بــــہ خویش می نگࢪم جز تو ࢪا نمیبینم
چݩان دچاࢪ تو ام کز خودم نماده اثࢪ...):
#مولاجانم
🍂ای وارث ذوالفقار مولا برگرد
ای نور دو چشم آل طاها، برگرد...
🍂ماشعله به شعله سوختیم از غم یاس
ای منتقم حضرت زهرا، برگرد...
#امام_زمان
سلامآقـا ... حسینجانم_۲۰۲۲_۰۳_۲۹_۰۸_۵۴_۱۷_۲۳۶.mp3
5.95M
سلام آقا...جانم حسین
کربلایی محمد حسین حدادیان
رزق اول صبح سلام به سید الشهدا علیه السلام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
-
فتادهدردلتنگمهوایچونتوشهی
هواهوایحسینهوایدربهدری💔
#شبجمعهحرمتآرزوست✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام
🌾صبحتون بخیر و شادی
🌸آخر هفته تون
🌾پر از مهر خدایی
🌸غم هاتون کوتاه
🌾عمرتون بلند
🌸آرزوهاتون دست يافتنی
🌾لبتون خندون
🌸و دلتون شاد....
🌾پنج شنبه تون عالی
🌸دست مهربون خدا همراهتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشاهده👆کنید هنگام فیلم برداری از سریال مریم مقدس چه کسی نظارگر تهیه سریال است؟🤔🤔🤔🌹.
مجموعه گروههای #جهاد_تبیین بصیرت علوی
قاسم سلیمانی (۲۰ اسفند ۱۳۳۵ – ۱۳ دی ۱۳۹۸) نظامی ایرانی و دومین فرماندهٔ نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. وی در طی جنگ ایران و عراق فرماندهٔ نیروهای سپاه کرمان و از فرماندهان عملیاتهای والفجر هشت، کربلای چهار و پنج بود و چندین بار مجروح شد. سلیمانی پس از جنگ تا سال ۱۳۷۶، فرماندهٔ لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود و مسئولیت امنیت بخشهای شرقی ایران را بر عهده داشت. او از سال ۱۳۷۶ تا زمان مرگ به عنوان فرمانده در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکرد و در این مقام نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی حزبالله لبنان و گروههای مسلح فلسطینی، جنگ افغانستان، جنگ اسرائیل و لبنان، تشکیل گروههای شبهنظامی در عراق پس از سرنگونی صدام حسین، سرکوب اعتراضات مردم سوریه[۱۳] و تغییر روند جنگ داخلی سوریه به نفع بشار اسد، همچنین مقابله با داعش در عراق و سوریه داشتهاست.
ادامه دارد
قاسم سلیمانی در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در قنات ملک که روستایی کوهستانی با ساختاری طایفهای (طایفه سلیمانی کرمانی) بود، واقع در شهرستان رابر، از توابع کرمان زاده شد.[۶۸][۶۹] او اصالتی لر داشت.[۷۰][۷۱] نام پدرش حسن و نام مادرش فاطمه سلیمانی بود؛ یک خواهر و یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر داشت.[۷۲]
سلیمانی از ۱۲ سالگی روستای خود را برای کار در شهر کرمان ترک کرد. در نوجوانی به کار بنایی مشغول بود و در سالهای ابتدای جوانی، از پیمانکاران سازمان آب کرمان بهشمار میآمد.[۷۳][۷۴]
او در سنین جوانی ازدواج کرد و پنج فرزند به نامهای نرجس، حسین، فاطمه، زینب و رضا دارد. یکی از فرزندانش از دنیا رفتهاست.[۷۵][۷۶][۷۳]
زینب، مدیر بنیاد قاسم سلیمانی است و در دانشگاه شهید بهشتی علوم سیاسی خواندهاست. او رابط قاسم سلیمانی و خانواده نیروهای نظامی ایران بود که در جنگ با عراق یا در سالهای اخیر در عراق و سوریه و دیگر کشورهای منطقه کشته شدهاند و بارها همراه او به سوریه، عراق و لبنان نیز سفر کردهاست. زینب مدت کوتاهی پس از کشته شدن پدرش با رضا صفیالدین، فرزند هاشم صفی الدین، نفر دوم حزبالله لبنان ازدواج کرد. زینب از جمله معدود زنانی است که توانسته سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه باشد و در جایگاه نماز جمعه تهران نیز سخنرانی کند. او سخنران مراسم تشییع پدرش در دانشگاه تهران بود و دو هفته بعد از کشته شدن پدرش در حالی که اسلحه به دست داشت سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه کرمان بود.[۷۷]
نرجس، عضو شورای اسلامی شهر تهران و ری و تجریش در دوره ششم است.[۷۸] سید ابوذر خضرائی افضلی همسر نرجس سلیمانی است که در زمان شهرداری محمدباقر قالیباف صاحب امتیازی روزنامه تهران امروز را بر عهده داشت.[۷۹]
سلیمانی در سالهای آخر زندگی در شهرک «شهید دقایقی» در محله شیان در کنار پارک جنگلی لویزان در تهران زندگی میکرد.[۸۰] او در ۱۳۸۴ در رشتهٔ فقه و حکمت اسلامی مدرک کارشناسی ارشد خود را گرفت.[۸۱]
قاسم سلیمانی یکی دو سال پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از طریق سید رضا کامیاب که در ماه رمضان برای تبلیغ از مشهد به کرمان آمده بود و یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان بود، جذب نهضت روحالله خمینی شد.[۸۲] کامیاب بعدها سلیمانی را با سیدعلی خامنهای آشنا کرد و در ۷ مرداد ۱۳۶۰ توسط سازمان مجاهدین خلق ترور شد.[۷۳]
سلیمانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ابتدا در حین ادامه فعالیت در سازمان آب کرمان، به عضویتِ مجموعهای بنام سپاه افتخاری درآمد[۸۳] و سپس با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به این نهاد پیوست. شورای فرماندهی سپاه در کرمان پیش از ۸ خرداد ۱۳۵۸ تشکیل شد و سلیمانی همزمان با کار در سازمان آب، به سپاه پیوست. به گفتهٔ اصغر محمدحسینی حداکثر دوره آموزش آنها ۴۵ روز بودهاست. وی، علیرغم آنکه تا پیش از آن هیچ تجربهٔ نظامی نداشت، به علت عملکرد خوبش به عنوان مربی انتخاب شد. سپس، مدت کوتاهی بعد به همراه جمعی از سپاهیان برای کمک به اداره و حفاظت شهر مهاباد در برابر جدایی طلبان کرد به این شهر فرستاده شد. پس از بازگشت از مهاباد تا شروع جنگ ایران و عراق فرمانده پادگان قدس سپاه کرمان بود.[۸۲]