#حر خراسان ” معروف به ” مَندلی طلا ” آبروی پدر را برگرداند
از تولید و ساخت عمده شراب تا شهادت در جنگ تحمیلی!
محمدعلیِ پورعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز به "مندلیطلا" معروف بود.
مندلیطلا تا قبل از شهادت، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایهای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند.
بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: "خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".
بعدها مندلی طلا به یکی از دوستانش گفته بود: "از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. "
موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم.
بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به ابا عبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم".
اهالی روستا میگویند: "مندلی طلا عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد!"
از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
دوست مندلیطلا که از بسیجیان روستای زُشک میباشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
وی میگوید: "مندلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: *من بیست و هفت روز دیگه شهید میشم و بدنم بیست روز تو بیابون میمونه!
وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".
دقیقا ۴۷ روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند!
مردم روستا میگویند: "با اینکه پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطر زدی؟"
پدر این شهید میگوید: مندلی من زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم.
من هیچوقت فکر نمیکردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد!"
تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این شهید تواب شرکت کرده بودند. الانم قدیمی ها روستا گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این بو را حس میکردند!
تاریخ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢
تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
#بیاد_شهید_محمدعلی_پورعلی
#اللهم_صل_علی_محمد_وال_محمد_وعجل _فرجهم
#ماجرای حضور 4 ساعته سردار سلیمانی پشت درِ اتاق عمل نوه شهید مغفوری✨
«عمو جان توکل کن» از دهان حاجقاسم نمیافتاد✨
یازدهم دی ماه رهبر معظم انقلاب در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی دیدار کردند.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار پایبندی و وفاداری کاملاً صادقانه سردار سلیمانی به عهدی که با پروردگار بسته بود و تعامل از سر صدق حاج قاسم با امام و آرمانهای اسلام و انقلاب را مایه برکت فعالیتهای سردار سلیمانی خواندند و افزودند: سردار عزیز ملت ایران، رنج مجاهدت در راه آرمانها را با همه وجود تحمل میکرد و با کمال دقت و در همه عمر به وظایف خود در قبال ملت ایران و امت اسلامی وفادار بود.
اما نقطه اوج این دیدار که طی روزهای گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفت، روایت بغضآلود رهبر انقلاب از یکی از لحظات زندگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و نمونهای از برخورد عمیقاً مهربانانه شهید سلیمانی با فرزندان شهدا، بود.
ایشان در این دیدار با اشاره به کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم»، خاطرهای را از حضور شهید سلیمانی در بیمارستان و پشت در اتاق عمل نوه یکی از دوستان شهیدشان بیان فرمودند که نشان از دغدغه و برخورد بسیار مهربانانه شهید با خانواده و فرزندان شهدا بود.
#ادامه دارد...
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام امام زمانم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
يَا سَیِّدی وَ ابْنَ سَیِّدی
سلام بر شما ای آقای من
و ای فرزند مولای من
🌤بسمالله الرحمن الرحیم 🌤
#قرار اول هر صبح🌱🌈
سلامعزیزبرادرم❤️😇
شروع فعالیت کانال همراه با قرائت یک فاتحه وصلوات هدیه به رفیق شهیدمون.😊👌
باشد که با دعای خیرِبرادران اش روزمون منور، و درمسیر سعادت وقرب الهی ثابت قدم بمونیم🥰💕
💎❤️شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ❤️💎