشمن نیست. یعنی هدف عقب راندن آنهاست.
۴_ در اسلام، عمل مقابل به مثل، اگر سبب اتمام جنگ شود، یا دشمن را عقب براند، یا از کشتار گسترده تر مسلمانان جلوگیری کند، جواز دارد، حتی اگر در حالت طبیعی مجاز و مشروع نباشد.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
خبر شهادت اسماعیل هنیه دردناک بود، و شهادت او در قلب تهران دردناک تر، و اینکه هنوز اسرائیل هست بسیار دردناک تر.
در همان ماه اول جنگ غزه عرض شد این بار اسرائیل عقبنشینی ندارد، و تا شکستن کامل محور مقاومت کنار نخواهد نشست. اول غزه، بعد لبنان، بعد عراق، بعد ایران، و ... . برای همین، محور مقاومت نباید بنشیند تا دژخیم صهیونی جداگانه سراغ تک تک بازیگران مقاومت برود. این تصور خامی است که عقب نشستن از جنگ، به پایان جنگ می انجامد. بالعکس توان بازیگران را برای موفقیت در جنگ خواهد کاست.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
در اواخر قرن بیستم در جنگ بوسنی آمریکا از نسل جدید جنگ افزارهای نظامی کمک گرفت که کارشناسان آن را RMA (انقلاب در امور نظامی) خواندند. نسل جدیدی از سلاحهای هوشمند با قدرت تخریب محدود و کنترل شده. در تمام جنگهای سه دهه بعد در دنیا مشخص شد این نسل همچنان در اختیار آمریکاییها باقی مانده است.
ترور شهید فخریزاده و سپس ترور شهید هنیه مشخص میکند اسراییلیها هم به چنین فناوری نظامی _اطلاعاتی دست پیدا کردند. بلکه هماکنون با شک کمتری میتوان سقوط بالگرد رییسجمهور را یک ترور خواند.
در اینجا شاید به دستگاه امنیتی اطلاعاتی کشور نتوان خرده گرفت که چرا جلوگیری نکرده است بلکه اصلی ترین اشکال آن است که چرا رهبران در مکان فیزیکی امن نگهداری نمیشوند ؟ اسرائیل با این اقدام پالس داده که میتواند اقدامات وحشتناک تری هم در قلب تهران رقم بزند.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
وقتی این خبرنگار آمریکایی اطلاع دارد یعنی حداقل از چند ساعت قبل دولت آمریکا هم اطلاع داشت. حداقل!
https://eitaa.com/mbehestani
آیا عملیات وعده صادق بازدارندگی کاذب بود؟ به هیچ وجه! یک عملیات تمیز و همهجانبه که سیستم نظامی و امنیتی اسرائیل و منطقه را دچار بهت کرد.
ولی حواس مان باشد رژیم صهیونسیتی در گرداب امنیتی و نظامی است و جهان از او حمایت کافی نمیکند. حتی آمریکا . او دست و پا میزند تا پای ناتو و امریکا و شورای امنیت ملی سازمان ملل را به جنگ بگشاید.
بعلاوه پنجههای ایران گردن او را میفشارد و باید خلاصی بیابد.
نقض قوانین و حقوق مصرح بینالمللی، و کشتار غیرنظامیان و مقامات سیاسی در خاک اشغالی و منطقه در همین راستا ست.
پس او بعد عملیات وعده صادق سطح درگیری را بالا برده است. انکارناپذیر است که در بکارگیری هوش مصنوعی در جنگ هوشمندانه، اسراییل و آمریکا دست برتر بر ایران دارند.
ولی ایران دست بسته نیست. تاکنون راهبرد نظامی ایران تدافعی و کنترل شده بود. متاسفانه نبرد امنیتی در سطح نظامی پاسخ داده میشد.
حال، لازم است مقامات در رابطه امنیتی با رژیم اشغالگر بازاندیشی کنند. یکی از آنها بازنگری در سیاست اتمی است. حرفی که مرحوم عسگرخانی سی سال پیش مطرح کرد و سی سال تحت تاثیر گفتمان حقوق لیبرالی و رویکرد خاص فقهی شنیده نشد.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
ما نباید تصور داشته باشیم هر چه دشمن میکند موفق، دقیق، و با برنامهریزی کامل بوده، ولی برای ایران با اما و اگر و صد تردید، و تا طرف خارجی اقدام کشور را تحسین نکند باورمان نمیشود!! گویا فرهنگ مرغ همسایه غازه تا عمق درک ما از اقتضئات نبرد و امور راهبردی نفوذ کرده!
