زیباست..
ببینم نقاشامون میتونن بکشنش؟!
هر کی دلش خواست بکشتش برام عکسشو بفرسته
@TheBrooklyn
اوکی ولی رو هر کی کراشم تو کتابا میمیره
لعنتی چرا کشتیششش
چرا مردددد
این زندگی دیگه به درد نمیخوره.
هدایت شده از نون تست :|
″میم.ب″
https://www.quotev.com/quiz/13201774/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%B4%D8%A8%
بیا رایلین
خنک شدی خواهر؟!
حالا الان خودش تست میده میشه دازای به من میخنده (به خاطر قد کوتاه کوفتیم.)
دیروز بعد مدت ها با یکی از دوستام قرار گذاشتم که امروز برم خونشون
از دیشب داشتم میگفتم خدایا این چه غلطی بود من کردم
نمیخوااام برم بیرونننن
بعد اینجوری بود که یک ساعت اول اون همش جک میگفت میخندید من پوکر نشسته بودم و هیچی نمیگفتم
اگرم چیزی میگفتم جدی حرف میزدم
بعد بنده خدا از این همه ایگنور من خسته شد یک ساعت بعدیو نشست پای گوشیش منم عین اسکلا نشستم در و دیوارو نگا کردم
البته خونشونم دید زدم چون اولین بار بود میرفتم
دیگه هیچی
امروز به قدری بیهوده بود که زبانم قاصره
و تصمیم گرفتم هیچ وقت نرم پیش دوستام با این شدتِ بی احساسیم .
شما ام اینجوری اید که وقتی از بیرون میاید فقط سه ساعت با شلوار بیرونید بعد اگه تونستید و گشادیتون اجازه داد بلند میشید و شلوارتونو عوض میکنید یا فقط من در این حد گشادم؟
وقتی تصویرای کتاب درسیارو میبینم فقط میتونم آهی از ته دل بکشم و از خدا طلب اندکی عقل و خلاقیت برای تصویر سازای وطنم بکنم
وضعیت این یک ماه:
من:برم کتابخونه
من: دهم این ماه میتونم برای اولین بار بدون مامان بابام برم مشهد
من: برم باشگاه؟
*کرونا گرفتم
من:
من: خدایا مرسی که جوابمو دادی.
من: مامان حوصلم سر رفته
مامانم: بیا با ما بیرون
من: نه علایق من مثل شما نیست
مامانم: خودت برو بیرون
من: نه حسش نیست
مامانم: برو پیش یکی از دوستات
من: نه حوصلشونو ندارم
مامانم:
من:
من: چیه خب؟! هم میخوام برم بیرون هم نمیخوام هیچ جا برم.