هدایت شده از زرزریجات سابق 🫠
اگه قرار باشه برای یه کار خطرناک و هیجانی برم بروکلین رو با خودم میبرم.
نیازمند یه نفرم که زنگ بزنم بهش و هیچی نگم فقط سکوت کنم اونم همه چیو بفهمه و سکوت کنه
میتونه خیلی مکالمه ی لذت بخشی باشه.
روزی که کارای خونه ی ما تموم شه و در صلح و آرامش بریم پی کار خودمون و کسی کاری به بقیه نداشته باشه روز عید منه
بقیه:
یه کلیپ طنز میبینن و میخندن و رد میشن*
من وقتی رو مود خنده ام:
با اون کلیپ جرواجر میشم*
گوشی از دستم میوفته*
میام برش دارم دستم میخوره میره بعدی*
در همین حین هنوز دارم میخندم*
بعد میرم و دوباره پلیش میکنم و بازم از خنده شرحه شرحه میشم*
و انقد نگاش میکنم و میخندم بش تا دیگه بی مزه بشه*
مامانتون نیومده پیشون بشینه سرشو بکنه تو گوشیتون بگه «میخوام ببینم چی میگی با دوستات» که بفهمید عذاب ینی چی..
متاسفانه من خدافظی درست حسابی بلند نیستم پس از همینجا از مشکات خدافظی میکنم..
داش زندگی خوبی رو برات آرزومندیم امیدوارم عاقبت بخیر شی🤝
تا حالا شده تو خونه باشید ولی دلتون بخواد از جامعه و همون دوتا آدم دور و برتون فرار کنید؟ من همش همینم.