آنها که تحلیل میکنند عملیات وعده صادق ما علیه رژیم صهیونسیتی بازدارندگی نداشته است، آیا دقت کردهاند که آنها نیز تاکنون چندین عملیات نظامی علیه ایران داشتهاند تا ایران را از مبارزه با اسراییل بازبدارند؟ از جمله همین ترور اخیر. آیا ایران عقبنشینی کرد یا سیاست خود را تغییر داده است؟ با این حساب و کتاب، آنها نیز موفق نبودند.
و اصلا آیا هیچ سیاست بازدارنده ای وجود خواهد داشت؟!
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
تا چند روز دیگر پزشکیان باید کابینه خود را نزد نمایندگان ملت معرفی کند. رایزنیهای سنگینی در حال انجام است. مهمتر از پرسش چه کسانی، این است که چگونه کابینهای باید تشکیل بشود؟
دولت باید متناسب با شرایط روز برنامه داشته باشد. هر برنامه و سیاستی از هر آدمی ساخته نیست. پزشکیان باید رویکرد کابینه خود را متناسب با شرایط فعلی ما طراحی کند.
شرایط ما چگونه است؟ به اذعان بسیاری از کارشناسان در تمامی حوزهها شرایط دشوار یا بحرانی حاکم است. هر بحران یا ترکیب چند بحران به راحتی میتواند شرایط ضد نظم و ثبات ایجاد کند. پاسخ درخور جواب امنیتی است. در نتیجه رویکرد کلی کابینه باید امنیتی باشد. یعنی در رأس تمام یا حداقل وزارتخانه های حساس انسان خبره صبور و بحران دیده قرار بگیرد؛ کسانی که کارنامه واقعی روشنی در مدیریت بحران در حوزه تخصصی خودش داشته باشند. در این صورت حتما جوان بودن امتیاز مثبت محسوب نمیشود. یا صرف سابقه مدیریت و وزارت کافی نیست. خروجی مهم است. مثلا عباس آخوندی با سابقه چهل ساله مدیریتی در سطح سازمان و وزارت، در عمل تصمیمات بحرانزا در حوزه زمین و مسکن گرفت.
خلاصه اینکه رویکرد کلی کابینه پزشکیان باید امنیتی باشد. ایران فردا در کوتاه و میان مدت با انواع بحرانها روبرو خواهد شد.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
خبر شهادت اسماعیل هنیه دردناک بود، و شهادت او در قلب تهران دردناک تر، و اینکه هنوز اسرائیل هست بسیار
معاون سابق نیروی قدس، سردار منصور حقیقت پور گفته بدنبال حفره امنیتی اطلاعاتی اخیر که منجر به شهادت هنیه در تهران شد باید تعدادی از مسئولان نظامی_امنیتی توبیخ و تعویض بشوند.
چرا اینقدر تخفیف؟! سالها از مهمانان خارجی در ساختمانی ناایمن و در تیررس پذیرایی شده است. عمده مسئولان امنیتی که از این امر اطلاع داشتند و جلوگیری نکردند، یا حتی تایید کردند، باید توبیخ و عزل شوند. اگر آن روز دشمن از بمبها یا موشکهای مخرب تر استفاده میکرد و ساختمان کامل فرومی ریخت، آنگاه جنازههای بیشتری از شخصیت های بزرگ داخلی و خارجی زیر آوار میداشتیم و بجای سه روز باید یک هفته عزای عمومی اعلام می کردیم. دیگر آبرویی برای مان میماند؟
راستی از سایر مقامات هم همینگونه حراست و حفاظت میشود؟
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
MajidBehestani مجید بهستانی
حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی: مدارا و قاعده استسباب مجید بهستانی در اصول کافی باب ایمان و کفر، مدخل
روایتی مفید برای سیاستگذاری (فرهنگی-اجتماعی)
مجید بهستانی
