eitaa logo
🌹'مِعراج الشُهَدا'🌹
2.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
525 ویدیو
6 فایل
﷽ شهادت زیباست...🙃🤍 امروزه فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره #شُهدا..🕊 کمتر از #شَهادت نیست(:♥️ کپی؟ازشیرمادرحلال‌ترت‌باشه‌رفیق!🌱 {بلکه‌نشر‌مطالب‌صدقه‌جاریه‌محسوب‌میشه} شفاعت‌شهداشامل‌حالتون👀💕 پس منتشر کنید✅ طلوع: ۱۴۰۲/۳/۱۶🌹 غروب: انشاءالله شهادت🥀
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمانده روز اول نارنجکے را انداخت بینِ جمعیت کہ بعضے ها ترسیدند ضامنش را نکشیده بود بعد بہ آن ها گفت: بچہ ننہ ها برگردید عقب پیشِ نـنہ تان شما به درد جنگ نمے خورید یك بار کہ فرمانده رفتہ بود توالت یکے از همین بچه نـنہ ها رفتہ بود چند تا سنگ آورده بود انداخت روے سقف توالت کہ فلزے بود و صداے زیادے درست شد فرمانده آمد بیرون بہ یك دستش شلوار بود و دست دیگرش را گرفتہ بود پشت سرش یك نفر روے خاکریز نشستہ بود مے گفت: برگردید عقب پیش نـنہ تان،شما بہ درد جنگ نمے خورید و مے خندید😂😂 معراج شهدا🌱 @mearaj_shohada313
عازم جبهه بودم یڪی از دوستانم برای اولین بار بود ڪه بہ جبهه می اومد😃 مادرش برای بدرقه ی او اومده بود خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم بہ دشمن نالہ و نفرین می ڪرد بهش گفتم: مادر شما دیگہ برگردید فقط دعا ڪنید ما شهید بشیم دعای مادر زود مستجاب میشہ😇 در جواب گفت: خدا نڪنه مادر الهی صد سال زیر سایه‌ی پدر و مادرت زنده بمونی... الهی ڪه صدام شهید بشه ڪه اینجور بچه های مردم رو بہ ڪشتن میده!😐 معراج شهدا🥀 @mearaj_shohada313
_محمد پاشو!!! _دِ پاشو چقدر مےخوابے؟! +چتہ نصفہ شبے؟بذار بخوابمـ...😒 -پاشو،من دارمـ نماز شب میخونمـ😃 کسے نیست نگامـ کنہ!!!😕 از جمله ترفندهای برای بیدار کردن دوستانش برای نماز شب😂 معراج شهدا🥀 @mearaj_shohada313
خـواستگارے خواهر فـرمانده😁 اومده بود از فرمانده مرخصی بگیره فرمانده یه نگاهی بهش کرد و گفت: میخوای بری ازدواج کنی ؟ گفت : بله میخوام برم خواستگاری فرمانده گفت: خب بیا خواهر منو بگیر!! گفت : جدی میگی آقا مهدی! گفت: به خانوادت بگو برن ببینن اگر پسندیدن بیا مرخصی بگیر برو!! اون بنده خدا هم خوشحال😃 دویده بود مخابرات تماس گرفته بود به خانوادش گفته بود: فرمانده‌ی لشکرمون گفته بیا خواهر منو بگیر زود برید خواستگاریش خبرشو به من بدید😁❤️ بچه‌های مخابرات مرده بودن از خنده😂 پرسیده بود: چرا میخندید؟ خودش گفت بیا خواستگاری خواهر من! بچہ‌ها گفتن: بنده خدا آقا مهدی سه تا خواهر داره دوتاشون ازدواج کردن یکیشونم یکی دوماهشه😂 معراج شهدا🥀 @mearaj_shohada313
بعد از دایر شدن مجتمع‌ های آموزشی رزمندگان در جبهه اوقات فراغت از جنگ را به تحصیل می‌پرداختیم یکی از روزهای تابستان برای گرفتن امتحان ما را زیر سایه درختی جمع کردند بعد از توضیع ورقه‌های امتحانی مشغول نوشتن شدیم‌ خمپاره اندازهای دشمن همزمان شروع کرده بودند یک خمپاره در چند متریمان به زمین خورد همه بدون توجه،سرگرم جواب دادن به سئوالات بودند یک ترکش افتاد روی ورقه دوست بغل دستیم و چون گرم بود قسمتی از آن را سوزاند دوستم ورقه را گرفت بالا و به ممتحن گفت: برگه من زخمی شده باید تا فردا به او مرخصی بدهید! همه خندیدند و شیطنت دشمن را جدی نگرفتند😁😄 معراج شهدا🥀 @mearaj_shohada313
『😂🚶🏻‍♀』 ° ° یہ‌روز‌فرمانده‌گردانمون‌بہ‌بهانه دادن‌پتو همہ‌بچهارو جمع كردو با‌صدای بلند گفت:«كی خستہ‌است؟» گفتیم:«دشمن» صدا زد:«كی ناراضیہ؟» بلند گفتیم:«دشمن✌️🏼» دوباره‌با‌صدای بلند صدا زد:«كی سردشہ؟» ما‌هم‌با صدای بلندتر‌گفتیم:«دشمن✌️🏼» بعدش‌فرماندمون گفت: «خوب دمتون گرم✋🏼😂، حالا كہ‌سردتون‌نیست می خواستم‌بگم‌ڪہ پتوبه گردان مانرسیده!😌😂» ° ° معراج شهدا🥀 @mearaj_shohada313
مادرِ شهید سعید علیزاده میگفت: سعید ببین... برو من کاری ندارم یا شهید میشی یا سالم برمیگردی من حوصله‌یِ جانباز ندارم😄 معراج شهدا🥀 @mearaj_shohada313