گروهی از عظمای اصحاب نزد امام صادق رفته و از حشر و نشر مفضّل (صحابی دیگر) با کسانی که سابقه کفتربازی و شراب خواری دارند اعتراض کردند و خواستند حضرت نامه ای به او نوشته و او را از این کار بازدارد. حضرت نامه ای نوشت و آن را ممهور و به دست همانها سپرد تا به دست او بدهند. مفضّل نامه را گشود و خواند و داد به دست تک تک آنها تا بخوانند. محتوای نامه نه تنها گله آمیز نبود، بلکه مربوط به آن هم نبود. بلکه حضرت درخواست تهیه برخی از اقلام گرانقیمت کرده بود. آن یاران از محتوای نامه تعجب کرده و عرض کردند چنین مبلغی ندارند و باید بررسی کنند چنین مبلغی میشود تهیه کرد یا خیر. همینکه خواستند برخیزند و بروند،مفضل گفت نهار مهمان من باشید. سپس همان اراذل و اوباش را فراخواند و نامه مولی را به آنها عرضه کرد. بی هیچ حرف و حدیث رفتند و ظهر برگشتند و مبالغ و کالاها فراهم شده بود. مفضل رو به آن یاران کرد و گفت آیا میگویید من این جماعت را از نزد خودم برانم و دور کنم؟ فکر میکنید خدا به نماز و روزه شما نیاز دارد؟ (رجالی کشی،1400، ص 326)
https://eitaa.com/mbehestani
رژیم صهیونسیتی ترور اسماعیل هنیه را گردن نگرفته است. ایران میگوید شواهد و قراین نشان از نقش مستقیم اسرائیل و نفس غیرمستقیم آمریکا دارد. بلحاظ حقوقی همین برای اقدام متقابل ایران کفایت میکند؟
۱_ احتیاجی نیست طرف مقابل یا یک نهاد سیاسی یا قضایی بیطرف مثلا سازمان ملل متحد قانع شود که طرف متجاوز چه کسی بوده است. مهم آن است که مقام شورای امنیت از قصد یک کشور برای اقدام نظامی با دلایل موجه مطلع گردد. حتی اقناع آن نهاد نیز الزام نیست. در این رابطه تشکیل جلسه ویژه صورت گرفته و ایران رسما رژیم اشغالگر را مقصر اعلام کرده و از حق قطعی خود برای پاسخگویی اطلاع داده است.
۲_ شورای امنیت یا دبیرکل سازمان میتوانستند به بیانیه طرف ایرانی واکنش منفی نشان داده، و علاوه بر خویشتنداری، خواهان اثبات اتهام به طریقی اطمینان آور مانند تشکیل کمیته حقیقت یاب، گردند. ولی تاکنون چنین اتفاقی روی نداده است.
۳_ضمنا همه کشورها «طرفین» را به خویشتنداری دعوت کردن. کدام طرف؟! با اجنه طرف هستن؟!این یعنی بازیگران جهان مطمئن هستند که اقدام از سوی اسرائیل صورت گرفته و اتهام زنی ایران را تایید ضمنی کردند.
تاکنون هم هیچ مقامی حتی دبیرکل سازمان ملل از ایران تقاضا نکرده نقش اسرائیل را ثابت کند بعدا انتقام بگیرد.
۴_ اقدام ایران اگر محدود و متناسب باشد، حتی اگر واکنش منفی طرف غربی را در پی داشته باشد، ذیل اقدام تلافیجویانه و عمل مقابل به مثل، درنظر گرفته و موجه پنداشته میشود حتی اگر تایید نگردد. فراتر از آن، میتواند بعنوان اقدام به جنگ و نقص صلح و امنیت منطقه ای و جهانی معرفی گردد.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
خیلی از دانشجویان زحمت میکشند تا به مقام استادی دانشگاه نائل شوند ولی به محض رسیدن، خواندن و دانایی را رها میکنند و اسیر گذشته خود میشوند. به جزوه گویی و تکرار مکررات و بدیهیات روزگار میگذرانند تا عمر خدمتی شان به پایان برسد. اینها حیف نون هستن و سطح علمی دانشگاه ها را نزول میدهند. بزرگانی چون جواد طباطبایی و حمید عنایت و داود فیرحی کجا و حیف نونهایی مثل صادق زیباکلام و احمد نقیبزاده. این دومی سی سال در بهترین دانشگاه هیات علمی بود ولی دریغ از اینکه یک ورق دانش علوم سیاسی را جلو ببرد. دو سه تا ترجمه دارد و یکی دو تا کتاب گردآوری. فارغالتحصیلی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ندیدم که بگوید افتخار میکنم با فلانی درس گذراندم. از همین نوع حرف زدن و نواختن مخالفان خودش نیز میشه فهمید اگر در علم باخته، در اخلاق نیز حرفی برای گفتن ندارد. نمایشی از یک نژادپرست تهی مغز.
کاش حداقل جستجو میکرد خبر فیک است یا نه.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
بعد از هنیه؛ چرا سنوار؟
مجید بهستانی
حماس یک سازمان سیاسی_نظامی فلسطینی است که با پشتیبانی نیروهای سلفی اصلاح طلب و حمایت غیرمستقیم سعودی ها در 1987 به قدرت رسید. با توجه به شکل گیری تب مبارزان مسلحانه ذیل پرچم اسلام میان مردم فلسطین، و نیز تأسیس جهاد اسلامی نزدیک به ایران، جریان نزدیک به سلفی سنی نیاز به یک نمایندگی نظامی در سرزمین اشغالی داشت.
حماس در عمر سی و اندی سال خود فراز و فرود فراوانی داشته است و متأثر از رهبران خود و نیز جامعه شناسی تحولات، میان پایتختهای مختلف جزر و مد کرده است. بعد از مذاکرات ناموفق صلح در دهه نود قرن پیشین، بخشهائی از آن به سمت تهران متمایل شدند ولی با وقوع بهار عربی در دمشق مجددا به تنظیمات کارخانه برگشته، با حمایت ترکی-قطری-سعودی مقابل ایران و بشار اسد ایستادند. با شروع جریان داعش و بقای اسد، کم کم شکافهائی در این سازمان بروز کرد و بار دیگر بعضی از رهبران آن به ایران متمایل شدند. حمدان، ابومرزوق و هنیه در این دسته جای می گیرند. مشعل همچنان علقه بیشتری به خط ترکی- قطری دارد که این به ریشه های اخوانی آنها بازمیگردد.
در کنار شاخه سیاسی، شاخه نظامی حماس هم مهم است و تقریبا نیمه مختار رفتار می کنند. در قبال سوریه، آنها اگر چه با ایران همسو نبودند ولی در مقابله با اسرائیل و راه حل نهائی تصویر نزدیک تری با ایران دارند.
در این مورد خاص، شهید هنیه هم موافق بود در صورت یک پیمان قوی، دولت فلسطینی در مرزهای 1967 تشکیل شود. نفر اصلی مذاکرات آتش بس فعلی نیز همو بود. زدن ایشان در تهران در حالیکه برای مراسم استقبال از روی کار آمدن پزشکیان (دولت میانه رو) به ایران آمده بود، شلیک به اصل مذاکرات صلح چه فلسطینی چه ایرانی به حساب می اید. اسرائیل در این چند ماه بارها تلاشهای طرفهای غربی و بین المللی از جمله متحد اصلی یعنی آمریکا برای آتش بس و صلح دائمی نادیده گرفته و آن را دخالت در امور داخلی خود تلقی کرده است.
اگر چه برای تل آویو فرقی نمی کند، ولی برای آنکارا و دوحه مهم بود که شخصیتی نزدیک به خودشان به رهبری سیاسی حماس گمارده شود بلافاصله خط رسانه ای جایگزینی مشعل با هنیه را دنبال کردند. این خط خبری بلافاصله با واکنش منفی درون حماس روبرو شد که انتخاب رهبر سیاسی بعدی با انتخابات درونی مشخص خواهد شد. بعد از چند روز آنها با رای بالا به یحیی سنوار رسیدند.
با وجود این، اسرائیل اگر بخواهد وارد مذاکرات شود، مشعل مناسب تر بود تا شخصیتی مثل سنوار یا الحیه یا حمدان یا جبارین که به ایران متمایل تر هستند.
با آمدن مشعل آتش به درون حماس میآمد. زیرا بخش نظامی (گردانهای قسام) با هر گونه صلح کم دوام و سست مخالف است و حال که همه چیز از دست رفته است،اگر نتیجه قوی به دست نیاید عملیات طوفان الاقصی ناکام خواهد ماند؛ یعنی صلح دائمی نه آتشبس موقت. در نتیجه حتما دودستگی بالا می رفت. کشورهای حامی اخوانی و عربی منطقه ای مثل ترکیه، قطر و عربستان یا مصر بیشتر متمایل به گزینه آتشبسهای موقت هستند، چون صلح دائمی با رژیم صهیونسیتی کنونی ناممکن است. حماس سنوار میداند این طرحها عملا دست مقاومت را برای چانهزنی خالی خواهد کرد.
البته این را هم در نظر بگیرید که اشتباه محاسباتی گروه سنوار، مقاومت غزه را به این ورطه صعبناک انداخته است. ایران میبایست مراقبت کند به صورت دومینو در دام تصمیمات اشتباه بعدی نیافتد و استقلال رای خود را محفوظ دارد.
https://eitaa.com/mbehestani
چطور دختران سواری مجانی می دهند؟!
📝سید آرش وکیلیان
تازگی ها برایم سوال شده چرا دختران حاضر به رابطه آزاد و بی قاعده با مردی می شوند ، بدون آنکه عقد زناشویی منعقد کنند؟!
این پرسش را صرفا از منظر امنیت اجتماعی و منفعت طلبی بلندمدت زنان مطرح می کنم، نه از جهت شرعی و ...
با توجه به اینکه زن با مرد وارد رابطه ای میشود که از جهت طبیعی برابر نیست ، یعنی اگر فرزندی شکل بگیرد بار آن بر دوش زن است، اگر هم فرزند شکل نگیرد مرد راحت تر می تواند از رابطه خارج شود حال آنکه عاطفه زن خیلی بیشتر درگیر می شود، اگر هم مرد منصف و اخلاق مداری باشد ، بعد از ۲۰ سال ، زمان میانسالی که زن جذابیت جوانیش را از دست داد دلیلی برای ادامه این رابطه معمولا وجود ندارد.
در واقع عقد زناشویی مرد را متعهد می کند که هزینه های زن و فرزند احتمالی وی را تا حدی تقبل کند و تعاملات وی با زن در چارچوب شرایطی باشد و جامعه با ابزارهای نرم خویشاوندی یا ابزارهای سخت قانونی آن را کنترل می کند.
حال دختران جدیدا وارد رابطه ای می شوند که از نظر مرد نوعا یک رابطه بی قاعده و بسیار کم هزینه است. مرد آزاد است که هر وقت بخواهد از رابطه خارج شود و در مقابل دست زن به هیچ جا بند نیست و نه می تواند سراغ دادگاه برود چون رابطه اش رسمیت نداشته و نه می تواند حمایت اقوام خود را جلب کند؟!
من نمی توانم کنش این دختران یعنی سواری مجانی دادن را با عقل ناقص جامعه شناختی ام درک کنم!
واقعا از بانوان خواهشمندم به من در فهم این معما کمک کنند!
https://eitaa.com/mbehestani
استفن والت در یادداشت خود در فارین پالیسی یک نصیحتی به همه سیاستمداران خصوصا قدرتهای بزرگ می کند. می نویسد دو روند متناقض در سیاست جهان شکل گرفته است که سبب می شود از قدرت سخت با احتیاط بیشتری استفاده شود. یکی اینکه قدرت و دقت تخریب تسلیحات نوین بالا رفته است و فرد را زودتر به اهداف خود می رساند. در مقابل، احساس هویت ملی رو به تقویت است و بکارگیری این تسلیحات برخلاف خیال خام سیاستمداران و فرماندهان نظامی، آن احساس را تقویت می کند. یعنی افزایش انسجام ملی و دشوارتر شدن شکست ملتها. او برای این ادعا مثالهائی می آورد از اسرائیل و آمریکا و روسیه که علی رغم بکارگیری همه تسلیحات پیشرفته و ویرانی گسترده و ترور رهبران آنها، ولی ملت قربانی مستحکم روی پای خود ایستاده است.
این حرف دقیق نیست. هر ملتی نمی تواند از پس جنگ سنگین روی پای خود بایستد و بسته به روحیه ملی یا حمایتهای خارجی می تواند ایستادگی کند یا تسلیم شود. باید مورد به مورد مطالعه کرد و نشان داد چه چیزی یک کشور را به تسلیم یا دیگری به مقاومت بیشتر سوق می دهد؟ مورد غزه در جهان ستودنی است. با دستهای خالی و کمترین امکانات و درگیری و ویرانی تمام ملت، اما همچنان می جنگند؛ تا آخرین قطره خون. ولی ژاپن با دو بمب اتم تسلیم شد.عراق بعثی به سادگی فروپاشید، لیبی قذافی تسلیم گردید. البته این تازه اول ماجراست و به این معنا نیست که قدرت پیروز به راحتی بتواند حکمرانی کند. شاید بعد از ده سال با سرشکستگی عقب نشینی کند. پس تقویت روحیه ملی، هویت ملی، و عزت ملی باید در دستورکار همه دولتها باشد اگر می خواهند در بلایا کمر خم نکنند.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani